eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ امام سجاد علیه السلام خداوند ، بر محمد و خاندانش درود فرست و شدت کینه ی ، کینه دوزان را به محبت ، و حسد اهل تجاوز را به مروت مبدا بفرما..... 📚دعای بیستم صحیفه سجادیه 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
✍با صبر و استقامت به استکبار نشان دهید هر چیزی که برای اسلام فدا کردیم کم بوده و ارزش اسلام بیشتر از اینهاست..... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
📝 متن خاکریز خاطرات ۱۶۵ ✍ آنقدر خونِ دل خورد و زحمت کشید، تا لایق شهادت شد... #متن_خاطره مصطفی اومد بهم گفت: بیا سازمان انرژی اتمی پیش خودمون. گفتم: مگه دیوونه‌ام؟ کجا بیام؟ پول میدن؟ برخوردشون درسته؟ چی داره اونجا؟ مصطفی! تو از انرژی اتمی بیا بیرون بریم یه کار راه بندازیم. مصطفی در جوابم گفت: من ایستادم اینجا رو درست کنم... هر بار می‌رفتم نطنز، توی راه برگشت بغض می‌کردم. غربتی داشت اونجا... بعد از شهادت مصطفی رفتم نمازخانۀ سایت. پُر بود از رفقایی که خیلی‌هاشون رو مصطفی با هزار زحمت راضی‌ کرده و آورده بود پای‌کار. یاد روزهای تنهاییِ مصطفی افتادم و بغضم ترکید... •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
4_345554935284237987.mp3
6.29M
#تسلیت_امام_زمانم یا اباالمهدی غریب امام عسگری 🎤 سید #رضا_نریمانی ⚫️السَّلامُ عَلیکَ یا حسن بنِ عَلیّ العسگری(ع)⚫️ ▪️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم ▪️ شهادت امام حسن عسگری علیه السلام را محضر حضرت ولی عصر عج و همراهان کانال تسلیت عرض میکنیم. •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
حاج حسین یکتا: اگر شهید نشویم، می‌میریم و این خبر خوبی نیست؛ برای کدام مرده‌ای بعد از چندین سال این جمعیت جمع می‌شود؟ امروز شهدا تلاش می‌کنند ما معرفتی به #مأموریت خود پیدا کنیم. @Atredelneshin_eshgh🔮❣
چقدر جمله‌ی روی پیراهن این جوان برام آشناست. همسن و سالهای من یادشونه. روزی چند بار این جمله #امام رو روی سنگرها میخوندیم "پشتیبان #ولایت_فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد." حالا آقا #مهدی_ترابی بعد از ٤٠ سال، یک تنه و در میانه میدان نبرد، این جمله رو به‌روز رسانی کرد؛ پیراهن سرخت کم از لباس خاکی خط شکن‌های جبهه نداره. خدا قوت خط شکن... #حاج_حسین_یکتا @Atredelneshin_eshgh 🔮❣
✨عطر دلنشین عشق✨ آنچه بخاطرش ‌به این کانال دعوت شدین👇🏻👇🏻👇🏻 برجستگی _روی_گنبد_مسجد_النبی🕌 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/42 نظر جنیان درباره ایت الله بهجت فومنی😥👳‍♂️ https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/307 مردی منافق👿👹 وزنی مومنه📿 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/27 حکایت زن آرایش کرده💄💅💋 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/33 صیغه زن دلربا👩🏼‍⚖️😛 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/68 ماجرای ملانی خواننده فرانسوی مسلمان شد😳😲 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/110 دختر18ساله هرشب به کجا میرود😲😵😑😰 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/493 ماجرای زن بدکاره😶😵😮 https://eitaa.com/Atredelneshin_eshgh/1564
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
  در میان جان نشین کامروز جان دیگری کاین جهان خیره است در تو کز جهان دیگری @Atredelneshin_eshgh 🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 62 ✨نسل جدید ✨ 💎معلم ادبیاتي میگفت: این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام. سالها ی پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد یا به مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در چهره ی دانش آموزانم میدیدم . همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم.... و امسال وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد... وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم نسبت داده شدند..... وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون از فراق لیلی گفتم یکی پرسید لیلی خیلی قشنگ بود؟ گفتم از دیده ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت. این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده، تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته..... خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند.... ماندم که این نسل کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند.... نسلی که از جان گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم، کمک به همنوع برایشان بی اهمیت، مرگ پسر به دست پدر از نوع حماقت است.... امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در خانه سالمندان برای خودشان رزرو کنند. این نسل تنها آباد کننده خانه سالمندان خواهند بود و بس. 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 @Atredelneshin_eshgh 🔮❣
اعجاز ریاضی آیه 255 بقره (ایت الکرسی ) 1- آیه 255 بقره که به آیت الکرسی معروف است 175 حرف و 50 کلمه دارد . 2- اگر 175 + 50 شود برابر با 225 خواهد بود نقطه جالب این که اگر مدت امام اول را که 30 است به آن اضافه کنیم برابر با سال تولد امام زمان (عج) خواهد بود 255 این یعنی ای شیعه امام اول تو علی و امام آخر تو مهدی ست . 3- 2*55 میشود 110 که دقیق برابر تعداد ابجد علی ست . 4- تعداد ابجد علی برابر با 110 و تعداد ابجد محمد برابر با 92 است حال اگر از 110 -92 کنیم برابر با 18 خواهد بود این عدد 18 مدت عمر حضرت زهرا است . تنها دختر پیامبر 5- 50 نفر از یاران امام زمان را زن ها تشکیل میدهند . 6- سوره 110 قرآن مجید سوره نصر است که یه سوره مهدوی ست 7- سوره 92 قرآن سوره لیل است که یک سوره مهدوی ست . 8- سوره 18 قرآن سوره کهف است که از چند نقطه ی جذاب مهدوی بهره مند است . الف : بنا بر روایات صحیح از ائمه تعداد 7 نفر از اصحاب کهف که در غار بودند در زمان ظهور مهدی جز 313 نفر از یاران خاص امام خواهند بود ب : اصحاب کهف بمدت 309 در غار به خواب رفتند که باز بنا بر روایات صحیح مدت دولت کریمه مدت بعد از ظهور 309 سال است ج : این عدد 309 سال هم اعجاز عجیبی دارد که به چند مورد از آنها اشاره میکنیم . الف 3*9 برابر با 27 یعنی بیست و هفت رجب روز بعثت پیامبر (این تحقیق ها از یافته های خودم میباشد اگر ایرادی داشت به اطلاع برسانید. از:درشوق انتظار جان فدای مهدی🌺 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبتون سرشار از انرژی وامید بهترین ها نصیبتون شب وروز تون آفتابی وزیبا ارزو هاتون خاطره بشن🙂❤️🌺 @Atredelneshin_eshgh 🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸حکایت مرگ و زندگی 🍃🌸 63 گویند صاحب دلی، وارد جمعی شد. حاضرین همه او را شناختند و از او خواستند که پس از انجام کارهایش آنان را پندی گوید. پذیرفت. کارهایش که تمام شد همگی نشستند و چشم‌ها به سوی او بود. مرد صاحب دل خطاب به جماعت گفت: ای مردم ! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسی برنخاست. گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسی برنخاست. گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید و برای رفتن نیز آماده نیستید! 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
🌺🍃﷽🌺🍃 ✍ﭘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﯼ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺴﺮ 26 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ اينستاگرام ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ :" ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﺪﺭﻫﺎ "... ! ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ 5 ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ. ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ لنگ ﻇﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ : ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻣﺎﺩﺭ ...! ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ، ﺩﺧﺘﺮك ﺩﺍﺩ ﺯﺩ : ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ، ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟؟ ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻠﯽ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ. ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ. ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ..اما ! ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :«ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗﺪﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ»! 💥آيا تا بحال ! ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ، ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟؟ ‌ 🌺🍃 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 🍂بالا رفتن سن حتمی است اما اینکه روح تو پیر شود بستگی به خودت دارد ... ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺑﺰﻥ ﺍﺳﺘﮑﺎﻥ ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻧﺖ ﺑﻨﻮﺵ مبادا ﺯﻧﺪﮔــے ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ پایان آدمیزاد نه از دست دادن معشوق است نه رفتن یار نه تنهایی... هیچکدام پایان آدمی نیست! آدمی آن هنگام تمام میشود که دلش پیر شود... •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ نگاهی تازه به استغفار ♦️پاسخ به یک سوال پرتکرار: دیگه خجالت میکشم توبه کنم، ناامید شدم ... #استاد_پناهیان •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
🔸إِن يَنصُرْكُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ 🔸فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ 🔸وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكِّلِ الْمُؤْمِنُونَ🌟 ♦️اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما ♦️غالب نخواهد شد و اگر دست از يارى شما بردارد ♦️چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد كرد ♦️و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۶۰) 📚 سوره مبارکه آل عمران ✍ آیه ۱۶۰ •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┄┅═✧❁✨﷽✨❁✧═┅┄┄┄ دل مرنجان که زِ هر دل به خدا راهے هست:) هرکه راهیچ به کف نیست به دل آهے هست❤️ •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را... به عالمی نفروشیم #مویی از سر دوست... #حافظ •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
🌺🍃🌺🍃 دوست داشتن خدا، مثل دوست داشتن یه معـشوقه نمیشه عاشق معشوقتون باشید و بهش خیانت کنید! نمیشه عاشق معشوقـتون باشید و بهش فکر نکنید! نمیشه عاشق معشوقتون باشید و به حرفاش گوش ندید! نمیشه عاشق معشوقتون باشید و باش در ارتباط نباشید! چون دلش میگیره ازتون ... مگه میشه به معشوقتون بگید من عاشقتم ولی... بهت پیام نمیدم، زنگ نمیزنم و نمیام دیدنت...؟!! به خدا هم باید پیام داد زنگ زد گاهی و رفت به دیدارش ... موقع رفتن به دیدارش باید به بهترین شکل ممکن بریم همه توجه‌مون بهش باشه به هیچ چیزی جز نگاهش نگا نکنیم و به هیچ چیزی جز وصالش فکر نکنیم! که از نگاهمون عشقـو حس کنه و دلتنگی هردومون رفع شه. دقیقا مثل دو تا معشوق ... پیام دادن همون دعا کردن و قرآن و نماز خوندنه... اینکه بشینی توی خلوت عاشقانه خودت چند کلمه باهاش حرف بزنی... پس تو ارتباطت با خدا کم نزار نزار دلتنگ بشید ، ک حال زندگیت زار میشه ... •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 64 ✨آستر یا رویه ✨ پادشاهى بود که سه دختر داشت. روى از آنها پرسيد: 'آيا رويه آستر را نگاه مى‌دارد يا آستر رويه را؟' . دختر بزرگ و دختر ميانى هر دو گفتند: روويه آستر را نگاه مى‌دارد. اما دختر کوچکتر گفت: آستر روويه را نگاه مى‌دارد. پادشاه از جواب دختر کوچکتر غضبناک شد و به وزير گفت که دستور دهد در شهر جار بزنند هر جوان زيبائى که در شهر هست به قصر بيايد. و به دختر اولى و دومى گفت: هر کدام از جوان‌ها را که پسنديديد به طرف آنها يک ترنج پرتاب کنيد. به اين ترتيب دو دختر بزرگتر شوهران خود را انتخاب کردند و پس از يک جشن عروسى مفصل به خانهٔ بخت رفتند. پس از مدتى شاه دستور داد جار بزنند هر چه کور و کچل و شل هست در قصر حاضر شوند. مأموران شاه در خانهٔ پيرزنى پسر تنبل و بى‌عرضه‌اى را يافتند که توى زنبيلى در تنور خانه جا خوش کرده بود. او را خدمت پادشاه آوردند. پادشاه امر کرد که دختر کوچک را به عقد آن پسر درآوردند و دختر را به خانهٔ پيرزن فرستادند. دختر با کاردانى و تلاش، کم‌کم پسر را وادار به‌راه رفتن و کار کردن کرد. پسر هم خيلى زرنگ شد و کار او بالا گرفت. تا اينکه نوکر يک تاجر شد و همراه او و چند تاجر ديگر به سفر رفت. رفتند و رفتند تا به بيابانى رسيدند که در آن نه آبى بود و نه آباداني. در آن بيابان چاهى بود که هر کس داخل آن مى‌شد ديگر بالا نمى‌آمد. تاجرها بين خودشان قرعه انداختند تا معلوم شود چه کسى بايد داخل چاه شود. بالأخره حسن پس از اينکه از اربابش نوشته گرفت که پس از بيرون آمدن از چاه نصف مال‌التجاره‌اش را به حسن بدهد، وارد چاه شد. وقتى توى چاه رفت ديد تختى در ته آن گذاشته شده و ديوى روى آن نشسته است. فورى سلام کرد. ديو گفت: 'اگر سلام نکرده بودى لقمه اول من بناگوشت بود.' سپس پرسيد: 'کجا خوش است؟' حسن گفت: 'آنجا که دل خوش است.' ديو خيلى خوشش آمد و به اول چند دانه انار داد. حسن از چاه آب کشيد و بالا فرستاد و صحيح و سالم از چاه بيرون آمد و نيمى از مال‌التجارهٔ ارباب خود را صاحب شد. تاجرها راه افتادند و رفتند و رفتند تا به شهرى که مى‌خواستند رسيدند، وارد کاروان‌سرائى شدند. شب که شد تاجرها رفتند دنبال خوش‌گذرانى اما حسن روى بارهاى‌ خود خوابيد. کاروان‌سرادار در زير زمين چهل دزد را پنهان کرده بود تا مال هر تاجرى را که به کاروان سرا وارد مى‌شود، بدزدند. اين‌ را اينجا داشته باشيد.وقتى حسن از چاه درآمد، دو تا از انارها را توسط قاصدى براى مادر و آن دختر فرستاد. قاصد انارها را به خانهٔ حسن برد. دختر يکى از انارها را باز کرد ديد پر از دانه‌هاى ياقوت است. معمارباشى را خبر کرد و گفت که قصرى بسازد بزرگتر و قشنگ‌تر از قصر پادشاه. 'اما بشنويد از حسن' . نيمه‌هاى شب حسن سر و صدائى شنيد. چشم باز کرد و ديد از دريچه‌اى که در زمين کاروان‌سرا نصب شده بود چهل دزد بيرون آمدند و همهٔ مال و اموال تاجرها را بردند به زيرزمين. فردا صبح که تاجرها متوجه شدند بارهاى آنها دزديده شده است به حاکم شکايت بردند. چند روزى گذشت و اموال تاجرها پيدا نشد. حسن به تاجرها گفت مى‌توانم بارهاى شما را پيدا کنم به‌شرطى که نوشته بدهيد من 'تاجرباشي' شما بشوم و يک دهم اموال را هم به خودم بدهيد. تاجرها قبول کردند.حسن پيش حاکم رفت و گفت من مى‌توانم اموال تاجرها را پيدا کنم به‌شرط آنکه يک روز حکومت خود را به من بدهي. حاکم قبول کرد. حسن در لباس حاکم به کاروان‌سرا رفت و اموال تاجرها را از آن زيرزمين بيرون آورد. با اين کار بر ثروت حسن افزوده شد.حسن براى اينکه در شهر خودش جائى براى نگه‌دارى اموال خود درست کند به خانه برگشت. در آنجا فهميد که دختر قصر باشکوه و بزرگى ساخته است. خيلى خوشحال شد. دختر به او گفت: وقتى به اينجا آمدى به ديدن پادشاه برو. اولين نفرى هم که پادشاه را دعوت مى‌کند بايد تو باشي. حسن قبول کرد. برگشت و بارهاى خود را آورد. و پس از مدتى پادشاه را به قصر خود دعوت کرد. دختر، قصر را به‌خوبى آراست. پادشاه وارد که شد ديد عجب دبدبه و کبکبه‌اي! عجب بريز و بپاشي! پيش خودش گفت: اى کاش اين تاجرباشى داماد من بود. در اين موقع دختر از پشت پرده بيرون آمد و پادشاه فهميد که اين دختر خودش است. قرار شد دختر به قصر پادشاه برگردد و دوباره با عزت و احترام و جشن عروسى مفصل به خانهٔ تاجرباشى برود. مدتى گذشت. روزى دختر به پادشاه گفت: فهمديد که حق با من بود و آستر است که روويه را نگاه مى‌دارد. اين من بودم که آن پسر کچل و بى‌دست و پار را به اينجا رساندم. پادشاه پیشانی دخترش را بوسيد و چند ده شش‌ دانگ را هم به او بخشيد. •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷 ❣مناجات شبانه آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ، راحت تر می خوابند. یک جمله زیبا از طرف خدا: “قبل از خواب دیگران را ببخش چون من قبل از اینکه بیدار شوید شما را می بخشم. خدایا! آنچه که دادی تشکر! آنچه که ندادی تفکر! به آنچه که گرفتی تذکر! که داده ات نعمت! نداده ات حکمت! و گرفته ات عبرت است! یا رب؛ آنچه خیر است تقدیر ما کن! وآنچه شر است از من و دوستانم جدا کن. دست هایم به آرزوهایم نرسید آنها بسیار دورند ! اما درخت سبز صبرم می گوید : امیدی هست ؛ دعایی هست ؛ خدایی هست... شبتون خوش❤️🌺 •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• @Atredelneshin_eshgh🔮❣