eitaa logo
آیات الهی
58 دنبال‌کننده
99 عکس
43 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ ماجرا از شروع شد 📝حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: اخلاص، موقع‌شناسی، پاشیدن بذر یک حرکت فزاینده‌ی تاریخی، از خصوصیات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یک جریانی در تاریخ شروع شد، که همچنان رو به افزایش و گسترش است. بعد از این هم همین خواهد بود... 🖥 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از خبر فوری
13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک ... 🔹یکی از ماندگاترین و دلنشین‌ترین نوحه‌های مرحوم کوثری بمناسبت ظهر عاشورای حسینی @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
24.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3 ساعت آخر روز عاشورا @AkhbareFori
🖤 صَلَّ اللهُ عُلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله 🖤 ⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫ ( ۸ ) 🌹🌹أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ. به کسانیکه جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازهء جهاد داده شده است. چرا که مورد ستم قرار گرفته اند. و به یقین خدا بر یارى آنها تواناست. ۳۸ حج. 👈 ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 امام بهمراه کاروان خود در روز دوم محرم الحرام به سرزمین نینوا رسید. بدستور ابن زیاد، کاروان امام را در صحرای کربلا متوقف کردند، و در روز سوم محرم بدستور ابن زیاد، سپاهی متشکل از چهارهزار نفر مرد جنگی تا دندان مسلح به فرماندهی عمربن سعد ابی وقاص، در مقابل خیمه های امام خیمه زدند (امان از قلب کودکان که زود می ریزد). پس از آن ابن زیاد که طی روزها نتوانست از امام بیعت بگیرد، برای اینکه به آنها سخت بگیرد، در روز هفتم محرم آب را بروی امام بست. تا آن لحظه سپاه عمر به سی هزار نفر رسیده بود. بسیاری از آنها همانهایی بودند که به امام دعوتنامه داده بودند (امان از اینهمه انحراف و تغییر مسیر). روز هفتم و هشتم و نهم گذشت. شب عاشورا شد. ابن زیاد آخرین نامه را به عمر سعد نوشت. ⚫️ متن نامه: اگر حسین و اصحابش به من تسلیم شدند، آنها را بدون جنگ بفرست و اگر سر باز زدند، به آنها یورش بر تا همه را بکشی و پاره پاره کنی که مستحق آنند و وقتی حسین کشته شد، اسب بر سینه و پشتش بتاز که مستحق آنست زیرا ناسپاس و ستمکار است. گرچه پس از مرگ، اینکار زیانی به او ندارد ولی من با خود گفتم که اگر کشتمش چنان کنم. اگر نپیذیری، از لشکر، کنار شو و کار را به شمر بسپار( اما بنا به آنچه آقا امام زمان در ناحیهء مقدسه فرموده است، حضرت اباعبدالله هنوز زنده بود که اسبها را بر بدن پاک و مطهرش تاختند. یاالله ) . 🖤 پس از آن، عمر، پیغام جنگ را به امام فرستاد. و به درخواست امام، ایشان را تا فردا مهلت داد...... 👈 اصولا چرا اباعبدالله راضی شدند همراهانشان که بیشتر آنها زنان و فرزندان خانوادهء ایشان بودند، اینهمه مورد ظلم و جنایت قرار بگیرند؟ مگر چه پیام مهمی باید به جهان مخابره میشد؟ مگر چه چیزی در خطر بود که از به خطر افتادن خاندان نبوت اهمیت بیشتری داشت؟ 💚 👈 و آن دین ناب محمدی بود. ⚫ دین، بیشترین مراقبان خود را از دست داده بود، و دچار انحراف شده بود، و حالا بخاطر ولنگاری اخلاقی یزید، به سرعت وارونه شد و مردم بخاطر فاصله گرفتن از قرآن و اهل بیت، براحتی به این وارونگی تن دادند. ⚫ کمتر کسی به قرآن عمل میکرد، سنت به فراموشی سپرده شده بود، اشرافی گری و دنیاپرستی و شرابخوارگی و رباخواری رواج پیدا کرده بود، فریضهء نماز کمرنگ و بدعتها گذاشته شده بود، فساد اخلاقی و بی حجابی قبحی نداشت، و مردم، حق را از باطل تشخیص نمی دادند، یا اگر تشخیص میدادند به سمت باطل گرایش داشتند، بیت المال غارت میشد، حق مظلوم داده نمیشد و ظالم، ارزشمند بود و معروف را منکر معرفی می کردند و، منکر را معروف!! ⚫ حقایق، وارونه و اسلام به خطر افتاده بود. 👈 او حتی نوزاد خود را روی دست گرفت وبرای او از دشمن طلب آب نمود؟ او که دشمن را بخوبی می شناخت و میدانست که طفل او راخواهند کشت! ایشان برای اینکه ظلم دشمن و خباثت او را به مردم زمان خود و نسلهای آینده از جمله نسل حاضر، نشان دهد، و در واقع دشمن دین را که در همهء زمانها خصوصیات مشترکی با هم دارند، به مردم بشناساند، کودکش را در مقابل تیر دشمن قرارداد ( صهیونیست، آمریکا، اروپا، داعش..... ) 🖤🖤 او ایستاد و یک به یک کشته شدن یارانش رانگریست سپس نوبت رسید به بنی هاشم، اول سبط اکبرش، سپس برادرها، برادرزاده ها، خواهرزاده ها، عموزاده ها، سپس سردار و علمدارش، سپس نوبت به سبط اصغرش رسید، سپس مصیبت عظمای شهادت خودش، سپس اسارت خانواده اش. او ایستاد و انقلابی عظیم خلق کرد و به ما یاد داد که در مقابل دشمن، نمیشود اعتدال داشت. کسیکه یکبار تو را بزند و پشیمان نشود و جبران نکند، مطمئن باش دوباره هم تو را خواهد زد.
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۹ ) 🌹🌹 یاأَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلِی فِی عِبادِی، وَ ادْخُلِی جَنَّتِی. تو اى روح آرام یافته! بسوى پروردگارت بازگرد در حالیکه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است. پس در سلک بندگان (خاص و خالصم) در آى. و در بهشتم وارد شو. ۲۷ تا ۳۰ فجر. فرمایش پروردگار است با کاروانیان عشق به ولایت و امامت امام حسین علیه السلام. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 👈 لازم به یادآوری است. منبع، کتاب ارزشمند نفس المهموم است به قلم دانشمند معظم شیخ عباس قمی، و ترجمهء آیت الله شیخ محمدباقر کمره ای. 🕌 ‌ظهر فردای عاشورا، زنان و کودکان را به زنجیر کشیدند، دستهای آنانرا با زنجیر، به گردنشان آویخته و با پای برهنه بر زمین داغ و زیر آسمان داغ، از میان اجساد بدون لباس و بدون سر عزیزانشان، عبور دادند. هیچکس اجازه نزدیک شدن به اجساد را نداشت. به نزدیک کوفه رسیدند، مردم برای تماشا جمع شده بودند. زنی از آنان سوال کرد کیستید؟ گفتند آل رسول الله. آن زن گریست و برای آنان چادر و روبند جمع آوری کرد و به آنها داد. امام سجاد که بشدت بیمار بود هم در این کاروان حضور داشت. احتمالا ایشان در کربلا بیمار شده اند. چون جایی اشاره نشده که ایشان در مسیر مکه به کوفه بیمار بوده اند. امام سجاد چنان بیمار بوده که در حملهء لشکر عمر بن سعد به خیمه ها، از کشتن امام، صرف نظر میکنند و می گویند خودش خواهد مرد. ■ اهل کوفه از دیدن وضع اهل بیت امام حسین، به گریه افتادند و شیون کردند. 👈 امام سجاد فرمود: شما برای ما شیون و گریه می‌کنید؟ پس چه کسی ما را کشت؟ 💚 زینب کبری، به مردم اشاره کرد گوش کنید. نفسها در سینه حبس شد، زنگها را خاموش کردند، بانوی صبر و استقامت، سخن آغاز کرد: 👇 ای اهل کوفه! ای اهل لاف زن و پیمان گسستن و عقب کشیدن! هلا (آگاه باشید) گریه ها نیارامد و ناله ها فرو ننشیند. همانا مثال شما، مثال آن زنی است که رشتهء محکم خود را واتابد. و شما پیمان خود را وسیلهء دغل سازید، جز لاف و خودبینی و گزاف و دروغ در شما چیزی نیست. تملق گویی کنیزان و کرشمه نوازی دشمنان را شیوهء خود کرده اید، سبزهء پهنزارید یا زیور گورستان. هلا چه بد برای خود پیش آوردید که خدا بر شما خشم کرد و در عذاب ابد جا کردید. برای پدرم گریه می‌کنید؟!!! آری بخدا باید گریه کنید، زیرا شما را همان گریه شایسته است. پر بگریید و کم بخندید که چنان آلودهء ننگ و گرفتار رسوایی آن هستید که هرگز نتوانید آنرا شست. چگونه خون زادهء خاتم نبوت و معدن رسالت از خود بزدایید که سید جوانان اهل بهشت و ستاد نبرد و پناهگاه همهء شما بود. برای شما جایگاه آرامش و سازش بود. درد شما را درمان می‌کرد و از پیشامدهای بد، شما را نگهداری می‌کرد. در ستیزه جویی با هم به او مراجعه می‌کردید، منطق درست شما به او تکیه داشت و او چراغ راه شما بود و چه بد باری برای قیامت خود به دوش گرفتید. نابودی، نابودی، سرنگونی. تلاشها بر باد رفت و دستها از کار ماند و معامله، سرمایه را بر باد داد، در خشم خدا جا گرفتید و سکه خواری و گدایی بر جبین شما زدند. وای بر شما، می دانید چه جگر گوشه ای از پیامبر پاره کردید؟ و چه پیمانی از او شکستید؟ و چه خاندان گرامی از او به بازار آوردید؟ و چه پردهء حرمتی از او دریدید؟ و چه خونی از او ریختید؟ چیز ناهنجاری آوردید که بسا آسمانها از هم فرو ریزد و زمین بپاشد و کوهها با خاک یکسان شود. عروس عملیات شما بی مو، بی سابقه، بدنما، کور و زشت و کج خُلق است. عجب نکنید اگر که آسمان خون بارد؟ عذاب آخرت رسوا کننده تر است و آنان، یاوری نجویند. مهلت، شما را سبک سر نکند (یعنی فارغ از کاری که کرده اید، نمی‌شوید) زیرا کسی بر خدای عز وجل پیشدستی نتواند و خون خواهی از او فوت نشود. نه هرگز. پروردگارت برای ما و آنان در کمین است. سپس اشعاری خواند و روی از کوفیان برتافت. و به نوحه سرایی و گریه پرداخت و مردم هم همنوا با او گریه و شیون می‌کردند. 💚 👈 در این هنگام، امام سجاد عمهء خود را آرام کرد و به مردم اشاره کرد که سکوت کنند. سپس سخن گفتن را آغاز نمود. /خطبهء امام سجاد،برای کوفیان،فرداإن شاءالله/ ✅ تفسیر خطبهء حضرت زینب از زبان دانشمندمعظم، شیخ عباس قمی: وقتی کسی، ناحق بر بشر مسلط شود، این بشر شریف را در منجلاب اخلاق فاسد سرنگون میکند. به او در برابر انجام خدمتهای ناروا، آفرین میگوید، نشانه های رنگارنگ بر سینهء او می آویزد و او را خودبین میسازد و او را دشمن ستا می نماید، چنین کسی، روی و زبانش خوش نما ولی نهادش پلید است. و در قسمت دوم خطبه، ریختن خون زادهء رسول الله و بی حرمتی به خاندان پاک ایشان را تاثیر بدی می داند که مردم از حکومت امویان گرفته اند. و در قسمت سوم، فوائد وجود امام و اوصاف او را بیان فرموده.
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫ ( ۱۰ ) 🌹🌹وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي.... و کسانیکه ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند، آنانرا در غرفه هایى از بهشت جاى مى دهیم که نهرها در زیر آن جارى است. جاودانه در آن خواهند ماند. چه خوبست پاداش عمل کنندگان. همان کسانیکه صبر (و استقامت) کردند و تنها برپروردگارشان توکّل مى کنند. ۵۸ و ۹ عنکبوت. 👈 استقامت و توکلی که در کربلاییان موج می زد. 🕌 پس از آنکه زینب کبری، در بدو ورود به کوفه، با سخنانش، بر طبل رسوایی آل امیه کوبید، حضرت سجاد سخنان حضرت زینب را ادامه داد. 🖤 امام سجاد، عمهء خود را از گریه آرام کرد و به مردم در حال گریه اشاره کرد که ساکت باشید، و چنین فرمود: 👈 ای مردم! هر که مرا می شناسد که می شناسد، هر که نشناسد، من علی بن الحسینم که او را در کنار فرات، بیگناه، سر بریدند. من پسر آن کسی هستم که پردهء حرمتش را دریدند و نعمت زندگانیش را ربودند و مالش را چپاول کردند و اهل و عیالش را اسیر نمودند. من پسر کسی هستم که او را دسته جمعی کشتند و همین افتخار مرا بس. ای مردم! شما را بخدا، می دانید که به پدرم دعوتنامه نوشتید و او را گول زدید و از طرف خود عهد و پیمان با او بستید و با او بیعت کردید و در عوض، با او نبرد کردید و او را واگذاشتید؟ نابود کند شما را آنچه برای خود پیش آوردید و زشت باد نظریهء شما، با چه چشمی به رسول خدا نگاه می کنید آنگاه که به شما گوید: عترتم را کشتید و حرمتم را بریدید و از امتم نیستید؟ ⚫ آواز مردم به گریه بلند شد و یکدیگر را فریاد می زدند: شما هلاک شدید و نمی دانید. 👈 سپس حضرت ادامه دادند: رحمت خدا بر آنکه اندرزم بپذیرد و سفارشم را در راه خدا و رسول و خاندانش نگهدارد که ما را نسبت به رسول خدا پیروی خوبیست. ⚫ مردم گفتند: یابن رسول الله، ما همه شنوا و فرمانبردار و حرمت دار شمائیم، نه از تو روگردانیم، نه از تو کناره می گیریم. به ما دستور بده. خدایت رحمت کند، ما در جنگ و صلح با توایم و از هرکه بر تو و بر ما ستم کرده خونخواهی می کنيم. 👈 امام فرمودند: هیهات هیهات، ای دغلبازان پرنیرنگ، میان شما و هوس بیجای شما مانع بزرگیست. میخواهید به من رو کنید به همان وضعی که پیش از این به پدرانم رو کردید؟ نه، هرگز به پروردگار شتران بانشاط حاجیان، هنوز زخم عمیق کشته شدن پدر و خاندانم در روز گذشته به هم نیامده، داغی که بر دل رسول خدا و پدرم و فرزندانشان آمده فراموشم نشده، استخوانهای گردنم را از هم جدا کرده، تلخی آن در میان حلقوم و حنجره ام مانده و تا استخوان سینه گلوگیر من است، خواهشم اینست که نه به سود ما باشید و نه به زیان ما. 🖤 پس از امام سجاد، ام کلثوم سخن گفت: ای اهل کوفه! بد ببینید، چرا دست از یاری حسین برداشتید و او را کشتید و اموالش را بردید و خود را وارث آن کردید و زنانش را اسیر کردید و او را سرکوب نمودید؟ نابود و ریشه کن شوید، وای بر شما، می فهمید چه به سر خود آوردید؟ و چه بار گناهی بر دوش برداشتید؟ و چه خونهایی را ریختید؟ و چه بانوانی را اسیر کردید؟ و چه کودکانی را لخت نمودید؟ و چه اموالی را غارت کردید؟ بهترین مردان، پس از پیامبر را کشتید و رحم از دل شما برداشته شد. هلا (آگاه باشید) که حزب الله، کامیاب است و حزب شیطان، زیانکار. 🖤 سپس با اشعاری سوزناک، نوحه سرایی کرد و مردم از گریه و شیون، جنجال کردند، زنان خاک بر سر ریخته و به خود سیلی می زدند و، وای وای می گفتند و مردان، می گریستند و ریش خود می‌کندند. پس از آن، اهل کوفه خرما و نان و گردو بدست کودکان اسیر میدادند. 🖤 ام کلثوم فریاد زد: ای اهل کوفه صدقه بر ما اهل بیت پیامبر، حرام است و آنها را از دست و دهان کودکان می گرفت و به زمین می انداخت و مردم می گریستند. فرمود: خاموش باشید ای اهل کوفه، مردان شما ما را کشتند و زنان شما بر ما گریه می‌کنند، حاکم میان ما و شما در روز جزا خداست، در این میان که با مردم سخن میگفت، سرها را آوردند. /سرهای شهدای کربلا را عصر عاشورا به کوفه برده بودند، اینک آنها را به میدان کوفه آوردند که با اسرا نزد عبیدا... ببرند/ 🖤 در این هنگامه، چشم بانوی صبر و استقامت، زینب کبری، به سرها افتاد. گویند، سر خود را به محمل کوبید و از آن خون جاری شد و شروع به نوحه سرایی کرد. (محمل، اتاقکی چوبیست که روی شتر قرار میدهند برای افراد مهم. اما محملی که زینب، را بر آن نشانده بودند، شایستهء این بانو نبود، دو جایگاه چوبی بدون سقف، برای نشستن، از دو طرف شتر آویزان کرده بودند و بانوان اسیر را در آنها جای داده بودند. و این اسف بارترین و توهین آمیزترین شکل ممکن بود). 🖤 پس از آن سرها و اسرا را در کوچه های کوفه چرخاندند و به قصر ابن زیاد ملعون بردند 🖤
هدایت شده از خبر فوری
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از مصاحبه رئیس‌جمهورِ شهید با خبرنگار شبکه NBC آمریکا... @AkhbareFori
هدایت شده از خبر فوری
🔰اجتماع بزرگ زنان عاشورایی رهروان زینبی 🔷سوگواری و عزاداری شهدای جنگ ۱۲ روزه تحمیلی صهیونیستی ( با حضور خانواده شهدا ) 🔻زمان: پنجشنبه ۱۹ تیر ماه 🔻ساعت: ۱۷ الی ۱۹:۴۵ 🔻مکان:تهران؛ بهشت زهرا س ، قطعه ۴۲ @AkhbareFori
⚫️ در کربلا چه گذشت؟ ⚫️ ( ۱۱ ) 👈👈 مرگ بر آمریکا، یک شعار قرآنی است و هیچکس نمیتواند مومنین را از بیان آن منع کند. مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر همهء سیاستمداران و سردمدارانی که به سرکردگی آمریکا با اسلام و مومنین و با کشور بزرگ ایران، در مخاصمه و دشمنی هستند. وقتی میگوییم مرگ بر آمریکا دقیقا منظورمان رئیس جمهور و مقامات جنایتکار آمریکاست که در طول تاریخ چندصد سالهء تاسیسش، از جنایتکاران حمایت کرده و در جنگ اخیر به کشور عزیزمان هم، بطور مستقیم با صهیونیستهای غاصب، همدست بود و مستقیما در جنگ با ما وارد شد. 👈👈 و اکنون با اتکا بر خداوند مقتدر و شجاعت رهبر عزیزمان و قدرت مثال زدنی نیروهای مسلح کشورمان، با صدایی بلندتر از همیشه می‌گوئیم مرگ بر آمریکا. مرگ بر آمریکا و مرگ بر همهء دشمنان اسلام و مومنین. 👈 و آنگاه خداوند، این آیه را برای آگاهی ناآگاهان نازل فرموده است: 🌹🌹هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ ۚ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ. شما کسانى هستید که آنها را دوست دارید. اما آنها شما را دوست ندارند. و (شما) به همهء کتابهاى آسمانى ایمان دارید ولى (آنها) هنگامیکه شما را ملاقات مى کنند، مى گویند: ایمان آورده ایم (و با شمائیم). اما هنگامیکه تنها مى شوند، از شدت خشم بر شما، سرِ انگشتان (خود را به دندان) مى گزند! بگو: با همین خشم بمیرید! خدا از درون سینه ها آگاه است. ۱۱۹ آل عمران. 👈 ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 پس از سخنان کوبندهء زینبین و امام سجاد، در بدو ورود به کوفه، آنها را همراه سرها در شهر چرخاندند و شب، در خانه ای کنار مسجد کوفه جمع کردند و فردا بهمراه سرهای شهدا به قصر ابن زیاد بردند. 👈 شیخ صدوق، محدث بزرگ، همان ابن بابویه که در شهر ری، مدفون است، از دربان عبیدا...، نقل می‌کند که: ■ روز دوازده محرم، سر امام حسین را نزد ابن زیاد آوردند. دستور داد آنرا در تشت طلا بگذارند. سپس با چوبدستی خود بر دندانهای سر مبارک می‌زد و می‌گفت: ای اباعبدالله، زود پیر شدی. مردی از حاضران گفت: من رسول خدا را دیدم که جای چوبت را می‌بوسید. جواب داد: امروز، به روز بدر است ( یعنی روز ماه کامل. اینرا از شدت خوشی می‌گفت ). 👈 به نقل از شیخ مفید، حضرت زینب که جامه های پستی، قبل از آغاز نبرد روز عاشورا پوشیده بود، در کناری نشسته بود و زنان، دورش بودند. ■ ابن زیاد گفت: او کیست؟ جوابی نشنید. دوباره و سه باره سوال کرد. یکی از زنان گفت: او زینب، زادهء فاطمه، دختر پیامبر است. ابن زیاد گفت: حمد خدا را که شما را رسوا کرد و کشت و پدیدهء شما را دروغ در آورد. 💚 حضرت زینب فرمود: حمد خدا را که ما را به پیغمبرش گرامی داشت و از پلیدیها به نهایت، پاکیزه کرد، همانا فاسق، رسوا می‌شود و فاجر، دروغ می گوید و چنین کسی از ما نیست. ■ ابن زیاد گفت: خدا با خاندانت چه کرد؟ 💚 فرمود: برای آنها شهادت را مقدر کرده بود و به آرامگاه خود رسیدند و خدا میان تو و آنها جمع کند و حسین، در برابر حضرت حق، تو را محاکمه و دادخواست کند. و من در این واقعه، جز نیکی چیزی ندیدم. اینها مردانی بودند که خدا شهادت را برای آنها مقدر کرده بود. ■ ابن زیاد، غضب کرد و بر او برافروخت. 💚 حضرت زینب فرمود: به جان خودم پیر و برنایم را کشتی و خاندانم را برانداختی و شاخه هایم را بریدی و ریشه هایم را کندی ( البته ) اگر دلت به این خنک شده باشد ( و بیشتر از این نخواهی که آزارمان دهی ). /ادامهء آنچه در قصر ابن زیاد میان او و خاندان نبوت گذشت، فردا إن شاءالله/
⚫️ در کربلا چه گذشت؟ ⚫️ ( ۱۲ ) 🌹🌹إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ... کسانیکه گفتند: پروردگار ما، خداوند یگانه است، سپس استقامت کردند، نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگین مى شوند. آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مى مانند. این پاداش اعمالى است که انجام مى دادند. ۱۳ و ۱۴ احقاف. 👌 زنان و مردان کاروان عاشقان خدا. موحدان حقیقی، بااستقامتی مثال زدنی. برای تحقق آرمانهایشان، نه می ترسیدند و نه اندوهگین می شدند. 👈 ادامهء شرح واقعهء عاشورا: پس از آنکه سخنان حضرت زینب خطاب به ابن زیاد ملعون پایان یافت، آنگاه ابن زیاد رو به امام سجاد کرد و گفت تو کیستی؟ 💚 فرمود: علی بن الحسینم. ■ گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ 💚 فرمود: من برادری داشتم بنام علی که مردم او را کشتند. ■ ابن زیاد گفت خدا او را کشت. 💚 امام سجاد فرمود: الله یتوفی الانفس قبل موتها (۴۲ زمر) وقت مرگ، خدا هر جانی را قبضه کند. (یعنی او زمان مرگش نرسیده بود که خدا جانش را گرفته باشد بلکه تو او را کشتی). ■ ابن زیاد غضب کرد و گفت: او را گردن بزنید. 💚 زینب کبری او را در آغوش گرفت و گفت اگر بخواهی او را بکشی مرا هم بکش. سپس ابن زیاد در انظار عموم از کشتن امام سجاد صرف نظر کرد. (این دومین بار بود که حضرت زینب جلوی کشتن امام زین العابدین را می‌گرفت. یکبار هم وقتی لشکریان عمر بن سعد، به خیمه ها حمله کردند، خواستند امام سجاد را بکشند که زینب کبری مانع شد. و آنها گفتند او شدیدا بیمار است و خودش خواهد مرد). ⚫️ 👈 به نقل از شیخ صدوق، در این هنگام به دستور ابن زیاد، امام سجاد و زنان و کودکان را به زنجیر کشیده و در میان گریهء مردمان، در شهر چرخاندند و به زندان بردند. ■■ ابن زیاد، لعنت الله علیه، اهل بیت امام حسین را چند روز در زندان کوفه نگهداشت تا شاید بتواند آنها را یا اعدام کند و یا بعنوان برده به نقاط دور بفرستد. اما روشنگری زینبین و امام سجاد برای مردم کوفه، دست عبیدا... را برای هرگونه آسیبی به اسرا بسته بود. لذا پس از چند روز، بناچار، آنها را به دست شمر بن ذی الجوشن سپرد و راهی شام کرد. سرهای مبارک را هم به حربن قیس، سپرد و همراه اسرا به شام فرستاد. 🖤 زنان و کودکان مصیبت دیده، حالا باید در یک مسیر طولانی، در کاروانی باشند که سرهای عزیزانشان برنیزه، همراه آنهاست و رئیس کاروان هم، شمر خبیث است!!! بااین وجود، ذره ای از صبر و شکیبایی و ثباتشان کم نشد و با حفظ آرامش توانستند پیام عاشورا را با این دقت و عظمت به آیندگان برسانند. 👈 ابن شهر آشوب در مناقب می گوید: ترتیب منازلی که کاروان در آنها فرود آمدند، از عسقلان است تا موصل و حمص و دمشق و بعضی جاهای دیگر. که برای سر معظم امام حسین، زیارتگاهها و کراماتی معروف است. إن شاءالله، آنچه راجع به این زیارتگاهها که از منابع موثق شیعه بدست رسیده، از فردا می خوانیم.