eitaa logo
آیات الهی
58 دنبال‌کننده
99 عکس
43 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۱۹ ) 🌹🌹سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ. سبقت بگیرید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که پهنهء آن مانند پهنهء آسمان و زمین است و براى کسانیکه به خدا و پیامبرانش ایمان آورده اند آماده شده است، این فضل خداوند است که به هرکه بخواهد (و شایسته بداند)، مى دهد. و خداوند داراى فضل عظیم است. ۲۱ حدید. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 نتیجهء روشنگری پیام آوران عاشورا: به نقل از دانشمند معظم شیخ قمی، پس از سخنان جانسوز امام سجاد، سوز و غم مجلس، با سخنان حضرت زینب که در پیغام روز گذشته خواندیم، اوج گرفت. آنچنان که یکی از زنان یزید بنام هند که در پس پرده نشسته بود، حجاب از سرش برداشت و با پای برهنه، با شیون و فغان، همچنانکه بر سر میزد، از پس پرده بیرون آمد و وارد مجلس شد. یزید، عبای خود را بر سر او انداخت و گفت چه میکنی؟ زن گفت: به من غیرت داری ولی به دختران پیامبر، غیرت نداری؟ میخواهم در غم و مصیبتشان، شریک شوم. همهمه ای مجلس را فرا گرفت. کم کم صداها بالا رفت. حاضران بر یزید شوریدند و او را لعن کردند و به سر و سینه زدند و شیون و فغان سر دادند. این خبر به بیرون از قصر رسید. یزید، هراسان و سراسیمه شد. و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت کند که از حسین خواست یا دست به دست من دهد یا با او بجنگد تا کشته شود. و چون او نپذیرفت، او را کشت و با کشتن او، مرا نزد مسلمانان، مغبوض کرد دشمنی مرا در سینهء آنها کاشت واکنون نیکان و بدکاران، برای کشتن حسین، مرا دشمن دارند. مرا با ابن مرجانه چه کار؟ خدا او را لعنت کند و دشمن دارد. من باید حسین را به خانهء خود می آوردم و هر چه میخواست از او پذیرا می گشتم حتی اگر به حکومتم خلل وارد میشد. یزید، رفتار خود را با امام سجاد و اهل بیت، دگرگون کرد و منزلی به آنها داد و دستور داد آنچه برای رفاه، لازم دارند، در اختیارشان قرار دهند و وسائل عزاداری را برایشان فراهم کنند. پس از آن، زنان خانهء یزید، سه روز نزد اهل بیت امام حسین، عزاداری کردند. ⚫ 👈 و اینگونه بواسطهء جهل و ظاهربینی مردم، هیجان خونخواهی امام حسین، آرام گرفت و متأسفانه مردم متقاعد شدند با عزاداری بر سیدالشهداء می توانند این واقعهء عظیم را جبران نمایند. گروه گروه، زنان شامی، سیاهپوش بر سینه و سرزنان، خدمت بانوان حرم، می رسیدند و مردان شامی هم بر امام سجاد وارد می شدند و عزاداری بسیاری برپا میکردند. یزید دید اوضاع اصلا به نفع او نیست، با مشورت مروان بن حَکَم، تصمیم گرفت امام سجاد و خانوادهء او را از شام بیرون بفرستد. لذا امام را نزد خود خواند. گفتگوی یزید با امام سجاد برای رفتن از شام، فرداإن شاءالله.
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۰ ) 🌹🌹إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خاضع و تسلیم بودند، آنها اهل بهشتند. و جاودانه در آن خواهند ماند. ۲۳ هود. خضوع و تسلیم در برابر پروردگار. وصف عاشقان حسینی. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 ‌‌‌یزید پس از روشنگریهای امام سجاد و زینب کبری، خواست با برپایی عزاداری برای امام حسین، خشم مردم را فرو نشاند اما غافل از این بود که عزاداری بر کربلائیان جز معرفت و صیقل دادن روح نیست، لذا از عزاداریهای مردم، هراسان و مضطرب شد و پس از مشورت با مروان بن حَکَم، راه خلاصی را در بیرون رفتن اهل بیت امام حسین از شام دید. سپس طرحی ریخت و اینگونه با امام سجاد سخن گفت: 👈 خدا پسر مرجانه را لعنت کند. بخدا اگر من با پدرت طرف شده بودم، هر چه از من می خواست به او می دادم و به هر وسیله که می توانستم، جلوی مرگ او را می گرفتم ولی خدا چنین مقدر کرده بود. حالا بگو نزد من در دمشق می مانی یا به جای دیگری می خواهی بروی؟ امام فرمود، ما را به مدینه، محل هجرت جدمان روانه کن و اموال و اثاثی را که از ما برده اند، به ما برگردان. یزید گفت شما را به مدینه می فرستم و چند برابر اموالی که از شما برده شده، به شما میدهم. امام فرمود: ما چشمی به اموال تو نداریم و بر خودت فراوان باد. آنچه را از ما برده اند، برای آن خواستم که دست ریس فاطمه، دختر پیامبر و مقنعه و گلوبند و پیراهن او در میان آنهاست. پس از آن به دستور یزید، اموال اهل بیت امام حسین را برگرداندند و دستور داد برای آنها کجاوه ها بستند و روکشهای ابریشم انداختند و اموال بسیاری را بر آنها گذاشت و گفت، این اموال را به عوض مصیبتی که به شما رسیده، بردارید. ام کلثوم گفت: ای یزید! چقدر بی شرم و سخت رویی!! برادر و خاندانمان را میکشی و به عوض آن، مال میدهی؟! بخدا هرگز چنین نشود. سپس، یزید، نعمان بن بشیر، یکی از صحابی پیامبر را خواست و به او دستور داد، که زنهای حرم را آمادهء سفر کن و هر چه می خواهند، تهیه کن و با آنها مردی از اهل شام که امین و درستکار باشد، گسیل نما و لشکر و خدمتکاری هم با آنها بفرست. و دستور داد، شبها آنها را به راه برید و خود، پشت سر آنها، دیده بانشان باشید و چون منزل کنند، با یاران خود، اطراف آنها جا گیرید و پاسبان آنها باشید و از آنها دور باشید تا مزاحم آنها نباشید. یزید ملعون بخوبی می دانست چگونه میشود، مردم ظاهر بین و دنیاطلب را با فراهم کردن وسایل رفاه برای اهل بیت داغدیده، ساکت کرد و اینگونه مردم را از خونخواهی امام حسین، واداشت. 🖤 مشهورترین نقل در بارهء سر مبارک امام حسین، اینست که، سرها را با کاروان امام سجاد، فرستادند. منتها نه بالای نیزه، بسیار با احترام و مودبانه. و جهل و گمراهی مردم، به این کار یزید آفرین گفت و جنایت فجیع کربلا را فراموش کرد. و همین فراموشی و غفلت از یزید ملعون، باعث شد تا دو سال بعد از عاشورا، جنایت فجیع دیگری به دستور یزید در مدینه، شهر پیغمبر، صورت بگیرد (واقعه حَرّه) که إن شاءالله خواهیم خواند. 🖤 گفته اند، امام سجاد، سرها را با خود به کربلا برد و همانجا به خاک سپرد و سر امام حسین، را نزد خود ایشان، دفن نمود. وقتی کاروان امام سجاد به کربلا رسید، جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از هاشمیان، آنجا بودند و عزادار امام حسین و یارانش. کاروان امام سجاد در کربلا، با آنها برخورد کردند و با گریه و اندوه، با هم دیدار نمودند و ماتمی جگرسوز بر پا شد و مردم اطراف هم به آنها پیوسته، چند روز عزاداری کردند. ✔ جابر بن عبدالله انصاری، پیرمردی بود از صحابی پیامبر که ساکن در مدینه و احتمالا نابینا. وقتی خبر کشته شدن امام حسین در کربلا به مدینه رسید، جابر به همراه بعضی هاشمیان و بعضی رجال رسول الله، به سمت کربلا حرکت کردند. بخشهای بسیاری از راه را پیاده رفتند. ✅ جابر، اولین کسی است که پیاده روی اربعین حسینی را آغاز کرد و امروز، بزرگترین پیاده روی جهان، و بزرگداشت اربعین مولایمان، حسین بن علی علیه‌السلام، میراث اوست. / ادامه فرداإن شاءالله /
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۱ ) 🌹🌹وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَىٰ دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ... و خداوند به سراى صلح و آرامش دعوت مى کند (در دنیا و آخرت)، و هر که را بخواهد (و شایسته ببیند)، به راه راست هدایت مى نماید. براى کسانیکه نیکى کردند، پاداش نیک (همانند عملشان) و افزون بر آن خواهد بود. و غبار (غم) و ذلّت، چهره هایشان را نمى پوشاند. آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. ۲۵ و ۶ یونس. غبار غم و ذلت، بر چهرهء یزید و یزیدیان، در تمام عصرها و نسلها. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 ‌پس از آنکه کاروان مصیبت زده و ستمدیدهء امام سجاد، بهمراه جابربن عبدالله انصاری، بر مزار امام حسین، عزاداری کردند، راهی مدینه شدند. بشیر بن جذلم، یکی از سرپرستان کاروان نقل میکند: به نزدیک مدینه که رسیدیم، امام سجاد خیمه زد و زنان حرم را پیاده کرد، فرمود: ای بشیر! خدا پدرت را رحمت کند. به مدینه برو و خبر شهادت ابی عبدالله و ورود ما را ابلاغ کن. بشیربن جذلم می گوید: سوار بر اسب، به مدینه تاختم. وقتی به شهر رسیدم، به مسجدالنبی رفتم. آواز گریه برداشتم و گفتم، ای اهل مدینه، راه بیفتید که حسین را کشتند و تنش را، آغشته به خون در صحرا انداختند و سرش را بالای نیزه بردند. مردم که خبر شهادت امام حسین را قبلا شنیده بودند، و حالا منتظر خبری از کاروان آن امام همام بودند، شیون و گریه سر دادند. ابن جذلم گفت: علی بن الحسین با عمه ها و خواهرانش، پیرامون شما و در آستانهء شهر مدینه وارد شده است و مرا فرستاده، مکان او را به شما اعلام کنم. او میگوید، همهء مردم مدینه، شیون کنان بیرون دویدند. من مانند آنروز، گریه ندیده بودم و روزی بر مسلمانان، چنان تلخ نفهمیده بودم. مردم، خود را سراسیمه به مکانی که پیک امام گفته بود، رساندند. ابن جذلم می گوید: از میان جمعیت، خود را به سختی به خیمهء امام سجاد رساندم و دیدم، امام با دستمالی اشک خود را پاک میکند. در آنحال از خیمه بیرون آمد. اشک مهلتش نمی داد (یاالله)، آواز مردم به گریه بلند شد و زنان، شیون برداشتند و مردم از هر سو عرض تسلیت می گفتند و جنجال سختی در آن سرزمین برخاسته بود. امام با دست اشاره کرد که ساکت باشید و سخن آغاز کرد. 💚 خطبهء امام برای مردم مدینه: " الحمدالله رب العالمین مالک یوم الدین. به خدایی که تا فراز آسمان بلند، دور است و تا حد راز شنوی، نزدیک. او را ستایش گوییم بر عظائم امور و فجايع دهور، بر دردناكى مصائب و تلخ چشى گزندها و سوگ بزرگ مصیبتهاى عظيم و دل گداز و اندوهبار جگرخراش و ريشه كن. ای مردم! به راستی خدای مستحق حمد، ما را به مصائب بزرگی آزمود و رخنهء عمیقی ایجاد شد (و آن رخنه این بود که مردم، آزمون خود را خراب کردند)، اباعبدالله الحسین و خاندانش کشته شدند و زنان و کودکان همراهش، اسیر گردیدند و این، رزیه ایست که مانند آن، نیست. ای مردم! کدام از مردان شماست که از کشتنش (از کشتن امام حسین)، شاد گردند و کدام دل برای او نطپد، چه چشمی از اشک دریغ کند و از سیل روان خود جلو گیرد؟ هفت آسمان برافراشته در قتلش گریستند، دریا با امواج خود و آسمانها با ارکان خود، و زمین با اطراف خود و اشجار و شاخه های آن و ماهیها و دریاها و فرشتگان مقرب و همهء اهل آسمانها در گریه بر او هم آوازند. ای مردم! چه دلی است که از قتل او شکاف نخورد؟ چه درونی است که بر او نسوزد؟ و چه گوشی است که این رخنه را که در اسلام پدید شده، بشنود و کر نشود؟ ای مردم! ما رانده و آواره شدیم، و دور از هر رفاه و راحتی، بسر بردیم. گویا ما فرزندان تُرک و کابلیم (یعنی بیگانه و دشمن)، بدون آنکه جرمی و کار زشتی از ما سر زده باشد و رخنه ای در اسلام افکنده باشیم. در دوران پدران نخست خود، چنین بی رحمی نشنیدیم، این جز کاری مصنوعی نیست (یعنی غیر طبیعی و عجیب). بخدا اگر پیامبر بجای آنکه سفارش ما را کرد، به آنها سپرده بود که با ما بجنگند، بیش از آنچه با ما کردند، ممکن نبود (یاالله). إنا لله وإنا اليه راجعون. چه مصیبت بزرگ و دردناک و فجیع و غمنده و دلخراش و تلخی بود آنچه دیدیم و کشیدیم، به خدا وامیگذاریم که عزیز است و انتقام جو. /گذری خلاصه بر احوال بعضی از همراهان اباعبدالله، فرداإن شاءالله/
⚫️ گناه جاری: گناهی است که آثار آن بعد از مرگ ما هم باقی است و تا پایان جهان ادامه دارد. و روز قیامت، انبوهی از گناه گریبان ما را می گیرد که از آنها بی‌خبریم. نشر آنچه به آن علم نداریم و ایجاد شبهه، دروغ و تهمتی که دیگران آنرا باور کنند، کلامی نادرست و زشتی که از خود به یادگار می گذاریم، ایجاد بدعتها و رسم و رسوم غیر معمول، نشر تفکر نادرست در بین مردم مثل این‌که بگوئیم هزینهء حج و هیئات را بدهیم به کسانیکه نیازمندند و این قبیل حرفها (این در حالی است که خداوند فرموده: زمانی که هزینهء سفر حج را داشتی و مستطیع شدی باید این فریضه را انجام دهی. خدایی که این فرمان را داده، خدای کسی که نیاز به پول حج واجب ما دارد هم هست. خودش او را بی نیاز خواهد کرد. پس ما با خیال راحت به انجام فریضهء خود بپردازیم. هزینه های جانبی را صرف نیازمندان کنیم و اگر ضرورت ندارد فقط یکبار این فریضه را انجام دهیم، کافیست إن شاءالله. و پس از آن اگر دوباره خرج سفر داشتیم، خرج نیازمند کنیم). و بسیاری از رفتارها و گفتارها که تاثیر آن تا بعد از مرگ ما ادامه دارد. بخصوص کسانی باید به این مهم دقت کنند که در میان خانواده، و جامعه از جایگاه و قدر و منزلتی برخوردارند و دیگران او را الگویی مناسب می دانند و به علم او اعتماد دارند. 🌹يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا. خداوند آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را پشت سر گذاشته اند مى داند. در حالیکه آنها به او احاطهء علمى ندارند. ۱۱۰ طه. روز قیامت، آنچه را پشت سر گذاشته ایم، اعمالی است که در دنیا انجام داده ایم. اما آنچه پیش رو داریم چیست؟ در حالیکه با مرگ، همهء فرصتها تمام میشود!! آنچه پیش رو داریم آثاری است که پس از مرگ ما از اعمالمان در دنیا باقی می ماند از خیر و شر و روز قیامت بعنوان آنچه در پیش رو داریم در مقابلمان حاضر می گردد. از خودمان اعمال نیک باقی گذاریم، اعمالی که آثار آن مایهء عزت و سربلندیمان شود. ✨ اما بهترین راهکار برای در امان ماندن از تاثیر گرفتنهای غلط و تاثیرگذاشتنهای نادرست، اینست که: قرآن بخوانیم. با ترجمهء مطمئن و تفسیر. بخشی از وقت و زمانی را که خداوند در اختیار ما قرار داده، صرف خواندن و یادگرفتن کلام او کنیم. منطقی نیست؟
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫ ( ۲۲ ) 🌹🌹ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ. این همان چیزى است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند به آن نوید مى دهد. بگو: من هیچگونه اجر و پاداشى از شما بر این دعوت درخواست نمى کنم جز دوست داشتن نزدیکانم. و هر که کار نیکى انجام دهد، بر نیکى اش مى افزاییم. چرا که خداوند آمرزنده و قدرشناس است. ۲۳ شوری. این در حالیست که در واقعهء عاشورا، حداقل مودت اهل بیت پیامبر را هم رعایت نکردند. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 گذری خلاصه بر احوال بعضی از همراهان امام حسین علیه السلام: 🖤 از امام صادق روایت شده، امام سجاد چهل سال بر پدر گریست و همه را روزه دار و شب زنده دار بود، و چون افطار میشد، می فرمود: پسر رسول خدا گرسنه کشته شد و پسر رسول خدا تشنه کشته شد، این را می گفت و می گریست. تا آخر عمر چنین بود تا به زهر خصم، او را مسموم و شهید کردند. 🖤 زینب کبری که به غیر از امام حسین، شش برادر دیگر و دو پسر و برادرزاده هایش را از دست داده بود، و رنج اسارت را پشت سر گذاشته بود، وارد مدینه شد. بنا به دقیق ترین روایت، ایشان یکسال بعد از عاشورا، از دنیا رفته است. شاید هم خصم امویها او را بخاطر رسوا کردن یزید و یزیدیان، به شهادت رسانده باشد. از مدفن این بانوی گرامی، خبر دقیقی در دست نیست. بعضی گفته اند در سوریه و بعضی گفته اند در بقیع. بعضی اخبار هم حاکی از آنست که ام کلثوم در سوریه دفن است. بهر حال، بانویی که در سوریه دفن است، یکی از دختران امام علی است که در کربلا همراه برادر بوده و پس از آن به اسارت رفته و در روشنگری قیام عاشورا سهم بسزایی داشته است. 🖤 یکی از همسران امام حسین بنام ربابه، مادر سکینه و علی اصغر است. گفته اند، او در بازگشت از شام، یکسال در کربلا ماند و زیر سقف نرفت و بیمار شد و از غصه جان سپرد. و نیز گفته اند پس از یکسال، از کربلا به مدینه بازگشت و در آنجا به رحمت خدا رفت. 🖤 شیخ کلینی از امام صادق روایت کرده که فرمود: یکی از زنان امام حسین (که نام دقیق او برده نشده)، عزا برپا میکرد و آنقدر می گریست که اشکش تمام میشد. آنگاه طعام و نوشیدنی میخواست و میگفت: ما بدین وسیله برای گریه بر امام حسین، نیرو می گیریم. (همهء اینها برای خاطر روشنگری قیام امام حسین بوده. احسنت به این بانوان باایمان و وقت شناس و مبارز). 🖤 سکینه دختر امام حسین و رباب. او در کربلا ده تا سیزده سال داشت و پس از بازگشت به مدینه، تحت کفالت برادرش، امام سجاد قرار گرفت. و در سال ۱۱۷ قمری، کمتر از ۷۰ سالگی رحلت کرد. 🖤 فاطمه دختر دیگر امام حسین که در کربلا بود و به اسارت رفت. او در تقوا و فضائل و کمالات، نظیر نداشت و او را حورالعین می نامیدند. او هم در سال ۱۱۷ قمری در مدینه رحلت کرده. ایشان چندسالی از حضرت سکینه بزرگتر بودند. 🖤 و سومین دختر امام، رقیه فرزند ام اسحاق است. مادرش همسر امام حسن بود که بعلت ایمان و نجابتش، به وصیت امام حسن، بعد از شهادت ایشان به عقد امام حسین درآمد. او هنگام تولد رقیه از دنیا رفته بود. 🖤 امام حسین چهار پسر داشت و سه دختر. پسران: به غیر از امام سجاد، علی اکبر، جعفر که در زمان حیات امام حسین از دنیا رفته است، و عبدالله یا علی اصغر. و سه دختر به نامهای فاطمه، سکینه و رقیه. از شش فرزند امام، یک پسر و دو دختر باقی ماندند که به مدینه برگشتند. 🖤 همچنین چهار برادرش بنامهای حضرت عباس که در کربلا بیش از ۳۴ سال نداشت و عبدالله و عثمان و جعفر که بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشته اند، چهار پسر ام البنین که در کربلا شهید شدند. 🖤 همینطور برادران دیگرش بنامهای عبیدالله و محمد که از یک مادر بودند و در کربلا به شهادت رسیدند. 🖤 به غیر از زینبین، چهار خواهر دیگر امام حسین هم در کربلا حضور داشتند، که یکی از آنها بنام خدیجه همسر عبدالرحمن بن عقیل، از شدت عطش، در روز عاشورا شهید میشود و همسرش هم در رکاب امام حسین به شهادت میرسد و کودکانشان به اسیری می روند. و خواهر دیگر، بنام رقیه که همسر مسلم بن عقیل بوده و فرزند ارشدش، اولین شهید هاشمی یا دومین شهید بعد از علی اکبر، است. 🖤 امام صادق فرموده اند: هیچ زن هاشمی نسب، سرمه نکشید و خضاب نکرد و دودی از خانهء بنی هاشم برنخواست تا پنج سال که عبیدالله بن زیاد کشته شد. /مروری بر عزاداریهای بعد از عاشورا و برخورد حاکمان با آن عزاداریها، فرداإن شاءالله/
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫ ( ۲۳ ) 🌹🌹الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ ۚ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيم.... حکومت در آنروز از آنِ خداست. و میان آنها داورى مى کند: کسانیکه ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند، در باغهاى پرنعمت بهشتند. و کسانیکه کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، عذاب خوارکننده اى براى آنهاست. ۵۶ و ۷ حج. ادامهء شرح واقعهء عاشورا. 🕌 ‌ آغاز عزاداریها برای امام حسین علیه‌السلام: 🖤 عزاداری بر شهادت امام حسین، از آن لحظه ای آغاز شد که ذوالجناح با یال غرقه به خون امام حسین، به میان خیمه ها آمد. آنزمان که امام، نیمه جان، خسته، تشنه، گرسنه و نگران از آنچه بر سر اهل بیتش خواهد آمد، از اسب به زمین افتاده بود و در زمین کربلا در خون خود می غلطید و دشمن جرأت نزدیک شدن به او را نداشت. زنان حرم از این لحظه، عزاداری بر امام حسین را آغاز کردند و شیون و گریهء آنان ادامه داشت تا ساعتی بعد که دشمن خبیث، امام را کشت و به خیمه ها یورش برد (یا الله). پس از آن، زنان بنی اسد، عزاداری برپا کردند، زمانیکه مردانشان، اجساد پاک عزیزان قافلهء عشق را دفن می کردند. پس از آن، عزاداری مردان و زنان شام، که بعد از روشنگری پیام آوران عاشورا واقع شد. سپس، عزاداری کاروان امام سجاد در کربلا به همراه جابر. سپس عزاداری رباب در کربلا. پس از آن، عزاداری در مدینه. عزاداری همسر دیگر امام حسین و عزاداری ام البنین در بقیع. ⚫ اما در کوفه هم گروه زیادی از مردم که نادم و پشیمان از یاری نرساندن به امام بودند، عزاداری برپا میکردند. آنان بیش از دوازده هزار نفر بودند وبنام توابین، مشهورند. توابین در خونخواهی امام حسین قیام کرده و شهید شدند. 👈 پس از عاشورا، بنی امیه، شرایط را برای عزاداری بر امام حسین، سخت گرفت. حتی اجازه رفت و آمد به مزار امام حسین را نمی دادند. و امام سجاد در خفا و پنهانی، در منزلش مجلس عزاداری تشکیل می داد. این شرایط پعد از آنکه زید، فرزند امام سجاد، در خونخواهی امام حسین، در سال ۱۲۱ قیام کرد، سخت تر و شدیدتر شد. (زید یکی از فرزندان امام سجاد است که پس از امام محمد باقر، بافضیلت ترین و عابدترین مرد زمانش بوده. همچنین از شجاعت و سخاوت او بسیار گفته اند. به روایتی او در کربلا، دو یا سه ساله بوده است. او در سال ۱۲۱ هجری، در کوفه قیام کرد و یکسال بطول انجامید و ختم به شهادت ایشان شد. آرامگاهشان در کوفه است). اما در زمان عباسیان، این شرایط سخت، دائما دچار قبض و بسط میشد. مثلا ً اولین خلیفهء عباسی اجازه داد مردم به زیارت مرقد مطهر امام حسین بروند، ولی در زمان منصور، مرقد مطهر را تخریب کردند. پس از منصور، دوباره زیارت امام آزاد شد تا زمان متوکل عباسی در سال ۲۳۶ ه. ق. او دوباره مرقد را تخریب کرد و شدیدترین برخورد را با زائران حسینی به کار گرفت. در سال ۳۳۴، معزالدوله، یکی از سه برادر بویه، بغداد را فتح کرد و حکومت آل بویه تشکیل شد. آنانکه دوستداران اهل بیت بودند، عزاداریهای پرشکوهی برای امام حسین برپا کردند. به دستور معزالدوله، در سال ۳۵۲، بازارهای بغداد را بستند و شعار عزا بر آن آویختند و زنان شیعه، سیاه پوش، بیرون آمدند و عزاداری کردند و سقاخانه هایی برای آب دادن به مردم دایر شد. و چون حکومت، با شیعیان بود، کسی نتوانست مخالفت کند. این نخستین باری بود که چنین مراسمی برای عزاداری امام حسین، زیر پرچم حکومت برپا میشد، که سنت عزاداری در دهه اول محرم از همان زمان است. 👈 آل بویه ایرانی بودند و عاشق اهل بیت پیامبر. ادامه فرداإن شاءالله.
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۴ ) 🌹🌹وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ.... و کسانیکه در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعى از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزىِ نیکویى مى دهد. و به یقین خداوند، بهترین روزى دهندگان است. خداوند آنانرا در جایگاهى وارد مى کند که از آن خشنود خواهند بود. و به یقین خداوند، دانا و داراى حلم است. ۵۸ و ۹ حج. سرنوشت کاروانیان عشق، که صبورانه و بااستقامت، هجرت و قیام کردند، یا کشته شدند و یا به مرگ طبیعی جان دادند. 🕌 ‌در پیغام روز گذشته خواندیم، آل بویه که ایرانی و عاشق اهل بیت پیامبر بودند، عزاداریهای باشکوهی برای امام حسین برپا می کردند. این عزاداری به همان شکل ادامه داشت تا زمان صفویه. حکومت صفوی، مذهب شیعه را به رسمیت شناخت و این، هم باعث افزایش چشمگیر شیعیان شد و هم باعث رشد کمی و کیفی عزاداری بر امام حسین گردید. در آن دوره، عزاداری برای امام حسین، در بیشتر نقاط ایران، متداول گشت و بسیار با شکوه برگزار میشد. این مراسم، به همین شکل بود تا دورهء قاجاریه. قاجارها نیز به مراسم محرم و عزاداری بر امام حسین، اهمیت می دادند و در همین دوره، به آرامگاههای عتبات، رسیدگی شد و با معماریهای ایرانی-اسلامی، آن مکانهای مقدس را گسترش دادند. ⚫ اما پهلوی اول. او با تظاهر به حمایت از تشیع، و با راه انداختن دستجات عزاداری برای امام حسین، توانست نظر مثبت مردم را به خود جلب کند و به حکومت برسد. ولی بعداً، با عزاداریهای محرم، مخالفت کرد و آنرا ممنوع ساخت. او نه تنها با فرهنگ عاشورا مخالفت میکرد، بلکه با آیات صریح قرآن هم ضدیت داشت و همین موجب شد تا حرکت شنیع و به دور از شرافت کشف حجاب از او سر بزند. عُمال او به دستورش، بی شرمانه، حجاب را از سر بانوان ایرانی برداشتند. ریشهء فقدان حجاب قرآنی در میان زنان و دختران امروز، در همان روزهاست. که متاسفانه بعضی تفکرات به اصطلاح روشنفکرانه و امروزی، به این بی حجابی که در آنروزها بر مردم ایران تحمیل شده، دامن زده و آنرا رونق داده و میدهند. اما سوگواریها برای امام حسین، بعد از انقلاب اسلامی، دوباره رونق گرفت بلکه منزلت و جایگاه ویژه ای یافت. إن شاءالله، با ترویج فرهنگ عاشورایی، که برگرفته از آموزه های قرآن کریم، و پیروی از ائمهء اطهار است، بتوانیم راه راست و درست را برای رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت بیابیم، که اگر مردم زمان امام حسین، هم امام زمان خود را می شناختند و گوش به فرمان او می دادند، یزید نمی توانست در عرض ۳ سال حکومت خود، دو فاجعهء عظیم را ببار آورد. ⚫ تنها دو سال بعد از واقعهء غم انگیز عاشورا، فاجعه ای دیگر را در مدینة النبی ببار آورد بنام واقعهء حَره. شرح این واقعه راإن شاءالله، در پیغام فردا خواهیم خواند.
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۵ ) 🌹🌹وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.... هرگز گمان مبر کسانیکه در راه خدا کشته شدند، مرده اند، بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها بخاطر نعمتهایى که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند. و بخاطر کسانیکه هنوز به آنها ملحق نشده اند شادمانند (مجاهدان و شهیدان آینده، که در درجهء قرب الهی همانند آنها هستند، اما در رکاب آنان نبوده اند و بعدا شهید خواهند شد). که نه ترسى بر آنهاست، و نه اندوهى خواهند داشت. و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نیز) مسرورند. و (مى بینند که) خداوند، پاداش مؤمنان را ضایع نمى کند. ۱۶۹ و ۷۰ و ۷۱ آل عمران. شرح کوتاهی از واقعهء حَرّه. 🕌 در ماه ذیحجه سال ۶۳ هجری قمری یعنی دو سال بعد از واقعهء عاشورا، عبدا... بن زبیر که در مکه بود و خلافت می کرد، از مردم مدینه برای خود بیعت گرفت. و در خطبه‌ای به یزید ناسزا گفت و مردم را به نافرمانی از یزید و جهاد با او فرا خواند. مردم هم بدون توجه به امام سجاد، به فرمان عبدا...زبیر، بر علیه یزید شورش کردند. خبر یه یزید رسید. ابتدا از بزرگان مدینه دعوت کرد که به شام بروند تا آنها را از هدایای ارزشمند بهره مند کند که از شورش دست بردارند. گروهی از بزرگان مدینه به شام رفتند، و با پذیرایی بسیار گرم و هدایای ارزشمند یزید روبرو شدند. اما در عین حال شاهد بی بندوباریهای او هم بودند. پس از مراجعت به مدینه، از شرابخوارگی و فساد اخلاقی و سگبازی یزید گفتند و مردم را بر علیه امویان شوراندند. مردم مدینه هم که فرزندان مهاجر و انصار بودند، مانند پدران و مادرانشان، ولایت را تشخیص نداده و با عبدا... زبیر، بیعت کرده بودند، و به فرمان او بر علیه یزید قیام کردند. خبر قیام به یزید رسید. بسیار خشمگین شد و مسلم بن عقبة بن ریاح که در سنگدلی و قساوت مشهور بود، را انتخاب و راهی مدینه کرد. یزید به او گفت اگر حادثه‌ای برای تو رخ داد، حصین بن نمیر را جانشین خود کن. سپاه مسلم بن عقبه که دوازده هزار نفر بودند، در منطقه ای نزدیک مدینه که به حَرّه، معروف بود، فرود آمدند. نخست، شهر مدینه را محاصره کردند و پیغام دادند تا سه روز مهت دارید با یزید بیعت کنید. مردم مدینه تسلیم نشدند و جنگ صورت گرفت. سرانجام لشکریان یزید بر آنان برتری یافتند. فرمانده سپاه به سپاهیان گفت به مدت سه روز هر کاری که می‌خواهند در اموال و ناموس و امکانات مردم شهر انجام دهند، کشتار زیادی صورت گرفت و، جان ومال و ناموس مردم مدینه در چنگال لشکریان شام افتاد. این کشتار وسیع سبب گردید که از آن پس مسلم بن عقبه را «مسرف بن عقبه» نامیدند. کشته شدگان واقعه حَرّه را بین ۶ تا ۱۲ هزار نفر دانسته‌اند. از جمله ۸۰ تن از صحابهء پیامبر و ۷۰۰ نفر از حافظان قرآن. پس از واقعهء عاشورا، این دومین جنایت یزید(لعنت الله علیه) بود که آن ملعون در سه سال، خلافتش انجام داد. 👈 اگر مهاجر و انصاری که پس از رحلت پیامبر، با فتنهء عظیم سقیفه همنوا شدند، کمی فکر کرده بودند، میتوانستند چنین روز وحشتناکی را برای فرزندانشان پیش بینی کنند. اگر فرزندان آنها هم کمی فکر میکردند و همهء جوانب را در نظر میگرفتند، میتوانستند نتیجهء پشت کردن به امام سجاد و قیام نابهنگام را پیش بینی کنند. إن شاءالله خداوند، یاری رسان و نجات دهندهء خواهران و برادران مسلمانمان در تمام جهان باشد. در جنایت حَره، امام سجاد و هر که در خانهء ایشان بود، در امان ماندند. /علل در امان ماندن امام سجاد و اهل بیت ایشان در پیغام فرداإن شاءالله/
⚫ در کربلا چه گذشت؟ ⚫( ۲۶ ) 🕌 ‌‌‌‌‌ادامهء واقعهء حَرّه. 👈 در پیغام روز گذشته خواندیم دو سال بعد از عاشورا، مردم مدینه که به رفتار و کردار یزید معترض بودند بدون توجه به اوامر امام سجاد که آنانرا به آرامش دعوت می کرد، تصمیم به قیام گرفتند، و یزید جنایتکار، به فجیعترین شکل، این قیام را سرکوب نمود. در این واقعه، امام سجاد در قیام مردمی شرکت نکرد و بیت ایشان و همهء کسانیکه در آن بودند، در امان ماندند: 👈 آغاز دورهء امام سجاد با حادثه کربلا بسیار تکان دهنده بود. تا پیش از آن قتل و شکنجه در همه جا بود ولی کشتن اولاد پیغمبر و اسارت خاندان او و کشاندن از این شهر به آن شهر و..... سابقه نداشت. اینها جهان اسلام را مبهوت کرده بود. سیاست، سیاست دیگری شده بود و میزان سختگیری، تصور نشدنی بود. ایشان در قیامهای توابین و مردم مدینه (حَره) و قیام مختار شرکت نکردند، چون می دانستند بیهوده است و نتیجه ای نخواهد داشت و منجر به شهادت ایشان و رها شدن تشکل شیعی خواهد شد (قیام امام حسین هم منجر به شهادت ایشان شد اما امام سجاد سکان کشتی تشیع را بر دست گرفت، ولی با شهادت امام سجاد دیگر کسی نبود تا تشکل شیعی را هدایت کند). در آن دوره، بسیاری از بزرگان حتی از شاگردان خود امام سجاد بواسطهء مادیات، وابسته به دستگاه حکومتی بودند. و باید امام سجاد مثل امام حسین به اصلاح دین مردم که غرقاب فساد بود می پرداخت و جهت گیری معنوی را اصلاح میکرد، اما در خفا و پنهانی. لذا می بینیم بیشترین سخنان این امام مظلوم اما شجاع، از زهد است و تقوا. پس از واقعهء عاشورا، جاسوسان اموی، بشدت امام سجاد را زیر نظر داشتند. و چنان خفقان شدیدی حاکم بود که ارتباط امام با مردم فقط در قالب دعا (صحیفهء سجادیه) و مکاتباتی با افراد مختلف، بصورتیکه دشمن اصلا پی به محتوای واقعی آن نامه ها نبرد، بود. بیشتر مردم مدینه فرزندان مهاجر و انصار بودند، فرزندان همانها که امام علی و زهرای مرضیه را تنها گذاشتند، حالا هم، امام زمان خود را تشخیص ندادند و با عبدا... زبیر بیعت کردند و امام سجاد را تنها گذاشتند. و قیامها بدون در نظر گرفتن جایگاه امام سجاد بعنوان امام زمان، صورت گرفت و سرکوب شد و آن نتیجه ای را که باید در آنزمان، پس از وقوع حادثهء عاشورا، مردم بدست می آوردند علنا واقع نشد و باز هم به دلیل تمرد از فرمان امام زمان، تشکیل حکومت اسلامی به انجام نرسید و به تاخیر افتاد. پس شرایط ایجاب میکرد تقیه را پیش گیرند و در خفا به تحرک بپردازند تا نفس حکومت شیعی زنده بماند و نابود نشود، اما گوش شنوایی وجود نداشت چون اصولا مردم، بصیرت خود را از دست داده بودند، جز عده ای قلیل که همسو با امام سجاد بودند و در روزهای واقعهء حره در خانهء ایشان پناه گرفتند و از گزند یزیدیان در امان ماندند. ✅ زمانی با پیروی از امام، قیام صورت گرفت و همه رستگار شدند و زمانی دیگر با پیروی از امام، سکوت کردند و رستگار شدند. در هر دو صورت از آسیب رسیدن به نفس اسلام و قرآن و ولایت جلوگیری شد. اینست ولایتمداری. ❗اگر پس از رحلت رسول گرامی اسلام، فتنهء سقیفه صورت نمیگرفت، هیچیک از این جنایتها تا به امروز و الی قیامت رخ نمی داد. فقط کافی بود مسلمانانی که در صدر اسلام به این توطئه تن دادند، به آیهء ۳۶ احزاب عمل میکردند. آنگاه هرگز خلافت، غصب نمیشد و اسلام، ید واحدی میشد و به سرعت وعدهء بزرگ خدا در آیهء ۲۸ سورهء فتح، تحقق پیدا میکرد: 🌹 او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آنرا بر همهء ادیان پیروز گرداند و کافیست که خدا گواه باشد. اما آیه ۳۶ احزاب: 🌹هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارند هنگامیکه خدا و پیامبرش فرمانی صادر کردند، اختیاری در کار خود داشته باشند و هر که خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده. حضرت امیر، در فرازی از خطبهء شقشقیه در بارهء سقیفه فرموده اند: 🌷واقعه ی ناگواری که بزرگسالان با درک آن فرسوده میگردند و خردسالان، پیر، و مومنان، تا لقای پروردگارشان با سختیها درگیر. إن شاءالله بتوانیم با اجرای دقیق فرامین خدا سهمی در تحقق وعده بزرگ او داشته باشیم. 🌸 صلی الله علیک یااباعبدالله 🌸
تکرار آخرین پیغام قرانی که قبل از ماه محرم خواندیم. ✨عالم برزخ را بشناسیم ✨ (۱۸) 👈 در ادامه، آیاتی در بارهء اجل و مرگ می خوانیم: پیغام اول 👈 طولانی بودن پیغام را بر اهمیت آن ببخشید 👉 🌹🌹هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا ۚ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ مِن قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ. او کسى است که شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه اى، سپس از علقه (و خون بسته شده)اى، سپس شما را بصورت طفلى (از شکم مادر) بیرون مى آورد، بعد (رشد مى کنید تا) به مرحلهء کمال قوت خود مى رسید، و بعد از آن پیر مى شوید. و (در این میان) گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله مى میرند و (در نهایت) به اجل حتمى خود مى رسید. شاید (در این مراحل) بیندیشید. ۶۷ غافر. تفسیر: مراحل هفتگانهء خلقت انسان از خاک تا مرگ. مرحلهء تراب و خاک، اشاره به آفرینش آدم، جد نخستین ما که از خاک مى باشد، و یا خلقت همهء انسانها از خاک، چرا که مواد غذائى که وجود انسان و حتى نطفهء او را تشکیل مى دهد، اعم از مواد حیوانى و گیاهى همه، از خاک مایه مى گیرند. در چهار مرحله، نطفه تشکیل و تبدیل به نوزاد شده و متولد می‌شود. مرحلهء پنجم، مرحلهء رشد است و تکامل، و از آن به بعد، مرحلهء عقب گرد و از دست دادن نیروها آغاز مى شود، و تدریجاً دوران پیرى که مرحلهء ششم است فرا مى رسد. و پس از آن مرحلهء هفتم که مرگ است. ✔ گاهی هم انسان قبل از رسیدن به مرحلهء هفتم که مرگ طبیعی یا مرگ حتمی است، دنیا را ترک می کند که به آن مرگ غیرحتمی گفته میشود. 👈👈 نکتهء مهم اینست که: در مراحل اولیه که مربوط به آفرینش تا بلوغ فکری است تعبیر به خَلَقَکُمْ شده (به معنی شما را آفرید)، که هیچ نقشى براى خود انسان در آن قائل نیست 👈 بیشتر رشد انسان در این زمان در دست دیگران است، از والدین و مربیان و بزرگترها، ولى در مراحل آخر، این حقیقت را بیان فرموده که انسان در این دورانها، با حُسن تدبیر، یا سوء تدبیر و نوع عملکردش، سرنوشت خود را خودش رقم می زند و می تواند از مرگ غیرحتمی جلوگیری کند. 👈👈 به این معنی که تعلیم و تربیت انسان در دو مرحله صورت میگیرد: تعلیم اولیه که انسان نقش خاصی در آن ندارد و بدست خانواده و محیط پیرامونش انجام می‌شود و پس از آن آدمی وارد مرحلهء دوم می‌شود که تعلیم و تربیت ثانویه است و در این مرحله انسان به بلوغ فکری رسیده و باید خودش به تعلیم خود بپردازد. 👈 به اینگونه که با اتکا به تعالیم انسانی، خصلتهای خوب و بد خود را شناسائی کند و خود را اصلاح کند و بسمت قرب الهی حرکت نماید. از علوم آسمانی یاری بگیرد و بسمت انسانیت و کمال رشد کند. 👈 این مرحله برای همهء انسانها پیش می آید اما بسیاری، از آن غفلت می‌کنند و به همان چیزی که هستند و دیگران ساخته اند بسنده و اکتفا می کنند و هیچ تلاشی برای بهتر شدن انجام نمی دهند. 👈 اما انسانی که ورود به این مرحله را درک میکند از آن استقبال کرده و خود را از نو ساخته و اصلاح می‌کند و آنگاه برای تعلیم و تربیت نسل بعدی، آموزش‌های بهتری خواهد داشت. بهتر از والدین و بزرگترهایش ( دقت کنیم ). اما مرگ. مرگ در منطق قرآن، به معنى فنا و نابودى نیست، بلکه دریچه ایست بسوی عالم بقا. إنا لله وَ إنا إلیهِ راجِعون، به همین معناست. از خدائیم که فنا و نابودی در او نیست و بسوی خدا باز می گردیم. پس مرگ، ابدا مفهوم نابودی و فنا ندارد. /إن شاءالله هر روز ساعت ۱۶ یک پیغام قرآنی در کانال قرار می‌گیرد/
✨عالم برزخ را بشناسیم✨ (۱۹) اجل و مرگ: پیغام دوم 👈 طولانی بودن پیغام را بر اهمیت آن ببخشید 👉 🌹🌹هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ ۖ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ. او کسى است که شما را از گل آفرید. سپس مدتى مقرر داشت (تا انسان رشد کند و تکامل یابد). و اجل (و مرگ) حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). سپس شما (در یگانگى و قدرت او) تردید مى کنید!! ۲ انعام. تفسیر: اجل یعنی پایان مدت معین از هر چیزی. به فرا رسیدن مرگ هم، اجل مى گویند، چون آخرین لحظهء عمر انسان است. کلمهء اجل مسمّى و اجلاً، که هر دو در آیه آمده، به دو معناست. اجل مسمّى، مرگ طبیعى و اجلا، مرگ زودرس است. 🌸 توضیح بیشتر: همه چیز از نظر ساختمان طبیعى و ذاتى، استعداد و قابلیت بقاء، براى مدتى طولانى دارند، ولى در اثناء این مدت، ممکن است موانعى ایجاد شود که آنها را از رسیدن به حداکثر عمر طبیعى، باز دارد. 👈 مثلاً یک چراغ نفت سوز، با توجه به مخزن نفت آن، ممکن است مثلاً بیست ساعت، استعداد روشنائى داشته باشد. اما وزش یک باد شدید، ریزش باران و یا عدم مراقبت از آن، سبب مى شود که عمر آن کوتاه گردد. یعنی اگر چراغ با هیچ مانعى برخورد نکند، و تا آخرین قطرهء نفت آن بسوزد، سپس خاموش شود، به اجل حتمى خود رسیده است (اجل مسمی)، و اگر موانعى قبل از آن باعث خاموشى چراغ گردد، مدت عمر آنرا اجل غیرحتمى مى گوئیم. 👈 در مورد انسان نیز چنین است، اگر تمام شرائط براى بقاى او جمع گردد، و موانع بر طرف شود، ساختمان و استعداد او ایجاب مى کند که مدتى طولانى عمر کند، اما ممکن است بر اثر سوء تغذیه، یا مبتلا شدن به اعتیادات مختلف، و یا دست زدن به خودکشى، یا ارتکاب گناهان، و یا عدم مراقبت از سوی بزرگترها یا خودش، خیلى زودتر از آن مدت بمیرد، مرگ را در صورت اول، اجل حتمى و در صورت دوم، اجل غیرحتمى مى نامند. مثلا صلهء رحم، عمر را زیاد و یا قطع رحم، عمر را کم مى کند. اصول کافی، ج۲، ص۱۵۰. ✔ لازم به ذکر است منظور، صلهء ارحامی است که باعث طولانی شدن عمر شود، نه رفت و آمدهایی که باعث آزار و کم شدن عمر است. 👈 و در آیهء ۳۴ اعراف مى خوانیم: فَاِذا جاءَ أَجَلُهُم لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ: هنگامیکه اجل آنها فرا رسد، نه ساعتى به عقب مى افتد و نه جلو. در اینجا منظور از اجل، همان مرگ حتمى است، یعنی چه بطور طبیعی، عمر بسر آید و یا بواسطهء اسباب و عللی، عمر کوتاه شود و به اجل حتمی تبدیل شود، در هر دو صورت زمانیکه موعد اجل برسد، لحظه ای پیش و پس نخواهد شد مگر استثناهایی. مثلا آنجا که از نظر پزشکی، مرگ، حتمی است اما دعا و استغاثه آنرا به تاخیر می اندازد. 👈 ✔ در هر صورت، باید توجه داشت هر دو اجل، از ناحیهء خدا تعیین مى شود، یکى بطور مطلق، و دیگرى بعنوان مشروط و یا معلق. در مورد انسان و اقوام و ملتهایی که ظلم و ستم و نفاق و تفرقه و سهل انگارى و تنبلى را پیشه کنند، در مدت کمتری از زمان طبیعی از بین خواهند رفت. 🌸 توجه داشته باشیم: اجل غیرحتمى و مشروط، قابل تقدیم و تأخیر است و اجل حتمى قابل تغییر نیست. مثلا اگر دروغی گفتیم، فورا توبه کنیم و برای جبران به والدین احسان کنیم. چون دروغ، عمر را کوتاه و احسان به والدین، عمر را طولانی می کند. 👈 خب، با این توضیحات، بلوغ فکری که در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم برایمان یادآوری میشود: اگر به تعلیم و تربیت ثانوی بپردازیم و خود را اصلاح کنیم و از نو بسازیم قطعا با این اصلاحات می‌توانیم مرگ زودرس را از خود دور کرده و زمان بیشتری برای رشد بسمت تعالی داشته باشیم. 👈 لازم به ذکر است همیشه استثناء وجود دارد. توکل بر خدا. /إن شاءالله هر روز ساعت ۱۶ یک پیغام قرآنی در کانال قرار می‌گیرد/
✨ عالم برزخ را بشناسیم ✨ (۲۰) 🌹🌹أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ. خدا را پرستش کنید و از مخالفت او بپرهیزید و اطاعت نمایید. ۳ نوح. تفسیر: این آیه سخنان حضرت نوح است به قومش. او محتواى دعوت خود را در سه جمله خلاصه کرد: پرستش خداى یکتا، رعایت تقوا، و اطاعت از قوانین و دستوراتى که او از سوى خدا آورده، که مجموعهء عقاید، اخلاق و احکام است. (دقت کنیم ). سپس، به تشویق آنها پرداخته و نتائج مهم اجابت این دعوت را در دو جملهء کوتاه بیان میکند: 🌹يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ ۖ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ. تا خدا گناهانتان را بیامرزد و تا زمان معینى اجل شما را به تاخیر بیندازد. زیرا هنگامیکه اجل الهى فرا رسد، تأخیرى نخواهد داشت اگر مى دانستید. ۴ نوح. در حقیقت، این آیه تکرار آیه ای است که در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم. از آنجاییکه مطلب، بسیار مهم است خداوند بار دیگر به آن پرداخته. 👈 همانطور که در پیغام قرآنی روز گذشته خواندیم، اجل و سر رسید عمر انسان دو گونه است: یا اجل معلق (مشروط) و اجل حتمى (مطلق). نوع اول، سر رسیدى است که قابل تغییر و دگرگونى است، و بر اثر اعمال درست و نادرست انسان ممکن است جلو یا عقب بیفتد. یکی دیگر از علل مرگ زودرس می‌تواند عذاب الهى باشد. بی احتیاطی هم عامل بسیار موثری است در مرگ زودرس. 🟢 اما تقوا و نیکو کارى و تدبیر، میتوانند مرگ را عقب اندازد که در اینصورت انسان باایمان فرصت بیشتری برای کسب معرفت و مقامات بالای قرب الهی خواهد داشت.👇👇 در آیهء مذکور فرموده است: اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، خدا مرگ شما را به تأخیر مى اندازد ( یکی از نتایج بخشش گناه، طولانی شدن عمر خواهد بود). ⚫ در واقع، این آیه تأثیر گناهان در کوتاهى عمر را هم بیان فرموده است. با توجه به اینکه گناهان همواره بر جسم و یا روح انسان ضربه هاى هولناک وارد مى کند، درک این معنى آسان است. 🌸 در روایات اسلامى نیز روى این معنى تأکید فراوان شده است، از جمله در یک حدیث پر معنى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم: آنها که بر اثر گناهان مى میرند، بیش از آنها هستند که به مرگ طبیعی از دنیا مى روند، و کسانیکه بر اثر نیکوکارى، عمر طولانى پیدا مى کنند بیش از کسانى هستند که بر اثر عوامل طبیعى عمرشان زیاد مى شود. سفینة البحار، ج۱، ص۴۸۸. /إن شاءالله در ادامه، سکرات مرگ را می خوانیم. آیاتی هستند بسیار مهم و روشنگر و هشدار دهنده به اینکه لحظات عمر را جز در مسیر رشد و تعالی به سمت قرب الهی سپری نکنیم که البته این هیچ منافاتی با رسیدگی به دنیای خود و اطرافیانمان ندارد/ /إن شاءالله هر روز ساعت ۱۶ یک پیغام قرآنی در کانال قرار می‌گیرد/