خواستم پیش تو برگردم و عاشق باشم
هر چه پل بود ولی پشت سرم ریخته است
#سید_محمد_موسوی
هر چند به دردم از دلِ محکم تو
گیرم کم جان و دل، نگیرم کمِ تو
یا هست کنم آنچه تو را کام و هواست
یا نیست کنم جوانی اندر غم تو
#ازرقی_هروی
تا روزی که بود ،
دستهایش بوی گل سرخ میداد ،
از روزی که رفت گلهای سرخ بوی دستهای او را میدهند ...
#وارهه_آرمن
[خیال خام من این بود پنهانت کنم اما؛
نمیدانم چرا از پشت هر شعرم نمایانی! ]
#سید_تقی_سیدی
بهانه کن، دل من! انتظار شیرین است
دویدن و نرسیدن به یار شیرین است
به مهرورزی خورشید، مانده در پس ابر
ستارهخوانی شبهای تار شیرین است
به جاده خیره شو، احساس کن حضورش را
خیال آمدنش در غبار شیرین است
چراغ اشک برافروز در دل تنگت
که سوز هرچه بیاید به کار شیرین است
میآید و همهجا عطر و نور میپاشد
امید لطف خداوندگار شیرین است
کنون که در تب دلشورهها زمینگیری
بهانه کن، دل من! انتظار شیرین است.
#پروانه_نجاتی
#من از آن سوے شهر قصه آمده ام
با كوله بارے از #اشك
از #خون
از #فرياد
من آمده ام ،تا در اين معركه
اينها را با «تصميم» مبادله كنم
تصميم مردے در نور
نه #هجوم_كورے در تنگنا
من از هجوم كور،
اين همه #اشك و #خون و #فرياد را آورده ام.
آيا خريدارے هست؟
مجموعه اشعار
#استاد_علی_صفایی_حائری
این سر به شانه اش شده محتاج و من هنوز؛
ماندم که کی...؟چگونه...؟چرا...؟عاشقش شدم
| #مریم_عبداللهی_قاصدک |
♥
فاش عالم شده رازی که میان من و توست
چون تو هم مثل خودم «چشم دهن لق»داری!
#مهدی_عابدی
#چشم_دهن_لق😁