eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
💠هر روز دهه اول ماه محرم به یاد 🌹۴۰ شهید🌹 🌺میخواهیم روزها و شبهای ماه محرممان رنگ و بوی شهدا بگیرد
🖤 روز چهارم توسل به ☘ای علی و فاطمه را نور عین ☘چشم الهی نگهم کن حسین ☘حـرّ گـرفتار ز راه آمـده ☘در پی یـک نیم نگاه آمده ✳️به نیت شادی روح شهدای امروز قرائت ذکر ۵۵🌹🍃 شهید حسن ازادی ۵۶🌹🍃 شهید ابراهیم همت ۵۷🌹🍃 شهید ضیاء تلاحمه ۵۸🌹🍃 شهید جهاد مغنیه ۵۹🌹🍃 شهید مصطفی عارفی ۶۰🌹🍃 شهید علیرضا نوری ۶۱🌹🍃 شهید مصطفی چمران ۶۲🌹🍃 شهید ابراهیم هادی ۶۳🌹🍃 شهید ابراهیم هادی ۶۴🌹🍃 شهید ابرهیم همت ۶۵🌹🍃 شهید احمد محمد مشلب ۶۶🌹🍃 شهید سجاد زبرجدی ۶۷🌹🍃 شهید رضا پورخسروانی ۶۸🌹🍃 شهید قاسم عصاری ۶۹🌹🍃 شهید عباس دوران ۷۰🌹🍃 شهید احمد علی نیری ۷۱🌹🍃 شهید حاج عبدالله اسکندری ۷۲🌹🍃 شهید ابراهیم هادی 🦋الحمدالله روز سوم محرم تعداد ۵۵۵۰۰ مرتبه ذکر بسم الله الرحمن الرحیم قرائت شد. 💠لطفا تعداد را اعلام نمایید. @shahid_ahmadali_nayeri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه این کار رو کنم👆 تو هیئت اشک 😭 چشمم کم میشه 📿 🖤 🖤 🖤 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
♥ گفتم: تا کربلا چقدر راه است؟ گفت: چند لحظه ... هر کجا باشی مهمان اویی! رو به قبله بایست و سه بار بگو: صلی الله علیک یا ابا عبدالله ❤️ نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر کوچه یک حسینیه 🔹مداحی مهدی سلحشور در یکی از محله‌های قم 🔹پاسخ مادر شهیدان خلیل و عبدالجلیل و مفقودالاثر منصور کارکوب‌زاده به طلب دعا برای شهادت مهدی سلحشور/ آقا تنهاست نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
1_53625887.mp3
10.52M
کی گفته غریبی؟؟؟ خودم نوکرتم... جایی رو بلدم مثل کربُبلا خونه ی امیدم گلزار شهدا... نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 امام حسین علیه السلام ای فرزند آدم یاد کن مرگ خویش را و خوابیدن خود را در قبرت و ایستادن خود در برابر خدا در حالی که اعضایت علیه تو شهادت می دهند. ارشاد القلوب، ج١ @Jazzaaabbb 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم صلوات امروز به نیت 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🍃🌹زندگینامه شهید حسن بوربور🌹🍃 🍃🌹شهید حسن بوربور در سال 1341 در شهر تهران متولد شد. پدرش نورالله و مادرش صدیقه نام داشتند. وی تا مقطع سوم دبیرستان تحصیل كرد و قبل از شهادت محصل و مجرد بود. این شهید گرامی در سال 1361 با عضویت سرباز وظیفه به جبهه اعزام شد و در تاریخ 1361/10/30 بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر و شكم در منطقه عملیاتی سقز توسط مزدوران منافق به شهادت رسید. مزار شهید بوربور در پاكدشت (ده امام) واقع می باشد. روحش شاد و یادش گرامی باد.🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلا هر روز⚔ برای امام عصر🍃 تکرار میشه😭 🖤 🖤 🖤 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
🖤 روز پنجم توسل به ☘چه مقامی است خدا داده به آقازاده ☘از کجا آمد و راهش به کجا افتاده ✳️به نیت شادی روح شهدای امروز قرائت ذکر ۷۳🌹🍃 شهید محمدرضا تورجی زاده ۷۴🌹🍃 شهید محسن حججی ۷۵🌹🍃 شهید قاسم سلیمانی ۷۶🌹🍃 شهید احمد کاظمی ۷۷🌹🍃 شهید حاج علی قوچانی ۷۸🌹🍃 شهید امید اکبری ۷۹🌹🍃 شهید سید مهدی رضوی ۸۰🌹🍃 شهید مسعود تواضع ۸۱🌹🍃 شهید محمد حسین محمد خانی ۸۲🌹🍃 شهید مصطفی صدر زاده ۸۳🌹🍃 شهید مدافع حرم عباس دانشگر ۸۴🌹🍃 شهید عباسعلی قاسمی ۸۵🌹🍃 شهید حسنعلی قاسمی ۸۶🌹🍃 شهید مدافع حرم محمدرضا ابراهیمی ۸۷🌹🍃 شهید منا حاج ابراهیم باقریان ۸۸🌹🍃 شهید‌ حاج‌قاسم‌ سلیمانی ۸۹🌹🍃 شهید سید مهدی غزالی ۹۰🌹🍃 شهید عباس بابایی 🦋الحمدالله روز چهارم محرم تعداد ۱۸۹۰۰ مرتبه ذکر تسبیحات اربعه قرائت شد. 💠لطفا تعداد را اعلام نمایید. @shahid_ahmadali_nayeri
‏ ربیع قصیر ، شهیدِ حزب الله با اینکه در لبنان ازدواج کرد ولی تمام جهیزیه‌ همسرش رو از ایران خرید تا پولش خرج شیعه بشه. هیچی، همینجوری گفتم آیفون‌دار‌های ولایتمدار در جریان باشند! 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
اهل کوفه نبودن یعنی اینکه بدانی تا حسین (ع) نیامده ،ولی امر"مسلم" است و اینک نیز هنوز امام زمان (عج) نیامده ... لبیک یا خامنه ای 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برام خیلی عجیبه که چطور یک مادر شهید تا اینقدر قدرت درک و تجلیل بالایی دارن! فیلم: سلحشور بعداز مداحی در کوچه، از مادر شهید درخواست دعای شهادت میکنه که حاج خانم جواب جالبی میدن مهدی برازنده نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
🔶خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب: روز بود و در مراسمی به عنوان سخنران دعوت داشتم ،مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح و البته تعدادی از مردم عادی،نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند،برای همین نمیخواستم،فعلا کسی متوجه حضورم بشود،هرچه بیشتر فکر میکردم ،کمتر به نتیجه می رسیدم،ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد: ببخشید شما استاد هستید ؟گفتم:استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم خوشحال شد،شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته،بنده را از نزدیک ببیند،همین طور که صحبت میکرد،دقیق نگاهش می کردم،این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند پرسیدم:حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟گفت:سؤالی داشتم و سپس پرسید:شما به اعتقاد دارید؟گفتم:خب بله،صددرصد گفت:ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم:من چه کاری میتونم انجام بدم؟از من چه خدمتی بر میاد؟ ( مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم) گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم،یک زحمتی برای من می کشید؟گفتم:اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه گفت:یک برام بگیر گفتم ولی من پیشم نیست بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت:بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم،نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز ) چی می گه ؟؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال حافظ ..عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💚زان یار دلنوازم شکریست با شکایت /گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان را آبی نمی‌دهد / کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا / سرها بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود /از گوشه‌ای برون آی ای از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم /یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت💚 🌸خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست،پس چیست؟سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل،از این زاویه نگاه نکرده بودم،این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد،طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده،حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم. بلند شدم،دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم،دستش را به نشانه ادب بوسیدم.گفت معتقد شدم، معتقد بووودم،ایمان پیدا کردم استاد،گریه امانش نمی داد! آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این را بخوانید. نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
⭕️ حسین جان من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد نشر با ذکر 🌹 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنوز به تکلیف نرسیده بود اما آن شب تکلیف همه را مشخص کرد. هم سن و سال‌هایش در کوچه‌های مدینه مشغول بازی بودند و او در بیابان، حیثیت مرگ را به بازی گرفته بود. لباس رزم در قد و قواره‌ای نبود که او را سخت در آغوش گیرد. آن شب قاسم قرار نداشت، آخر با پدر قول و قرارهایی داشت. قاسم، یک سر و گردن بالاتر از مرگ ایستاده بود وقتی که در تلخ‌ترین شب تاریخ از دولبش عسل می‌چکید. آنگاه که زمین کارزار از خون عاشقان لاله‌زار شده بود، قاسم‌بن‌الحسن علیه السلام از کُشته، پُشته می‌ساخت. قصه‌ی قاسم هم به سر رسید و چه رازها در سردادگی عاشقان است. ماه روی قاسم که شکافت، خورشید حسین السلام حادثه را بر نتافت و از گوشه‌ی آسمان کربلا سراسیمه به وسط میدان شتافت. جمع کردن پاره‌ی تن برادر کار راحتی نبود وقتی که پازدن‌هایش زمین کربلا را با دل حسین علیه السلام یکجا خراش می‌داد. الا لعنة الله علی القوم الظالمین... ✍ زهرا محسنی فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB