eitaa logo
مُـݩـج᳜ــے❥
265 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
113 فایل
ټݩہا‌اُمیدماݩ‌بہ‌ݩجاټ،"ټُــۅیۍ"♡ سَـݪام‌اِۍمُـݩـجےِ‌بشـࢪیټ♡ 🍃مټعݪق‌بہ‌مجمۅعہ‌اَعۅان‌ُاݪمنجے بامجۅز ازسازماݩ‌ټبلیغاټ‌اسݪامے مشہد ⇦خادم‌کاݩاݪ‌ @avanolmonji_98 ⇦آشݩایۍبیشټࢪ وثبټ‌ݩام‌دࢪڪݪاس‌ها خادم‌ࢪۅابط‌عمۅمے @avanol_monji
مشاهده در ایتا
دانلود
مُـݩـج᳜ــے❥
این شب و روزها صدقه برای سلامتی امام زمان ارواحنا له الفدا فراموش نشود😭 آقا بمیرم برات... @avanolmonji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد آوری قرائت زیارت عاشورا 🏴 روز نهم هدیه به حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) 🌸 @avanolmonji
📜 ◾قسمت نهم : شمر بن ذی الجوشن بعد از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم سال شصت و یکم هجری پس از نماز عصر به همراه فرمانی که عبیدالله بن زیاد به او داده بود، نزد عمر بن سعد رسید و فرمان را به او داد. عمر بن سعد به شمر گفت: من خود عهده‌دار این کار خواهم بود. شمر (که از طایفه ام البنین بود) و نیز به نقلی عبدالله بن ابی المحل -برادرزاده‌ام البنین- پیشتر از ابن زیاد برای فرزندان‌ام البنین امان نامه گرفته بودند. عبدالله بن ابی المحل امان نامه را به وسیله غلام خود -کزمان یا عرفان- به کربلا فرستاد. او پس از ورود به کربلا متن امان نامه را برای فرزندان ام البنین قرائت کرد؛ اما آنها مخالفت کردند. در روایتی دیگر آمده که شمر خود امان نامه را گرفت و به کربلا آورد و به نزد عباس(ع) و برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان برد. اما عباس(ع) و برادرانش همگی امان نامه را رد کردند. چنانکه شیخ مفید می‌نویسد گفتگوی آنها چنین بود که شمر گفت: شما‌ ای خواهرزادگان من در امانید. آنها پاسخ دادند: خدا تو را و امانت را لعنت کند، ما را امان می‌دهی و فرزند رسول خدا بی‌امان است؟! پس از عصر عمر بن سعد ندا داد:‌ای لشکریان خدا! سوار شوید و بشارت دهید. پس لشکریان سوار شدند و به سوی اردوگاه امام حرکت کردند. وقتی حسین(ع) از نیت دشمن آگاه شد، به برادرش عباس فرمود: اگر می‌توانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا می‌داند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست می‌دارم. عباس نزد سپاهیان دشمن بازگشت و درخواست حسین(ع) را به اطلاع آنان رساند و از آنان آن شب را مهلت خواست. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین(ع) و یارانش موافقت نمود. در این روز خیمه‌های امام حسین(ع) و اهل بیت و یارانش محاصره گردید. @avanolmonji
مُـݩـج᳜ــے❥
🏴بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله باعرض تسلیت فرارسیدن ایام عزای حسینی ازهمه ی علاق
سلام،مسابقه و جوایزش یادتون نره... جایزه نقدی⁦👈🏻⁩ به سه نفر به قید قرعه نفری پانصد هزارریال تقدیم خواهد شد. التماس دعا🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 ◾قسمت دهم: سخن حسین(ع) در شب عاشورا درباره یارانش: أما بعد فإنّی لا أعلم أصحابا أوفی و لا خیرا من أصحابی، و لا أهل بیت أبرّ و لا أوصل من أهل بیتی  (ترجمه: من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خودم و خویشاوندانی نیکوکارتر و به حقیقت نزدیک‌تر از خویشاوندان خودم سراغ ندارم.) مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۱ تجدید پیمان یاران امام حسین امام حسین(ع) در اوایل شب یاران خود را جمع کرد و پس از حمد و ثنای خداوند خطاب به آنان گفت: به گمانم این، آخرین روزی است که از سوی این قوم مهلت داریم. آگاه باشید که من به شما اجازه (رفتن) دادم. پس همه با خیالی آسوده بروید که بیعتی از من بر گردن شما نیست. اینک که سیاهی شب شما را پوشانده، آن را مَرکبی برگیرید و بروید. در این هنگام ابتدا اهل بیت امام و سپس یاران امام هر یک در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند و بر فدا کردن جان خویش در دفاع از امام تأکید کردند. منابع تاریخی و مقاتل برخی از این سخنان را ضبط کرده‌اند. نگرانی حضرت زینب(س) پس از آن گفتگو حسین(ع) به اردوگاه برگشتند و وارد خیمه خواهرشان زینب(س) شدند. نافع بن هلال در بیرون خیمه منتظر حسین(ع) نشسته بود که شنید حضرت زینب(س) به حسین(ع) عرض کرد: «آیا شما یارانتان را آزموده‌اید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند.» حسین(ع) در پاسخ فرمود: «به خدا سوگند، این‌ها را امتحان کرده‌ام و آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کرده‌اند، به گونه‌ای که مرگ را به گوشه چشمان‌شان می‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.» نافع هنگامی که احساس کرد اهل بیت امام حسین(ع) نگران وفاداری و استقامت اصحاب هستند، نزد حبیب بن مظاهر رفته و با مشورت او، تصمیم گرفتند با همراهی بقیه اصحاب به حسین(ع) و اهل بیت ایشان اطمینان دهند که تا آخرین قطره خون از ایشان دفاع خواهند کرد. حبیب بن مظاهر یاران حسین(ع) را ندا داد تا جمع شوند. سپس به بنی هاشم گفت: به خیمه‌های خویش باز گردند؛ بعد رو به اصحاب کرد و آن چه را که از نافع شنیده بود، بازگو کرد. همگی گفتند: «به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر انتظار فرمان حسین(ع) نبودیم، اکنون با شتاب بر آنان حمله می‌کردیم تا جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم». حبیب به همراه اصحاب با شمشیرهای کشیده و یک صدا به نزدیک حرم اهل بیت(ع) رسیده و گفت: «ای حریم رسول خدا(ص)! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزه‌های پسران شماست، سوگند یاد کرده‌اند که آن را تنها در سینه کسانی که از دعوتتان سر بر تافته‌اند فرو برند.» @avanolmonji
یاد آوری قرائت زیارت عاشورا 🏴 روز دهم هدیه به حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) @avanolmonji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض تسلیت زیارت مجازی کربلا🏴 ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله الحسین (علیه السلام) روی نوشته زیر انگشت بزنید http://app.imamhussain.org/tour/ وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا" زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید زیارتتون مقبول درگاه حق باشه التماس دعا @avanolmonji