🌷مهرخوبان دل و دین از همه بی پَـــروا برد
🌷رُخ شَــطرنج نبُرد آنــچه رخ زیبـــا برد
🌷تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
🌷از سَمَک تا به سُهایش کشش لیلی برد
🌷من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
🌷ذرٌه یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد
🌷من خَس بی سر و پایم که به سیل افتادم
🌷او که می رفت مرا هـــم به دل دریا برد
🔰 علامه طباطبایی
#نقل از المرسلات
@avaymarefat
💢 #تاثیر_معنوی
💥 برادران عزیز طلبه اگر میخواهید اثر بگذارید، راهش این است که ...
🌐 سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه این جوان حزباللّهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آنوقت آخرین درجه ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را میتراشید و ریش می گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می لرزید، که آیا میتواند؟ اما توانست.
🌐 وقتی بنی صدر فرمانده بود، کار مشکلتر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می کردند؛ حرف میزدند، اما کار نمیکردند؛ اما او توانست همانها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونهیی از این قضایا را نقل کرد.
🌐 خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبانهایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با اینکه نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامیها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود.
🌐 شهید بابایی میگفت دیدم در دعای کمیل شانههایش از گریه میلرزد و اشک میریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. او الان در اعلی علیین الهی است؛ اما بنده که سی سال قبل از او در میدان مبارزه بودم، هنوز در این دنیای خاکی گیر کردهام و ماندهام! ما نرفتیم؛ معلوم هم نیست دستمان برسد.
🌐 #تأثیر_معنوی اینگونه است. خود عباس بابایی هم همینطور بود؛ او هم یک انسان واقعاً مؤمن و پرهیزگار و صادق و صالح بود. اگر میخواهید اثر بگذارید - چه شما برادران عزیز #طلبه و روحانی، چه شما برادران عزیزی که نظامی هستید و با عقیدتی، سیاسی همکاری می کنید - راهش این است که دلها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آنوقت خدای متعال برکت خواهد داد. این میشود عقیدتی، سیاسىِ مطلوب.
📚 رهبر انقلاب، 83.10.23
#شهدا
#کلام_ولی
#حوزه_علمیه
# نقل از المرسلات
@avaymarefat
#معرفی_کتاب
📚 پرواز تا بی نهایت
🔰 خاطراتی از زندگی شهید عباس بابایی
# نقل از المرسلات
@avaymarefat
ketab-parvaz-ta-binahayat.pdf
حجم:
1.15M
📕📕 #pdf
📚 پرواز تا بی نهایت
🔰 خاطراتی از زندگی شهید عباس بابایی
#شهدا
📌 به مناسبت سالگرد شهادت شهید بابایی
* نقل از المرسلات
@avaymarefat
"نکات قرآنی"
(اَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ اَنتَ اَرحَمُ الرّاحِمِینَ)
(مرا "ضُرّ" مَس کرده است در حالیکه تو "ارحم الراحمین" هستی!)
"ضُرّ"، ضرر است، خسارت است، اشاره به اسم "ضارّ" است که خود از اسماءالله است. "مَس" کردن، دست کشیدن و در تماس قرار گرفتن است. آنگاه که اسمی از اسماء کسی را "مَس" کند، او را تحت سلطه ی خویش در آورده است. در این آیه، ایوب(ع) تحت اسم "ضارّ" قرار گرفته و پی در پی خسارت می بیند. پس می خواهد از سیطره اش راحت شود، لذا به اسم "ارحم الرحمین" پناه می آورد. این به ما می آموزد که اگر کسی تحت سیطره ی اسمی از اسماء باشد میتواند از حکم او خارج و به حکم اسم دیگری وارد آید. و "دعا" توانایی این کار را دارد. برادران یوسف(ع) نیز در دوره ای تحت اسم "ضارّ" قرار گرفته اند لذا به ناچار به اسم "عزیز" که بسیار قدرتمند است پناه می برند "اَیُّهَاالعَزِیزُ مَسَّنَا و اَهلَنَا الضُّرُّ" (ای عزیز! ما و اهل مان دچار "ضُرّ" شده ایم!). تغییر اسماء، که خروج از سیطره ی یکی به دیگری است، چیزی شبیه سفر کردن از قلمرویی به قلمروی دیگر است، که راه دارد. سالکان واصِل راهش را خوب می دانند. و بدینسان می توانند از کیفیتی خارج و به کیفیتی دگر وارد شوند. یکی از راههای بسیار کارآمد، "تضرّع" است "لَعَلَّهُم یَضَرَّعُونَ"، یعنی اِنابه و زاری و نیایش به درگاه حق کردن است. زیرا در این وضعیت، انسان خود را می شکند و در نهایت فروتنی و تواضع قرار می گیرد. و انسانهای فروتن، نادم و خودشکسته را "اسماء" دیگر پذیرایند. پس اگر کسی تحت اسم "منتقم" است و همه اش دوست دارد که از این و آن انتقام بگیرد، اگر بخواهد میتواند به اسم مهربانتر دیگری عروج نماید و کیفیت زندگی اش را تغییر دهد. همچنین است اگر کسی تحت اسم "شدید العقاب" و "شدید العذاب" زندگی می کند و همواره در کیفیت خشونت و خشونت طلبی بسر می برَد، اگر بخواهد میتواند دچار تحوّل شده و به اسم "ارحم الرحمین" در آید. از منظر قرآن کریم، این کار شدنی است. تا زنده هستی، هنوز فرصت هست. و به یاد داشته باش که انسان تحت هر اسمی از اسماء قرار بگیرد، رنگ و بوی همان اسم را می گیرد و خاصیت معنایی همان اسم را از خود متجلّی می کند.
@avaymarefat
💐. الإمامُ الكاظمُ علیه السلام :مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى.
امام كاظم علیه السلام : هر كه برادر مؤمنش براي حاجتي نزد او آيد (بداند كه) آن رحمتي است از جانب خداي تبارك و تعالي كه به سوي وي كشانده است. پس، اگر نيازش را برآورد او را به ولايت ما كه به ولايت خداي تبارك و تعالي پيوسته است، متصل كرده باشد.
@avaymarefat
* #امیرالمومنین
🔻در مشارق الأنوار بُرسی آمده است که یکی از یهودی های خیبر یک وقتی شروع کرد از روی آب راه رفتن؛ در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام و اصحابشان ایستاده بودند و همهی اصحاب با تعجّب به او نگاه می کردند. او روی خود را برگرداند و دید که امیرالمؤمنین علیه السلام با اصحابشان نگاه می کنند، خدمت حضرت عرض کرد: «یا هذا لو عرفت کما عرفت لجریت کما جریت» یعنی اگر میدانستی آنچه را من میدانم، تو هم این کار را میکردی.
🔸 حضرت اشارهای به آب کردند و مثل اینکه آب، منجمد شد و احساس کرد که آب ایستاده است، برگشت و خدمت حضرت عرض کرد: «شما چه کار کردید؟» حضرت فرمودند: «شما چه کار کردی که از روی آب رفتی؟» گفت: «من اسم وصیّ پیامبر آخر الزمان را می دانم و با آن اسم رفتم.» حضرت فرمودند: «من وصیّ پیامبر آخر الزمان هستم.»
(مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام، ص 271)
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#اهل_بیت
💠 حدیث ثقلین یادگار ماندگار
🔻اين جزء يادگارهاي ماندگار دين خداست که «اِني تارِک فيکُم الثَقَلَين کِتاب الله و عِترتي اهل بيتي» چنين وسیله ای در اختيار ما گذاشته اند حداقل ما غافل نباشیم؛ تا آخرين مدارج توحيد هر دو ما را همراهي مي کنند.
🔸 چقدر ما ثروتمنديم! قرآن از طرفی، و از طرف دیگر الگوها و اسطوره هایي که به نام اهلبیت (علیهم السلام) براي ما قرار داده شده است. چقدر جاي رشد دارد!
🔹 همه امکاناتی که می توان به کسی بدهند تا به سرعت برق، در دنيا و آخرت به آخرین حد رشد برسد، همه آن امکانات را در اختیار شیعه گذاشته اند. شما نگاه کنید غیر شیعه اسطوره هایي براي خود قرار داده اند که از خدا و پيغمبر و مراتب معنوی بيگانه هستند! حال می خواهند چه کار کنند؟ اين اسطوره توي قبر و قيامت همراهش مي آيد؟ چطور مي خواهد با این الگوها در مسائل معنوی سیر کند؟!
🔸 ببينيد حقانیت شيعه چقدر واضح است! روشن است که براي اين رشد، اهل بيتِ کامل بايد کنار قرآن باشند و آن کسي که اين را ندارد چقدر عقب مي افتد! چقدر ارتباطش با قرآن، ناهماهنگ مي شود! اگر آنها مراتب اهل بيت را براي ائمه خود قائل بودند يک حرفي، ولي آنها خودشون هم ائمه ما را به بزرگي ستايش مي کنند و قائل هستند که ائمه خودشان حتي در توحيد مشکل داشته اند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#شیطان #ولایت
💠 ولایت حضرت علی سِرِّ خدا
🔻وقتي بنا شد حضرت آدم آفريده شود شيطان خيلي برايش عجيب بود! شيطان حرفي از عبادت و سجده برای خدا نداشت ولی پذیرش سجده بر آدم برایش سخت بود! تا ماجرا رسید به جريان غدير.
🔸 برخی هم حرفي از عبادت ندارند.[رجوع شود به شان نزول آیات اول سوره معارج] «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع» اينها فقط تحمل و پذیرش ولايت برايشان سخت است! ولایت آقا اميرالمومنين علیه السلام سِرّ خدا و سِرّ توحيد است و هرکسي رزقي دارد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
قُل هُوَ اللهُ اَحَد
💎 بگو قُل ! تا بیرون بریزد آنچه را که تاب نگهداریش نیست. بگو قُل تا هستی ات آغاز شود. بگو قُل ! بی پروا بگو ، تا آن بزرگی که بین تو و قلبت حائل است فضا را پُر کند و ظهور یابد. بگو قُل ! صد بار بگو ، سی بار بگو ، صد و سی بار بگو ، همواره بگو ، بگو و کلمات را زندگی بخش ، بگو و الفبا را ظهور دِه. بگو قُل ! زیرا قاف و لام از تو بزرگ تر است و در سینه ات نمی گنجد پس فریادش کن و عاشقانه آن را به دیگران بخش. بگو قُل ! که او همان خدای یکتاست ، فراتر از هر فرا ، بزرگ تر از هر بزرگ. بگو قُل ! قُل بگو ، و به قُل تشویق کن که این قُل جوشش است فوران کلمه عشق است آغاز یکتایی و اخلاص است. بگو قُل ! نه با لفظ و نه با حرف ، با وجودت بگو ، بگذار قُل از چشمانت بِتَراود از دستت بریزد و با قلبت بتپد. بگو قُل ! که این قُل تمام زندگی است. اشاره ای یگانه است و یگانه ای به اشاره. چنان بگو که "واو" ناپیدایش را فریاد کنی. بگو قُل ! قُل بگو ، تا ادراک ات را به زیر کشی و تَوهُّمِ فهم را به سُخریه گیری ، و این چنین از حیرتی بسیط لذت بری. بگو قُل ! مستانه بگو ، بی هوش بگو و پندارت را بِدَر ، که این گفتن بر قداست و عظمتِ قُل می افزاید و تو را در اسرار فرو میبرد. بگو قُل ! قُل بگو ، که هستی با قُل آغاز شد. باد با قُل به رقص آمد. آتش با قُل زبانه کشید. دریا با قُل جوشیدن گرفت و خاک با قُل روح را پذیرا شد. بگو قُل ! که "کُن فیکُون" بدون قُل هیچ است تا قُل نباشد هیچ "کُنی" ، "فیکُون" نپذیرد. بگو قُل ، قُل شو ، قُل باش و به قُل رو. بگو قُل ! قُل "هُوَ اللهُ اَحَد" که در آن ذات حق تعالی نشانه رفته است.
🌹@avaymarefat
* #قبض #بسط #سلوک
🔻قبض بيشتر دعاهاي مؤمن را به استجابت قرين مي كند؛ يعني معمولا قبض حال دعا در انسان ايجاد مي كند و بسط حالتي است كه انسان، مشكلي نمي بيند كه بخواهد چيز جديدي بخواهد.
🔸در موارد قرآني اگر نگاه شود اكثر انبيا در حين قبض، دعاهايشان مستجاب مي شده است. مانند حضرت زکریا که قرآن می فرماید:
إذ نادي ربّه نداءًا خفيّا قال ربّ انّي وهن العظم منّي و اشتعل الرأس شيبًا و لم اكن بدعاءك ربّ شقيّا(مریم:4)
حالت و سبک آيات حاكي از اين است كه در حال نا اميدي و قبض و گرفتگي دعا مي شده است.
🔹گرچه هركدام از قبض و بسط در جاي خودش بايد باشد؛ ولي اگر در مسير أنبيا و ائمه اطهار عليهم السلام و كمّلين از اوليا نگاه شود، تا آخر قبض و بسط بوده است.
🔸در مسير به ندرت اتفاق مي افتاده که افراد مانند بعضي از اوليا داراي بسط دائم بشوند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir