eitaa logo
آوای معرفت
366 دنبال‌کننده
938 عکس
677 ویدیو
250 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🍃🌺 چندپرسش مخاطبان از آقای زمانی قلعه(یکی از تجربه کنندگان مرگ در ایران که تجربه ایشان در مراکز تحقیقاتی دنیا ثبت شده،قسمتی از تجربه ایشان را در صوت شماره ۳۵ در همین کانال آورده ایم) 1) آیا در آنجا متوجه شدید که افراد دارای زندگیهای متعدد هستند؟ (بارها زندگی کردن و مُردن جهت تکامل یافتن و به خدا نزدیک شدن که ما آنرا تکامل و هندیها تناسخ مینامند.) 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: خیر 2) آیا پس از این تجربه و بازگشت به دنیا، دارای استعداد خاصی شدید که قبلا نداشتید؟ (مثلا آینده بینی، هاله بینی و قوی شدن حافظه و ...) 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: خیر 3) آیا وقتی روح بودید و افکار منفی افراد زنده را درک میکردید، آیا قضاوتشان میکردید؟ یا به آنها حق میدادید چنین افکاری داشته باشند؟ یا با خود میگفتید چقدر این افراد برای امور بی ارزش حرص میخورند درحالیکه زندگی دارای مفهوم والاتری است؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: من افکار منفی و مثبتِ انسانهای زنده را با تمام‌جزئیات و به طور کامل و مطلق درک میکردم ولی قضاوت نمیکردم و آنچه را از آنها میفهمیدم به همان صورت رها میکردم. 4) آیا آینده افرادی که به آنها فکر میکردید را میدانستید؟ اینکه چه اتفاقاتی در انتظارشان است؟ (مثلا مادرتان یا معلمتان که به دیدنشان رفته بودید). اگر پاسخ مثبت است لطفا بگویید آیا اگر میفهمیدید آینده بدی در انتظارشان است، ناراحت و متاسف میشدید؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: آینده افراد را به شکلی میفهمیدم که در وجود آنها کشف میکردم ولی آن آینده محتوم نبود و ممکن بود توسط عواملی یا اعمالی که از او سر میزند تغییر کند مثلآ من میدیدم کسی در آینده (سوای در نظر گرفتن زمان) تصادف میکند و معلول میشود ولی بعد از مدتی از لحاظ زمینی اگر دوباره آینده اورا مد نظر قرار ،میدادم میفهمیدم که قبل از تصادف تشنه اش شده و مدت کوتاهی از صحنه تصادف دور شد ولذا برایش اتفاق نیفتاد و آن احساس تشنگی از یک جائی برای او برنامه ریزی شده بود که قبلا باید تصادف می کرد ولی به دلایلی که در وجود او مخفی است و مربوط به عملکرد خودش بود برنامه اش تغییر کرد و تصادف نکرد. 5) هنوز دلتنگ آنجا میشوید؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: بله بسیار دلتنگ آنجا میشوم و لی به این دلتنگی انس گرفته ام زیرا میدانم برای انجام کاری مهم برگشته ام که البته هنوز نمیدانم آن دقیقا چیست. 6) آیا اجسامی چون آهن را در آنجا دارای جان و روح میدیدید؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: بله ولی به معنای جان و روح نمیتوانم تعیین کنم بود یا نه اما فقط دریافت میکردم در آنها زندگی و حیات هوشمند جریان دارد. 7) آیا هنوز برایتان پیش می آید از افراد غریبه یا خانواده عصبانی شوید یا تنفر بورزید؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: بله گاه پیش می آید ولی سعی خودم را میکنم که زود متوقفش کنم. 8) چرا نباید از اتفاقات بد حرف زد؟ آیا به این دلیل که در آنجا متوجه شدید که این اتفاقات بد می بایست در زمان خود اتفاق می افتاده اند و بنابراین حرف زدن در موردشان بی فایده است؟ یا دلیل دیگری دارد؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: دلیلش این است که من وقتی درد انتقال میدادم غیر از دیگران در روح خودم هم خدشه به وجود می آوردم ولی گاه به دلایلی خبر بد را منتقل کنم که در این حال جنبه دیگری دارد. 9) از نگاهِ شما؛ هدف از زندگی چیست؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: هدف از زندگی تکامل.عشق ورزیده.کمک بلا عوض. خدمت و کلآ هرچیز باعث ارتقای روح من شود و هر کار که روحم را بپرورد صیقل دهد ، به کمالم برساند و به خداوند نزدیک و نزدیکتر نماید. 10) حتی اگر فردی را که به ما ظلم کرده ببخشیم، آیا باز او به سزای اعمالش خواهد رسید یا بدون مکافات به زندگی خود ادامه خواهد داد؟ 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: من اصلا نباید دنبال این باشم که بر سر او چه خواهد آمد این کار (رسیدگی به اعمال او ) مسئول به خصوصی دارد که فرشتگان مربوط به این کار هستند. من به ظاهر دیگران را میبخشم ولی تاثیرش درحقیقت برروح خودم هست. 11) آیا هرچه در آنجا پیشتر رفتید دیگر نگران غصه خوردن مادرتان نبودید؟ و این نگرانی را فراموش کردید؟ ( گفتید ابتدا نگران شدم که مادر با آگاهی ازمرگم، چقدر اندوهگین خواهد شد). 📝پاسخ آقای زمانی قلعه: قبل از اتصال به نور یا همان راهنما یا هادی با بعد از آن خیلی متفاوت است. ادامه....
ادامه قبل 12) آیا راهی هست تا مطمئن شویم جای رفتگان ما خوب است یا نه؟ 13) میتوان برای رفتگانی که روحشان هنوز به زندگی زمینی وابسته است کاری کرد تا رها شوند؟ این موضوع در مورد یکی از اعضای نزدیک خانواده ام پیش آمده و او را مدام در خواب به این صورت میبینم. چون به مرگ ناگهانی درحال عشق به زندگیش از دنیا رفت. 📝پاسخ آقای زمانی قلعه برای ۱۲ و ۱۳: کنجکاوی در این باره فایده عملی ندارد. اگر برایشان طلب خیر کنید و خیرات بدهید و کارهای خداپسندانه و نیک انجام دهید و از خدا بخواهید پاداش و نتیجه کارتان را به آنها بدهد، این برای آنها و خودتان خوب و فایده مند است. @ZamaniNDE 🌺🍃 زندگی پس از زندگی 👆
داستانی که در ادامه خواهد آمد به یک معنا حکایت حال اصحاب واقعی امام حسین علیه السلام در عاشورا و کربلا (که تا آخرین قطره خون ایستادند و جز یاد امام و خدا و مرگ و ملاقات خدا هیچ چیزی در ذهن و دل شان نبود) و اصحاب خیالی و دلبسته به دنیا(که قدم به قدم در بین مسیر کربلا تا لحظه شهادت امام،کم کم از امام به بهانه های مختلف جدا شدند و فرار کردند یا به خاطر یک سری خیالات دنیوی به لشکر مقابل امام پیوستند) و نشان می دهد هر کس ذره ای محبت و دلبستگی به دنیا و غیر خدا داشته باشد نمی تواند به امام برسد یا تا آخر با امام بماند: رهایی از اسارت قوه خیال، شرط تشرّف مرحوم آیه الله مولوى قدّس‌سرّه مى‌فرمودند: مرد صالحی در نجف اشرف بود که هر خبرى درباره حضرت بقیه الله علیه‌السلام را پیگیرى می‌کرد. این بزرگوار در بازار نجف، مغازه عطّارى داشت. روزی چند نفر جوان که خیر و صلاح از چهره‌ آنها نمایان بود، به مغازه او آمدند و گفتند: «مقداری سدر و کافور می‌خواهیم». او همین طور که مشغول تهیه اجناس آن‌ها بود از یک نفر از آن جوان‌ها پرسید: «تو را به آن کسى که این نورانیّت را به چهره‌ات داده است، شما چه کسانی و از کجا هستید؟ چه کاری انجام مى‌دهید؟» آن جوان گفت: «چون ما را قسم دادى، می‌گویم. ما در محضر حضرت بقیه الله علیه‌السلام هستیم. یکى از دوستان ما فوت کرده است؛ از این رو مأمور شدیم که سدر و کافور را از مغازه شما تهیه کنیم». فروشنده گفت: «هرگز شما را رها نمى‌کنم». آن‌ها گفتند: «ما اجازه نداریم تو را به دنبال خود ببریم». گفت: «امکان ندارد. باید من را به همراه خود ببرید. من از فراق حضرت علیه‌السلام سوخته‌ام». آن‌ها قبول کردند و او را با طی الارض بردند، تا این که به دریایى رسیدند. به او گفتند: «ما براى رسیدن به آن منطقه باید این دریا را طیّ کنیم. شرط گذر از دریا این است که باید فقط به یاد امام زمان علیه‌السلام باشی، تا بتوانى بر آب، راه بروی. اگر بتوانى خودت را به یاد حضرت بقیه اللّه علیه‌السلام نگاه ‌دارى، از این آب می‌گذرى؛ ولی اگر افکار تو پریشان و پراکنده باشد، نمی‌توانی از دریا عبور کنی». او گفت: «قبول است». مقداری بر آب دریا راه رفتند تا اینکه هوا ابری شد. آن مرد صالح به این فکر افتاد که صابون‌هایی را که پخته‌ام، بر پشت بام مغازه است. اگر باران ببارد، صابون‌ها را خمیر مى‌کند. وقتی این فکر به سراغ او آمد، در آب فرو رفت. آن جوان‌ها او را نجات دادند. دوباره چند قدم که بر آب رفت، فکر دیگری کرد که صابون‌های من چه مى‌شود؟ برای بار دوم در آب فرو رفت و آن جوان‌ها او را نجات دادند. همین طور سه بار، فرورفتن او در آب تکرار شد، تا این که به جزیره‌اى رسیدند که چادرى در آن جا بود. یکى از آن جوان‌ها گفت: «باید بروم و برای شما اجازه ورود بگیرم». او به داخل چادر رفت و برگشت و گفت: «حضرت علیه‌السلام فرمودند: «ردّوه فإنه رجلٌ صابونى؛ او را برگردانید. او مردی است که به فکر صابون‌های خویش است». آن جوان‌ها او را برگرداندند. کلاس اول در مسیر تهذیب، این است که انسان از اسارت قواى تخیّلى و قوه خیال، نجات پیدا کند. نجات از این اسارت، چند راه دارد: یکی این که اعمال عبادى، ریاضت‌گونه باشد تا نفس، تقویت شود؛ و یکی هم ذکر گفتن که البته طبق قاعده و مرحله‌به‌مرحله باشد. @avaymarefat
📝📝📝 📍یک بار شنیدم کسی گفت که خودکشی یک راه حل غیر قابل برگشت و ابدی برای یک مشکل موقت است. نتیجه آن جهنمی ابدی از تمام احساسات منفی است که سعی داشتید با خودکشی از آنها فرار کنید. زندگی برای همه سختی های خود را دارد و هیچ کس به طور کامل از آن مستثنی نیست. عزیزان می میرند، روابط عشقی شکسته می شوند، دوستان ما را رها می کنند، مال و اموال از دست می رود. حتی گاهی به جایی می رسیم که از خدا می خواهیم مرگ ما را زودتر برساند. این چنین دردی خیلی سهمناک است. 📍ولی به شما اطمینان می دهم که تا وقتی که زنده بمانید (و با خودکشی سعی در فرار نداشته باشید) موقتی خواهد بود. قبل از اینکه تصمیم به خودکشی بگیرید درباره آن خوب فکر کنید. زمانی بود که فکر می کردم زندگی من روی زمین جهنم است، تا وقتی که جهنم واقعی را دیدم! اکنون می بینم که سخت ترین روزهای زندگی من روی زمین به درد و ترسی که در جهنم حس می کردم حتی نزدیک هم نیستند. وقتی کسی خود کشی می کند این تنها چیزی است که بازماندگان درباره او به یاد می آورند. اینکه او کسی بود که خودکشی کرد! 📍دانشگاه تگزاس به‌تازگی در طول یک تحقیق 20 ساله افرادی که در اثر خودکشی تجربه نزدیک به مرگ داشته‌اند را مورد مطالعه قرار داده است. یکی از یافته‌های این تحقیق این است که حدود 50 درصد این افراد تجربه‌ای منفی یا ترسناک داشته‌اند. ممکن است بگویید که پس لزوماً در اثر خودکشی به جهنم نخواهم رفت. ولی من حاضر نیستم با ابدیت خود چنین قماری که شانس باختن در آن 50 درصد است بکنم. چیز جالب دیگری که در این مطالعه روشن شد این بود که هیچ یک از این افراد در طول این بیست سال دیگر دست به خودکشی نزده‌ بودند و برعکس تغییرات عمیقی در زندگی خود به وجود آورده‌اند. 🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول @NDEchanel
📝📝📝 📍به اولین کسی که در آنجا برخورد کردم یک زن بود که لباس ها و پوست و موی او همه خاکستری بود. هر کسی را می دیدم به سمت من جذب می شد، ولی من جنگیده و فریاد می کشیدم و سعی می کردم آنها را از خودم دور کنم. هر کسی که در زندگی به او برخورد کردم بودم را اینجا می دیدم. ولی نه خود آنها، بلکه گویی نیمه شرور آنها بود. حتی کسانی را می دیدم که هرگز آنها را در دنیا نمی شناختم، ولی می دانستم که رفتار من در دنیا به نوعی اثر احساسی بسیار دردناکی روی آنها گذاشته است. اینجا هیچ چیز خوبی نبود. گناه هر کسی به نوعی در صورت او هویدا بود و تنها با نگریستن در چهره هر کسی می شد گفت که گناه او چیست، از طمع گرفته تا هوس رانی، خودخواهی، تلخی و تنفر، قدرت طلبی، شکم پرستی یا هر چیز دیگر. 📍 وقتی کسی به من نزدیک می شد، تمام احساسات منفی که در زندگی در او بوجود آورده بودم را خود حس می کردم. هرچه کسی به من نزدیک تر می شد، زخم های احساسی و عاطفی که در او بوجود آورده بودم را بیشتر حس می کردم و به طبیعت آن آگاهی بیشتری می یافتم. آنها هر یک به من نزدیک شده و می گفتند که چه انسان بدی هستم. خشم و تنفری که دریافت می کردم بیشتر از حد طاقت بود. در هر مرور زندگی، من تمام دردی که در دیگران ایجاد کرده بودم را خود تجربه می کردم. تجربه مرور یک زندگی بیشتر از آنی بود که بتوانم از عهده آن برآیم. ولی من شش زندگی را همزمان مرور کردم. چیزی جز تنفر، جراحت و درد حس نمی کردم. 📍 مثلاً در گذشته خودم را دیدم که 5 ساله بودم و چیزی که متعلق به عمه‌ام بود را برداشته بودم. این آخرین هدیه‌ای بود که شوهر عمه‌ام قبل از مرگش به او داده بود. اکنون درد روحی و احساس عمه‌ام را خود تجربه می‌کردم و می‌دیدم که او چند روز با نگرانی زیاد در تمام خانه به دنبال آن هدیه گشته بود و چقدر گریه کرده بود. من 5 ساله بودم و فکر می‌کردم که در چنین سن و سالی مسئول آنچه می‌کنم نیستم، ولی اشتباه می‌کردم. در زمان حال مادرم را می‌دیدم که با دیدن بدن بی‌جان من غش کرده و روی زمین می‌افتد. من تمام درد و آسیب روحی او را در مواجه شدن با کالبد مرده‌ام خود حس می‌کردم. در آینده اثر خودکشی ام را بر روی دیگران و زندگی آن‌ها و دردهایی که در آن‌ها ایجاد کرده می‌دیدم و تجربه می‌کردم. همسر و دخترم را می دیدم که من را مقصر تمام مشکلاتشان از زمان خودکشی می دیدند. 🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول @NDEchanel
📝📝📝 📍به من نشان داده شده که تک تک ما نقش مهمی در زندگی بسیاری از افراد دیگر و موفقیت شان داریم. گاهی حتی خبر نداریم که روی زندگی چه فرد یا افرادی در دنیا قرار است تاثیر عمیقی بگذاریم و تنها بعد از مرگ آنرا خواهیم دید. ممکن است یک فرد در خانواده یا اقوام، یا منشی که پشت میز نشسته، یا گدایی که دست نیاز به سوی شما دراز کرده است باشد. گاهی مردم بدون اینکه متوجه باشند از کنار کسی که قرار بوده زندگی او را تحت تاثیر قرار دهند بی خبر می گذرند. 📍به من نشان داده شد که هر یک از ما در زندگی یک رهبر هستیم، چه به آن آگاه باشیم یا نه. ما ناخودآگاه یا خودآگاه با گفتار و رفتار و افکار خود اطرافیان مان و دیگران را به سوی خدا یا به دور از مسیر خدا هدایت می کنیم. من هیچ تصوری نداشتم که خود یک رهبر هستم و در مورد بسیاری افراد دیگر در زندگی مسئول ام. 📍همه ما نقطه ضعف هایی داریم که ما را کنترل می کنند و اگر به آنها رسیدگی نکنیم، می تواند زندگی ما و بسیاری دیگر را که تحت تاثیر ما هستند خراب کند. ممکن است نام آن غرور، الکل، مواد مخدر، سکس، مال پرستی، قدرت پرستی، قمار، آرزو و جاه طلبی، میل به کنترل کردن، حسادت و بسیاری از چیزهای دیگر باشد. تک تک ما به یک یا چندتا از این نقاط ضعف  مبتلا هستیم. اگر فکر می کنید شما هیچ  نقطه ضعفی ندارید، کافیست که از چند نفر که صادق بوده و به شما خیلی نزدیک هستند سؤال کنید. شیطان از این نقاط ضعف مانند ریسمان هایی که به یک عروسک خیمه شب بازی وصل است استفاده می کند و با آنها زندگی ما را کنترل می نماید. 🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول @NDEchanel
📝📝📝 📍از وقتی که از تجربه ام بازگشتم، حضور خدا را خیلی بهتر در زندگی خود حس می کنم. اکنون هر روز از حرف زدن با خدا و مناجات به درگاه اش لذت می برم. او نیز هر روز با من حرف می زند، از درون دل من و از راه خواسته هایی که درون من قرار می دهد. منظور من خواسته های لذت طلبانه نیستند، بلکه آن خواسته های قلبی که مرتب شما را به خود می خوانند هستند. مثلاً بعد از بازگشت از تجربه ام احساس کردم که دوست دارم ارتش را ترک کرده و به دانشگاه بروم و مدرک مهندسی کامپیوتر بگیرم و شرکت خودم را تاسیس کنم. من هم همین کار را کردم. 📍همچنین این میل در درونم بوجود آمد که با دیگران درباره تجربه ام صحبت کنم، صرفنظر از اینکه واکنش آنها چه باشد. میل دیگری که بلافاصله بعد از بازگشتم در من بوجود آمد این بود که دیگر هرگز سراغ الکل و مواد مخدر نروم. تا امروز این میل در من بوده است و امیدوارم هیچ وقت من را ترک نکند. اکنون می بینم که حضور خدا در زندگی انسان چقدر فوق العاده است. من یاد گرفته ام که همیشه به خدا اعتماد کنم و حتی برای نیازهای اولیه و ساده زندگی به او امید داشته باشم. می دانم که او همواره نیازهای من را برآورده خواهد ساخت. شما هم می توانید حضور خدا را در زندگی خود داشته باشید. من به هیچ وجه خاص و منحصر بفرد نیستم. کافیست که دیوارهایی که بین قلب خود و خدا قرار داده اید را پایین بیاورید و از ته قلب او را بخوانید. مطمئن باشید که به شما کمک خواهد کرد. 📍ندای خدا تنها صدای درون من نیست، ندای دیگری نیز درون من است که چندان خوب نیست. ولی یاد گرفته ام که فرق آن را با ندای خدا بدانم. پیروی از ندا و خواست قلبی تان همیشه راحت نیست. ولی برای اینکه آرامش داشته باشید، باید آنها را شناخته و از آنها پیروی کنید. نگذارید شکست های موقتی شما را دلسرد کند. توماس ادیسون هزار بار برای اختراع لامپ سعی کرد و شکست خورد، تا بالاخره موفق شد. وقتی از او پرسیدند احساس تو به خاطر هزار بار شکست خوردن چیست، او گفت که من هزار بار شکست نخوردم، بلکه اختراع لامپ به هزار مرحله نیاز داشت. 🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول منبع فارسی: www.neardeath.org منبع انگلیسی: “My last breath” by Matthew D. Dovel, PublishAmerica, Sept 2003, https://www.youtube.com/watch?v=xmNHZjGw6d8 @NDEchanel
🔻برای درمان آن تأثیرات [تاثیرات سحر و جادو] دعاهای حفظ خیلی خوب است. دعایی در تعقیبات نماز صبح ذکر شده است که امیرالمؤمنین علیه السلام آن را لیلة المبیت خواندند، خیلی دعای مجرّب و خوبی است: أَصْبَحْتُ اللَّهُمَ مُعْتَصِماً بِذِمَامِک الْمَنِیعِ الَّذِی لَا یطَاوَلُ وَ لَا یحَاوَلُ مِنْ کلِ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَا خَلَقْتَ وَ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِک الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ فِی جُنَّةٍ مِنْ کلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ وَلَاءِ اهل‌بیت نَبِیک مُحْتَجِباً مِنْ کلِّ قَاصِدٍ لِی إِلَى أَذِیةٍ بِجِدَارٍ حَصِینٍ الْإِخْلَاصِ فِی الِاعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّک بِحَبْلِهِمْ مُوقِناً أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِیهِمْ وَ بِهِمْ أُوَالِی مَنْ وَالَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا فَأَعِذْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَا أَتَّقِیهِ یا عَظِیمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِی عَنِّی بِبَدِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّا جَعَلْنا مِنْ بَینِ أَیدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیناهُمْ فَهُمْ لا یبْصِرُونَ. (مصباح المتهجّد، ج1، ص212.) ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... 🔻گاهی بلایی که میخواهد سراغ انسان بیاید، انسان در معرض دید و توجّه فردی کوردل یا بدباطن قرار میگیرد. گاهی انسان به این دعاها [دعاهای مخصوص حفظ] که متوسّل میشود، از نظر و دید آن افراد، دور میشود؛ مثلا انسان به مهمانی رفته است؛ میشود فلانی لطمه بزند و میشود هم توجّهی نکند. این دعاها انسان را از حساسیّت بیرون می آورد و لطمه‌زننده به او لطمه نمی زند. این دعا مخصوصاً آیه‌ی آخر آن (إِنَّا جَعَلْنا مِنْ بَینِ أَیدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیناهُمْ فَهُمْ لا یبْصِرُونَ) باعث می‌شود انسان از کسی که بدنظر و بدچشم و بدخواه است، به‌گونه‌ای محصور و محدود شود که چشمش به زندگی انسان نیفتد. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻خدا مرحوم امام (خمینی) را رحمت کند؛ اصلاً ساختار و اسکلت روحی ایشان قوی بود؛ ولی در بعضی زندگیها زیاد است که به زندگی آنها آفت میرسد؛ لذا فقط باید به آیات خدا و اهلبیت علیهم السلام پناه برد. یکی از امتیازات دعای (أَصْبَحْتُ اللَّهُمَ . . . ) این است که فرد را زیر چتر اهلبیت علیهم السلام میبرد. برخی دعاها توحیدی است؛ ولی این دعا فرد را زیر چتر اهلبیت علیهم السلام می‌برد. اهلبیت علیهم السلام از حضرت زهرا، پیغمبر خدا و امیرالمؤمنین علیهمالسلام، استمداد میکردند. چرا ما این کار را نکنیم؟ ! این دعا از جهت ولایت، قوی است. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻یکی از آفت‌هایی که به زندگی انسان می‌خورد که در قرآن هم آمده، نظرهای تنگ است(ؤک: اصول كافی، ج9، ص289) که منشأ آن هم، دست خود انسان است؛ یعنی خود انسان غالباً کاری می‌کند که مستحقّ این ابتلا می‌شود. مثل قصه‌سرایی کردن حضرت یعقوب به حضرت یوسف علیهما‌السلام گفتند: یا بُنَیّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاک عَلى إِخْوَتِک؛( فرزندم! خواب خود را براى برادرانت نقل نكن. سوره یوسف، آیه 5.) وقتی در جمع برادرانت بودی، شروع به قصّه نکن. خداوند به جای «لا تَقْصُصْ” می‌توانست کلمه ای دیگر بیاورد و مثلاً بفرماید: «لاتتذکر برؤیاک” ؛( یعنی خوابت را برای آنها نگو!) ولی به کلمه‌ی «تَقْصُصْ” عنایت دارد؛ یعنی وقتی عنایتی به تو شده است یا در معرض آن قرار گرفته‌ای، آن را برای دیگران نقل نکن و آن ‌را دست‌مایه‌ی قصّه‌سرایی خود قرار نده. اتّفاقی که هنوز نیفتاده است، برای دیگران قصّه نگو. فَیکیدُوا لَک کیداً؛( كه در كار تو نيرنگ خواهند كرد. سوره یوسف، آیه 5.) اگر خواب خود را برای آن‌ها نقل کنی نظرشان میگیرد و تحریک حسد میشود و کار دستت میدهد. خیلی از ابعاد زندگی ما همین است. ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل... 🔻رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: اسْتَعِینُوا عَلَى أُمُورِکمْ بِالْکتْمَانِ فَإِنَّ کلَّ ذِی نِعْمَةٍ مَحْسُود؛( بر کارهایتان، از پنهان‌کردن کمک بگیرید؛ چرا که همانا هر صاحب نعمتی مورد حسادت واقع می شود. تحف العقول، ص 48.) حسد، مراتب دارد. ممکن است شخصی خوب است، اهل عبادت است؛ امّا ظرفیّت ندارد. گاهی که سینه اش تنگی میکند، یک چیزی میگوید یا یک خراب‌کاری میکند یا غیبت می‌کند؛ آن‌وقت خودش را ملامت میکند و کم‌حوصلگی خودش را توجیه میکند. گاهی او کم‌حوصله هست و شخصی که نعمتی دارد و آن را بازگو می‌کند، گاهی دیگری با دیدن و شنیدن آن نعمت، اذیّت میشود و تنگی پیش می‌آید. در محدوده‌ی ارتباطات نزدیک، شروعِ صحبت، باعث قصّه‌گویی میشود و به دنبال آن، طرفِ مقابل اذیّت میشود. بعضی از آفت‌هایی که به زندگی مردم وارد می‌شود، از این ناحیه است؛ در حالی که این آفت‌ها شناخته‌شده نیست. ائمّه علیهم‌السلام در ادعیه، اینها را شناسایی کرده‌ و راه درمان برای آن ذکر کرده‌اند. ائمّه علیهم‌السلام مردم را در حصنِ حصین و چارچوبی محفوظ قرار داده اند. ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈ ‌ ‌
تلنگر مرد فقیری از خدا سوال کرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟! خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی! مرد گفت: من چیزی ندارم که ببخشم؟ خدا پاسخ داد: دارایی هایت کم نیست! یک صورت؛ که میتوانی لبخند برآن داشته باشی! یک دهان؛ که میتوانی از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی! یک قلب؛ که میتوانی به روی دیگران بگشایی! چشمانی؛ که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی! "فقر واقعی فقر روحیست
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آیا اوضاع اینها (آمریکا و متحدان) نشان نمی‌دهد که بهایمند(چارپایند)؟! وگرنه انسان چنین کاری می‌کند؟ بنابراین، ما نباید تابع آنها باشیم و نباید بر اساس خواسته‌ی آنها عمل کنیم، و نباید آنها را دوست داشته باشیم و نباید با آنها هم‌پیمان شویم. مگر همین آمریکا نبود که با داخله‌ی(هم‌وطنان) خود جنگید؟! ولی ما در مدح و ثنای اینها زیارت‌نامه درست می‌کنیم که به کره‌ی ماه رفته، فرشته‌اند و… . در محضر بهجت، ج٣، ص٢٢٢ ✅ Sapp.ir/bahjat_ireitaa.com/bahjat_irGap.im/bahjat_irble.im/bahjat_ir 📚
◾️ توبه نمی‌کنیم چون خود را بد نمی‌دانیم! حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست».(شوری: ۳۰) آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]». یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، دعای فرج را زیاد بخوانیم. 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١٣٩
◾️ لزوم دعا برای رفع مشکلات مسلمان‌ها بعد از هر نماز حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: امروز هر کس نماز بخواند و برای رفع ابتلائات مسلمان‌ها بعد از نماز دعا نکند، معلوم می‌شود برای رفاه حال دنیای خود هم قاصر بلکه مقصر است، در امر آخرت که هیچ! «مَنْ أَصْبَحَ وَ لا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ، فَلَیسَ بِمُسْلمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست». … 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٢
🔻متأسّفانه هرقدر پیش میرویم، حالت دعا در مردم کمتر میشود؛ لذا برایشان مشکلات پیش می آید و مادّی‌نگرتر میشوند. مردم دوست دارند مشکلاتشان را به امور ظاهری منسوب کنند؛ ولی آن زمان‌هایی که افراد روشن‌ضمیر، بیشتر در بین مردم بودند، خیلی‌سریع، منشأ مشکلات را پیدا میکردند. غالبش هم به امور غیرعادی منسوب میشد. حالا بعضی می‌خواهند از آن افراد روشن‌ ضمیر تقلید کنند؛ ولی نمی‌شود؛ چون آن دید را ندارند؛ ولی در بعضی مسائل، مانند شوهردادن دختر، ازدواج، مسئله‌ی اولاد و. . . ممکن است از ناحیه های مختلفی، مشکل به وجود بیاید. مشکلات، شدّت و ضعف دارد؛ ولی پایه‌ی اولیه‌ی مشکلات، تنگناهایی است که خودمان برای خودمان درست میکنیم. ‌ ‌ 🔻از دست دادن توفیقات، به سبب همین شعاردادن‌ها است؛ مثلا به شخصی که هر شب دعایی را میخواند و توفیقی نصیبش میشد، میگفتند این را برای کسی نقل نکن. حالا راحت بیان میکند و شعار میدهد؛ فردا شب، آن توفیق برای او نمی‌ماند و بیدار نمی‌شود، شب بعد هم بیدار نمیشود و در نهایت، آن توفیق از دست میرود. چه چیزی را به‌خاطر چه چیزی از دست داد؟ ! ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈ ‌ ‌
ناامیدی و امیدواری گفتگویی معرفتی درباره مشکلات دنیوی و معنوی: سؤال کردند اگر فردی در زندگی احساس کند که همه درب ها برویش بسته است البته نه از نظر ارتباط باخدا بلکه از نظر روحی و جسمی و اطرافیان احساس کند در هر امری به درب بسته می‌خورد و حس می‌کند آخر خط است اما هنوز به خدا امید دارد ، این فرد چه باید بکند ، فرمودند : خب خدا با این فرد چنین می‌کند که دلش را به دست بیاورد نه اینکه‌این فرد دل خدا را به دست بیاورد لذا شما سوالتان را اشتباه مطرح کردید ، خدا کاری می‌کند تا دل این فرد را به دست بیاورد البته چون این فرد دلی ندارد که دل خدا را به دست بیاورد ، شما وقتی به آخر خط رسیده ای چون دلی نداری حالا داری التماس می‌کنی که به تو دلی بدهد ، اما همین اشک و سوزی که خداوند به انسان می‌دهد و به شما داده‌این بهترین ثروت است ، فردی نزد امام رفت و گفت فقیر هستم ، حضرت به او فرمودند چه چیزی را دوست داری گفت شما را خیلی دوست دارم ، حضرت فرمود شما دوستی ما را بده و من هرچه از این عالم بخواهی به تو می دهم او هم گفت نه آقا من این دوستی را نمی دهم ، لذا روزی انسان همین دوستی اهل بیت ع است ، مال دنیا که نیست و این سختی های دنیا برای این است که ما امتحان شویم ببینیم چه رنگی می گیریم چه در داشتن و چه در نداشتن ، 🔷 سؤال شد بعضی اوقات دیگر بر انسان خیلی سخت می گذرد ، فرمودند : سخت نمی‌شود بلکه وجودت سخت می‌شود ، انسان باید جدی بگیرد اما سخت نگیرد ، دنیا هیچ سختی ندارد اما وجود ما که سخت می‌شود فکر می‌کنیم دنیا سخت است ، گفتند به هر حال ما داریم با این وجود زندگی می‌کنیم و این وجود هم یک نیاز هایی دارد مثلاً کسی مریض جسمی هست و مریض روح اعصاب و روان هست و از طرفی هم دچار مشکلات مالی هست و اطرافیان هم او را اذیت می‌کنند و همه جوره می‌بیند که همه درها بسته شده ، فرمودند : خیر هنوز همه درها بسته نشده که اگر بسته شود آنجاست که درها باز می‌شود ، اصلاً شما که‌این مشکلات را ابراز می‌کنید چون هنوز درب از این طرف ( دنیا) باز است اما زمانی که‌این مشکلات در شما اثر نکند آن درب دیگر باز می‌شود ، 🔷 گفتند مگر انسان چقدر توان دارد که‌اینقدر صبر کند تا کی درب باز شود ، فرمودند: خب تا وقتی که بفهمی داری دروغ می‌گویی ، تا زمانی که‌این چیز ها در من اثر می‌کند یعنی من دارم دروغ می‌گویم که خدا را دوست دارم ، هر زمانی که‌این کارها را کردند و اثر از روی من برداشته شد و امیدم کامل قطع شد که تمام این عالم دشمن من است، خداوند دوستیش را رو می‌کند ، وقتی قرآن می‌گوید ذره المثقال یعنی چی ، یعنی اگر ذره ای غیر از من در شما اثر کند درب من برای شما باز نمی‌شود لذا شما را با خود شما امتحان می کنم ، با چشم شما و با زبان شما و با خیال شما ، شما را امتحان می کنم ، شما را باهم نوع و همسایه تان امتحان می کنم ، 🔷 از حضرت زینب س در کربلا پرسیدند چه دیدی ، فرمود غیر زیبایی چیزی ندیدم ، آن وقت ما با کوچکترین چیزی خیال یا قلب مان به هم می ریزد بعد هم فکر می‌کنیم به آخر خط رسیده ایم ، گفتند خب چه کنیم کسی که قلب و خیال مریض دارد و فکر می‌کند به آخر خط رسیده است چه کند ، فرمودند : خب باید برود نزد امام رضا ع توسل کند ، باید روزی یک جزء قرآن بخوانی و نزد امام رضا ع بروی التماس کنی تا دلت روشن شود ، دلت که روشن شد روزی دنیایی ات درست می‌شود ، روزی معنوی ات درست می‌شود و کار ها برایت راحت می‌شود ، ادامه دارد...‌ @avaymarefat
ادامه قبل: 🔷 سؤال کردیم اینکه فرمودید این مشکلات در ما اثر نکند یعنی اگر به ما فحش بدهند یا تعریفمان را بکنند برایمان یکسان باشد و بی خیال دنیا باشیم ، فرمودند : خیر بی خیال دنیا نشوید ، مثلاً الآن اینجا یک نفر یک سنگی به شما بزند و وقتی سنگ می‌زند شما ناراحت می‌شوید و بعد که سنگ را زد و در شما اثر کرد به شما می‌گویند این آقا دیوانه بود بعداً چه حسی در شما نسبت به او در قبال نگاه اولت دست می‌دهد ، گفتیم خب الآن ما باید این نگاه را به خودمان تلقین کنیم ، فرمودند : خیر با تلقین نمی‌شود ، خدا مجازاتت می‌کند ، ما الآن در قیامت در حال مجازات شدن هستیم و می‌خواهیم پاک شویم دیگر ، یعنی محبت های دنیا را می‌خواهند با امتحان و با فشار از ما بکنند و به یکرنگی خود خدا برسانند ، الآن فکر ما در دنیا است و خودمان در قیامتیم ، همین الآن اما ما بر عکس فکر می‌کنیم ، یعنی اینجا را دنیا می‌بینیم و قیامت را در یک موقعیت دیگر می‌بینیم و جهنم را در یک موقعیت دیگر می‌بینیم و برزخ را هم در یک موقعیت دیگری می‌بینیم و ما نمی‌دانیم که ما وقتی از خدا حرکت کردیم و آمدیم به خاک و از اینجا و از این خاک که می‌خواهیم با نور خدا حرکت کنیم حالا یکی در برزخ مانده و یکی در جهنم مانده و یکی در بهشت مانده ، یکی در نبوت مانده ، یکی در عالِم بودن مانده ، خلاصه هر کسی در یک جایی مانده یعنی نمی‌تواند از این گذرگاه ها رد شود ، فقط محبت امام است که از این گذرگاه ها مثل نور ردت می کند ادامه دارد.... @avaymarefat
ادامه قبل: 🔷 سؤال کردیم این گذرگاه ها را که رد کردیم به چه می رسیم ، فرمودند : خب باید برسی تا ببینی به چه می رسی ، مثلاً الآن شما رئیس این عالم بشوی آیا برایت فرقی نمی‌کند ، گفتیم این یک مقام دنیایی است ، فرمودند : فرقی نمی‌کند ، مثلاً شما الآن در زندان هستی و حکم اعدام داری و یکباره یک نفر می‌آید ضامنت می‌شود می‌گوید این به عهده من و آزادت کنند چه به سرت می‌آید و چقدر برایت فرق می‌کند لذا اهل بیت ع هم همینطوری هستند که ما را از دست هوای نفسمان که دارد ما را می‌کشد آزاد می‌کنند ، 🔷 سؤال کردیم این که فرمودید از مشکلات اثر نپذیریم ، در حقیقت ما از فحش شنیدن ها و از نا ملایمات متاثر می‌شویم چون در مقامی نیستیم که باطن قضیه را بفهمیم لذا نهایتا اینکه به خود تلقین کنیم که‌اینها روی ما اثر نگذارد و این هم چاره کار نمی‌شود ، فرمودند : بحث این است که تو با اینها همجنس هستی و این می‌خواهد جنست را به تو معرفی کند ، وقتی این چیزها در شما اثر کند یعنی هم جنست است که اثر می‌کند ، شما اگر قابل آن فحش نباشی که آن فحش در شما اثر نمی‌کند ، شما اگر دنیا را نخواهی این دنیا در شما اثر نمی‌کند ، 🔷 سپس برای چاره کار فرمودند : توسل به آقا امام رضا ع کنید و ترک گناه کنید ، این دو کار را انجام بدهید هم دنیا مان را درست می‌کنند و هم آخرتمان را ، منتها کسی که پا در این راه می‌گذارد بلا زیاد است فقیری زیاد است نداری زیاد است شاید به شما تهمت بزنند شاید از خانه مستاجری اثاثت را بیرون بریزند همه را باید بپذیری ، همانطور که حضرت زینب س همه آن چیزها را پذیرفت ، مثلاً به حضرت مسلم تهمت زدند که مشروب خور است و زنا کار است و با این حرف ها افراد را از دورش جدا کردند لذا هرکه در این راه بیشتر قدم بگذارد بلاهای دنیایی بیشتر در او اثر می‌کند که او را بسوزاند و وقتی بسوزد پاک می‌شود ، هر چیزی بسوزد از بین می‌رود اما انسان وقتی می سوزد پاک می‌شود ، همین سوز قلب انسان تعلق دنیا را از بین می‌برد و پاک ات می‌کند ، 🔷 ما در حالات شهدا وقتی تحقیق کردیم که چرا این شهید شده و دیگری نشده و این انتخاب شده و شهید شده ، بعد دیدم که‌این اشک و سوز داشته اما دیگری نداشته حالا این می‌گوید من قابل نبودم ، خب تو چیزی نداشتی که قابل باشی ، این اشک و سوز انسان را پاک می‌کند و به مقام شهادت می‌رساند یعنی به ثروت معنوی می‌رساند و وقتی به ثروت معنوی رسیدی در آنجا خاک به دستت طلا می‌شود ، 🔷 سؤال شد که اشک و سوز را چطور به دست بیاوریم ، فرمودند : این را دیگر باید امام بدهد و یا عبادت می‌دهد به تو که با عبادت پیش بروی و یا هم اشک و سوز می‌دهد ، یک سری با عبادت پیش می‌روند و یک سری با اشک و سوز پیش می‌روند ، سؤال کردیم این که شما فرمودید حضرت زینب س در برابر مشکلات طاقت آوردند اما یک جا ظاهرا این‌طور نبود و امام حسین ع دستشان را بر سینه حضرت گذاشتند و فرمودند خواهر جان شیطان صبرت را ندزدد ، فرمودند : خب حضرت معصوم نبودند ، سؤال کردیم خب الآن چه کسی دستش را روی سینه ما بگذارد ، فرمودند : زمانی که نزد امام رضا ع می‌روید از درب که وارد می‌شوید دست حضرت بر روی سرت است اما ما دست را نمی‌بینیم ، همین که اشکت می ریزد حضرت جلوی شما است که اشکت می ریزد اما ما نمی‌بینیم ، 🔷 سؤال شد که خیلی ها پا در این راه می‌گذارند اما باز هم دنیا بر آن‌ها سخت می‌گیرد ، فرمودند : دنیا برای چه کسی آسان گرفته است ، دنیا و بهشت و همه اینها دست اولیاء خداست ، ما بقی همه بدبختیم ، اصلاً کسی در این دنیا خوش نیست فقط اولیاءاند که می سوزند و خوش اند ، هم مال دنیا دارند و هم سوز قلبی دارند هم انفاق دارند هم دنیا دارند و هم آخرت را دارند و هم همه عالم اینها را دوست دارد و با اینکه‌اینها را دوست دارند نسبت به اینها بدهکار هم هستند . @avaymarefat
‌‌ 🌟 ما میتوانیم نقشه دشمن را با همّت و توکّل به فضل الهی باطل کنیم ‌‌ 🔻 رهبرانقلاب: نقشه‌ی استکبار از روز اوّل این بود که در این دنیایی که همه‌ی مادّه‌پرستان عالَم، همه‌ی غرق‌شدگان در لجنزار مادّیّت، صهیونیست‌ها و دیگران دست‌به‌دست هم داده بودند و یک دنیای مادّی محض درست کرده بودند که روزبه‌روز از معنویّات دور میشد، سعی داشتند یک نهالی را که از سرزمین معنوی روییده با میوه‌های بشارت‌دهنده‌ی معنویّت بکَنند، این را قلع کنند، ریشه‌کن کنند؛‌ همه‌ی استکبار. ‌‌ 🔹 روزهای اوّل هم خیال میکردند کار آسانی است؛ صدّام را هم که به جان جمهوری اسلامی انداختند، با همین امید بود. و خب توی دهنشان خورد، سیلی خوردند، عقب‌نشینی کردند؛ [امّا] دارند تلاش میکنند. ‌‌ 🔺ما میتوانیم این تلاش را، این نقشه را با همّت خودمان، با توکّل خودمان، با اعتماد خودمان به فضل الهی باطل کنیم؛ تا حالا هم باطل کرده‌ایم، ان‌شاءالله بعد از این هم بکلّی باطل خواهیم کرد این نقشه را. یکی از راه‌هایش همین است که شما این مسائل دفاع مقدّس را زنده کنید. ۹۷/۷/۴ 💻 @Khamenei_ir
🔰 زن‌ها ما را پیروز کردند... 📹 ببینید| رهبرانقلاب: اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصه‌ی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم. 🔹️ زنها، ما را پیروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اینها با صبر خود یک فضایی را در یک منطقه‌ی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشویق میکرد؛ و این در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود. 🔸️ نتیجه این شد که فضای کشور ما یکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پیروز شدیم. ۱۳۹۱/۰۴/۲۱ 🔅 بازخوانی به مناسبت برگزاری مراسم پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع نقش زنان در دفاع مقدس و انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب_فرنگیس 💻 @Khamenei_ir
گفتگویی درباره استاد سلوکی و معنوی: کسی که خودش از خدا دور است حرف از خدا هم که می‌زند تو را از خدا دور می‌کند اما کسی که وجودش به خدا نزدیک باشد با حرفهایش ما را به خدا نزدیک می‌کند یا حتی مثلاً قرآن یکپاره را از دین خارج می‌کند و به ظلمات می‌کشد مثلاً کربلا یک سری ها را از دین خارج کرد . (وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا/(الاسراء -82 ) )(الذین فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا )سپس در مورد خصوصیات استاد فرمودند : آن کسی که می‌خواهد تو را از رحم دنیا بیرون بکشد باید خودش خلاص شده باشد یعنی در شما اثر کند باید مسلط بر دنیا باشد ، آشپز تا مسلط بر دیگ نباشد خب زورش نمی‌رسد دیگ را بلند کند و چپه کند ، یعنی باید چنین باشد که دنیا دستش باشد که دنیا را بردارد چپه کند یعنی باید از دنیا بزرگتر شده باشد ، لذا وقتی که شما در همین دنیا با رب دنیایی ات مشکل داری چجور می‌توانی کسی را راهنمایی کنی ، لذا اول باید دنیا به اختیار تو در آمده باشد ولذا وقتی خودت هنوز گیر هستی نمی‌توانی کسی را نجات بدهی ، بحث سر این است که مثلاً شما یک چیزی را شسته ای و به کناری گذاشته ای که آبش برود حالا اگر یک ذره هم آب داشته باشد فایده ندارد این باید کاملاً آبش برود و خشک خشک باید بشود و اگر ذره ای تر باشد نمی‌شود ، کسی که علم دنیایی دارد نمی‌تواند کسی را از رحم دنیا خارج کند ، این یک علم الهامی می‌خواهد که با الهامات باشد ، گفتیم یعنی علمی که در فهم و مغز هست باطل است ؟ فرمودند : خیر باطل نیست بلکه باید قلب زنده شود تا این علم با آن علم یکی شوند لذا اگر انسان اول علم باطن بگیرد و بعد برود علم ظاهر بگیرد خب این خیلی خوب است اما اگر اول بروی علم ظاهر بگیری دیگر علم باطن نصیب نمی‌شود و یا هم دیگر به این راحتی ها نصیب نمی‌شود مثل این است که تو بدنت نجس و بی طهارت باشد و لباس نو بپوشی خب لباس را کثیف می‌کنی ، شما باید اول بروی به حمام خودت را تمیز کنی و بعد لباس نو بپوشی .سپس افزودند: در این راه باید خودت را دست کسی بسپاری که از نظر وجودی آبرو داشته باشد پیش خدا و اهل بیت ع یعنی خدا به حرف او باشد ، او (استاد) خودش که نمی‌تواند این کار را بکند ، یعنی چندین باید آبرو داشته باشد نزد خدا که قبل از اینکه تو(استاد) بخواهی خدا به حرفت باشد ، چنین شخصی می‌تواند تو را بالا بکشد لذا کسی که خودش خواسته باشد این کار را بکند نمی‌تواند ، گفتیم باید اذن الهی داشته باشد ، فرمودند : اصلاً اله باید بیاید به وسط ، خود خدا باید بیاید یعنی این (استاد) باید فارغ شود و از جلوی خدا برود کنار تا خدا بیاید به وسط و بعد خدا با جاذبه از دوطرف بکشد ، لذا کسانی که هر مدتی به این طرف و آن‌طرف می دوند و مدرک و مارک می گیرند همین که مارک می گیرند شکلشان می‌آید بالا ، این راه راهی نیست که تو اسمت را چی بگذاری ، و لذا تو تا اسم از خودت در می‌کنی ختم اللهی دیگر یعنی اصلاً غیر از خدا اسمی نیست که تو برای خودت اسمی بگذاری یعنی وقتی تو اسم برای خودت می گذاری یعنی مریضی یعنی پرت شدی .سپس فرمودند : پیغمبران که در راه بودند و شدند موسی و عیسی در همانجا مقامشان بود دیگر یعنی کار تمام است دیگر و پیغمبر آخرالزمان ص هم وقتی اسمش پیغمبر آخرالزمان شد دیگر باید علی ع را معرفی کنی ویعنی این راهی که باید می آمدی را آمدی و از اینجا به بعد باید واگذار کنی به امامت و شما تا همینجا ماموریتت تمام است ، گفتیم یعنی حضرت رسول ص هم اسم گرفتند ، فرمودند : خیر حضرت رسول اسم نگرفت و حضرت به خدا شناخته شد ، و اینکه پیامبران قبلی موسی ع و عیسی ع را گفتیم مثل این است شما کلاس دوازده را که گرفتی در آن نمانی و بروی بالاتر و نگویند تو کلاس دوازده هستی ، بروی دکترا بگیری و همین طور تا مرز بی‌نهایت خودش را برساند ، سؤال کردیم یعنی حضرت موسی ع یا حضرت ابراهیم ع در عوالم ملکوت سیرشان متوقف شده ، فرمودند : بقیه سیرشان را پیغمبر ص سیرشان می‌دهد مثلاً شما از تهران به سمت مشهد می‌روی اما در نیشابور بنزین می زنی و با بنزین نیشابور ادامه سیرت را می‌دهی لیکن باهمان ماشین ، لذا مثلاً اگر شما خوب بشوی بچه شما هم ادامه سیر شما را می‌دهد ، گفتیم اینکه فرمودید حضرت رسول ص به امامت واگذار کردند یعنی چه ، فرمودند : نبوت و ولایت به حضرت رسول ص ختم شد و امامت هم به امام زمان عج ختم شد تا ما فردا روز نگوییم ما نمی دانستیم و لذا ما باید هر دو را داشته باشیم و از ولایت که رد شدیم به امامت برسیم یعنی دست به دست شویم تا روح و روانمان رشد کند @avaymarefat
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آنجاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱/۴/۱۸ 🔹دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای راكه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین تو شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ها به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ تو شماها، تو شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسي نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه دنيايی تو اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يك صفيم. ما همه حسينی هستيم. زنان، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ !. ۸۸/۱۰/۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama