🕊 دلم خوش است می آيی تو هم به ديدارم
مگر سفارش اسلام، رفت و آمد نيست؟..
#نفیسه_سادات_موسوی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
🕊 سر به سر طومار زلفت شرح احوال من است
مو به مو فهمیده ام این مصرع پیچیده را..
#نجیب_کاشانی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
درد بیچاره این لذت بیماری ماست
هر کجا جلوه یار است همانجا عرش است
نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست
هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی
دلِ ما را به حریم تو نموده راهی
خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا
بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی
درد و دل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد
چون کریمی و ز احوال گدا آگاهی
خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین
شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثار اللهی
چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب
پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب
از گل تربت تو بوی حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدند
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
بوی سیب از همه ی کرببلا می آید
اشک مادر اثرش روی بدن می ماند
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
#داستان 296
✨ بزرگ مرد كوچك✨
در روزگاری که بستنی با شکلات به گرانی امروز نبود پسر ۱۰ ساله ای وارد قهوه فروشی هتلی شد و پشت میزی نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن سراغش رفت.
پسر پرسید : بستنی با شکلات چند است ؟
خدمتکار گفت : ۵۰ سنت.
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد. تمام پول خرد هایش را در آورد و شمرد بعد پرسید: بستنی خالی چند است؟
خدمتکار با توجه به اینکه تمام میز ها پر شده بود و عده ای بیرون قهوه فروشی منتظر خالی شدن میز ایستاده بودند با بی حوصلگی گفت:
۳۵ سنت.
پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت:
برای من یک بستنی ساده بیاورید.
خدمتکار بستنی را به همراه صورت حساب روی میز گذاشت و رفت. پسر بستنی را تمام کرد و رفت .هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت. پسر بچه در کنار بشقاب خالی ۱۵ سنت برای انعام او گذاشته بود!!.
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
🌱🕊
#داستان 297
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
🌷🍃🌷🍃🌷
🌺♀️یکی از بزرگان میگفت: ما یک گاریچی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند
.🌷🍃
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟
گفتم: بله!🌷🍃
گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟🌷🍃
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند…🌷🍃
از اون لحظه، فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی ☃️انسانیت و اخلاقیات بدهد.🌷🍃
سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال میکردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.🌷🍃
یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد!
🍃
🌺🍃
💠💠💠💠
❅ঊঈ✿❀✿ঈঊ❅
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حالا که بحث درباره #پایتخت داغه، بدانید و آگاه باشید شخصیت جدید بهبود_فریبا را از روی محمد_شریف_پناهنده ساختن. قصه زندگیشو ببینید و بشنوید
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
شبتون سرشار از انرژی وامید
بهترین ها نصیبتون
شب وروز تون آفتابی وزیبا
ارزو هاتون خاطره بشن🙂❤️🌺
@Atredelneshin_eshgh 🔮❣
۱۶ فروردین ۱۳۹۹
۱۷ فروردین ۱۳۹۹
🍃سلام
☀️ صبح بخیر
خونہهاتون پر از برڪت✨
زندگیتون پر از رنگ عشق💞
وجودتون سلامت🌷
دلتون پر از امید بہ امروز و فرداها💫
و لحظاتتون سرشار از آرامش🌺
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۷ فروردین ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درتمناے نڪَاهت بيقرارم😔
تا بیایي💚
مڹ ظهورلحظہهاراميشمارم
تا بیایي💚
خاڪ لایق نیست
تا بہ رویش پا ڪَذارے
درمسیرت جاڹ فشانم
گَڸ بڪارم تا بیایی
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۱۷ فروردین ۱۳۹۹