eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹سردار شهید ذاکر حیدری دهم آذرماه سال ۱۳۴۳ در روستای لله لو ورزقان و در یک خانواده مذهبی، متوسط و تلاشگر متولد شد. چند سالی از اوج دوران شیرین پیروزی انقلاب اسلامی و شکوهمند کشورمان نگذشته بود که مقارن با سال سوم نظریِ دوران تحصیلی وی، جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان شروع شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در کنار سایر بزرگان در فعالیت‌های اجتماعی و عمومی که موردنیاز بود، شرکت می‌کرد. 🍃🌹در سال ۱۳۵۸ که حضرت امام (ره) دستور تشکیل بسیج را دادند ایشان نیز برحسب وظیفه و با توجه به نیاز تشکیل این سازمان ارزشمند در سال ۱۳۶۰ به عضویت بسیج درآمد و در کنار سایر بزرگان به ایفای وظیفه محوله پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۶۱ به استخدام رسمی سپاه درآمد. وی بعدها فرمانده عملیات توپخانه لشکر عاشورا شد. این شهید بزرگوار از همرزمان سرلشکر شهید احمد کاظمی که فرمانده وقت قرارگاه حمزه سیدالشهدا بود که به عنوان افسر تخصصی قرارگاه و همچنین مسئول عملیات گروه ۶۰ رسالت تا سال ۱۳۷۵ خدمت می کرد. آخرین مسئولیت وی مسئول عملیات سپاه عاشورا بود که پس از بازنشستگی به عنوان مستشار نظامی برای کمک به جبهه مقاومت عازم سوریه شد . 🍃🌹صبح‌ها با صدای الرحمن خواندن پدر بیدار می‌‌شدیم دختر شهید :از مهم ترین ویژگی‌‌های بابا یکی این بود که دائم‌الوضو بودند؛ هیچ وقت بدون وضو بیرون نمی‌رفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمی‌‌کردند و هر سحر ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار می‌شدیم. هروز بعد از نماز صبح سوره الرحمن را قرائت می‌‌کرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️بوسیدن دست پدر و مادر ✍برای دیدن پدر و مادر می‌رفتم؛ بین راه نیت کردم برای خشنودی قلب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دست پدر و مادرم را ببوسم. تپش قلب گرفتم، رسیدم و خم شدم و دست مادرم را بوسیدم. دست پدر را هم بوسیدم... چقدر گستاخانه منتظر پاداش الهی بودم. شب در عالم خواب رویایی دیدم... آنچه در ذهنم ماند پیراهن مشکی نوکری‌ام بود که مادرم در عالم خواب به من گفت: ان شاءالله شهید شدی این پیراهن را برایم می‌آورند. من هم گفتم ان شاءالله. 📚 دست نوشته شهید محسن حججی در صفحه ۶ الی ۱۹ دی یادگار ۱۳۹۵ @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم✋🌸 پای دعایم با گنه زنجیر گشته آقا بیا هایم چه بی‌ تاثیر گشته من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته سلام روزتون مهدوی 🍃🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹زندگینامه شهیدمسعود آخوندی🌹🍃 🍃🌹شهید مسعود آخوندی در دهم آبان سال 1332 در شهرستان کرج دیده به جهان گشود و پس از طی دوران کودکی و دوران ابتدایی، ادامه تحصیلات خود را در دبیرستان دهخدای کرج در رشته ریاضی گذراند و بهترین نمرات را در دوره تحصیلی کسب کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی کشاورزی در شهر ساری با موفقیت به اتمام رساند. 🍃🌹خواهر شهید آخوندی میگویدبا شروع جنگ تحمیلی علیه ایران و پس از شهادت برادرم محمد سعید، به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و پس از نشان دادن لیاقت و کاردانی به قائم‌مقامی سپاه کرج نائل شد. به دلیل تواضع و فروتنی وی منسوب شدن به این سمت را خانواده تا قبل از شهادت او نمی‌دانستند. 🍃🌹آخوندی بیان می‌کند: سخنانش همیشه باوقار و متین بود، در تمامی مراحل زندگی‌اش حتی یک لکه سیاه نیز وجود نداشت، فقط نور بود و روشنایی و به تمام مسائل مذهبی و واجبات دینی بسیار پایبند بود، تمام رفتار و کردارش الگوی جوانان بود. 🍃🌹وی عنوان می‌کند: وی در سال 1360 با دختری مؤمن و متعهد به اصول اخلاقی از آشنایان، ازدواج کرد و خطبه عقد ایشان را مرحوم آیت‌الله مشکینی جاری کرد. در نیمه شعبان 1360 جشن ازدواج خود را به سادگی برگزار کرد، دو جعبه شیرینی خرید و بر سر مزار محمد سعید برد و خیرات کرد. 🍃🌹آخوندی بیان می‌کند: شب ازدواجش لباس فرم سپاه را از تن در نیاورد. پدرم دائم می‌گفت: «مسعود لباس سیاه را امشب به خاطر عروسیت از تن خارج کن و لباس دامادیت را بپوش.» حتی خانواده همسرش نیز بارها متذکر شدند ولی او در پاسخ آنان می‌گفت: «این لباس برای من بسیار مقدس است.» در آن ایام، گروه‌های مخالف نظام بسیار بودند و بارها از راه‌های مختلف مانند دادن نامه او را تهدید به ترور کرده بودند. 🍃🌹وی خاطرنشان می‌کند: شب نوزدهم ماه مبارک رمضان حاج ناصح فرمانده سپاه کرج همراه با همسرشان میهمان مسعود بودند، پس از افطار جهت شب احیا به دانشکده کشاورزی رفتند، ما خانم‌ها نیز در خانه ماندیم و شروع به خواندن دعای جوشن کبیر کردیم. ساعت 11 شب صدای گلوله‌ای شنیدیم، خانم‌ها با نگرانی به یکدیگر خیره شده بودند. تا آمدن مسعود و حاج ناصح دائماً مشغول دعا بودیم. 🍃🌹خواهر شهید آخوندی می‌افزاید: نزدیکی‌های سحر بازگشتند و ما را از نگرانی بیرون آوردند. دو الی سه شب نگرانی تمام وجودم را فراگرفته بود و احساس می‌کردم قرار است اتفاقی بیفتد. شب بیست و پنجم ماه رمضان همسرم سراسیمه و آشفته به منزل آمد، رنگ بر چهره نداشت، دکمه‌های پیراهنش کنده شده بودند. هراسان از او سؤال کردم چه خبر شده است؟ پاسخ داد: «چیزی نیست. بیا سری به خانه پدرت بزنیم.» 🍃🌹وی ادامه می‌دهد: ابتدا فکر کردم حال مادرم خوب نیست. سوار اتومبیل شدیم. به میدان شاه‌عباسی کرج که رسیدیم عکس مسعود را بر روی دیوارها دیدم و تازه آن زمان متوجه شدم که مسعود شهید شده است. او را درحالی‌که سوار بر موتور بوده در چهارراه طالقانی کرج در تاریخ 5 مرداد سال 1360 با شلیک چند گلوله به شهادت رسانده بودند. 🍃🌹خواهر شهید آخوندی مطرح می‌کند: پیکر مطهر برادرم را پس از تشییع در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) حصارک کرج به خاک سپردیم. پس از خاکسپاری از طریق رسانه‌ها و جراید متوجه شدیم که مسعود قائم‌مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کرج بوده است🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃کلام شهید مدافع حرم ، حجت باقری ✅امروز ولایت، ملاک و معیار میزان است که راه را گم نکنیم، پس باید مطیع محض باشیم. @axneveshteshohada
🌹🍃برادران و خواهران!! ✅این دنیا، دنیاے آزمایش است و همه میدانیم که هیچکدام ما ماندگار نیستیم و همه خواهیم رفت فقط مراقب باشیم پرونده مان سفید باشد. 🌷شهید محمود ستوده🌷 @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹 ویدئویی تاثرانگیز از خداحافظی مدافعان حرم با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی در سوریه را می بینید. @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید طیب حاج رضایی: سلام منو به خمینی برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم! ۱۱ آبان سالروز شهادت حر انقلاب، پهلوان پایتخت گرامی باد! "مُحَمّد نُصوحی" @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 چه شود گر تو بیایی و بری غم زِ دل ما که به هر خسته دوایی و به هر بسته کلیدی 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🌹🍃 در 12 آبان ماه سال 1332 در خانواده اي مذهبي، متدين و معتقد به ارزشهاي ديني و اسلامي در روستاي افرينه از توابع بخش معمولان شهرستان  پلدختر پسری ديده به جهان گشود و در آغوش گرم مادر و پدري نشو و نما پيدا کرد كه آواي زمزمه هاي مناجات شبانه شان آرام بخش روح و روان وي، خانواده و همه اهالي آن روستا بود، كسي تعجب نكرد که ماحصل آن عبادتها و مناجات ها پرورش فرزندی از تبار مكتب سرخ حسینی باشد. و از آنجاکه گویا از ازل مقرر شده بود این نوزاد عاشق و دلباخته و فدائی راه سرخ و خونین اربابش اباعبدالله الحسین (ع) خواهدشد، پدر و مادر نام زیبای "حسین"  را برای او برگزیدند. 🌹🍃 حسین" در عنفوان نوجواني و جواني و طي مراحل تحصيل تا ششم ابتدايي به كار و فعاليت كشاورزي مشغول بود و دوشادوش پدر براي امرار معاش خانواده كار و تلاش و زحمت مي كشيد و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به همراهي برخي از جوانان روستا از جمله پسرعموي شهيدش اميدعلي محمودوند بارها به شهرخرم آباد رفته و در تظاهرات عليه رژيم پهلوي نقش عمده اي ايفاء و در نشر ارزشهاي امام و انقلاب به عنوان يك نيروي فعال انقلابي و ولايتمدار فعاليتهاي زيادي بويژه در سطح روستا انجام مي داد. 🌹🍃 حسین با توجه به روحيه معنوي و طبع بالا و بصيرتي كه در مكتب جهاد و شهادت آموخته بود در تاريخ 10/8/1361 به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نائل آمد و در جرگه پشتيبانان و مدافعان سبزپوش ولايت و نظام مقدس جمهوري اسلامي قرارگرفت. حسین در طول خدمت خود مسئوليت هاي زيادي را در سپاه پاسداران به عهده گرفت از جمله مسئوليت فرمانده مخابرات گردان شهدا و فرمانده گروهان ارکان شهدا شهرستان، مسئوليت تيم حفاظتي امام جمعه محترم وقت شهرستان حضرت حجت الاسلام ايماني، مشاركت و حضور فعال در سطح مناطق شهري و روستايي و تشكيل جلسات مختلف فرهنگي و اجتماعي بنا به وظايفي كه از دفتر امام جمعه محترم وقت و از طريق ناحيه مقاومت بسيج سپاه شهرستان به وي محول گرديده بود، شهيد با توجه به روحيه و اخلاق و منش اسلامي و طبع شوخ  در عين تواضعش داراي ویژگی و جاذبه خاصي بوده به گونه اي كه هنوز بعد از گذشت چندين سال از شهادتش رفقا و دوستان و همرزمانش از وي به خوبي و نيكي ياد ميكنند و حق او را شهادت و به علت فقدان وي هنوز كه هنوز است متأثر و اندوهگين مي باشند. 🌹🍃 در يكي از خاطراتي كه براي همرزمانش كه از دوستان و هم ولايتي هاي خودش نيز بودند تعريف مي كند عنوان مي دارد كه شب خواب ديدم همسرم صاحب فرزند پسري شده و خانه اش نورانيت خاصي گرفته است به نحوي كه تمامي اهالي روستا از اين نورانيت به منزل وي مي روند اما تنها كسي كه به منزل نرفته است خود ايشان بوده و سپس از دوستان و اقوامي كه همرزمش بودند در كردستان مي خواهد وقتي به روستا برگشتند احوالي از همسر باردارش بپرسند و خبر سلامتي اش را برايش بياورند اما آنهايي كه به روستا مي آيند متوجه خواب صادقانه شهيد مي شوند و همسرش داراي فرزند پسري بنام مجتبي مي شود اما پس از مدت كوتاهي و بي خبر از حال همسر و فرزندش در عملياتي كه گردان شهدا تيپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) استان لرستان در منطقه قميش ((ماووت )) كردستان در تاريخ 27/3/1367 انجام مي شود به درجه رفيع شهادت نائل و به دليل اينكه ارتفاعات محل شهادت آنها در دست رژيم بعثي عراق قرار گرفته بود جنازه  شهيد بعد از سه سال در سال 1370 بدست خانواده شان رسيد و اكنون مزار آنان درگلزار شهدای روستا زيارتگاه عاشقان ولايت و شهادت مي باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا