«مولا جان داریم میایم»
-این روز ها سردرگمی؟برنامهای نداری؟
نمیدونی از کجا شروع کنی؟
-دوست داری این موانع درونیات
رو درست کنی؛ اما نشده؟
ـ🕋🌱🕊️ـ
محفل «دویدن تا رسیدن»
فردا شب ساعت ۲۰
[راه اینکه چطور از پس بزرگترین
مانع زندگیمون برمیایم+خبر خیلی خوب]
-رشـد کردن رو به بقیه با نشرتون هدیه بدین🌱
°• @avinist •°
بیخیال همه دلهره ها
چهره حیدری ات ، مایه آرامش ماست 💚
روزتون مبارک بهترین پدر دنیا✨
#میلاد_امام_علی #روز_پدر
°• @avinist •°
#سلام_امام_زمانم 🌸
ما دعای فرجت را همه دم میخوانیم
ما همه منتظرِ آمدنت میمانیم...
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
°• @avinist •°
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
ظهر روز سیزدهم
آدم که میخواست از سنگهای کوه ابوقبیس، کعبه بسازد، سنگها بر هم پیشی گرفتهبودند که جزوی از کعبه شوند و امروز برای علی سینه بشکافند. بزرگان قبیلهی بادیهنشین جرهم، از هزارها سالقبل، اطراف کعبه خانهساختند و یکجانشین شدند که روزگاری، نوادگانشان بتوانند شاهد واقعه امروز باشند. یهودیان از مواطن خود کوچ کرده و به مکه آمده بودند تا ولادت طفلی را که راهبان، او را بزرگترین دشمن یهود خواندهبودند ببینند. دل توی دل محمد نیست. ابوطالب اضطراب دارد. عقیل اینپا و آنپا میکند. زنان بنیهاشم حنا گذاشتهاند. عالم به هیاهو خاسته. نفس تاریخ در سینه حبس شده. ناگهان دیوار کعبه میشکافد؛ بت بزرگ سقوط میکند. خبر بزرگ از راه رسیده. خبر بزرگ در آغوش فاطمه است. خبر بزرگ لبخند میزند؛ فاطمه هم. ابوطالب هم. و همهی عالم. ذوالفقار برق میزند. تاکهای انگور حجاز بار میدهند. شیرهای بادیه پوزه بر خاک میزنند. خاک نجف میتراود. خدا نگاه میکند؛ که خلقت هستی حالا معنی گرفته و به گوش محمد میخواند. ما به واسطه علی پشت تو را گرم کردیم؛ پس محکم باش و عصا بردار که او پس از یاری انبیای پیشاز تو، حال برای یاری تو آمده؛ چشم شیعیان، در صلب پدرانشان روشن!
«مهدی مولایی»
آوینیسم🌱
«مولا جان داریم میایم» -این روز ها سردرگمی؟برنامهای نداری؟ نمیدونی از کجا شروع کنی؟ -دوست داری ا
سلام!
بچه ها موافقید محفل رو
فردا شب بزاریم؟
📮: https://daigo.ir/secret/65946312
( احتمالا همه امشب مهمونی هستین و محفل هم بین پیام ها گم بشه...)