eitaa logo
أين بقیة الله🥀🥀🇮🇷😭😭🇮🇷🥀
238 دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
34.6هزار ویدیو
292 فایل
بنام خداوند متعال به کانال مذهبی،🎤🔰 سیاسی،🌏 ورزشی⚽😭🇮🇷،حضرت بقیه الله صلوات الله علیه و آله و سلم خوش آمدید بزرگواران،((برگرفته پیامهاوکلیپ های بروز ازابرگروهای محترم دیگر)) حدالاامکان ترک گروه نکنید بخاطر حضرت بقیه الله صلوات الله علیه باتشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| بزودی ثمره‌ی انقلاب اسلامی را در جهان، همه با چشمهای خود مشاهده خواهند کرد. ❇️ ایران محور اصلی تمدن‌‌سازی نوین اسلامی است. اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| نقل قول از آیت‌الله حائری شیرازی: خط موضع گیری در آخرالزمان، فقط اسرائیل است که جهان را به دو صف تبدیل می‌کند! اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ســـلام بـر آنـان کـه اول از ســیم خاردار نـفـــس گــذشـتـنـد و بَـعْد از سیم خار دار دشــمـن... 💚 سلام بر شهدا
🔅‌ من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم. 📄 بخشی از وصیتنامه شهید فهمیده
🌹11 آبان سالروز شهادت‌ طیب ♦️ امام‌ خمینی بر سر مزار طیب: طیب، تو که عاقبت به خیر شدی؛ دعاکن خمینی هم مثل تو عاقبت به خیر شود 📔کتاب طیب ص۱۸۷ 🌹شادی روحش الفاتحه مع الصلوات
🌹طیب حاج رضایی : اگه یه روز اقا روح الله رو دیدی ، سلام منو بهش برسون بگو خیلی شمارو دیدند و خریدند، ما ندیده شمارو خریدیم
🔴 به بهانه سالگرد شهادت طیب حاج رضایی ♦️ بیانات رهبرمعظم انقلاب درباره طیب حاج رضایی در دیدار خانواده این شهید ♦️یکی از بالاترین و با فضیلت‌ترین شهادت‌ها، شهادتی است که پدرشما مرحوم طیب به آن شهید شدند. ♦️در دوران غربت، وحشت و اختناق؛ آن هم تنها. یک وقت انسان با هزار نفر به میدان جنگ می‌رود؛ یک وقت انسان، تنها در مقابل دشمن قرار می‌گیرد؛ این یک‌طور دیگر است. ♦️دوره‌ی اختناق واقعاً خیلی سخت بود؛ بخصوص نسبت به اینها که وضع عجیبی داشتند. خداوند ان‌شاءالله درجاتشان را عالی کند. (۷۵/۱۰/۱۰)
خون زيادی از پای من رفته بود. بی حس شده بودم. عراقی ها اما مطمئن بودند كه زنده نيستم حالت عجيبی داشتم. زير لب فقط می گفتم: يا صاحب الزمان ادركنی هوا تاريک شده بود. جوانی خوش سيما و نورانى بالای سرم آمد. چشمانم را به سختى باز کردم. مرا به آرامی بلند کرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشه ای امن مرا روی زمين گذاشت. آهسته و آرام. من دردی حس نمی کردم! آن آقا کلی با من صحبت کرد. بعد فرمودند: کسی می آید و شما را نجات می دهد. او دوست ماست! لحظاتی بعد ابراهيم آمد. با همان صلابت هميشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کرد. آن جمال نورانی، ابراهیم را دوست خود معرفی کرد خوشا به حالش... 📚 سلام بر ابراهیم ۱ / ص ۱۱۸ 🍂🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼🍂