🔴 #شوهرم_شبها_کجا_میرفت؟😰 ✍🏻 با احمد زندگی خوبی داشتیم .... یکی دو ماه بود، شوهرم اواخرِ هر شب  به بهانه سر زدن به خونه مادرش میرفت ! کم کم بهش شک کردم و تصمیم گرفتم سر از کارش دربیارم.... بنابراین یه شب تعقیبش کردم که دیدم رفت طرف خونه مادرش ،خیالم راحت شد داشتم برمیگشتم که دیدم.....😰😱...... خدا به کسی نشون نده ؛ ...😥 اداااامه دااااستان 👇🏿👇🏿🔥❌ https://eitaa.com/joinchat/1252720913Ca3c3eb257b

☕️عصر آخر هفته تون بخیر 😀عصری دلنشین ☕️آرامشی بینظیر 😀لطف همیشگی خدا ☕️لبخندی از سرخوشبختی 😀آرزوی همیشگی ام برای شما @Ajaieb_jahan

‌ ‌ #تـوسـل_به_مولا_امیرالمومنین (ع) 💚بمناسبت سالروز ولادت حضرت ‌ سفره‌ای جهت حاجت روایی مومنین ‌ هر کس هر #حاجتی داره بسم ا ... 👇 🙏🏻 رزق و روزی 👉 🙏🏻 فــرزند صالــح 👉 ‌🙏🏻 گــشایش بــخـت 👉 🙏🏻 سـایر حاجـت هـــا 👉 ماشآءَ‌اللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ😍👇 https://eitaa.com/joinchat/3939500419Cb5feb3080b ✔️ هزاران نفر حاجت روا شدن🥺👆

🥲 هیچوقت دعاهات برآورده نمیشه؟! 📿 امشب دیگه شب آرزوهاست اگه میخوای تا قبل از #روز_پدر #حاجت_روا بشی بزن ‌ رو گنبد و گلدسته ها 😍👇👇 🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌 🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌 🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌🕌 لیله الرغائب اینجوری حاجت بگیر عزیزم☝️

بعضے اتفافات دلت رو میشڪنن ولے چشمات رو باز میڪنن ! میگن شیشه حافظه داره ، یعنے هر ضربه اے بهش بزنے تو خودش جمع میڪنه برا همینه ڪه بعضے وقتا بے دلیل یا با یه تقه ڪوچیک میشڪنه حڪایت دل ما آدماست...! .

ڪمک خواستن شرم آور نیست باختن زندگے شرم آور است... زندگے یک برد یا یک باخت بزرگ نیست زندگے برد ها و باخت هاے ڪوچک است افسردگے بیمارے نیست افسردگے آخرین خواهش مغز براے اصلاح خودتان است تلاش ڪردن دردناک نیست پشیمانے از تلاش نڪردن دردناک است وقت طلا نیست لذت بردن از آن طلا است دوست داشتن اشتباه نیست جلوے آن را گرفتن اشتباه است. .

🕯 🤫 این یه رازه ... بگو #متولد_چه_ماهی ای تابگم از چه راهی میتونی به #درآمـد عالی برسی : فروردین —-اردیبهشت —-خرداد تیر———مرداد——-شهریور مهر——-آبان———آذر دی ———بهمن ——اسفند لامصب برا منو دقیق گفت 😐👌 ‌ ‌

‌ ✍ اگه ۲۵ تا ۳۵ سالته ‌ و وضع مالی خوبی نداری ... به این‌چنل نیاز داری : @.Niaz_Mali @.Niaz_Mali دهه هفتادیا از دست ندین🤦‍♀☝️ ‌

کشاورزی نزد امیرکبیر به شکایت آمد که توپخانه را از روی کِشت من بردند و کل محصولم از بین رفت. امیر ابتدا خسارات او را داد و بعد از توپچی بازخواست کرد .توپچی گفت : شاه با سوار زیاد رسید و تعجیل فرمود ، جاده هم تنگ بود و من مجبور شدم توپ‌ها را از مسیر کشت ببرم ، امیر با عصبانیت گفت : تو بسیار غلط کردی مگر مال پدرت بود ؟ شاه اگر میخواهد لایق شاهی باشد نیم ساعت صبر کند آنگاه بگذرد نه اینکه زرع رعیّت را نابود و عموم ایرانیان را از زراعت و عدالت ناامید سازد !! ... آنگاه توپچی را سیاستی سخت نمود که غیرت کشاورزان به آبادی املاک و زمین‌شان شد. چقد تو این دوران نیاز به یکی مثل امیر کبیر داریم تا ایران آباد شود... .

تو رفتنی بودی من تمام تلاشم را کردم که بمانی ..... ولی تو رفتنی بودی ...... نه تو بد بودی و نه من ریشه هایمان فرق می کرد مثل کوه ، مثل باد ... .