هدایت شده از استیکر1و1
پرسش
علت خواندن آیه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا» توسط سر امام حسین(ع) بر بالای نیزه چیست؟
پاسخ اجمالی
در منابع و مقاتل معتبر گزارش شده است که سر پاک و مطهر امام حسین(ع)، هنگامی که بر بالای نیزه حمل میشد، آیه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا»؛[1] را تلاوت فرمود که معنایش آن است:
آیا گمان کردى اصحاب کهف و رقیم از نشانههای عجیب ما بودند؟![2]
در مورد دلیل انتخاب این آیه از سوی سر مطهر امام(ع) روایتی نیافتیم؛ بر این اساس، هر آنچه گفته شود، حتی اگر صحیح هم باشد، تنها به عنوان یک برداشت شخصی ارزیابی خواهد شد؛ مانند:
1. شگفتبودن اینکه امام(ع) حتی بعد از شهادت، باز هم همواره حاضر و ناظرند:
منهال بن عمرو مىگوید: در دمشق بودم که دیدم سر امام حسین(ع) را میبرند و مردى سوره کهف را تلاوت میکرد تا اینکه به آیه نه سوره کهف رسید. پس سر مطهر امام(ع) فرمود: شگفتتر از اصحاب کهف، کشته شدن من و حمل سر من میباشد».[3]
در همین راستا است که زید بن ارقم، این صحابی کهنسال، گزارش میکند که با شنیدن صدای تلاوت از سر امام حسین(ع)، موهایم سیخ شد و فریاد برآوردم: به خدا سوگند، تلاوت سر بریده تو عجیبتر و بسیار عجیبتر است.[4]
2. رجعت امام(ع): میتوان آنرا ناظر به رجعت خودشان در زمان ظهور دانست، همانگونه که اصحاب کهف بعد از مدت زیادی زنده شدند.[5]
3. استقامت کردن امام(ع): ممکن است اشاره به این باشد که ما، مانند اصحاب کهف بر عقیده و ایمان خود استقامت میورزیم.
4. ناپایدار بودن دنیا: از پیامهاى مهم این داستان، آن است که ماندن مردم در دنیا به خواب اصحاب کهف میماند که پس از سیصد و نه سال، خداوند آنان را از این خواب دنیوى بیدار کرد و از چگونگى و مدت توقفشان پرسید. آنان پاسخ دادند: «لَبِثْنا یوْماً أَوْ بَعْضَ یوْمٍ». امویان هم بدانند که پس از این جنایت هولناک، زمان اندکى آسوده نخواهند بود و خداوند شرشان را دفع و به حسابشان رسیدگى خواهد کرد.
[1]. کهف 9.
[2]. ر. ک: «سر امام حسین(ع) و تلاوت قرآن»، 48332؛ « زندانی شدن اصحاب رقیم در غار»، 52437.
[3]. قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 577، قم، مؤسسه امام مهدی عج، چاپ اول، 1409ق.
[4]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 117، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، 1413 ق.
[5]. ر. ک: «رجعت و خصوصیات آن»، 247؛ «رجعت مؤمنان خالص و مؤمنان عادی»، 35047؛ «رجعت اصحاب کهف»، 67288.
سوره الكهف (9) : أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
⭕️کسی از این گمشده خبر داره؟
◽️ حمید رسایی: در صورت اطلاع از این گمشده حتما به مسئولین ذیربط گزارش دهید! شش ماه است منصوب شده، در این شش ماه هیچ کُنش مؤثری در حوزه فضای مجازی نداشته!
آقای محترم! امروز مهمترین سلاح علیه آرمانهای انقلاب اسلامی در حوزه کاری قرارگاهی است که دبیری آن باشماست. اوامر امام خامنهای در حوزه فضای مجازی زمین مانده! فضای مجازی ول و رها بلای جان و دین مردم شده! مشکل به نرمافزارهای ایرانی مثل روبیکا رسیده و اساسا معلوم نیست که شورای عالی فضای مجازی و دبیر آن کجای این قصه پرغصه هستند!
اقای محترم! گزارش دهید چه کردهاید. ما چک سفید امضا به کسی ندادهایم.
حمید رسایی
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از خُزّانُ العِلم
نگاﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ!
یک نفر ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ
ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺏ؛
ﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ
و ﺩﯾﮕﺮی ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
یک نفر تو را دوست دارد
و دیگری از تو متنفر است!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ
ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ...
خــــدا
پـرونده ای را کـه مردم می نویـسند،نمی خوانـد!
کانال خُزّانُ العِلم👇
@Khuzzanaleilm 🇮🇷
هدایت شده از عطرخاص
📌 " حر خراسان " معروف به " مَندلی طلا " آبروی پدر را برگرداند
🔹️ محمدعلیِ پورعلی جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به "مندلیطلا" معروف بود.
🔸 مندلیطلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
🔸 وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
🔸 بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: "خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".
🔹️ بعدها مندلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: "از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "
🔸 موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.
🔸 بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به ابا عبدالله شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
🔸 اهالی روستا میگویند: " مندلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد".
🔸 از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
🔹️ دوست مندلیطلا که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
🔸 وی میگوید: "مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه.
🔸 وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".
🔹️ دقیقا چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند.
🔸 مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"
🔹️ #پدر_شهید میگوید: " مندلی من زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
🔹 من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد".
🔹️ تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این شهید #تواب شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس میکردند.
🔸 تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
🔸 تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
🔴👈 معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس استان فارس: فردی که چند روز گذشته یک نفر از آمرین به معروف را مورد ضرب و شتم قرار داده بود روانه زندان شد.
♨️👈با دستور ویژه سردار رادان پرونده مرد ضارب که از کادر پلیس بود به صورت ویژه در بازرسی کل فراجا بررسی خواهد شد.
🔴فرمانده کل انتظامی کشور با تشکر از اقدام خواهر آمر به معروف مقرر کرد تا فارغ از پیگیری و اقدامات قضایی، پرونده این فرد در اختیار بازرسی کل فراجا قرار گیرد و در کمیسیون عالی تخلفات بررسی شود.
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
عطرخاص
🔴👈 معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس استان فارس: فردی که چند روز گذشته یک نفر از آمرین به معروف را مورد ضر
اماکن چطور از هویت این مردک استیلام کرده که اینطور از آب در اومده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻لگد وحشیانه اوباش به پهلوی یک مادر در هیئت در روز عاشورا
🔹حمله و هتک حرمت اراذل اوباش به دو خانم محجبه در مسجد حضرت سیدالشهدا (ع) شهرک البرز در روز عاشورا
🔹ماجرا از این قرار است که این عده از اراذل اوباش در پوشش حضور در عزاداری در این مسجد حضور پیدا کردند که متاسفانه پس از عدم رعایت شئونات اسلامی و بی ادبی و استفاده از الفاظ نامناسب نسبت به عزاداران و آمران معروف مسجد نهایتا در ظهر روز عاشورا به مادر و دختری محجبه در این مسجد متعرض شده و آنها را مورد هتک حرمت و ضرب و شتم قرار می دهند.
این بیشرف سفارشی رفت توی لیست.
منتظر باشید
کانال #عطرخاص
📡 @atrekhas 🇮🇷
📡 @atrekhas 🇮🇷
عطرخاص
🔻لگد وحشیانه اوباش به پهلوی یک مادر در هیئت در روز عاشورا 🔹حمله و هتک حرمت اراذل اوباش به دو خانم
ای وای جا دارد انسان از این غصه ها دق کند
...
هدایت شده از صاحب نفس
‼️عابدی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازهاش همه جا پیچیده بود.
🔸عابد روزی به آبادی دیگری رفت و برای خرید نان به نانوایی مراجعه کرد. چون لباس درستی نپوشیده بود، نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
🔹مردی که آنجا بود عابد را شناخت و به نانوا گفت:
این مرد را می شناسی؟
🔸نانوا گفت:
نه.
🔹مرد گفت:
فلان عابد بود.
🔸نانوا گفت:
من از مریدان او هستم.
🔹سپس به دنبال عابد دوید و گفت:
میخواهم شاگرد شما باشم.
🔸اما عابد قبول نکرد. نانوا گفت:
اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام میدهم.
🔹عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت:
سرورم دوزخ یعنی چه؟
🔸عابد گفت:
دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی را نان دادی!
🔅امام جعفرصادق (عليهالسلام):
«عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.»
📚وسائل الشیعه، جلد ۱، صفحه ۶۰
🥰 #صاحب_نفس 😘
📡 @saheb_nafas 🇮🇷