eitaa logo
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
1.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
با ایجاد معرفت و محبت به امام زمان ارواحنافداه در دلها و پخش معارف این کانال، شما هم قدم‌هایی در راه توجه بیشتر مردم به این وجود نازنین بردارید درست اورا به مردم دنیا 🌎 معرفی؟! https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9 💢مدیرکانال👇 @Sadat_877
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد خدا ۶۸.mp3
11.85M
🔴مجموعه | _بسیاری از انسانها به «شوکِ لحظه‌ی وفات» و «گیجی و حیرانی و تنهاییِ زمان انتقال به برزخ» مبتلا می‌شوند. _علّت چیست و چگونه می‌توان خود را از این خطر حفظ کرد؟ 🔷ما ابد درپیش داریم. • دنیا و آخرت دو جهان «تو در تو» و موازی‌اند؛ یعنی دنیای ما درحال ساختن آخرت ماست. • دنیا مستقل از آخرت نیست، بلکه فقط برای تمرینِ زندگی در آخرت، آفریده شده است. • اگر بینش کسی نسبت به آخرت اصلاح شود، دنیایش را ارزان نمیفروشد. • وای به لحظه‌ای که میفهمیم تمام عمر، خدا مشتاق و منتظر و در دسترس ما بوده ولی ما عمر و مخصوصاً جوانی‌مان را مشغول بازی در دنیا بوده‌ایم ! ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ ✿࿐ྀུ༅ ✿࿐ྀུ༅ ✿࿐ྀུ༅ 🔴 تدابیر امام حسن عسکری علیه السلام برای معرفی نوزاد تازه تولد یافته اش 1⃣ عقیقه کردن برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه 🔹 یکی از سنت های دینی انجام دادن عقیقه برای نوزادان است. یعنی وقتی فرزندی متولد می شود برای سلامتی و طول عمر او یک گوسفند قربانی کرده و مومنین را غذا می دهند. 🔹 امام حسن عسکری بارها برای فرزند تازه تولد یافته اش عقیقه می نمود و با این روش گروه هایی از شیعیان را از تولد فرزندش که آخرین حجت الهی است معرفی می نمود. 2⃣ نشان دادن کودک تازه تولد یافته به شیعیان 🔹 یکی از خادمان منزل امام حسن عکسری ابو غانم نام دارد که می گوید در روز سوّم ولادت فرزند امام حسن عسکری، ان حضرت کودك تاره تولد یافته اش را به برخی از بزرگان شیعه نشان داد و چنین فرمود که : « هَذَا صَاحِبُكُمْ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ وَ خَلِيفَتِي‏ عَلَيْكُمْ‏ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ الْأَعْنَاقُ بِالانْتِظَارِ فَإِذَا امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ جَوْراً وَ ظُلْماً خَرَجَ فَمَلَأَهَا قِسْطاً وَ عَدْلا 🔺 اين پيشواى شما بعد از من و جانشين من در ميان شماست، و اوست همان قائمى كه گردن‏ها به انتظار او كشيده مى‏شود، پس هنگامى كه زمين از ظلم و بيداد آكنده گرديد وى آن را از عدل و داد پر خواهد نمود. 📚 کمال الدین شیخ صدوق، ج ۲ ص ۴۳۱ ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ 📣 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) : 🔸از خداوند بترس ، هر چند كه اندك باشد ، و بين خود و خدا پرده اى قرار بده ، هر چند كه نازك باشد. 🔸نهج البلاغه ، حکمت ۲۴۲ ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 •••••✾•🌿🌺🌿•✾•••• ✳️ (قسمت_اول) _شخص عطاری از اهل بصره می گوید: روزی در مغازه عطاریم نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند. _من اصرار می کردم؛ ولی جوابی نمی دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار صلی الله علیه و آله و سلم و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: _ما از ملازمان درگاه حضرت حجت علیه السلام هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو بخریم. _همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید. _گفتند: این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده اند، جرأت این جسارت را نداریم. _گفتم: مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می شوم والا از همان جا بر می گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد؛ اما باز هم امتناع کردند. _بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم. _متوجه من شدند و گفتند: نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو. _این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد. _اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. _وقتی باران را دیدم، به یاد صابونها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می ماندم. آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت علیه السلام قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.. ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵. مجموعه. آبادیِ روح ویرانم ! 👇 🍂 | منبع: دعای ۱۱۳ صحیفه جامعه دعای صد و سیزده – در هر روز ماه شعبان هنگام زوال و در شب نیمه آن بخوانید. _ازعباس بن مجاهد از پدرش روایت شده است که گفت: حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) دعا می‌کرد هنگام زوال در روزهای ماه شعبان، و در شب نیمۀ آن، و صلوات می‌فرستاد بر حضـرت پیامبـر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با این صلوات و می‌فرمود ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9