سیری بر اندیشه و آثار سید شهیدان اهل قلم
شهید سید مرتضی آوینی
برای ورود به کانال، از لینک زیر استفاده کنید :
🔶https://eitaa.com/aviny_quote🔶
✅ @aviny_quote
#شأن_انسان در اين است كه از زمان و مكان و مقتضيات آنها فراتر رود و غل و زنجير جاذبۀ خاك را از دست و پاي روح خويش بگشايد و به #مقام_ولايت رسد و كسي اين مقام را درخواهد يافت كه از خود و آنچه دوست دارد در راه خدا #بگذرد و سر تسليم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود و خداوند در جوابش «و فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم» نازل كند... سَلامٌ عَلي اِبراهيم.
"شهید سید مرتضی آوینی"
📔 کتاب گنجینهٔ آسمانی
✅ @aviny_quote
https://www.instagram.com/p/BhE8KWMhfb0/
#روشنفکران_این_مرز_و_بوم اگر چه از همان آغاز ایمان به قبله انتلکتوئل های قرن نوزدهم آورده اند اما هرگز حقیقتاً در تاریخ و تفکر غرب شرکت نیافته اند. آنها #مقلدانی_ظاهرگرا بیش نبوده اند و به عبارت بهتر، #غرب_زده بوده اند نه غربی. غرب زدگی تقلیدی ظاهری از احکام عملی انتلکتوئلیسم بیش نیست و این خاک اصلاً خاکی نیست که در آن روشنفکری پا بگیرد.
از همان آغاز، انتلکتوئل های این مرز و بوم نقابدارانی پهلوان پنبه بیش نبوده اند؛ #طبل_هایی_تو_خالی، شیرهای عَلَم نه ماتریالیسم دیالکتیک، نه مارکسیسم، نه لیبرالیسم، نه اندیویدوالیسم، نه نیهیلیسم ... نه اتمیسم منطقی، نه حتی ناسیونالیسم.
"شهید سید مرتضی آوینی"
📔 کتاب حلزون های خانه به دوش
✅ @aviny_quote
https://www.instagram.com/p/BhKEcgJBwTg/
پس از آتش بس سال ۱۳۶۷ و خاموشی توپها و تفنگها، داغی که هنوز هم ناگفته و ناشکفته باقی مانده است، روانه ی دل های جبهه دیده و شهید بوییده شد.
آذرماه همان سال بود که یک سقف ادبی به نام دفتر ادبیات و هنر مقاومت در حوزهٔ هنری به احترام رزم هشت ساله و تدوین و تألیف آثار جنگ، زده شد و خیلی زود قرارگاه قلم زنان و هنرمندان شد؛ کسانی که رفاقت با قلم و کاغذ را جایگزین دوستی با تفنگ کرده بودند.
آن روزها بود که من این مرد را با چهل و اندی سال، موهای جوگندمی و لخت، عینک پنسی، یک جفت کفش ملی، شلواری خاکی رنگ و پیراهن دوخت پاکستان دیدم. امالده بود زیر این سقفت. (بعدها فهمیدم برای برانگیخته شدن حسی احترام و ارادت نسبت به او هیج مانعی در خود نیافته بودم.)
آوینی ماهی یکی دو بار به دفتر ادبیات و هنر مقاومت میآمد ، می نشست، می گفت، می شنید، می خندید ، می خنداند و بالاخره آخرین کتاب های منتشر شده از خاطرات جنگ کرده ها را می گرفت و با خود میبرد. می خواند یا نمی خواند، نمیدانم، ولی همه را بعد از مدتی می فرستاد به کتابخانه ی یکی از مسجدهای جنوب تهران، آن روزها نشنیدم از درد کمر حرفی بزند و شکایتی کند. اما میدانستیم که از فرط نشستن پشت میز مونتاژ برای تدوین فیلم های روایت فتح خود را معیوب کرده است.
نقل از هدایت الله بهبودی
کتاب تکرار یک تنهایی (زندگی نامه شهید آوینی)
✅ @aviny_quote
20 فروردین 1372، ساعت 9 صبح، بر اثر برخورد با مین والمرا، سید مرتضی آوینی و سعید یزدان پرست، به شدت مجروح و پس از دقایقی به دلیل شدت جراحات، به مقام شهادت نائل آمدند.
امروز 20 فروردین 1397، بیست و پنجمین سالگرد عروج عاشقانه این دو شهید بزرگوار است.
✅ @aviny_quote