eitaa logo
آوینیسم🌱
8.8هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
155 فایل
≼ آسد‌مرتضی‌آوینی: قدس جلوه‌ی برکت خدا و پله‌ی نخستین معراج انسان است راه قدس از کربلاست که می‌گذرد...🇵🇸 ≽ راه ارتباطی: @seyyedhj @fajr04🧕 لینک ناشناس https://daigo.ir/secret/65946312 کپی مطالب آزاد🌱 اگه یه صلوات برای فرج هم فرستادی دمت گرم:)
مشاهده در ایتا
دانلود
در میون راه شیطان به شکل پیرمرد خشمگین ظاهر میشه و می‌پرسه چه قصدی داری؟
عابد میگه که : «می خواهم آن درخت را از ریشه قطع کنم تا پرستش غیر خدا نشود .» شیطان گفت: «اگر خدا می خواست این درخت بریده و قطع شود، پیامبری می فرستاد تا آن را از ریشه برکند . تو چرا برای کاری بیهوده دست از عبادت خود کشیده، و می خواهی عملی انجام دهی که برایت سود و فایده ای ندارد و اصلا این کار، وظیفه تو نیست .»
دیگه آنقدری شیطان وسوسه می‌کنه که عابد باهاش درگیر میشه
دقت کنین عابد اینجا چه کرد...
خلاصه بعد از کلی جدال عابد بر شیطان غالب میشه و شیطان وقتی میبینه اینطوری نمیشه؛
مکری در پیش گرفت و گفت: «مرا رها کن تا به تو پیشنهادی کنم . اگر به مذاقت خوش نیامد و قبول نکردی، هر چه خواستی انجام بده، ولی بدان که سود بسیار برایت خواهد داشت .» عابد گفت: بگو .
شیطان گفت: «اگر تو از قطع کردن درخت دست برداری، من هم هر شب دو سکه به تو می دهم تا آن را برای فقرا مصرف نمایی تا از این راه هم سودی به مردم برسد و هم ثوابی برای تو باشد . از کجا معلوم که با کندن این درخت پاداشی برایت نوشته شود
عابد که وسوسه های شیطان درجانش رخنه کرده بود اندکی اندیشید و گفت: «چون صلاح و ثواب من و نفع فقرا در این کار است، از تو می پذیرم »
آن شب، شیطان دو سکه به او رساند و عابد بسیار خوشحال شده آن را به فقرا بخشش نمود، اما در شب بعد هر چه انتظار کشید از سکه خبری نشد .
فرداش با خشم و غصب تبر به دوش دوباره از خونه خارج شد. حین مسیر دوباره شیطان به شکل پیرمرد اومد سراغش همون مجادله و بحث تا رسید به اینکه عابد افتاد زمین و شیطان بر سینه اش نشست!
خلاصه درگیری تموم میشه اما عابد متحیر میشه که تا دیروز شیطان مثل گنجشک تو مشتش بود الان خودش مغلوبه شیطان!
از شیطان می‌پرسه چطور ممکنه؟ شیطان گفت: «سبب غلبه تو بر من این بود که آن روز برای رضای خدا و با نیت پاک و اخلاص در عمل بر مردم غضبناک شدی و قصد قطع آن درخت کردی ولی امروز برای خاطر دو سکه غضبناک شدی و قصد ریشه کن کردن آن درخت را داری، البته با چنین قصد و نیتی هرگز نخواهی توانست این کار را انجام دهی; چرا که آن روز برای خدا خالص بودی و خداوند یاور تو بود و من هم بر کسی که برای خدا خالص باشد توان غلبه کردن ندارم و اما امروز چه؟ برای هوای نفس است که این چنین زبون و خوار و درمانده ای .»