در هیچ پرده نیست، نباشد نوای تو عالم پُرست از تو و خالی است جای تو... #صائب_تبریزی #نیمه_شعبان

❤️❤️ بر دامن نرگس آمده حضرت ماه امید ستم کشانِ بی پشت و پناه در روز ولادتش همه می‌گوییم "عجل لولیک الفرج" یا الله #مرتضی_درزی @avayesokut

🌸🌹 باید بفروشم غم و گندم بخرم یک ماه، در آسمان هفتم بخرم در نیمه ی شعبان، دل من پر زده است باید که بلیط جمکران، قم بخرم #مرتضی_درزی

🍁🍃 در روز زمینی شدنت، حضرت ماه شادیم ولی پریم از حسرت و آه ما منتظر قیام سرخت هستیم ای منتقم خون ابا عبدالله... #مرتضی_درزی

❄️❄️ ابریشم زلف برف در باد رهاست هر چند سفید است ولی بی همتاست با اینهمه دلبری وبال بام است... آغوش برای اینهمه زلف کجاست؟ #مرتضی_درزی @avayesokut

❄️🌨 با ناز رسید و پشت در تِق تِق کرد هی در زد و خون بر دل بی منطق کرد گرما زده بودم و فراری از عشق آغوش یخ برف، مرا عاشق کرد #مرتضی_درزی

❄️❄️ در فکر زمین بودی و بیتاب شدی باریدی و باریدی و بی خواب شدی از اینهمه عاشقی چه دیدی ای برف؟ در آخر قصه مثل من آب شدی... #مرتضی_درزی @avayesokut

🍁🍃 خرزهره برای قوری ات آوردم موشک به هوای دوری ات آوردم با رای خودم، دشمن خونخوار، این‌بار انگشت برای کوری ات آوردم #مرتضی_درزی @avayesokut

از کفر خودم بود که دیندار شدم از آب بقا خوردم و بیمار شدم حالا که همین آب‌ به بادم داده از عشق طلب نکرده بیزار شدم #مرتضی_درزی @avayesokut

🍁🍃 مانند نهال نورسی، تنهایی تا آخر عمر، بی کسی، تنهایی عشق است و همین عاقبت ناجورش اصلا برسی یا نرسی، تنهایی... #مرتضی_درزی @avayesokut

🍁🍃 باید که دوباره بی خبر سبز شوم اینبار ولی جور دگر سبز شوم عشق است و نترسیدن و بی پروایی باید که در آغوش تبر سبز شوم... #مرتضی_درزی @avayesokut

🍁🍃 باید همه جای شهر را سبز کنم باید دل کوه و نهر را سبز کنم چون دلبر من شاعر و عشق عربی است هم لیل و نهار و بحر را سبز کنم #مرتضی‌_درزی @avayesokut

باید که در آغوش خدا سبز شوم با عطر نماز و ربّنا سبز شوم ای‌کاش در آغوش خوش مرگی سرخ یک روز شبیه شهدا سبز شوم #رباعی #جواد_محمدی_دهنوی

#صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین‌ع پر میکشد روحم به شوق کربلایت صد اربعین دلتنگی آوردم برایت مضطرّم و ذکر لبم امن یجیب است تنها شفای قلب عاشق، بوی سیب است وقتی نمانده تا اذان عشق، ارباب این کاهل جامانده ات را نیز دریاب ای کاش میشد با شما، همسایه باشم یا لااقل این اربعین، مشایه باشم مشایه راهی از زمین تا آسمان است "انا الیه راجعونِ "عارفان است مشایه وقت عشقبازی با حسین است پاها برهنه، ذکر لبها، یا حسین است موکب به موکب، آب در دستان ساقیست آب حیات زائران، چای عراقی‌ست تا کوله بار حسرتم را باز کردم با پای دل، مشایه را آغاز کردم من از عمود اول مشایه مستم مست شراب ساقی روز الستم قالو بلی گفتم، دلم در کربلا ماند المنةُ ِللّه که قلبم، مبتلا ماند مشایه می آیم که دل آرام گیرد از دست های خادمانت، جام گیرد می آیم از هفتاد و دو عاشق، بخوانم در کربلایت تا ابد باید بمانم... باید بمانم از علی اصغر بخوانم از رد خون غنچه ی پرپر بخوانم... از خیزران و از لب و دندان بگویم از نی سوارِ قاریِ قرآن بگویم از نعل اسب و سرخی دشت شقایق از سینه ی خرد پرستوهای عاشق از آیه ی صبری که بر زینب رسیده وقت وداع از لاله های سر بریده باید بمانم کربلا از غم بمیرم من از تپش های دلم،دور از تو سیرم حالا که با پای خیالم دوره گردم ای کاش میشد دست خالی بر نگردم ارباب خوبم کربلا را قسمتم کن من وصله ی ناجورم اما دعوتم کن... #مرتضی‌_درزی @avayesokut