eitaa logo
عطرتربت
173 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
سلام این کانال توسط اینجانب مصطفی احمدوند مدیر اجرایی آستان مقدس امام زادگان حمزه و احمد علیهما السلام جهت تبیین و تبلیغ امورفرهنگی تشکیل شده است. شماعزیزان میتوانید نظرات خود را به آیدی زیر ارسال نمایید، ممنونم از حضورتون. https://eitaa.com/Atrtorbat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌸🌼🌸🌼🌸 ✍ فواید اقامه نماز در مسجد 🔰 تسبیح زمین امام صادق (ع) مي­ فرمايند: «کسي که به سوي مسجد گام بر مي­دارد بر هيچ خشک و تري پا نمي­ گذارد مگر اينکه از زمين اول تا هفتم براي او مي­ کنند». (وسائل الشيعه، ج ۳، ص ۴۸۳) 🔰شفاعت کردن اِنَّ اللَّهَ وَعَدَ اَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّهَ ثَلاثَهَ نُفُورٍ بغَیْرِ حِسابٍ وَ یَشْفَعَ کُلَّ واحِدٍ مِنْهُمْ فی ثَمانینَ اَلْفاً، اَلْمُوذِّنُ وَ الْاِمامُ، وَ رَجُلٌ یَتَوَضَّأُ ثُمَّ یَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَیْصَّلی فِی الْجَماعَهٍ؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: همانا خداوند به سه کس وعده داده، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هریک هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند: ۱. مؤذن. ۲. امام جماعت. ۳. کسی که وضو بگیرد، سپس به مسجد رفته و نماز را به جماعت به بخواند. مستدرک الوسائل ج۱ص ۴۸۸. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
3.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة‌الله‌علیه: ▪️شب ِنوزدهم، شب ِ. ما دست خالی هم نیستیم، اتکای ما «حب علی علیه السلام» است. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره دنیا نیامدی 🌹مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی 🌹گفتم جمعه میرسد و میرسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 راز غربت امام زمان علیه السلام 🌹 داستان تشرف على بن مهزیار به محضر امام زمان 🍃 نمی دانم آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده ای که چرا کسی که سلطان همه جهان است در شهرها خانه و کاشانه ندارد؟ چرا او یک جای راحت در این دنیا ندارد؟ در اینجا می خواهم ماجرای «على بن مهزیار» را بازگو کنم، او در اهواز زندگی می کرد و همواره نام و یاد امام را در جامعه زنده نگاه می داشت. او شنیده بود که امام هر سال در مراسم حج شرکت می کند، برای همین هر سال به سفر حج می رفت به امید آنکه شاید بتواند آن حضرت را ببیند. سال های سال گذشت، او نوزده بار حج انجام داد ولی توفیق دیدار برایش حاصل نشد. نزدیک ایام حج که فرا رسید، شبی از شبها در خواب کسی را دید که به او چنین گفت: «امسال به حج برو که امام خود را می بینی!» على بن مهزیار، صبح همان روز با گروهی از دوستانش سفر خود را آغاز کرد، او می رفت تا بیستمین حج خود را به جای آورد. در طول سفر در همه جا منتظر آن وعده بزرگ بود، در مدینه، در مکه، هنگام طواف خانه خدا، در سرزمین عرفات و... مراسم حج به پایان رسید، ولی خبری نشد، حاجیان کم کم به سوی وطن خود باز می گشتند، او در کنار خانه خدا نشسته بود، همه غم های دنیا به دل او آمده بود، با خود فکر می کرد پس آن وعده چه شد؟ ناگهان مردی را دید که لباس احرام به تن دارد. علی بن مهزیار نمی دانست که آن مرد، یکی از یاران امام است و امام او را فرستاده است تا این پیام را به او برساند، وقتی على بن مهزیار آن مرد را دید، دلش شاد شد و نزد او رفت، سلام کرد، آن مرد از او پرسید: - اهل کجایی؟ - اهواز. - آیا علی بن مهزیار را می شناسی؟ - من على بن مهزیار هستم. - اکنون برو و هنگامی که ساعتی از شب گذشت من کنار مقام ابراهيم منتظر تو هستم. و پس از آن خداحافظی کرد و رفت. علی بن مهزیار بسیار خوشحال شد، خدا را شکر کرد که دیگر به آرزویش می رسد، او به منزل خود رفت، با دوستانش خداحافظی کرد (ولی به آنان نگفت که می خواهد کجا برود) او صبر کرد تا پاسی از شب گذشت، او با آن مرد روبه رو شد و همراه او حرکت کرد. راهی طولانی در پیش بود، سحر که فرا رسید، آن مرد به او گفت: «اکنون وقت نماز شب است». آنان از اسب پیاده شدند و نماز شب خود را خواندند و سپس نماز صبح را نیز به جا آوردند و بعد حرکت کردند. ساعتی راه رفتند و از کوهی بالا رفتند، پشت آن کوه، دشتی پهناور بود، آن مرد به علی بن مهزیار گفت: - آنجا چه می بینی؟ - دشتی وسیع که در وسط آن خیمه ای نورانی برپاست. - خوشا به حال تو! امام زمان در همان خیمه است! - خدایا! از لطف تو ممنونم. على بن مهزیار خدا را شکر کرد، اشک در چشمانش حلقه زد، آنان به خیمه نزدیک شدند، او از اسب پیاده شد، آن مرد به او گفت: لحظه ای صبر کن تا اجازه بگیرم. بعد از لحظاتی او برگشت و گفت: «على بن مهزیار! خوشا به حال تو که آقا اجازه دادند، پس داخل شو». اینجا بود که او وارد خیمه شد و جمال دلربای امام را دید و سلام کرد و پاسخ شنید، در حالی که اشک از چشمان او جاری بود، راز دل خویش را بیان کرد و از سال های فراق سخن گفت. اینجا بود که آن امام مهربان به او چنین گفت: «ای علی بن مهزیار! من شب و روز در انتظار آمدن تو بودم، چرا این قدر دیر آمدی؟» او در پاسخ گفت: «آقای من! من در جستجوی تو بودم، اما کسی را نیافتم که از شما خبری داشته باشد و مرا راهنمایی کند که نزد شما بیایم». امام به او پاسخ داد: «آیا دیر آمدن تو به خاطر این بود که راهنمایی نداشتی؟ نه. این طور نیست. شما در جستجوی دنیا هستید، فقرا را فراموش کرده اید، صله رحم را از یاد برده اید و با شیعیان ضعیف، برخورد بدی دارید، با این کارها، عذری برای شما باقی نمانده است». این سخن، علی بن مهزیار را به فکر فرو برد، آری، محبت به دنیا و جلوه های پر فریب آن، مانع بین ما و امام است. وقتی شیعیان دنیاطلب می شوند و وظیفه دینی خود را از یاد می برند، دیگر شایستگی دیدار امام را ندارند، کسی که محبت دنیا در قلب او ریشه دوانده است، روز به روز از امام دورتر و دورتر می شود. بعد از این سخن، امام رو به علی بن مهزیار کرد و چنین گفت: «ای علی بن مهزیار! پدرم از من عهد گرفته است تا در کنار مردمی که خدا بر آنان غضب کرده است زندگی نکنم، او به من دستور داده است که در مناطقی که از آب و آبادانی خالی است منزل کنم، این دستور پدرم برای این است که امر من مخفی بماند و مکانم از خطرات سرکشان در امان باشد، برای همین است که من روانه بیابان ها شده ام». آن روز بود که علی بن مهزیار به راز غربت امام خود بیشتر پی برد، آری، امام همان «آقای بیابان نشین» است، او سلطان این دنیاست ولی باید در بیابان های دور دست منزل کند، تا مبادا به کید دشمنان گرفتار آید. 📚 (برگرفته از کتاب حرف آخر) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔹💐💐🔹 💢چرا به امام حسن مجتبی (علیه السلام) کریم اهل بیت می گویند؟ ✍️پاسخ: ✅امام حسن(علیه السلام) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان ‌دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.(۱) 🗞امام حسن(علیه السلام) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(۲) ♻️از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(علیه السلام) بر جمعی از گدایان گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را بر روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آن‌ها لباس‌های مناسب هدیه دادند.(۳) 🔰تاریخ از بخشندگی‌های امام حسن(علیه السلام) داستان‌های فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(۴) 🔷روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آن‌ها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد که من هم به مردم کمک کنم».(۵) 🔸به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(علیه السلام) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم‌نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است. 📚پی‌نوشت‌ها: ۱. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال ۱۳۷۵، ص ۲۶۸. ۲. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، ۱۳۷۴، قم، ج۱، ص ۴۱۷ ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، ۱۳۷۴، ص ۹۰. ۳. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص ۲۴۱. ۴. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص ۴۱۸. ۵. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، ۱۳۷۶، ص۱۳۵. 📎 (علیه السلام) 📎 (ویژه کودک ونوجوان ووالدین) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌺امیرالمؤمنین علی عليه السلام: الصّاحِبُ كَالرُّقعَةِ ؛ فَاتَّخِذهُ مُشاكِلاً . 🌺دوست، همچون وصله بر لباس است. پس آن را همانند و همرنگ خود برگزين. 📚غرر الحكم : 1179 ✍به فرزندان خود آموزش دهید که در انتخاب دوست دقت کنند و کسانی را به عنوان دوست انتخاب کنند که بیشترین همانندی را با شما داشته باشند؛ زیرا دوستان بر یکدیگر تاثیرات فراوانی دارند و هر چه اختلاف بیشتر باشد زمینه برای ایجاد مشکل بیشتر می‌شود. 👌مثلا اگر دوست فرزند شما بسیار پولدار باشد و همه چیز در اختیارش باشد فرزند شما همیشه احساس حقارت کرده و از منزل بیزار خواهد شد.🌺 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
الإمام عليّ عليه السلام : مَن أساءَ إلى أهلِهِ لَم يَتَّصِل بِه تَأميلٌ . كسى كه به خانواده اش بدى مى كند ، هيچ اميدى به او نيست 📚 عيون الحكم والمواعظ : ص 443 ح 7736 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅ هرگز تصور نکنید کم رویی و خجالتی بودن نشانه ادب و متانت است ✨ کودک باید بتواند در مواقع لزوم از حق خود دفاع کند. جواب بدهد، مخالفت کند، مبارزه کند... اینکه کودک هميشه حرف گوش كند نشانه سلامتش نیست. ♦ اگر فرزند سالم ميخواهيد انتظار نداشته باشيد از شما حساب ببرد و هميشه حرف گوش كند. 🌸 فرزندی تربيت كنيد كه به خاطر عشق و اعتماد به شما با شما همكاری کند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💞زن ها اگر شاد باشند💕 خانه می تپد 💞زن ها اگر موهایشان را شکل دهند ، اگر صورتشان را آرایش کنند ، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند 💞زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند، اگر شوخی کنند، بخندند، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند 💞اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد 💞اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد، تمام اهل خانه را به غم کشیده است آری زن بودن دشوار است 💞زنان ارمغان آور شادی ، گذشت و خنده اند ❤️یادمان نرود قلب خانه باید بتپد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔴توجه بیش از حد به کار ممـنوع 🌻یکی از مشکلات رایج زندگی های زناشویی این است که زوجین احتمالا ساعات کاری زیادی را بیرون از خانه صرف کار و قرارهای کاری می کنند. 🌻این ساعات زیاد کاری می تواند مشکل ساز شود چرا که به مرور باعث جدایی عاطفی زوجین از یکدیگر و حتی از فرزندان می گردد. برای جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی: ❣بهره وری خود را در محیط کاریتان افزایش دهید تا راس زمــان معینی از محل کار خارج شوید. ❣برخی از وقت های آزاد خود را برای بودن با همسرتان برنامه ریزی کنید. ❣تلاش کنید توجهی را که مورد نیاز همسرتان است از وی دریغ نکنید. ❣حتما بخش عمده تعطیلات اواخر هفته به خانواده تان اختصاص دهید. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @atretorbat_shahhamzeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈