eitaa logo
آوای معرفت
365 دنبال‌کننده
962 عکس
726 ویدیو
251 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
TarhKoli_Ketabcheh.pdf
2.05M
🔸خلاصه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | پایه‌های فکری نظام اسلامی 📝 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد جلساتی با عنوان «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» داشته‌‌اند. ایشان با اشاره به اهمیت این مباحث گفته‌اند: «این جلسات، پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی است.» ۱۳۸۱/۰۴/۰۴ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR خلاصه جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از آن تحت عنوان «پایه‌های فکری نظام اسلامی» یاد کرده‌اند را در قالب یک کتابچه تولید کرده است. ساختار این محصول در هر جلسه شامل مواردی چون: «مقدمه‌ی توضیحی»، «نشانی و ترجمه‌ی آیات»، «واژگان کلیدی»، «نکات کلیدی» و «بُرشی کوتاه از متن» است. ➕ این محصول با «دسته‌بندی و خلاصه‌سازی» محتوای کتاب می‌تواند خوانندگان را در «مطالعه‌ی سریع» و «فهمِ نکات اصلی و رئوس مباحث حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» یاری دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰صبر امام‌حسین علیه‌السلام در مقابل خیرخواهی‌های ناشیانه 💠رهبر انقلاب: ماها نمیفهمیم صبر یعنى چه. صبر در جاى صبر معلوم میشود که معنایش چىست. 🔹از اوّلى که امام حسین از مکّه قصد حرکت کرد و بعضى فهمیدند، این موانع گوناگون اخلاقى در مقابل امام حسین شروع شد، تا شب عاشورا. صبر کردن در مقابل این حوادث [خیلی دشوار است.] 🔹صبر کردن در مقابل این خیرخواهى‌هاى ناشیانه کار خیلى عظیمی است، کار خیلى بزرگى است، خیلى قدرت میخواهد؛ صبر کرد. همه‌ى صبر، در مقابل فشارها و مصائب جسمانى نیست؛ این فشارهایى که به عنوان مصلحت‌طلبى، مصلحت‌جویى، [که بگویند] «آقا بر خلاف مصلحت دارید کار میکنید» وارد مى‌آید، صبر کردن در مقابل اینها و راه بیّن و روشن و رُشد را رها نکردن، آن صبر عظیم و صبر جمیلى است که امام حسین (علیه السّلام) انجام داد. ۱۳۸۰/۱۲/۲۱ 🔗 مشاهده فیلم کامل: https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=46264 💻 @khamenei_maaref
* 💠 میثم تمار و تاوان عشق 🔻یکی از کساني که قبل از جريان عاشورا شهید شد ميثم تمار بود. شايد چند روز به عاشورا مانده بود که او را گرفتند و مصلوب کردند. وقتي ميثم به صلیب کشیده شده بود هنوز اسراري را مي‌گفت. از جمله به جريان شهادت آقا سيدالشهداء در روز دهم محرم اشاره کرد. مي‌گفت: مردم بياييد تا براي شما بگويم، اين‌ها را آقاي من اميرالمؤمنين براي من گفته است و آن‌قدر در تشيّع قوي بود و ابوترابي بود که اصلا عبيدالله به همین خاطر گفت: خيلي دوست داشتم بر تو مسلط شوم. 🔸 مشهور بود که ميثم تمار عجم است، از ايران رفته بود. لذا عبيدالله وقتي با ميثم روبه‌رو شد به او گفتند: اين ميثم نزديکترين فرد به ابوتراب بود. عبيدالله گفت: اين عجمي است؟ به او گفتند: بله. عبيدالله گفت: «أين ربّک؟» چون تصور مي‌کرد که اين‌ها مجوس هستند. ميثم گفت: «لَبِالْمِرْصادِ» نه اينکه بگويد «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» عبيدالله خيلي تعجب کرد، گفت: اين عجمي عجب فصاحت و بلاغتي دارد! ادامه دارد... ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻آن وقت مرسوم نبود که برای دار زدن افراد طناب را به گردن افراد بیندازند. بلکه دست و پاي او را بالای دار به چوبه دار مي‌بستند و او را رها مي‌کردند، گاهي سه روز چهار روز طول مي‌کشيد تا يک نفر فوت کند. ميثم را هم همين‌طور مصلوب کردند. 🔸 روز دوم به عبيدالله گفتند: میثم شما بني اميه را مفتضح کرد! عبيدالله بي‌اختيار شد و گفت: برويد او را لجام بزنید، براي اولين بار اين دستور را داد با هيچ متهمي اين کار را نمي‌کردند. روز سوم وقتي عبيدالله شنيد با آهنی ضربه‌اي بر ميثم زده‌اند و او شهيد شده است. رئيس شُرطه را خواست، گفت: چرا اين کار را کرديد؟ مگر من نگفتم فقط مصلوبش کنيد؟ گفت: امير خود تو دستور دادی. بعد عبيدالله به ياد آورد که خود او گفته است و اين‌ها را آقا اميرالمؤمنين (عليه السلام) براي ميثم و ميثم براي مردم گفته بود. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻عبيدالله پرسيد: مولاي تو نگفته است که تو را چگونه خواهم کشت؟ ميثم گفت: بله مولای من فرموده اند که ما ده نفر هستيم و ما را مصلوب خواهي کرد و چوبه دار من کوتاه‌تر از بقيه است تا سه روز من مصلوب هستم و بعد آهني بر من فرود مي‌آورند و من کشته مي‌شوم و اولين فردي هستم که لجام بر دهان من مي‌ زنند. 🔸 حُصين رئيس شُرطه کوفه بود، عبيدالله به او گفت: اين را ببر مصلوب کن. اما به خاطر اينکه با مولاي او مخالفت کرده باشيم مراقب باش از اين کارهايي که گفت، انجام ندهی. 🔹 مي‌خواست باپيشگويي‌هاي اميرالمؤمنين (عليه السلام) مخالفت کرده باشد. ميثم گفت: چگونه تو مي‌تواني مخالفت کني در حالي که مولاي من از رسول خدا و او از جبرائيل و جبرائيل از خداوند نقل کرده است. ادامه دارد... ‌ ‌
‍ * 💠 توفیق اشک بر اباعبدالله علیه السلام 🔻اين كه حضرت بقية اللّه‏ روحى له الفداء مى‏ فرمايند صباحا و مساءا براى جدشان حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) گريه مى ‏كنند؛ به این دلیل است كه اين گريه حاصل ذكر است، حاصل دعاست، حاصل قرآن است، حاصل عبادت است. 🔸جا دارد كه ان شاء اللّه در اين قضيه ماها بيشتر نصيب داشته باشيم. سعى بكنيم تا خداوند بيش از پيش توفیق اقامه عزادارى حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) و گريه بر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) و ارتباط قلبى و محبت به حضرت سيدالشهداء (علیه السلام)‏ را نصيب ما بكند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻در کنار مطالعه، توجهات، توسلات و روضه جاي خودش را دارد. طبيعي است كه گريه و توسل مداوم حال مي‏ خواهد و بايد انسان سوخته شود که این سوختگی بعد از مدتي حاصل مي ‏شود. 🔸گریه، كاري ‏نيست كه انسان به نفس خودش تحميل كند. اگر تحمیل شد دل را خسته مي ‏كند. در كل عبادات بايد انسان به اين سمت برود كه با نشاط عبادت را انجام دهد. 🔹در بخش توسلات خواندن زيارتنامه‏ حضرت اباعبدالله علیه السلام و توسل به ایشان و التزام به آن لازم است که باعث می شود آرام آرام پیوند با آقا برقرار شود. انسان اوقاتي را برای این بگذارد كه ملتزم به زيارت حضرت اباعبدالله عليه السلام باشد. اين غير از شرکت در روضه است. ادامه دارد...
* 💠 علم حضرت میثم تمار علیه السلام 🔻در هر حركت ريز و درشتى که در اطراف ما اتفاق می افتد، حتى در حرکت يک مارى كه دارد مى‏ پيچد و به سمت خانه ‏اش می‏رود؛ كلى اطلاعات است. 🔸همه اين ها روى حساب و كتاب است. در قیامت حساب و كتاب هايش برای انسان مشخص می شود. تمامش هم قواعد علمى براى زندگى است منتهى ما جاهل هستيم. اگر كسى بداند؛ پر از زواياى علمی است. حتی هوايى كه می وزد. 🔹در کتب روایی نقل شده که ميثم تمّار با برخی از دوستان و اصحاب اميرالمؤمنين‌‌ عليه ‏السلام در كشتى نشسته بودند و در رودخانه داشتند مى ‏رفتند. يک دفعه باد گرفت و طوفان شد. میثم سرش را بيرون كرد و گفت كه معاويه الان مرد. بعضى از افرادی که آنجا بودند روز و ساعت این حرف را نوشتند بعد از یک هفته خبر مرگ معاویه آمد و معلوم شد همان ساعت معاويه مرده است. (رجال الكشی، ص80) این بزرگوارن علم منايا و بلايا داشتند. ‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
* 💠 لطف اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔻به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه می‌کردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه می‌کنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای این‌ها گریه می‌کنید؟ فرمودند: آخر این‌ها مرتکب کاری می‌شوند که مستحقّ جهنّم می‌شوند، ناراحتم. 🔸 برای دشمن گریه می‌کند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر می‌کنید که دوستانش را رها می‌کند و تنها می‌گذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻در جريان روضه‏ ها گاهي صحنه ‏هائي پيش مي‏ آيد كه خيلي روح انسان را سبك مي ‏كند و ارتقاء مي‏ دهد. وقتي كه در جمع، مصائب حضرات گفته مي‏ شد خيلي بركات دارد. 🔸بايد گذشت از حرف هاي بعضي افراد نادان كه ‏مطرح مي ‏كنند گريه نمي‏ خواهد. ائمه راه را شفاف كرده اند و چقدر توصیه به این گریه نموده اند. اين تحركات باطني‏ گريه آور، مبتني است بر قواعدي محكم از اعتقادات و اين ها با هم در ارتباط هستند و انسان را نسبت به رسیدن به حقیقت كربلا محكم‏ مي‏ كند. 🔹اینکه بعضی مي‏ گويند بايد خنديد، اين ها صحيح نيست؛ همين روشي كه امام سجاد عليه السلام داشته ‏اند و القا كرده‏ اند، درست است. اگر انسان در اين زمينه به حالت بكاء برسد خيلي بركات نصيب انسان مي‏ شود و نفس زلال مي‏ شود و نبايد ديگر اين حال را رها كرد؛ 🔸منتهي يک اشتباهي كه در اين‏ زمينه گاهي پيش مي ‏آيد اين است كه ما اگر امشب يک ساعت گريه كرديم مي‏ خواهيم با همین یک ساعت گریه به اوج سعادت برسيم و هيچ ‏فكر شيطانی هم سراغ ما نيايد؛ درحالي كه اين طور نيست؛ اولا خيلي بايد گريه كرد و ثانيا شيطان هم به اين زودي دست بردار نيست. انسان بايد كار خودش ‏را بكند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉 @nasery_ir ‌ ‌
آفتاب کامل.pdf
7.9M
🔸 دانلود کتاب آفتاب در مصاف 📗 رهبر انقلاب: «توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهی‌هایتان را بیشتر کنید.» ۱۳۷۵/۰۶/۲۸ 🔹️ کتاب مذکور در ۷۲۲ صفحه و به گونه‌ای سامان یافته که بتواند مبنای پژوهش محقّقان این حوزه قرار گیرد.
🔥هنوز جای تاوَلها روی مچ دستم باقی ست❗ ✍️خاطره ای عجیب از راویِ کتاب سه دقیقه در قیامت ✔️(این خاطره، در ویرایشِ جدید به شکل رایگان تنظیم و به کتاب اضافه شده است) 📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياري خدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلي خوب بود و افراد بسياري خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراواني روي آنها داشته . بارها در جلسات و يا در برخورد با برخي دوستان، اين كتاب به من هديه داده ميشد! آنها من را كه راوي كتاب بودم نميشناختند و من از اينكه اين كتاب در زندگي معنوي مردم موثر بوده بسيار خوشحال بودم. يك روز صبح، طبق روال هميشه از مسير بزرگراه به سوي محل كار ميرفتم . يك خانم خيلي بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسي بود. از دور او را ديدم كه دست تكان ميداد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، براي همين توقف كردم و اين خانم سوار شد. بي مقدمه سلام كرد و گفت:ميخواهم بروم بيمارستان ... من پزشك بيمارستان هستم. امروز صبح ماشينم روشن نشد. شما مسيرتان كجاست؟ گفتم: محل كار من نزديك همان بيمارستان است. شما را ميرسانم. آن روز تعدادي كتاب سه دقيقه در قيامت روي صندلي عقب بود. اين خانم يكي از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد. بعد گفت: ببخشيد اجازه نگرفتم، ميتونم اين كتاب را بخوانم؟ گفتم: كتاب را برداريد. هديه براي شماست. به شرطي كه بخوانيد. تشكر كرد و دقايقي بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم . خيلي تشكر كرد و پياده شد . من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مرا در اين وضعيت نبينند! كافي بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ... چند ماه گذشت و من هم اين ماجرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتي ساعت كاري تمام شد، طبق روال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلي اداره بيرون آمدم . همين كه خواستم وارد خيابان اصلي شوم، ديدم يك خانم چادري از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد! توقف كردم. ايشان را نشناختم، ولي ظاهرًا او خوب مرا ميشناخت! شيشه را پايين كشيدم. جلوتر آمد و سلام كرد وگفت: مرا شناختيد؟خانم جواني بود. سرم را پايين گرفتم وگفتم: شرمنده، خير. گفت: خانم دكتري هستم كه چند ماه پيش، يك روز صبح لطف كرديد و مرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه اي با شما كار دارم. گفتم: بله، حال شما خوبه؟ رسم ادب نبود، از طرفي شايد خيلي هم خوب نبود كه يك خانم غريبه، آن هم در جلوي اداره وارد ماشين شود . ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو، در حالي كه سرم پايين بود به سخنانش گوش كردم. گفت: اول از همه بايد سؤال كنم كه شما راوي كتاب سه دقيقه هستيد؟ همان كتابي كه آن روز به من هديه داديد؟ درسته؟ ميخواستم جواب ندهم ولي خيلي اصرار كرد . گفتم: بله بفرماييد، در خدمتم. گفت: خدا رو شكر، خيلي جستجو كردم. از مطالب كتاب و از مسيري كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار ميكنيد. از همکارانتان پيگيري کردم، الان هم يكي دو ساعته توي خيابان ايستاده و منتظر شما هستم. گفتم: با من چه كار داريد؟ گفت: اين كتاب، روال زندگي ام را به هم ريخت. خيلي مرا در موضوع معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزي اين دوران جواني من هم تمام خواهد شد و من هم پير ميشوم و خواهم رفت. جواب خداوند را چه بدهم؟! درسته که مسائل ديني رو رعايت نميكردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شدهام . يك هفته بعد از خواندن اين كتاب، خيلي در تنهايي خودم فكر كردم. تصميم جدي گرفتم كه توبه كامل كنم . من نميتوانم گناهانم را بگويم، اما واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهاي گذشتهام را ترك كنم. درست همان روز كه تصميم گرفتم ،تصادف وحشتناكي صورت گرفت و من مرگ را به چشم خود ديدم! من كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، اما مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيباييها را نديدم! دو ملك مرا گرفتند تا به سوي عذاب ببرند، هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتي دستبندي به من زدند كه شعله ور بود. اما يكباره داد زدم: من كه امروز توبه كردم. من واقعاً نيت كردم كه كارهاي گذشته را تكرار نكنم. يكي از دو مأموري كه در كنارم بود گفت: بله، از شما قبول ميكنيم، شما واقعاً توبه كردي و خدا توبه پذير است. تمام كارهاي زشت شما پاك شده، اما حق الناس را چه ميكني؟ گفتم: من با تمام بديها خيلي مراقب بودم كه حق كسي را در زندگي ام وارد نكنم . حتي در محل كار، بيشتر ميماندم تا مشكلي نباشد. تمام بيماران از من راضي هستند و... آن فرشته گفت: بله، درست ميگويي، اما هزار و صد نفر از مردان هستند كه به آنها در زمينه حق الناس بدهكار هستي! وقتي تعجب مرا ديد، ادامه داد: خداوند به شما قد و قامت و چهره اي زيبا عطا كرد، اما در مدت زندگي، شما چه كردي؟! با لباسهاي تنگ و نامناسب و آرايش و موهاي رنگ شده و بدون حجاب صحيح از خانه بيرون مي آمدي، اين تعداد از مردان، با
دیدن شما دچار مشكلات مختلف شدند . بسياري از آنها همسرانشان به زيبايي شما نبودند و زمينه اختلاف بين زن و شوهرها شدي. برخي از مردان جوان كه همكار يا بيمار شما بودند، با ديدن زيبايي شما به گناه افتادند و ... گفتم: خُب آنها چشمانشان را حفظ ميكردند و نگاه نميكردند .به من جواب داد: شما اگر پوشش و حريمها و حجاب را رعايت ميكردي و آنها به شما نگاه ميكردند، ديگر گناهي براي شما نبود. چون خداوند به هر دو گروه زن و مرد در قرآن دستور داده كه چشمانتان را حفظ كنيد. اما اكنون به دليل عدم رعايت دستور خداوند در زمينه حجاب، در گناه آنها شريك هستي . تو باعث اين مشكلات شدي و اين کار، از بين بردن حق مردم در داشتن زندگي آرام است. تو آرامش زندگي آنها را گرفتي و اين حقالناس است. پس به واسطه حقالناس اين هزار و صد نفر، در گرفتاري و عذاب خواهي بود تا تك تك آنها به برزخ بيايند و بتواني از آنها رضايت بگيري. اين خانم ادامه داد: هيچ دفاعي نميتوانستم از خودم انجام دهم هرچه گفتند قبول كردم بعد مرا به سمت محل عذاب بردند. من آنچه كه از آتش و عذاب جهنم توصيف شده را كامل مشاهده كردم . درست در زماني كه قرار بود وارد آتش شوم، يكباره ياد كتاب شما و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها افتادم . همانجا فرياد زدم و گفتم: خدايا به حق مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها به من فرصت جبران بده. خدا... تا اين جمله را گفتم، گويي به داخل بدنم پرتاب شدم! با بازگشت علائم حياتي، مرا به بيمارستان منتقل كردند و اكنون بعد از چند ماه بهبودي كامل پيدا كردم . اما فقط يك نشانه از آن چند لحظه بر روي بدنم باقي مانده . دستبندي از آتش بر دستان من زده بودند، وقتي من به هوش آمدم ،مچ دستانم ميسوخت، هنوز اين مشكل من برطرف نشده! دستان من با حلقه اي از آتش سوخته و هنوز جاي تاولهاي آن روي مچ من باقي است! فكر ميكنم خدا ميخواست كه من آن لحظات را فراموش نكنم. من به توبه ام وفادار ماندم. گناهان گذشته ام را ترك كردم. نمازها را شروع كردم و حتي نمازهاي قضا را ميخوانم . ولي آنچه مرا در به در به دنبال شما كشانده، اين است كه مرا ياري كنيد. من چطور اين هزار و صد نفر را پيدا كنم؟ چطور از آنها حلاليت بطلبم؟ اين خانم حرفهاي آخرش را با بغض و گريه تكرار كرد . من هم هيچ راه حلي به ذهنم نرسيد. جز اينكه يكي از علماي ربانی را به ايشان معرفی كنم.‌
✨﷽✨ ✍توصیه های ناب بزرگان در مورد مجلس روضه و اشک بر حضرت امام حسین عليه السلام 1⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽ (ره): ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ. 2⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺑﻬﺠﺖ (ره): ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ . 3⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره): برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم اباعبدالله یا در ابا عبدالله… 4⃣ شیخ جعفر شوشتری(ره):  کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین  علیه السلام ایمان است. 5⃣ آیت الله علامه امینی  (ره):  به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید. 6⃣ آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری (ره): روضه خوانی و بر سیدالشهدا علیه السلام عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است. 7⃣ حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره): محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند 8⃣ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (ره): ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ، «این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را می کنند». 9⃣ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ (ره): ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ علیه السلام ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ . 🔟 آیت الله بهاءالدینی (ره): دستگاه امام حسین علیه السلام فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین علیه السلام اهانت شود، این عزاداری ها احیا کننده نماز و مساجد است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎➖➖➖➖➖➖➖
* 🔻شب عاشورا وقتي كه حضرت با اصحاب در خيمه نشسته بودند و فرمودند فردا همه ما را مي‏ كشند، حضرت قاسم سیزده سال داشتند و خيلي مورد لطف و محبت حضرت اباعبد اللّه ‏عليه السلام بودند و در صحبت آزاد بودند و آزادانه سؤال مي ‏كردند. 🔸چند سؤال كردند كه فردا عاقبت فلان شخص چه مي ‏شود و... بعد پرسيد علي بن الحسين (حضرت زين العابدين) هم كشته مي ‏شوند؟ حضرت فرمودند: نه؛ او براي بقاء نسل رسول خدا زنده می مانند. 🔹بعد حضرت قاسم علیه السلام عرض كردند: من هم كشته مي‏ شوم؟ فرمودند: مرگ در نظرت چگونه است؟ جواب دادند: «اَحلَي مِنَ العَسَل» بعد حضرت فرمودند: بله! ولي ‏بعد از يك ابتلاء حسن كه همان تازاندن اسب ها روي بدن حضرت قاسم بود. 🔸راجع به حضرت دارد که «لَم يَبلُغُ الحُلُم» یعنی هنوز به بلوغ نرسیده بودند. سيزده سال داشتند. وقتي كه مي‏ خواست خداحافظي كند حضرت فرمودند: نزدیک بيا «حَتَّي اُوَدِّعُكَ وَتُودِّعُني وَ اَشُمُّكَ ‏وَ تَشُمُّني» یعنی بیا تا من با تو وداع کنم و تو هم با من وداع کنی و من تو را ببویم و تو هم من را ببویی. 🔹به هر حال ایشان نوه حضرت زهراء عليها السلام هستند و حاصل حضرت امام مجتبي ‏عليه السلام. بقيه فرزندان امام‏ مجتبي‏ عليه السلام در كربلا كشته شدند ولي گويا حضرت قاسم ممتاز بودند. ادامه دارد... ‌ ‌
‍ ادامه مطلب قبل... * 🔻حضرت قاسم‏ عليه السلام اولاً جنگشان جنگ با ابطال و شجاعان بود. در ميان جنگ بند كفش پاي چپشان پاره شد و حضرت ‏همه دشمن را رها كردند و مشغول شدند كه بند كفششان را گره بزنند تا به آنان بفهمانند كه هيچ توجهی به آن ها ندارند. 🔸اشعاري هم كه حضرت به عنوان رجز خواندند خیلی جالب بود: «اِن تَنكُرُونِي فَاَنَا بنُ الحَسَنِ سِبطُ النَّبي المُصطَفَي‏المُؤتَمَن هَذا حُسينٌ كَالأَسيرِ المُرتَهَن.» اين اشعار حساب شده بود است. می خواستند بفرمایند شما كه مدعي مسلماني هستيد اين پسر رسول‏ خداست كه در دست شما اسير شده است. 🔹روز عاشورا هر كسي از اصحاب كه كشته ‏مي ‏شد در تاریخ نقل نشده که حضرت اباعبداللّه‏ عليه السلام قاتل او را كشته باشند حتي قاتلان حضرت اباالفضل ‏عليه السلام و حضرت علي اكبرعليه السلام را نكشتند ولي فقط قاسم بن الحسن را دارد که حضرت وقتی به میدان آمدند اول رفتند سراغ قاتلش و او را كشتند و بعد آمدند بالاي ‏سر حضرت قاسم. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🔻ما خيال نكنيم مرگ يك ‌لحظه است و يك انتخاب است و من اگر در حال جهاد قرار بگیرم یک مرتبه آن را انتخاب می کنم و شهید می شوم و تمام می شود؛ نه، در جریان کربلا قدم به قدم اتفاقاتي مي ‌افتاد تا جوهره ‌‌ها رو بيفتد. 🔸لحظه به لحظه قضیه سخت مي‌ شده است. حمايت از حق سخت است. يعني در مواقع فشار و سختی درون‌ ها بيرون ریخته می شود. این خيالات است كه من بگويم اگر من هم عاشورا بودم مثل حبيب ‌بن ‌مظاهر بودم. انسان نمي ‌تواند چنین ادعایی کند؛ به قول قرآن «إنّك لن تستطيع معي صبرا»‌ اين صبر و همراهي و صبر در همراهي كار هر كسي نيست. 🔹يک ‌لحظه نيست كه من الآن بگويم اگر امروز من را در موقعیتی مانند ظهر عاشورا قرار بدهند يك دفعه سينه‌ام را سپر مي‌كنم يك گلوله توي مغزم مي‌خورد و خلاص مي‌شوم! معلوم نيست اين‌جور پيش بيايد. بايد افراد زمينه داشته باشند و مهذب، نوراني و دنياگريز باشند تا بتوانند مرحله مرحله مراحل را طي كنند. 🔸اصحاب حضرت در طول سفر همراه آقا سيدالشهداء بودند. خيلي‌ ها در این بین آمدند و رفتند؛ بخاطر اينكه فكر مي ‌كردند كه آقا سيدالشهداء دارند وارد يک شهري مي ‌شوند كه حكومت و امکانات آماده است بعد ديدند خبري نيست لذا برگشتند؛ ولي اين هايي كه ماندند؛ اين ها از همه‌ ی جهات خالص ‌ترين‌ها و بهترين‌ ها و از آب گذشته بودند. 🔹بله لحظات آخر شب عاشورا، حضرت سيدالشهداء ديگر اين ها را راه دادند و آسمان را براي اين ها باز كردند و جاهايشان را نشان دادند اما اين ديگر لحظات آخر بود. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... * 🔻شما ببینید گاهی ماه رمضان و تابستان است يك ‌نفر تشنه‌ اش مي ‌شود و اخلاقش بد می شود؛ دمِ مغرب مي‌ رود یك گوشه مي ‌نشيند و لحظه شماری می کند تا اذان بگويند و آب بخورد اما شما آقا قمر بني ‌هاشم و اصحاب حضرت را ببینید دو سه روز آنجا آب نبوده است. 🔸آقا قمر بني ‌هاشم آمدند و به شريعه فرات رسيدند دستشان را زير آب زدند. آب را نزديك دهانشان آوردند اما نمي‌خورند! اين آب خوردن كه براي حضرت حرام نيست ولي شما ببینید چقدر ايشان پایبند به قواعد بوده اند؛ از جمله اینکه حضرت اباعبدالله فرزند فاطمه و امام است و تبعيت از امام و احترام امام خیلی ضروری است تا جایی که چون الان امام تشنه است من حق ندارم آب بخورم. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... * 🔻اين قواعد سی ‌سال در زندگی حضرت و تعامل با امام رعایت شده و جاي خودش را در شاکله و شخصیت آقا قمر بنی هاشم باز كرده كه الان می تواند يك همچنين کار شگفتی بکند و چنین اثري را بگذارد. 🔸يک حركت خيالي با يک حركت گام به گامِ رو به رشد فرق می کند. اين ها عمرشان را اين ‌جوري طي كرده بودند که در عاشورا توانستند چنین صحنه هایی را خلق کنند. اين كه آدم در طول حياتش حيات عادی خودش را داشته باشد و در طول زندگی مسیر صحیح و درست را نرود بعد دم مرگ يك انقلابی بشود و یک مرتبه ورق برگردد و همه چیز عالی شود يا نيست يا خيلي نادر است. 🔹حيات و ممات انسان بايد يكي و در يک مسير و يک جهت باشد تا آخر کار عاقبت بخیری و سعادتی این چنینی حاصل گردد. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🏴 جایگاه مجالس روضه و عزاداری در زندگی حضرت آیت‌الله بهجت 💥 به مناسبت گرامی‌داشت سالروز تولد فقیه عارف، عبد صالح خدا، حضرت آیت‌اللّه حاج شیخ محمدتقی بهجت اعلی‌الله‌مقامه (۱۲۹۵ش) ▫️ آخرین جمعه بود؛ ۲۵اردیبهشت١٣٨٨. با بدنی رنجور و نحیف، در مجلس روضه نشسته بود. نودوسه سال از عمر مرجع تقلید شیعیان می‌گذشت؛ ولی هنوز خود را محتاج همین بارگاه می‌دانست. حدود پنجاه سال بود که هر جمعه‌، مجلس روضه برپا می‌کرد؛ البته این مجلس غیر از مجالسی بود که در محرم و صفر برگزار می‌کرد. سال‌های آغازین ورود به قم، این مجلس را در منزل خودش برگزار می‌کرد. رفته‌رفته جمعیت مشتاق زیادتر می‌شد و دیگر، اتاق‌های کوچک و تودرتوی منزل جواب‌گوی این جمعیت نبود. محل برگزاری روضه‌ها را به مسجد منتقل کردند. خودش تا آخرین جمعۀ عمرش، شرکت‌کنندۀ همیشگی مجلس‌ها بود. ▫️پایبندی‌اش به روضه تعجب‌برانگیز بود. در حال مریضی هم اصرار داشت که این مجلس باید برقرار باشد. تا خودش به مجلس روضه نمی‌رفت، آرام نمی‌گرفت؛ مگر آنکه پسرش را به نیابت از خود می‌فرستاد. ▫️سال‌هایی که مجلس را در منزل برگزار می‌کرد، بسیاری از کارها را خودش انجام می‌داد و هنگام روضه، کنار در می‌نشست و به کسانی که وارد می‌شدند، احترام می‌گذاشت و جلوی پای کسانی که وارد مجلس می‌شدند، می‌ایستاد؛ چون به مجلس امام حسین علیه‌السلام مشرف می‌شدند، عزیز بودند. ▫️بر جزئیات کارها نیز نظارت می‌کرد؛ حتی بر چای‌دادن و خوش‌آمدگویی به عزاداران. این پیگیری و توجه و تواضع را از استادان بزرگ خود آموخته بود. می‌فرمود: ▫️استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضۀ اباعبدالله علیه‌السلام پای سماور می‌نشست و چای می‌داد. ▫️شرکت در مجالس عزای سیدالشهدا علیه‌السلام را تعظیم شعائر می‌دانست و معتقد بود که باید به شعائر عظمت بخشید و عمر خود را در اعتلای هرچه بیشتر آن‌ها صرف کرد. همیشه تأکید می‌کرد: ▫️شرکت در مجالس سیدالشهدا علیه‌السلام محبت به ذوی‌القربای پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است؛ همان ذوی‌القربایی که قرآن به مودت آن‌ها سفارش کرده و مودت آنان را مزد رسالت قرار داده است. شرکت در این مراسم، اجر رسالت پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است. شما به این نیت برو و به خدا بگو: تو گفتی و من هم آمدم. من همان محبتی را که تو می‌خواهی انجام می‌دهم. به کسانی که تو دوستشان داری محبت می‌کنم. 📚 رحمت واسعه، ص٢٢
1387-10-17 روز تاسوعا - مداحی - ماه محرم.mp3
17.83M
🎙 مراسم عزاداری دهه اول محرم ١۴٣٠ ▪️در محضر حضرت آیت الله بهجت قدس سره 🔻روز تاسوعا - روضه (ع) 🏴 مکان: مسجد فاطمیه قم ⏱ زمان: ١٧ دی ماه ١٣٨٧ | ٢۴:۴۵ دقیقه 💥 ((آخرین دهه محرم که با حضور حضرت آیت‌الله بهجت برگزار گردید))
✅ امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که از روی اخلاص «لااله‌الّااللَّه» گوید به بهشت داخل شود و اخلاص او این است که گفتن‌ «لااله‌الّااللَّه»، او را از ارتکاب آنچه که خداوند بر او حرام نموده، باز دارد. 📚 وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۶
✅ حدیث کسا که شأن نزول آیه تطهیر است، بسیار مورد توجه حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره بود و می‌فرموند: 💥 «خیلی دیده شده و گفته‌اند که حضرت حجت عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف را در مجالس توسل یا حدیث کساء حاضر دیده‌اند». ▫️ ایشان هر روز بر خواندن حدیث کسا مداومت داشتند و برای برطرف شدن گرفتاری‌ها و شفای بیماران، قرائت مکرر این حدیث را توصیه می‌کردند. ▫️ گاهی نیز افراد خانواده را دور هم جمع می‌کردند و به همراهشان حدیث کسا می‌خواندند. 📚 بهجت‌الدعاء، ص٢١٩ (مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره.)
🔁 تاریخ تکرار می‌شود! 🏴 ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹 انسان هر راهی را بدون تقید و پای‌بندی به قرآن و سنت برود، روزبه‌روز تنزّل می‌کند و تاریخ، از جمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن مانند واقعه طَف (کربلا)، هر روز تکرار می‌شود؛ زیرا هر روز حقی غصب و یا احقاق می‌شود، و همیشه حق و باطل مثل حسین و یزید وجود دارد، و کار مردم هم یا جنگ در کنار یزید یا در رکاب امام حسین علیه‌السلام است. 💥 بنابراین، انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است و یا باطل و پیرو آن. 📚 رحمت واسعه، ص۱۶۱
... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ بچه‌ها توی خانه بازی‌گوشی و شیطنت می‌کردند. ▫️ گاهی درمانده می‌شدیم. ▫️ از آقای بهجت پرسیدم: «با بچه‌ای که از دیوار راست می‌رود بالا و حرف گوش نمی‌کند، باید چه کار کرد؟» ▫️ گفت: «همان‌طوری که توقع دارید خدا با شما رفتار کند، با این بچه‌ها هم همان‌طور رفتار کنید. این‌طور اگر نگاه کنید، دیگر زدن بچه‌ها یا بداخلاقی با آن‌ها به‌خاطر اشتباه، بی‌معنی می‌شود. بچه هم احساس نمی‌کند که بابایش درکش نمی‌کند.» 📚 به شیوه باران، ص٣٩
🗓بمناسبت روز تاسوعا، 🏴توسل‌به‌حضرت‌عباس/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️جوانان عزیز، ببینید نیاز لحظه چیست، هنر این است؛ هزاران نفر در عالم اسلام حسین بن علی را دوست داشتند و یزید را دشمن داشتند اما در فاجعه عاشورا هیچکدامشان حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین نشدند، در میان بنی هاشم کسانی عباس و علی اکبر نشدند، چرا؟! چون در لحظه نیاز حضور نداشتند؛ وقتی دین به حضور من در لحظه نیاز احتیاج دارد و من در آن لحظه در میدان نیستم، چه فایده که خود را دیندار بدانم! ۶۴/۶/۱۱ ‼️درباره اباألفضل العباس نه فقط درشب تاسوعا، بخدا سوگند جا دارد تمام عمر یک ملت به یاد شهامت و ایثار درس بیاموزد، عباس(ع) در کربلا یک جوان ۳۴ساله اهل عبادت است، قربان این عبادتگر جوان، این عبادت عباس بود که او را چنان ساخت که شهامت و ایثار او را در عاشورا به ظهور رساند! ۵۲/۱۱/۱۲ @Jahade_tabeini
🏴 ⚫️ در اين ايّام و ليالى (دهه اول ماه محرم) بهترين چيز، همان توجّه و توسّل به سيدالشهداء ـ عليه السّلام ـ است. ⚫️ مرحوم استاد قاضى (ره) مى‌ فرمودند: 👈 حضور در مجالس سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و توسّل به سيدالشّهداء ـ عليه السّلام ـ در اين ايّام، اهم از همه امور، حتّى مستحبات است كه اگر موجب ترك نماز شب هم بشود، باز عزادارى اهم است. ◾️از فرمایشات (قدس سره) ؛ به روایت (رحمة الله علیه) 📚برگرفته از کتاب ج 3🌱
✅ معرفی کتاب به قلم ره ✍️ درباره‏ ى حضرت سيّد الشّهدا-ع- و وقايع عاشوراى حسينى، كتاب ‏ها، رساله‏ ها و مقتل‏ هاى فراوانى نوشته شده است كه هر يك، از زاويه ‏اى خاصّ به غوّاصى در درياى ژرف معارف امامت، ولايت و نهضت عظيم حسينى پرداخته ‏اند... و كمتر به مقتل سيّد الشّهدا- ع - و رموز عرفانى اين حركت عظيم و تاريخ ساز عالم بشرى، توجّه شده است. ✍️ غرض ما از تدوين اين رساله، بررسى پاره ‏اى از- ع-، به ويژه دقت در كلمات آن حضرت در طول حركت از مكه تا كربلا و پاره ‏اى از زيارت ‏هاى وارده درباره ‏ى ايشان است. ✍️ اميد است مطالب كوتاه و ناقص ما، انگيزه ‏اى براى اهل دقّت و نظر، در تحقيق بيشتر درباره ‏ى زندگى پيامبران و اولياى الهى، به ويژه حضرت سيّد الشهدا-ع- و نهضت عظيم‏ عاشوراى حسينى باشد تا اين بُعد تابناك، نورانى و تاريخ ساز كربلا نيز، روشنگر راه شيعيان و دوست‏ داران اهل ‏بيت-ع- گردد. 📓برگرفته از مقدمه کتاب
کتاب-فروغ-شهادت-اسرارمقتل-سیدالش.pdf
8.39M
فایل پی دی اف 📚کتاب « فروغ شهادت »، اسرار مقتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام اثر حضرت آیت الله شیخ علی سعادت پرور (پهلوانی) از شاگردان سلوکی علامه طباطبایی(رحمه الله علیهما) 🌹 @avaymarefat 🌹
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ظهر عاشورا پای روضه خوانی سردار 🔻کلیپی از روضه‌‌خوانی شهید سردار سلیمانی عصر عاشورا در مهدیه لشکر ثارالله سال ١٣۶٧ 🇮🇷 @Hajghasem_ir 🇮🇷