eitaa logo
عطاری میرزا
1.3هزار دنبال‌کننده
115 عکس
39 ویدیو
0 فایل
بنده حمیدی هستم با سابقه ۷سال فروش انواع محصولات طبیعی و ارگانیگ از استان زنجان فروش انواع عسل طبیعی ادویه‌جات درجه یک دمنوش‌های گیاهی تلفن تماس ۰۹۳۸۱۰۴۷۶۹۲ ادمین @hamidim کانال ظروف مسی زنجان @sanames کانال تبلیغ @tab_kosar
مشاهده در ایتا
دانلود
.🌼 باسلام عرض ادب وقتتون بخیر با عرض پوذش نمیدونم چه علتی داره هر موقع میخوام وقتم رو باز کنم برای مطالب این کانال یه مشکلی پیش میاد🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه به زنبور فقط شکرخالی بدیم تا یک کیلو عسل تولید کنه حداقل سه کیلو شکر میخواد اگه هر کیلو شکر رو ۳۰تومن هم حساب کنیم ، بازم فقط ۹۰هزار تومن هزینه تولید عسل زنبور میشه حالا هزینه نگهداری جعبه بسته بندی و... به کنار پس سر خودمون رو گول نزنیم عسل زنبور رو کسی مفت و ارزون نمیفروشه😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام و عرض ادب خدمت همراهان وقتتون بخیر🌹 .
🍀 ⁉️چرا عسل بخوریم؟؟؟؟ 🍯🍯🍯🍯🍯🍯🍯 امام رضا علیه السلام فرمودند : هر که می خواهد در همه ی زمستان از سرماخوردگی دور بماند ، هر روز ، سه لقمه شهد (عسل) بخورد. 🐝🐝🐝 طب الامام الرضا علیه السلام ، صفحه ۳۷ عسل کوثر ارائه عسل طبیعی درجه ۱
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 ✨زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد، پدر خانمش، (یعنی ملاصدرا) چند روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد. 🔸در همان ایام در قمصر، جوانی به خواستگاری دختری رفت. والدین دختر پس از قبول خواستگار، شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود. از این رو، عروس و داماد که عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند، به فکر چاره‌ای افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه والدین عروس متوجه بشوند.😉 لذا عروس حیله ای زد و گفت: من فلان موقع به قصد تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا، همدیگر را ببینیم. در آن وقت مقرر، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود 😇و مدام این جملات را می خواند: اومدی به پشت بوندی اومدی فرش و تکوندی اومدی گردی نبوندی اومدی خودت و نشوندی 🔸در این حال، عارف بزرگوار، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و شروع به گریه کردن کرد.😭 او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض کاشانی از او پرسید: چرا این گونه گریه می کنی؟ ملاصدرا گفت: من امروز پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت. گریه من از این جهت است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم. لذا به حال خود گریه می کنم.😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشتری بزرگترین سرمایه ماست. ایشون از عسل چهل گیاه طبیعی خریده بودن قیمت ۱۸۰هزار✅
.
پیامبر عزیزم🌸 برو به بندگانم بگو : بهشون بگو که چنان عاشقتونم که اگه درک بکنید ، از شدت عشق زمین میفتید 💚☀️ ✅همیشه به یاد همچین خدایی بودن چقدر خوبه و همینم اوج یک زندگی عاشقانه و مومنانه هس💫