eitaa logo
آوای ققنوس
8.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
581 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔅 یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی نگاهی به ساعتت و نگاهی به خود خودت در آینه و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست؛ 🔅 لباسهای اتو کشیده غبارگرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری و به سر و روی خودت می پاشی ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی و خرج خودت می کنی؛ 🔅 یک روز از خواب بیدار می شوی و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه میگویی "صبح بخیر عزیزم وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست بدار" ❤️ 🔅 یک روز یکی از همین روزها وقتی از خواب بیدار می شوی متوجه می شوی بدترین بدهکاری بدهکاری به قلب مهربان خودت هست و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست…! 👌 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. صبح است همه چیز رنگ و بوی تازگی و طراوت می دهد، آرزو می کنم وجودتان پرشود از عطر و رنگ خدا، و امروزتان آکنده از هر چه زیباییست صبح بخیر و شادی 🙏🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدائی تو راست پناهِ بلندی و پستی توئی همه نیستند آنچه هستی توئی همه آفریدست بالا و پست توئی آفریننده ی هر چه هست خِرد را تو روشن بصر کرده‌ای چراغ هدایت تو بَر کرده‌ای توئی کِاسمان را برافراختی زمین را گذرگاه او ساختی 🔸 برگرفته از اسکندرنامه نظامی گنجوی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. چه کرده ای تو با دلم، که ناز تو نیاز ماست ❤️ @avayeqoqnus
. 📕 کریم خان زند و مرد مالباخته مردی به دربار کریم خان زند می‌رود و با ناله و فریاد می‌خواهد تا کریم خان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می‌شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مرد را می‌شنود و می‌پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به کریم خان، وی دستور می‌دهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان زند می‌رسد و کریم خان از وی می‌پرسد: «چه شده است چنین ناله و فریاد می‌کنی؟» مرد با درشتی می‌گوید: «دزد همه‌ی اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم!» خان می‌پرسد: «وقتی اموالت به سرقت می‌رفت تو کجا بودی؟» مرد می‌گوید: «من خوابیده بودم!» خان می‌گوید: «خوب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟» مرد می‌گوید: «من خوابیده بودم، چون فکر می‌کردم تو بیداری!» خان بزرگ زند لحظه‌ای سکوت می‌کند و سپس دستور می‌دهد خسارت مرد مالباخته را از خزانه جبران کنند و در آخر می‌گوید: «این مرد راست می‌گوید ما باید بیدار باشیم.» @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ای زخم تو خوشتر از دوای دگران اِمساک تو بهتر از عطای دگران 🌱 ای جور تو بهتر از وفای دگران دشنام تو بهتر از ثنای دگران 🌻 @avayeqoqnus
. آن ها که چیزی نیاموخته اند چیزی برای فراموش کردن ندارند... 🌱 🔸 از کتاب "ضدخاطرات" نوشته آندره مارلو 💫 @avayeqoqnus 💫
📗 حکایتی آموزنده از مولوی: یکی خری گم کرده بود. سه روز روزه داشت به نیّت آن که خر خود را بیابد. بعد از سه روز، خر را مرده یافت. رنجید و از سر رنجش روی به آسمان کرد و گفت که: "اگر به جای این سه روز که [روزه] داشتم شش روز از رمضان نخورم، پس من مرد نباشم! از من صرفه خواهی بردن؟!" این حکایت بیانِ حال کسانیست که طاعات و عبادات را چون کالایی برای فروش و رفع حوایج خویش به حق عرضه می کنند و بدان بر خدا منت می نهند و بر خلق فخر می فروشند. 👌 🔸 برگرفته از کتاب "فیه مافیه" مولوی @avayeqoqnus