*شما زنها خوشبختید* چون بلدید خام‌ را پخته کنید ، طعمهای بد را  چشیدنی کنید ، زخمها را ببندید.دکمه‌های افتاده را بدوزید ، لکه ها را ببرید ، آلودگیها را بشویید ، اشکها را پاک کنید ، سامان بدهید به نابسامانیها و منظم کنید ، بی نظمیها را. با بغض توی گلو لبخند بزنید ، با کمر درد خرید کنید.با خواب آلودگی کاردستی ناتمام کودکانتان را کامل کنید. لبهایتان را رنگ شادی بزنید و با پشت صاف و گردن افراشته مستقیم در چشمهای زندگی نگاه کنید و بگویید ، تو هر چقدر سخت باشی زندگی! من از تو سرسخت ترم شما زنها فقط زندگی را نمیسازید ، شما خودِ زندگی هستید. خوشا به حال آن کسانی که زندگی رو خوب زندگی میکنند 😊❤️ تقدیم به شما 🌹❤️

به تقویم اعتباری نیست... ‏طولانی‌ترین شب سال، شبی در اردیبهشت بود😭😭😭

#شعر #حجاب #جمعه در حجم لاک و موی پریشان و روسری رژهای جیغ و مانتوی کوتاه و دلبری بی شک به لطف و عشق تو چادر سرم شده بی شک به دست های تو، مولای آخری تو دختران چادری‌ات را به صحن خود ای مفرد مذکر “غایب” نمیبری؟ من غایبم و غیبت تو یک بهانه است هر وقت من بخواهمت آخر تو حاضری هی آبروی جد بزرگ تو میبرم هی آبروی رفته من را تو میخری چشم تو خیس میشود و غصه میخوری وقتی که از حوالی این شهر بگذری من خاک پای جد عزیز شما شوم آقا ولی شما به خدا چیز دیگری خاک ﺩﻭ عالمم به سر من شود کم است وقتی که تو برای خودت منتظرتری ✅ شاعر: ﻣﺤﺪﺛﻪ اﺳﻤﺎعیلی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@avaiye_deL📚

اونجاکه مازیار فلاحی میگه :

مست بگو ، راست بگو

تا شب یلداست بگو

تا نفسی هست بگو

هرچی دلت خواست بگو

بِمان ... که فلسفه این شب دراز این است ...

اونجاکه حسینعلی زارعی میگه:

امشب بیا یلدای من را بهترین کن

با خنده‌ات این زندگی را دلنشین کن

گفتی که یارت را خودت برمی‌گزینی

من را برای با تو بودن، دست‌چین کن

دیشب خونه مامانبزرگم خوابیدم. نصفه شب صدام کرد. عین جن زده‌ها دویدم بالا سرش گفتم چی شده؟ -دیشب خودم تلویزیون رو خاموش کردم. +خب؟ _برو نگاه کن ببین درست خاموش کردم؟! یه نگاه انداختم گفتم آره خاموشه. -نه درست نگاه کن! منم که داشتم از خواب میمردم گفتم بخدا اوکیه. آخرش راضی نشد با عصا به زور بلند شد رفت جلوی تلویزیون گفت پس دوباره روشنش کن و باز خاموش کن😂 》مونالیزا《