*زندگے واقعے زمانے ست
ڪہ تغییرات ڪوچڪ رخ دهد
شاید یڪ گلدانِ ڪوچڪ
یا یڪ ڪتابِ جدید...💐💐
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
enc_1739530688703532857869.mp3
4.1M
📝 پرسون پرسون اومدم در خونت ای یار ،،من با دل و جون اومدم ای یار ❤️
#جدید
#استودیویی
#امام_زمان(عج)
🎤 #مهدی_رسولی
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
🪐💫
یادٺ باشھ تا وقتے کھ نفس میکشے،
براے موفقیٺ دیࢪ ݩیسٺ.! 🌱📚
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
💕
شروع کن...
هرچیزی که نیاز داری از قبل درونت هست✨
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
🌸🌱
𝑴𝒂𝒌𝒆 𝒚𝒐𝒖𝒓𝒔𝒆𝒍𝒇
𝒂 𝒈𝒓𝒆𝒂𝒕 𝒑𝒆𝒓𝒔𝒐𝒏 𝒊𝒏 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒔𝒐𝒍𝒊𝒕𝒖𝒅𝒆
توی تنهاییات
از خودت یه آدم عالی بساز
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
♥️🍃
سه واژه ي مهم و تاثير گذار در زندگي هر فرد
"انتخاب"
"فرصت"
"تغییر"
باید "انتخابی" درست داشته باشید
تا "فرصتی" مناسب پیدا کنيد
وگرنه
زندگی تان هیچگاه "تغییر" نخواهد کرد...
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
تو ستاره رو آرزو میکنی ولی خدا ماه رو بهت هدیه میکنه! صبور باش✨
💎
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅┄✶🍃🌸🍃✶┄┅┄
این داستان عشق واقعی رو براتون به تصویر میکشه👌❤️
𑑛 @aydaye_bi_shamluo ⛓🫀
آیدای بی شاملو 𑑛
🔥🥀⛓ منم همینو ازت میخوام چرا که صبوربودن عالی ترین نماد ايمانه، و خویشتن داری عالیترین عبادته؛ ناک
🔥🥀⛓
و بعد هم صدای شکستن پنجره شیشه کتابخونه مامان و خانجون رفتن تا بابا رو آروم کنن منم همون جلوی در فقط گریه
میکردم که چی شده. اشکم با دیدن احوالات هیستریکی بابا از رو گونه امریخت.پایین مامان مدام
تکرار می کرد: احسان جون چی شده؟ یاسر چی گفته که این طوری داغونت کرده؟
بابا نگاهی به مامان کرد و گفت
چی میخواستی چی بگه؟ اومده بود بگه که دیگه دختر مو نمیخوادش؟ دختری که براش عروس کرده بودم یه عروس تعریفی
از آب در اومده تا خرخره تو لجن فرو رفته که با هیچ آب زمزمی هم نمیشه پاکش کرد. آخه من
چی بگم؟
رنگم به شدت
پریده بود یعنی ممکن بود که یاسر پرده از اسرار سوسن برداشته باشه
وای نه؟!
تا سرمو بالا گرفتم بابا به طرفم اومد و با تحکم سرم داد زد: چرا هیچ وقت بهم نگفتی که اون نامه ها رو تو از طرف
سوسن برا سعیدمینوشتی؟ چرا؟
مونده بودم که چی بگم خان جون مداخله کرد اون موقع خودت فرصت توضیح رو
ادامه دارد...🍁