eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
✍امام صادق علیه السلام فرمودند: كسی كه يك مرتبه با نيّت [پاك و پسنديده] و با اخلاص کامل صلوات بر پيامبر و خاندان گراميشان بفرستد، خداي متعال یک‌صد حاجت او را برآورده مي‌كند: سي حاجت از حوائج دنيا، و هفتاد حاجت از حوائج آخرتش را. 📘مستدرک وسائل الشیعه، ج۵، ص۹۷ #سهم_شما_پنج_صلوات🌸 •♡ @profile_313 ♡•
✨﷽✨ ✅طعم گمراهی ✍باید مواظب حس چشایی خود باشیم. و نسبت به سلامت آن بی تفاوت نباشیم و نگذاریم روزمرگی، حواسمان را از راهی که در حال گذر از آن هستیم، پرت کند. و ذائقه مان به انحراف و فساد کشیده شود و طعم واقعی بندگی را فراموش کنیم. گاهی اگر درجه ای از مسیر راست منحرف شویم، پس از مدتی شاهد این هستیم که به جای رسیدن به مقصد، در بیابانی بی آب و علف اسیر شده ایم. آنوقت است که بجای هدایت و صراط مستقیم چیزی جز سراب نمی‌بینیم. 🔸 حضرت محمد فرمودند: «پس از من اقوامی خواهند آمد که غذاهای خوب و رنگارنگ می‌خورند و بر مرکب سوار می‌شوند، در حالی که خود را به آرایش ویژه زنان برای شوهر می‌آرایند و همچون زنان، جلوه‌گری می‌کنند و همانند شاهان ستمکار زندگی می‌کنند. آنان منافقان این امت در آخرالزمان هستند که شراب می‌نوشند و در پی بازی با دوشیزه گانند و بر مرکب شهوت سوار می‌شوند و نمازهای جماعت را ترک می‌گویند و با سهل انگاری، از نماز شامگاهان باز می‌مانند و در خوردن زیاده روی می‌کنند.» آنگاه بخشی از قرآن را قرائت کردند: «پس از آنان، جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند و به زودی [سزای] گمراهی [خود] را خواهند دید.» (مریم/5٩) 📚 مکارم الاخلاق، صفحه 44٨ و 44٩ ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________ •♡ @profile_313 ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ قلب‌هايتان را از حقارت كينه تهی كنيد و با عظمت عشق پر كنيد زيرا كه عشق چون عقاب است بالا میپرد و دور كينه چون لاشخور و كركس است كوتاه میپرد و سنگين جز مردار به هيچ چيز نمی‌انديشد... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل درخت باش که در تهاجم پاییز و زمستان هرچقدر برگهایش را از دست بدهد باز روح زندگی را برای بهار نگه می‌دارد...💝 سلام صبحتون بخیر و شادی😊🌺 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
بندگی راستین 245 جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد. جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد. به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت. روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست. در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند. جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد. همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت. ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند. بعد از مدتها جستجو او را یافت. گفت: تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آنگونه بی قرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟ جوان گفت: اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانه ام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه خویش نبینم؟ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✨﷽✨ 🔷حـواسمون به رفتارمون باشه🔷 محله ما یک رفتگر دارد، صبح که با ماشین از درب خانه خارج می شوم سلامی گرم میکند و من هم از ماشین پیاده می شوم و دستی محترمانه به او می دهم ، حال و احوال را می پرسد و مشغول کارش می شود.... همسایه طبقه زیرین ما نیز دکتر جراح است ، گاهی اوقات که درون آسانسور می بینمش سلامی میکنم و او فقط سرش را تکان می دهد و درب آسانسور باز نشده برای بیرون رفتن خیز می کند! به شخصه اگر روزی برای زنده ماندن نیازمند این دکتر شوم جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر ، بشدت لذت بخش تر از طبابت آن دکتر برای ادامه حیاتم است. 👈تحصیلات مطلقا هیچ ربطی به شعور افراد ندارد. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
آدم های منفی، به پیچ و خم جاده فکر میکنن. و آدم های مثبت، به زیبایی های طول جاده… بلاخره هر دو ممکنه به مقصد برسند، اما یکی با حسرت و دیگری با لذت... طبیعت رویای لنگرود گیلان ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا🌺صبح بوی زندگی ا🌼بوی راستگویی ا🌸بوی دوست داشتن ا🌺و بوی عشق و مهربانی می‌دهد ا🌼دوست خوبم ; ا🌸هر کجا هستی باش... ا🌺آسمانت آبی ا🌼دلت از غصهٔ دنیا خالی ا🌸لطف خدا شامل حالت و ا🌺روزتون سراسر خیر و برکت ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!! 246 این داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست، مردی در سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر 6ساله، یک دختر 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که چرا قلبت رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه سقف بالا سر خود گذاشت، اون مرد حدود چهار ماه در شهرای اطراف به صورت غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت، بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با دستگاه زنده نگهش داشته بودن، مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد، و مرد تهرانی بهش گفته بود که من مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال راحت میشه این عمل رو انجام داد، روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به مرد فروشنده کمک کنه که بتونه زندگیشو عوض کنه،،، پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که 3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد، مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده، و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........: حالا اگه یه ذره هم ناراحت شدی و دلت حسینی شد این داستان زیبا رو برای بقیه بفرست و دلشون رو حسینی کن. ارسالی توسط استاد طباطبایی از شهر مقدس قم یاعلی و التماس دعا... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
زهر و عسل 247 مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت. یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت:این کوزه پر از زهر است! مواظب باش مبادا به آن دست بزنی! شاگرد که می دانست استادش دروغ می گوید حرفی نزد ، مرد از مغازه خارج شد و رفت. شاگردهم کمی بعد از استاپیراهن یک مشتری را بر داشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه  گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با نگرانی از شاگردش پرسید :چه شده چرا کف مغازه خوابیده ای؟ شاگرد ناله کنان پاسخ داد:تو که رفتی من سرگرم کار بودم ، دزدی آمد و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم ، از ترس تو، زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
💢آیا داستان نقاشان رومی و چینی را شنیده اید؟ 248 مردم روم و چین بر سر مهارت و چیرگی خود در هنرنقاشی با یکدیگر بحث ها و گفتگوها می کردند و هریک از آن دو گروه -مهارت و استادی خود را می ستود.پادشاه آن دوران خواست که به این مباحثه ها و رجزخوانی ها پایان دهد.بنابراین برای نقاشان رومی و چینی مسابقه ای ترتیب داد. شاه دو اتاق مجزا در اختیار نقاشان چینی و رومی قرار داد تا مهارت و استادی خود را نشان دهند. او همه امکانات و وسایل لازم برای نقاشی را در اختیار نقاشان چینی قرار داد.ولی رومی ها هیچ چیز از شاه نگرفتند بلکه درهای اتاق را بستند و به صیقل زدن در و دیواراتاق پرداختند. چینی ها همه گونه رنگ را با استادی تمام بکارگرفتند و ترکیبات بدیع و دلنشینی از آن ساختند و بر دیوار آن اتاق نقش زدند وقتی از کار خود فارغ شدند از شادی و شور دهل ها زدند و کرناها نواختند. پادشاه به دیدن کار نقاشان چینیرفت و از دیدن آنهمه نقش های دلفریب بسیار خرسند و شادمان شد.سپس به سوی کارگاه رومیان رفت همین که بدانجا رسید رومیان پرده ها را پس زدند و ناگهان پادشاه صحنه رویایی حیرت انگیزی دید. همه نقش ها و تصاویررنگین و زیبای چینی ها بر دیوار اتاق رومیان به شکل افسانه ای منعکس شده بود .پادشاه از دیدن این صحنه شوری خاص پیدا کرد رومی ها کاری خلاق تر و بدیع تر بوجود آوردند و همگان را مجذوب هنر خود کردند آنان نشان دادند زیبایی فقط در نقش و نگار و رنگها نیست. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅دکتر هوماس هایسلوپ،می گوید: ✴️مهمترین عامل خواب آرام بخش که من در طول سالهای متمادی تجربه و ممارستم در مسائل روانی، به آن پی برده ام،همین نماز است. من به عنوان یک پزشک می گویم: 👌بهترین وسیله ایجاد آرامش در درون و اعصاب انسان که تاکنون شناخته ام، نماز است. 📚منبع: کتاب آیین زندگی، دیل کارنگی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
مرحوم فَشَندی می‌گوید: ‌در مسجد ... اعمال را به جا آورده بودم و با همسرم می‌آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده‌ و قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم: این سیّد نورانی در این هوای گرم تابستان از راه رسیده و تشنه است. ‌ظرف آبی به دست ایشان دادم. پس از آشامیدن، ظرف آب را پس دادند. ‌گفتم آقا، شما دعا کنید و فرج (عج) را از خدا بخواهید تا امر نزدیک شود. ‌فرمودند: شیعیانِ ما به اندازه‌ی آب‌خوردنی ما را نمی‌خواهند! اگر ما را بخواهند، می‌کنند و ما می‌رسد. ‌ 📚شیفتگان حضرت مهدی(عج)، جلد۱، صفحه۱۵۵ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🌸🍃🌸🍃 دنیای عجیب ثروتمندی می میرد ، و برای زنش 1.9 میلیون دلار پول در بانک باقی می گذارد ؛ و سپس زن ، با راننده شخصی شوهرش ازدواج می کند. راننده می گوید : همیشه برای رئیسم کار میکردم ، اما الان می فهمم که همیشه رئیسم برای من کار می کرد. از ثروت و داشته هایتان، تا فرصت دارید استفاده کنید، در غیر این صورت دیگران از آن استفاده خواهند کرد. عجب😐 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#عيد تشريف بياريد حتما؛ خوشحال ميشيم 😂 #کرونا #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊مستم کُن آنچنان که ندانم زِ بیخودی در عرصه ‌ی خیال، که آمد، کدام رفت.. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 249 ✨نان بریدن ✨ سال‌ها پیش مردی به نام مسلم در شهر خوی نانوا بود. او مردی پرهیزگار، قانع و شاکر بود. جعفر پسر مسلم در محله ای زندگی میکرد که یک مغازه‌ی مرغ‌فروشی بود که فروش خوبی هم داشت. روزی جعفر به پدرش گفت: «دوست دارم مالکِ آن مغازه را ببینم و به قیمت بالایی آن را اجاره کنم، مغازه‌ی پرفروشی است.» مسلم گفت: «پسرم هرگز با آجرکردن نانِ کسی به دنبال نان برای خودت نباش. بدان‌! دنیا بزرگ است و خدا را قابلیّت روزی‌ رساندن زیاد است.» اما وسوسه درون جعفر را پر کرده بود. مسلم روزی او را کنار خود به نانوایی برد. خمیر لواشی را به تنور چسباند و سریع خمیر لواش دیگری را دوباره به روی همان لواش که در حالِ پختن بود زد. هر دو خمیر لواش، سنگین شدند و از دیواره‌ی داغ تنور رها شده و داخل تنور افتادند و سوختند. مسلم گفت: «پسرم! دیدی یک لواش در حال پختن بود، لواش دیگر روی آن چسبید، باعث شد نه خودش بپزد و تبدیل به نان شود و نه گذاشت لواش دیگر نان شود. هرگز نان خود را روی نان کس دیگری نزن که برای تو هم نانی نخواهد شد. بدان! اگر اجاره‌ی بالا به آن مغازه بزنی و او را از نان و نوا بیندازی، خودت نیز به نان و نوایی نخواهی رسید و این قانون زندگی است.» ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🌸🍃🌸🍃 یک روز می فهمی که عاقبت ، این تویی که برای خودت می مانی و آدم ها هرچقدر هم عزیز و هر چقدر هم نزدیک ؛ دنبالِ زندگی و آرزوهای خودشان می روند . روزی به خودت می آیی ، روزی که تارهای سفید موهایت در نبرد تن به تن با تارهای سیاه ، پیروز شده اند ، و تو مانده ای و حسرتِ کارهایی که نکرده ای ، لذتی که نبرده ای و زمانی که برای خودت نگذاشته ای ! تو مانده ای و آرزوهایی که برای رسیدنشان دیر است ... روزی تو پیر خواهی شد و این "برای دیگران بودن ها" و خودت را فراموش کردن ها ، حریفِ حسرت و بغض های شبانه ات نخواهند شد ! ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد، در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد «اللّهم صلّ عـلی مـحمّد و آل مـحمّد و عجّل الفَرَجَهُم» 🌺اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌺 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهـی پر از نیـازم 🌙و اجابت آن را در آمینِ تو می‌جویم ✨خـدای مـن، بی نیـازم کن 🌙و خالی از هر نیـاز ✨ڪه جز بہ روزی آسمـانی تـو 🌙نیـازم نیسـت ✨مهـربـانـا شبمـان را 🌙با آرامـش بہ بامـداد برسـان ✨الهـی مراقـب قلب عزیزانمـان بـاش 🌙امیـدوارم طلـوع صبـح فـردا ✨طلـوع خبرهای خوش باشد 🌙شبتون غرق در آرامش الهی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمدہ ست برخیز بانگِ خروس گوید این‌ خواب و خستگے را در شطِ شب رها ڪن 🍃🌸🍃🌸🍃 مستانِ نیم‌شب را رندان تشنـہ لب را بارِ دگر بـہ فریاد در ڪوچه‌ها صدا ڪن سلام. روزتون زیبا😊🌹 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
روزگارتان از رحمت ✨←الرَّحْمَنُ الرَّحِیم→✨ ☝لبریز...☝ سفرهٔ تان از نعمت ✨←رَبُّ الْعَالَمِين→✨ ☝سرشار...☝ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
رسـالت ما همان رسالت شهیدمان است.. خــود را نـدیـدن... 🌷 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾