هدایت شده از استیکر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹
#حتماببینید
🎤 #ملاباسم_کربلایی
مادر،دارم از حالت خبر😭
#پیشنهاد_دانلود
#یازهرا
#یامهدی
🚀 @stickernew 🇮🇷
🚀 @stickernew 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
💢یكی از محافظان مقام معظم رهبری نقل میكنند كه :
صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه آقا فرمودند خانه چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است ما آدرسی از ارامنه نداشتیم سری به کلیساهایشان زدیم که آنها از ما بیخبرتر بودند رفتیم بنیاد شهید دیدیم خیلی اطلاعات ندارند
کمی اطلاعات خانواده شهدا را از بنیاد شهید مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم صبح رفتیم گشتیم توی محله مجیدیه شمالی دو سه تا خانواده پیدا کردیم در خانوادهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم توی خانواده مسلمانها ما میرویم سلام میکنیم و میگوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم بین ارمنیها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید دربروند کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم امشب شب کریسمس که شب پاک شماست میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم برای نماز مغرب و عشا با یک تیم حفاظتی وارد مجیدیه شدیم گفتیم اسکورت که حرکت کرد به ما ابلاغ میکنند میرویم سر کارمان دیگر اسکورت هم به هوای ایفره ما توی منطقه هستیم با بیسیم زیاد صحبت نکنند که مسیر لو نرود روی شبکه بالاخره پخش میشود دیگر چیزی نگفتند یک آن مرکز من را صدا کرد با بیسیم گفتم به گوشم
موردمان را گفت که شخصیت سر پل سیدخندان است سر پل سیدخندان تا مجیدیه کمتر از سه چهار دقیقه راه است من سریع از ماشین پیاده شدم در خانه را زدم خانمی از گل بهتر آمد دم در در را باز کرد ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم دیدیم نمیفهمد که بالاخره وارد شدیم چون کار باید میکردیم گفتیم نودال و اَمپِکس و چیزایی که شنیده بودیم کارگردان و اینها بروند تو کارگردان رفت پشتبام پست بدهد اَمپِکس رفت توی زیرزمین پست بدهد آن رفت توی حیاط پست بدهد پست بودند دیگر حالا فیلممان بود یک ذره که نزدیک شد بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم من هم با فاصلهای که بود به این خانم چون احیا بشود اینجوری جلوی آقا نیاید گفتم : ببخشید الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما
گفت : قدم روی چشم تشریف بیاورد گفتید کی؟
من اسم حضرت آقا را گفتم داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش کرد فکر کردیم چه کنیم داستان را؟ داد بیداد کردیم دو تا دختر از پله آمدند پایین یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً جمع کنید مادر را بردند توی آشپزخانه
دخترها گفتند : چه شد؟
گفتم : ببخشید ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان به مادرتان گفتیم غش کرد فکری کنید تا اجازه نگرفت وارد خانه نشد اینها شروع کردند مادر خودشان را به حال آوردند فشارشان افتاده بود آب قند آوردند بیسیم اعلام کرد که آقا پشت در است من دویدم در خانه را باز کردم نگهبانی هم که باید كنار در میایستاد رفت دم در کارهای حفاظتیمان را انجام دادیم آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود آمد توی در خانه نگاه کرد و گفت : سلام علیکم
گفتم : بفرمایید
گفت شما؟نه اینکه ما را نمیشناخت گفتند تو چه کارهای یعنی؟ گفتیم : صاحبخانه غش کرده
گفت : کس دیگری نیست؟
یاد آن افتادیم که دو تا دخترها هم میتوانند به آقا بگویند بفرمایید گفتیم
آقا شما بفرمایید داخل
گفت : من بدون اذن صاحبخانه به داخل نمیآیم معنی و مفهوم حفاظت خودش را اینجا از دست نمیدهد مهمتر از حفاظت این است بدون اذن وارد خانه کسی نمیشود رهبر نظام است باشد ارمنی است باشد ضدحفاظت ترین شکل ممکن این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهارراه با لباس روحانیت با آن عظمت رهبری خودشان بایستند همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن وارد خانه کسی نشوند
من دویدم رفتم توی آشپزخانه به یکی از این دخترها گفتم آقا دم در است بیایید تعارف کنید بیایند داخل لباس مناسبی تنشان نبود گفتند : پس ما لباسمان را عوض کنیم
به آقا گفتیم : که رفتهاند لباس مناسب بپوشند شما بفرمایید داخل
گفتند : نه میایستم تا بیایند
چند دقیقهای دم در ایستادند ما هم سعی کردیم بچههایی که قد بلند دارند را بیاوریم مثل نردبان دور ایشان بچینیم که ایشان پیدا نباشد راه دیگری نداشتیم چند دقیقه معطل شدیم چون دانشجو بودند لباس دانشجویی مناسب داشتند
یكی از دخترها دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفتند داخل اتاق این خانم پیش آقا رفت و خوشآمد گفت بعد گفت كه مادرمان توی این اتاق است الآن خدمت میرسیم
رفتند بیرون آقا من را صدا کرد گفت اینها پدر ندارند؟
گفتم : نمیدانم چون صبح نپرسیده بودم
گفت بزرگتر ندارند؟ برادر ندارند؟
رفتیم آن اتاق پشتی گفتم : ببخشید پدرتان؟
گفتند: مرده
گفتیم :
هدایت شده از صاحب نفس
برادر؟
گفتند یکی داشتیم شهید شده
گفتیم :بزرگتری کسی؟
گفتند عموی ما در خانه بغلی مینشیند
فکر کردیم بهترین کار این است که عمو را بیاوریم بیرون حالا چه کلکی بزنیم عمو را از خانه بیرون بیاوریم؟ با این هیبت و این تیپ و قدوقواره همه دو متر درازی و لباسها شکل تیپ و اسلحه هرچه هم بخواهی بگویی من کسی نیستم قیافهات تابلو است
در بغلی را زدیم یک آقایی آمد دم در سلام کردم گفتم ببخشید امر خیری بود خدمت رسیدیم
این بنده خدا نگاه کرد یک مسلمان بسیجی خانه یک ارمنی آمده چه امر خیری؟
خودش تعجب کرد رفت لباس پوشید آمد دم در محترمانه باهاش پیچیدیم توی خانة برادر خودش داخل خانه که شدیم نگهبان او را بازرسی کرد نگاه کرد پیش خودش گفت برای امر خیر مگر آدم را بازرسی میکنند؟
بعد از بازرسی قضیه را بهش گفتیم : رهبر نظام آمده اینجا اینها چون بزرگتری نداشتند خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید
او را داخل كه بردیم و آقا را که دید مُرد یک جنازه را یدک کردیم و بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا اینها به خودی خود زبانشان با ما فرق میکند
سلام علیک هم که میخواهند بکنند کلی مکافات دارند با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و درنهایت یک هم دمی را برای آقا مهیا کردیم حضرت آقا چایی و شیرینیشان را خورد
رفتیم توی این اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا مادر را هم راه انداختیم آمدند رفتند بالا لباس مناسب پوشیدند و آمدند پایین وقتی وارد اتاق شد آقا تعارفشان کردند در کنار خودشان کنار همان عمویی که نشسته بود بعد هم گفتند : مادر ما آمدهایم که حرف شما را بشنویم چون شما دچار مشکل شده بودید دوستان عموی بچهها را آوردند
دخترها آمدند نشستند آقا اولین سؤالشان این بود که شغل دخترها چیست؟
گفتند : دانشجو هستند
آقا خیلی تحسینشان کرد و با اینها كلی صحبت کردند توی این حالت این دختر سؤال کرد که آقا آب،شربت، چیزی برای خوردن بیاورم؟
اینها همهاش درس است من خودم نمیدانستم که بگویم بیاورد یا نیاورد؟ آقا میخورد یا نمیخورد؟ نمیدانستم رفتم کنار آقا، از آقا سؤال کردم گفتم : آقا اینها میگویند که خوردنی چیزی بیاوریم؟ چایی چیزی بیاوریم؟
آقا گفتند : ما مهمانشان هستیم از مهمان میپرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟
خُب اگر چیزی بیاورند ما میخوریم
بعد خود آقا گفتند : بله دخترم اگر زحمت بکشید چایی یا آبمیوه بیاورید من هم چایی هم آبمیوه شما را میخورم
اینها رفتند چایی آبمیوه و شیرینی آوردند خود میوه را هم آوردند خُب توی خانه مسلمانها اینطوری است یک نفر چند تا میوه پوست میکند میدهد دست آقا، آقا هم دعا میکند همانجا به پدر شهید مادر شهید،پسر شهید و یا همسر شهید آن خوراکی را تقسیم میکنیم همه یک قسمتی از این میوه میخورند که آقا به آن دعا کرده توی ارمنیها هم همین کار را باید میکردیم؟ واقعاً نمیدانستیم
چایی آوردند آقا خورد آبمیوه آوردند آقا خورد شیرینی آوردند آقا خورد آقا حدود چهل دقیقه توی خانه ارمنیها نشستند و با اینها صحبت کردند مثل بقیه جاها آقا فرمودند : عکس شهیدتان را من نمیبینم عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم
توی خانه مسلمانها چهار تا عکس بزرگ شهید وجود دارد که توی هر اتاقی یکی هست میپریم و میآوریم اینها رفتند آلبوم عکسشان را آوردند آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهید بود آلبوم را گذاشتند جلوی آقا صفحة اول یک عکس دوتایی یادگاری فردین با دوستش گرفته بود آن وسط بود آقا همینجوری نگاه میکردند شروع کردند به صحبت کردن همینجوری صفحهها را ورق میزدند تا تمام شود تمام که شد گفتند : خُب عکس تکی شهید را ندارید؟
یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و آوردند گذاشتند جلوی آقا
آقا شروع کردند از شهید تعریف کردن گفت : خُب نحوه اسارت،نحوه شهادت اگر چیزی داشته به من بگویید
ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار شهید «مانوکیان» است به اندازه شهیدان «بابایی» «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است هواپیمایش f14 بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند شهید هواپیما را تا آنجا که ممکن است اوج میدهد هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش که اتمسفر است بالا میآید و بقیهاش را بهسمت ایران سرازیر میشود چهار تا موتور هواپیما منهدم میشود
هواپیما لاشهاش توی خاک ایران میافتد ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده نتوانسته ایجکت کند و نشد كه چتر برای شهید کار کند هواپیما به زمین خورد و ایشان به شهادت رسید
ارمنیای بود که حتی حاضر نشد لاشه هواپیمای جمهوری اسلامی به دست عراقیها بیافتد آن خانواده این فرزندشان است این بزرگوار در نیروی هوایی مشهور است درباره شهادتش و اخلاقش تعریف کردند
مادر شهید گفت : امروز فهمیدم كه علی(علیه السلام) كیست
آقا حالا که منزل ما هستید من میتوانم جملهای به شما عرض کنم؟
آقا گفت : بفر
هدایت شده از صاحب نفس
مایید من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم
گفت : ما با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم در روضههایتان شرکت میکنیم ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم روز شهادت امام حسین(ع) روز عاشورا و تاسوعا به دستههای سینهزنی امام حسین(ع) شربت میدهیم میآییم توی دستههایتان مینشینیم ظرف یکبارمصرف میگیریم که شما مشکل خوردن نداشته باشید چون ما توی ظرف آنها آب نمیخوریم توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم من تا الآن نمیفهمیدم بعضی چیزها را
میگفتند در دین شما بانویی که دختر پیامبر عظیمالشأن اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است را بین در و دیوار گذاشتهاند سینهاش را سوراخ کردهاند میخ مسمار به سینهاش خورده نمیفهمیدم یعنی چی میگفتند مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی(ع) دستش را بستند و در سه دوره 25 ساله حکومتش را غصب کردند نمیفهیمدم یعنی چی گفتند در 25 سالی که حکومتش غصب شده بود شغلش این بود آخر شب نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانه یتیمهایش این را هم نمیفهمیدم ولی امروز فهمیدم که علی(ع) کیست امروز با ورود شما به منزلمان با این همه گرفتاریای كه دارید وقت گذاشتید و به خانه منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید اُسقُف ما، کشیش محله ما به خانه ما نیامده است شما رهبر مسلمین هستید من فهمیدم علی(ع) که خانه یتیمهایش میرفت چقدر بزرگ است
از ورود آقای خامنهای به منزلشان به علی(ع) و 25 سال حکومت غصب شدهاش و زهرا(سلام الله علیها) پی برد خُب این برود مشهد امام رضا(ع) شفایش نمیدهد؟
بعد از بازگشت حضرت آقا پاسداران را توبیخ كردند ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم عین چهل دقیقه، به اندازه چند کتاب از اینها درس گرفتیم آقا در خانه ارامنه آب،چایی، شربت،شیرینی و میوهشان را خورد بعضی از دوستهای ما نخوردند کاتولیکتر از پاپ هم داریم دیگر رهبر نظام رفته خورده پاسدار من نوعی نخوردم حزباللهیتر از آقا هستم دیگر
با آنها خداحافظی كردیم و بهسمت دفتر بهراه افتادیم وقتی رسیدیم آقا فرمودند : این بچهها را بگویید بیایند
آمدند گفتند : این کار احمقانه چه بود كه شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم وقتی خانهشان رفتیم چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به اینها محسوب میشود نمیخواستید داخل نمیآمدید
هدایت شده از گمنام چون مصطفی🇵🇸
⬛️راست گفته اند؛ مادر که نباشد، نظم خانه به هم میریزد😭
🔹 علی در نجف
🔹 حسن در بقیع
🔹 حسین در کربلا
🔹 زینب در دمشق
و مهدی فاطمه....
#یا_فاطمه_الزهرا(س)
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
#گمنام_چون_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/1650327598C7689162be6
🏴 چندخطروضهدرقالبشعر
مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همۀ زندگی شیر خدا ریخت بهم
داغی و تیزی مسمار اذیّت می کرد
تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم
بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد سلسلۀ آل عبا ریخت بهم
ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربۀ پا ریخت بهم
...
عطر1و1،استادهاشمی نژاد،چه کنیم گناه نکنیم؟.mp3
16.72M
🎤 🔊 #استادهاشمی_نژاد
حدیث از امام حسین علیه السلام
از امام سوال شد
چه کنیم گناه نکنیم؟
📥 حجم ۱۶ مگابایت
📡 @atrekhas 🇮🇷
هدایت شده از صاحب نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آدمکش_کیست؟!
⛔️⛔️ پاسخ به «توهین توأم با دروغ» سخنگوی ستاد ملی کرونا به مردم قم
⭕️ دفعه قبل که به #قم به دروغ اهانت کردند، تودهانی محکمی نخوردند!
🔻 آدمکش مردم قم هستند، یا آنهایی که داروهای #سازمان_جهانی_آدمکشی WHO را روی مردم ما آزمایش کردند؟!
🎙 حجت الاسلام حاج احمد پناهیان
#دروغ_بزرگ
...
هدایت شده از صاحب نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖یک بام داریم، دو تا نه، ده تا هوا!➖
⬅️ هوایِ پُست،
هوایِ ریاست،
هوایِ شهرت،
هوایِ دروغ،
هوایِ انگلیسی،
هوایِ آمریکایی،
هوایِ داروی آدمکشی،
هوایِ واکسن مرگ،
هوایِ پولشویی،
هوایِ ...➡️
👈خودت بنویس هوای کجا را وعده گرفتی❗️
که مقابل دین خدا میایستی🚫 و تن به خواری دنیا میدهی!
❌شاید اصلا عمرت کفاف نداد❌هیچکدام از این هواها را نَفَس بکشی،
شاید زودتر مردی❗️
کاش مرد بودی و دروغ به مردم نجیب شهرِ قم نمیبستی!
#رییسی_سخنگوی_بهداشت
#دروغگو_خائن_است
#ویروس_قم_هراسی
نشر حداکثری
🥰 #صاحب_نفس 😘
☝️ @saheb_nafas 🇮🇷
هدایت شده از عطر1و1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹انگشتر خاصی که حاج قاسم همیشه دستش میکرد
♦️ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانیهایش به انگشتر سبزرنگی که همیشه به دست میکرد اشاره کرد و ماجرای آن را شرح داد، ماجرایی که مربوط میشد به انفجار تروریستی حرم امام رضا علیه السلام
🔰#خادم_الرضا
🕊 زندگی به سبک شهدا
📡 @atre1o1 🇮🇷
📡 @atre1o1 🇮🇷
هدایت شده از حرف های خصوصی
🍃💚﷽💚🍃
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
از اشک مسیر گونه ها فرسوده ست
انـگـار دعـاهـای هـمــه بـیـهـوده ست
یکـبـار تـو را نـدیـده ایـم از بـس کـه
در شـهــر تمـام چشـم هـا آلـوده ست
#دارد_زمان_آمدنت_دیر_میشود...💔
🍃اَللّٰھُـمَّ ؏َـجِّـل لِوَلیِّڪَ الـفَـرَج🍃
...
هدایت شده از عطر1و1
اگر بدیده ی ظاهر تورا نمی بینم
ولی تورا ز دل و جان جدا نمی بینم
چنانکه شیفته آن جمال زیبایم
به هر چه می نگرم جز تورا نمی بینم
بود جمال تو آیینه ی خدا مهدی
که در جمال تو غیراز خدا نمی بینم
نمی کنی ز مراعات حال ما غفلت
که این سجیه به جز از شما نمی بینم
بلای عشق تورا من بلا نمی دانم
گدای کوی تورا من گدا نمی بینم
زبس که پرده گناه گرفته چشمم را
تودر کنار منی من تورا نمی بینم
#شاعرسیدرضاموید
عطر1و1
📡 @atre1o1 🇮🇷