eitaa logo
آوای دل
202 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
715 ویدیو
13 فایل
بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم سرگشتۀ محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل تر از آنیم که دیوانه نباشیم
مشاهده در ایتا
دانلود
خوانش غزل۳۳۲.mp3
1.43M
غزل شمارهٔ ۳۳۲     مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم که پیش چشم بیمارت بمیرم نصاب حسن در حد کمال است زکاتم ده که مسکین و فقیرم قدح پر کن که من در دولت عشق جوان بخت جهانم گر چه پیرم چنان پر شد فضای سینه از دوست که فکرخویش گم شد از ضمیرم مبادا جز حساب مطرب و می اگر نقشی کشد کلک دبیرم در این غوغا که کس کس را نپرسد من از پیر مغان منت پذیرم چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی به سیب بوستان و شهد شیرم قراری بسته‌ام با می فروشان که روز غم به جز ساغر نگیرم من آن مرغم که هر شام و سحرگاه ز بام عرش می‌آید صفیرم خوشا آن دم کز استغنای مستی فراغت باشد از شاه و وزیرم چو حافظ گنج او در سینه دارم اگر چه مدعی بیند حقیرم
‌‌ نگه داشتنِ یک زن بلد بودن می‌‌خواهد یک زن از تمام مردانگیِ یک مَرد هیچ نمی‌خواهد جُز یک خیالِ راحت که همانطور که هست بی‌ هیچ توقع و پنهان کاری دوستش بداری ••• ♦️ ‌‌🌾🌾🌾
اےنگاهت مانده درچشم خمارم،شب بخیر صدغزل باچشمهایت مےنگارم،شب بخیر مثل شب بوعطرتوپیچیده در باغ دلم اےشمیم عشق درباغ انارم،شب بخیر رنگ گیسوےسیاهت،طعنه برشب میزند اےڪه دریلداےتوشب زنده دارم،شب بخیر مےشمارم نبض شب راتاطلوع صبحدم شوق چشمان توراچشم انتظارم شب بخیر طرح لبخندت،شڪوفامیڪندهرغنچه را خنده ات رابینهایت دوست دارم،شب بخیر میشودآغاز با تو ،سال خورشیدے من اےطلوع عشق درفصل بهارم،شب بخیر مےڪُشدچشم انتظارےمرغ شب راتاسحر ڪےبه پایان میرسداین شام تارم،شب بخیر مثل اسپندےڪه برآتش نمیگیرد قرار بیقرارم بیقرارم بیقرارم ،شب بخیر
دوختم چشم به در، در به کجا دوخته است که پس از باز شدن بر رخ تو خونبار است روضه شد باز دو بیتی چه کنم فاطمیه است مادر خونجگر و میخ در و دیوار است
عشـــاق همه ســـوخته‌اند از ســـر بی مهرے معشـــوق حیــــدر گله از ســـــوختن فاطمــــه و دم نــــزدن داشت
🔹فضای مجازی، را از خیلی ها گرفته و فضای مجازی شده خلوت دل خیلی ها؛ به همین خاطر است که سردرگمی ها، افسردگی ها و احساس پوچی زیاده شده است. 🔹دقایقی را گوشه ی خلوت بشین و کن و نامحرم های دل (همچون گوشی، افکار دنیایی و...) را به حریم دل راه نده و فکر کن از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر 🌷 @ttafakor
گفتمش با غمِ هجران چه کنم؟ گفت بسوز! گفتمش چاره‌ی این سوز بگو؟ گفت: بساز...
باز شب آمد بدنها خسته شد خستگان خفتند و درها بسته شد جز در رحمت که هرگز بسته نیست عشق اگر باشد کسی دلخسته نیست شب نماز مصطفی را دیده است شب مناجات علی بشنیده است دیده ی شب دور از چشم همه اشک زینب دید و‌دفن فاطمه شب کنون دارد جلای دیگری از نماز حجت بن العسکری من کی ام عبد زپا افتاده ای رایگان عمر خود از کف داده ای من کی ام در چنگ غفلت ها اسیر ای خدای مهربان دستم بگیر مرحوم حسان
_مولا_جانم شرمنده‎ایم کاری برایت نمی‌‎کنیم جز وقت احتیاج صدایت نمی‌‎کنیم جا می‎زنیم وقت عمل تا که می‎رسد ترک گناه محض رضایت نمی‌‎کنیم در باتلاقِ نفس گرفتارتر شدیم تنها برای اینکه دعایـت نمی‌‎کنیم با اینکه دست توست «شفاء لکل داء» در اوج درد میل شفاءت نمی‌‎کنیم تنگیِ دست ما اثر کاهلی ماست این دست را دخیل عبایت نمی‌‎کنیم تو روز و شب حمایتِ ما می‎کنی، ولی ما از تو اِی غریب حمایت نمی‌‎کنیم بد کرده‎ایم با تو، دلــت را شکسته‎ایم و اعتنا به این گله‌‎هایت نمی‌‎کنیم. اَلّلهُمَّـ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج
شاه دلم گدا مکش ، من شده ام گدای تو گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو 🌸