eitaa logo
عطࢪیاس⁦
1.6هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
433 ویدیو
29 فایل
به نام حضرت مادر... ོ هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، ‌مبتلایش می کند.. ‌پس اگر صبر کرد، او را بر می گزیند واگر راضی به رضای خدا شد ‌او‌ را ویژه‌ی خود می کند. ོ اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج...
مشاهده در ایتا
دانلود
لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون ... (آل عمران/۹۲) نمیدانم کدام پسرش را دوست تر داشت در مقاتل اما خوانده ام فاستأذن أباه فی القتال فأذن له ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای رنج های عظیم...
تو ما را فرا گرفته ای...
همه تو را صدا می زنند...
پدر به علی اکبر گفت که پیش رویم، مقابل چشمانم راه برو..! و او راه رفت. چه می‌گویم؟ راه نرفت. ماه را دیده ای که در آسمان چگونه راه میرود؟ چطور بگویم؟ طاووس خیلی کم دارد. اصلا گمان نکن که سرو، پای راه رفتن داشته باشد! نه، پای راه رفتن نه، قصد خرامیدن داشته باشد‌... و حسین سر بر آسمان بلند کرد و گفت شاهد باشد خدای من...! جوانی را به میدان می‌فرستم که شبیه ترین خلق به پیامبر توست در صورت ، در سیرت، در کردار ،در گفتار و رفتار.. تو شاهدی خدای من که ما هر بار برای پیامبر دلتنگ میشدیم، هر بار جای خالی پیامبر، جانمان را به لب می رساند به او نگاه می کردیم... [پدر، عشق و پسر ..📚 ]
برادران من.. خواهران من.. زندگی دنیا بازیچه و آخرت زندگی واقعی است.. وظیفه انسان این است کِ در زندگی دنیایی خود را از هر جهت آماده کند..
‌ حب حسین در دلی که خودپرست است بیدار نمی‌شود.
عطࢪیاس⁦
‌ . . أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟
باشد که ناگهی، نگهی هم بما کند... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شما روزی بیست بار نماز جعفرطیار بخوان، آمریکا کاری با تو ندارد. امّا کافی است جمله‌ای بگویی که در جامعه موج ایجاد کند آن‌وقت می‌آید سراغت. بهشتی را می‌کشند. رجایی و باهنر را می‌کشند. - آیت‌الله فاطمی‌نیا -
حُرّ: من بنابر کدام نظر عمل کنم؟ حسین(ع) به اسبش مهمیز زد و در جواب حرّ پرسید: دلت به کدام میل می‌کند؟ به همان ‎عمل کن! حُرّ: آیا آن‌که تصمیم می‌گیرد، دل است؟ حسین(ع): بسته به آن است که چگونه دلی داشته باشی. - احمد تورگوت - 📕شهید عشق
‌ حسین همچنان در کنار پیکر عباس نشسته است که عباس از پیکر خود برمی‌خیزد. افواج بی‌شمار ملائک، با هودج‌هایی از نور و چهره‌هایی سرشار از شور و سرور، او را چون نگین در حلقه حضور می‌گیرند. عباس اگرچه همه‌شان را به روشنی و وضوح می‌بیند اما چشم از چراغ حسین بر نمی‌دارد. انگار ناخودآگاه و بی‌اراده در باشکوه‌ترین و نورافشان‌ترین هودج نشانده می‌شود و صدایی نرم و لطیف در گوشش طنین می‌افکند: برویم.  عباس که همچنان سراپای نگاهش مجذوب حضرت حسین است با اراده و خودآگاه می‌پرسد؛ کجا!؟ و ملائک گویی که یک تن‌اند تکثیر شده در هزاران هزار، با دست نشان می‌دهند و به زبان – یکصدا - می‌گویند: بهشت! عباس به خود یا به آنان می‌گوید: این خلاف ادب، خلاف مروت، خلاف اخوت، خلاف ارادت، خلاف مواسات و خلاف عاشقی است که من پیش از حسین قدم به بهشت بگذارم. و بعد با لحنی که از حضور آشکار و استوار پاسخ در دل سوال حکایت می‌کند، می‌پرسد: - اگر حسین پشت سر است، اصلا بهشت پیش رو کجاست؟ به چه معناست!؟ [سقای‌آب‌وادب ..📚]
وَخَسَفَ الْقَمَرُ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ... (قیامت/۹-۸) و کنار علقمه قیامت شده بود ...!
عاشورا زانوی مهربانِ سرنهادن و دامن مَحرَمِ گریستن نیز هست. و در این فاجعه ی هولناک بشری، هر کسی فاجعه خویش را نیز می نالد و دل هایی که در این روزگار، نه حق انتخاب، که حق احساس؛ و چشم هایی که نه نگاه، که حق اشک؛ و حلقوم هایی که نه فریاد، که حق ناله نیز ندارند، از عاشوراست که حق های از دست رفته ی خویش را هر ساله می ستانند 📚از حسین وارث آدم |
سرمایه و دارایی‌ من این است که مانند ترک‌های پشتِ کوه، صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل علیه‌السلام ارادت و ایمان دارم. - علامه طباطبایی رحمة‌الله -
عباس مهربانم! برادر دل و جانم! من با همان نگاهی که تو از آن آگاهی، گذشته و آینده را در نور دیده‌ام و همهٔ کائنات را زیر و رو کرده‌ام و برای همراهی در رسالت سنگینی که بر دوش گرفته‌ام، از تو شایسته‌تر نیافته‌ام. شایستگی به مفهوم مطلق و از همهٔ ابعاد و جهات. یعنی بصیرتر در نگاه، استوارتر در ایمان، محکمتر در پیمان، عمیق‌تر در یقین، فهیم‌تر در اندیشه، فقیه‌تر در دین، دلیرتر در نبرد، لطیف‌تر در مهر و عاطفه، شیرین‌تر در رفاقت، صبورتر و وزین‌تر در مصیبت، قابل اتکاتر در حرکت و شفیق‌تر در یاری و مساعدت و... خلاصه از تو برادرتر نیافته‌ام. [سقای‌آب‌وادب ..📚]
‌ اگر آمریکا و امثالش به مابگویند، سازش کنید تا گندم به شما بدهیم؛ ما یک نان را 36 میلیون نفری خواهیم خورد ولی زیر بار این ذلت نخواهیم رفت. [شهید محمدعلی رجایی]
‌ ان‌قدر رعنا و رشید و بلند بالاست... که اگر پا از رکاب بیرون کشد... خراش بر چهره زمین می‌اندازد! وقتی که تو بر اسب سوار می‌شوی... ... باید پیاده شود از استر ! [سقای‌آب‌وادب ..📚]