eitaa logo
❣[عطرظهورقائـم۱۲]❣
1.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
_آقا،... غرق زخمیم ولی قامت مان خم نشده. _سایه ی چادر او از سر ما کم نشده؟ بنویسید امید دل زهرا مهدی ست چاره ی کار همه مردم دنیا مهدی ست https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9 💢مدیرکانال👇 @Sadat_877
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 💠چوب خدا صدا ندارد 🔹پیرمردی با پسرش محضر پیامبر رسید و گفت: یارسول الله! این پسر من است او را پرورش دادم اکنون جوان نیرومند و سرمایه دار است و من پیرمرد ناتوان و فقیر می‌باشم او حتی به اندازه‌ی بخور و نمیر کمکم نمیکند. رسول خدا فرمود:چرا به پدرت کمک نمیکنی؟ جوان گفت: چیزی ندارم. پیرمرد گفت: دروغ میگوید انبارهایش پر است. جوان گفت: من توان مالی ندارم همینقدر میتوانم خانواده‌ام را اداره کنم. رسول خدا فرمود: جوان خدا ترس باش! به پدرت یاری رسان او زندگی اش را در راه تو فدا کرده است. برای اینکه به شما سخت نگذرد یک ماه خرج او را من میدهم ویک ماه تو،خداوند به تو پاداش می‌دهد. پیامبر خرج یکماه پیرمرد را پرداخت نمود. 🔹 پس از یکماه خرج پیرمرد تمام شد واز پسرش کمک خواست. پسر گفت: چیزی ندارم. پیرمرد نزد پیامبر آمد و از او شکایت کرد. رسول خدا فرمود: چرا به پدرت نمیرسی؟ جوان دروغش را تکرار کرد و گفت چیزی ندارم. پیامبر فرمود: جوان! امروز غروب نمیکنی مگر اینکه تو ازپدرت فقیرتر خواهی بود. جوان از محضر پیامبر برگشت. همسایه‌ها به نزدش آمدند و گفتند: ما از بوی گند انبارهایتان آسایش نداریم. به انبارها رفت و دید درون آن‌ها گندیده است با وحشت به کیسه‌های طلا و نقره سرزد همه را حزف و سنگ یافت. و طبق گفته پیامبر فقیرتر از پدرش گشت از شدت اندوه مریض شد و سلامتی و نشاط جوانی را نیز از دست داد. پیامبر فرمود: ای کسانی که عاق والدین هستید عبرت بگیرید. آن جوان سرمایه اش را در این دنیا از دست داد و در آن دنیا نیز زندگی جهنمی را برای خود تهیه نمود. 📚بحار ج ۱۷ص۲۶۹
📘 💠خدمت پدر از دیدگاه عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔹مرد کارگری بود که پدر پیری داشت، در خدمتگزاری او هیچ گونه کوتاهی نمی کرد و همیشه در خدمت پدر بود، جز شب‌های چهارشنبه که به مسجد سهله می‌رفت و در آن شبها به خاطر اعمال مسجد سهله و شب زنده داری در مسجد نمی توانست در خدمت پدر باشد. ولی پس از مدتی ترک کرد و به مسجد سهله نرفت. از او پرسیدند: چرا رفتن به مسجد سهله را ترک نمودی؟ 🔹در پاسخ گفت: چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم، آخرین شب چهارشنبه بود، نتوانستم بعد از ظهر زود حرکت کنم، نزدیک غروب به راه افتادم، مختصر راه رفته بودم، شب شد و من تنها به راه خود ادامه دادم. یک سوم راه مانده بود و هوا هم بسیار تاریک بود. ناگاه عربی را دیدم در حالی که بر اسب سوار است به سوی من می‌آید، همین که به من رسید با زبان عربی شروع به صحبت نمود و گفت: کجا می‌روی؟ گفتم: مسجد سهله می‌روم. فرمود: همراه تو چیز خوردنی هست؟ گفتم: نه. فرمود: دست خود را در جیب کن! گفتم: در جیبم چیزی نیست. بار دیگر این سخن را تکرار کرد. من دست خود را در جیب کردم، دیدم مقداری کشمش توی جیبم هست که برای بچه‌ها خریده بودم و در خاطرم نبود. آنگاه فرمود: پدر پیرت را به تو سفارش می‌کنم. این جمله را سه بار تکرار کرد. سپس از نظرم ناپدید شد، فهمیدم او حضرت مهدی است و راضی نیست خدمت پدرم را حتی در شب‌های چهارشنبه نیز ترک بنمایم. از این جهت دیگر به مسجد سهله نرفتم و آن عبادت‌ها را ترک نمودم. 📚 بحار ج ۵۳، ص ۲۴۶. ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
📘 💠خصلتی از حضرت یحیی علیه السلام که شیطان آن را دوست داشت! 🔸روزی حضرت یحیی به شیطان گفت: من از تو سؤالی دارم. شیطان در پاسخ گفت: مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم، هر چه می‌خواهی بپرس من پاسخ خواهم داد. حضرت یحیی فرمود: دوست دارم دامهایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه می‌کنی، به من نشان دهی. شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را بجا می‌آورم. 🔸شیطان در قیافه ای عجیب و با وسایل گوناگون خود را به حضرت یحیی نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی می‌برد. حضرت یحیی پرسید: آیا هیچ شده که لحظه ای به من پیروز شوی؟ گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی هست که از آن شاد و خرسندم و آن را دوست دارم. فرمود: آن خصلت کدام است؟ شیطان گفت: تو گاهی اوقات پرخوری می‌کنی، سنگین می‌شوی بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز می‌مانی. 🔸یحیی علیه السلام گفت: من با خداوند عهد کردم که هرگز غذا را به طور کامل نخورم و از طعام سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم. شیطان گفت: من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم. 📚 بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۷۲ ┄┅┅٭❅✨🕋✨❅٭┅┅┄* *أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج* *انـدکی صبـر فـرج نزدیک است* ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
📘 💠بوی بهشت 🔹یکی از خدمتگزاران امام صادق علیه السلام به نام سالمه می‌گوید: حضرت وقت احتضار (از شدت اثر سمی که به ایشان داده بودند) بی هوش بودند، هنگامی که به هوش آمدند، فرمودند: «به حسن افطس هفتاد دینار بدهید و به فلانی این مقدار و به دیگری فلان مقدار.» 🔹عرض کردم: به کسی این همه پول می‌دهید که شمشیر کشید و قصد کشتن شما را داشت؟ در پاسخ فرمودند: آیا مایل نیستی من از کسانی باشم که خداوند درباره آن‌ها می‌فرماید: (والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب)*۱ « آری! ای سالمه! خداوند بهشت را آفرید و بویش را خوب و مطبوع قرار داد و بوی دل انگیز بهشت از مسافت دو هزار سال به مشام می‌رسد و همین بوی خوش به مشام دو دسته نمی رسد: 1⃣ عاق پدر و مادر 2⃣ قاطع صله ارحام ۱* [سوره رعد آیه ۲۱] 📚بحار: ج ۷۴، ص ۹۶. ┄┅┅٭❅✨🕋✨❅٭┅┅┄* *أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج* *انـدکی صبـر فـرج نزدیک است* ━⊰🌼🦋🌼⊱━━ https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9