اینو نمیدونم دیدین یا نه انشالله که به زودی شبکه یک رو باز کنیم و اینو ببینیم👇👇
#تلنگرانه
حاج قاسم میگفت🌱
حتیاگه یـه درصد احتمـالبِـدیکه
یـه نفر یه روزیبرگـرده و توبہکنـه...
حـقنداریراجبشقضاوتڪنۍ!
قضاوت فقط ڪار خداست!
فلذا حواسمـون باشه
#حاج_قاسم
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim
آوای ماندگار
#تلنگرانه حاج قاسم میگفت🌱 حتیاگه یـه درصد احتمـالبِـدیکه یـه نفر یه روزیبرگـرده و توبہکنـه
در این خصوص یه مطلب بگم خیلی وقتا میشه در مورد افراد قضاوت میکنیم بعد شرمنده میشیم
ما تو دوستان فردی بود که پشت سرش حرف زیاد بود و به بیراهه رفتن و فسق و فجور در موردش مطرح میشد بنده خدا ۳۸سالگی بر اثر سرطان فوت کرد و روز جمعه دفن شد
رفتیم مراسم گفت و دفنش یاد قضاوتهایی که در موردش میشد افتادم 😔
یادمون باشه همدیگر رو قضاوت نکنیم
✍#فاطمی_راد
🌱حسین موتور میراند و من پشت سرش نشسته بودم.
ناگهان وسط «تپههای ذلیجان» ایستاد.
پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟
از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن.
گفتم: چرا؟
گفت: احساس میکنم دچار غرور شدهام.
تعجب کردم، وسط دشت و تپههای ذلیجان، جایی که کسی ما را نمیدید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟
وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره میکرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شدهایم.
تا مدتها سوار موتور نمیشد ...
#شهید_غلامحسین_خزاعی🌷
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبهه
❌هیچ کجای قرآن مجازاتی برای بی حجابی نیامده، همون طور که برای بی نمازی و غیبت نیامده...
#حجاب، دروغ و غیبت اصل اخلاقی هست و مجازات نداره
#بیاموزیم
🎙سید کاظم روحبخش
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim
یک دنیا سوال دارم و نیستی
جمعه تا جمعه انتظارم من
ای تک جواب هستی
جواب هایم
کی ظهور
می کنند؟!
السلام علیک یا أباصالح المهدی
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#امید_دل_زهرا
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim
وقتی عجیب دل هوای دیدارت دارد … وقتی عجیب جاذبهی قلبم به سوی توست … آن لحظه نوشته میشود به پایم ثواب زیارتت و دلم قرص میشود که تو را از همین اتاقم و پشت پنجرهای نیمه باز زیارت کردهام
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#حسین_جان
#دلتنگ_کربلا
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim
آوای ماندگار
✅قسمت بیست و هفتم مدتی که نشستیم دوستم گفت بریم یه چایی عراقی بزنیم دیدم بدم نمیگه رفتیم از پله ها
✅قسمت بیست و هشتم
صبح زود حرکت کردیم تعدادمون موقع حرکت ۳۰ نفری میشد ولی رفته رفته به دسته های ۴ یا ۵ نفری تبدیل شدیم دعای عهد و توسل به امام زمان به درخواست دوستان همراهم همخوانی شد تا اول صبح با عهد و پیمان با امام زمان شروع بشه
هنوز سیل جمعیت زیاد نبود چون اول صبح بود و گرافیکی ایجاد نمیشد
صبحونه رو ساعت ۹ خوردیم و قرار گذاشتیم در صورتی که همدیگر رو گم کردیم غروب تو عمود ۷۰۰ همدیگر رو ببینیم
با توجه به فرصت خوبی که داشتیم قرار گذاشته بودیم برای اینکه همه دوستان بتونن طی مسیر کنن ۵ روزه برسیم کربلا و گرنه کسانی بود که ۳ روزه و حتی کمتر ابن کار رو میکنن
دور بر نمازظهر بود که رسیدیم عمود ۵۰۰ نماز رو خوندیم و قرار شد کمی استراحت کنیم
رفتم بیرون دو افسر عراقی کنار جاده نشسته بودن وقتی روی پیرهنم عکس رهبری رو دیدن گرم صحبت شدیم و از زحمات حاج قاسم و رزمندگان مدافع حرم و حشد و شعبی صحبت کردیم البته دسته و پا شکسته
اونا رفتن و شروع کردم کمی نوشتن
تو حال و هوای خودم بودم که بنده خدایی کنارم نشست و وقتی متوجه شد من ایرانیم و چیزی می نویسم
گفت شما خبرنگاری
گفتم بله
کمی صحبت کردیم و من جریانی که تو طول مسیر شنیده بودم رو بهش گفتم و اونم گفت که اتفاق جالبی براشون افتاده
ازش خواهش کردم برام تعریف کنه
و اون اینطوری جریان رو گفت
ما پیاده روی رو از داخل ایران شروع میکنیم امسال هم چند هفته پیش تصمیم گرفتیم همین کار رو انجام بدیم طی مسیر کردیم هنوز به روستای دهدز از توابع استان خورستان نرسیده بودیم
ما با وجود اینکه به گرمای هوا عادت داشتیم اما باز هم تیغ آفتاب کلافهمان کرده بود.
بچهها گرسنه بودند و تشنه اما باید صبر میکردیم تا به مکان مناسبی میرسیدیم، از دورتر دیدم پیرزنی با لباس مشکی روی تخته سنگی نشسته و با دست به ما اشاره میکنه کوچهها و خیابان خلوت بود از اذان ظهر گذشته بود ما هم نماز را در استراحتگاه قبلی خونده بودیم.
به احترامش نزدیکتر شدیم، پیرزن بسیار نحیف و رنجوری رو دیدم با صورتی آفتابسوخته که حسابی هم از ما شاکی بود.
دستش را به رسم ادب به سینه گذاشت و خوش آمد گفت
دستش را به رسم ادب به سینه گذاشت و خوش آمد گفت پس چرا دیر کردید ما همه وحشتزده بهم خیره شدیم من در دلم گفتم بنده خدا جلوی افتاب زیاد نشسته مشاعرش را از دست داده راستش دلمان برایش سوخت و در دلم هم کمی به فرزندانش ناسزا گفتم که پیرزن را در این گرما رها کردهاند.
راه خانهاش را به ما نشان داد گفت حتما ناهار نخوردهاید دوستانم که زبانشان بسته شده بود و من با سر اشاره کردم خیر.
گفت دنبالم بیایید عصایش را به زمین کوبید و راه افتاد ما هم دنبالش اگر بگم طلسم شده بودیم دروغ نگفتم، چون مسیولیت کاروان با من بود نگران بودم و دلهره داشتم که نکند اتفاقی بیفته و شرمنده خانواده این عزیزان شوم.
ادامه دارد...
✍#فاطمی_راد
آه از دوری،آه از دوری
هر شب هستم…
حرمِ تو ولی می بینم،که دوباره خوابم انگار…
وای از تکرار…
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#امام_حسین
#کربلا
🌟شبتون حسینی🌟
@مڪـتـب_حاج_قاســღــم
┄┅┅┅🌷🌷🌷┅┅┅┄
🆔@maktab_hajgasim