eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
20.1هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 بسیاری از ما تمام عمرمان همه جا کوشش میکنیم که به همه ثابت کنیم که چقدر خوب هستیم و تا آنجا پیش میرویم که همه زندگی ما برای اثبات 2 چیز است: اول) من را خوب بدانید و لطفا من را دوست داشته باشید. دوم) تا آنجا کوشش می کنیم که تقریبا همه جا باید خود را بیشتر و بهتر و برتر از آن چیزی نشان دهیم که هستیم . بعد برای حفظ این بیشتری و برتری تمام عمر رنج می بریم و نگران هستیم و کوشش بیش از حد می کنیم و احساس امنیت و آرامش نمی کنیم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•••❀••• 🌿 اگـــــر در مســـــیر معـــــنوے، بےحـــــال شـــــدید، 🚫توقفـــــ نڪـــــنید. بایـــــد دستـــــ و پـــــا بـــــزنید تـــــا حـــــال پـــــیدا ڪـــــنید. ✅بـــــا تلاوتـــــ قــــــــــرآن،بـــــا مناجاتـــــ، بـــــا ایـــــن مـــــکان و آن مـــــکان، بـــــالاخره بایـــــد از ایـــــن بی حـــــالے خـــــارج شـــــوید. و الّا یـــــواش یـــــواش شیطان شـــــما را مـــــیبرد... 🖋 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🇵🇸دختر23 ساله آمریکایی 27 ژانویه سال 2003 به نوار غزه سفر کرد. 🇵🇸در اولین شب اقامتش در شهر رفح در جنوب نوار غزه با دو نفر از فعالین خارجی که می‌خواستند با نصب تابلوهایی که روی آن‌ها نوشته بودند"افراد بین‌المللی"باعث توقف تیراندازی سربازان اسرائیلی به سمت شهروندان فلسطینی شوند. 🇵🇸 می‌خواستند با سیاست "تخریب منازل، ریشه‌کن کردن درختان و ارعاب شهروندان بی‌دفاع فلسطینی" مقابله کنند 🇵🇸کم‌تر از دو ماه بعد یعنی 16 مارس 2003 راشل که کاور نارنجی فلورسنت به تن داشت تا به راحتی دیده شود، 🇵🇸 سر راه بولدوزر ارتش رژیم صهیونیستی ایستاد تا از تخریب خانه یک داروساز فلسطینی به نام"سمیر نصرالله"که در این مدت با هم آشنا شده بودند، جلوگیری کند. 🇵🇸اما بولدوزر اسرائیلی با عبور از روی راشل جمجمه او را شکست، دنده‌های او را خرد کرد و ریه‌های او را سوراخ کرد. 🇵🇸 اما گویی این کافی نبود، راننده بدون آن که تیغه بولدوزر را بالا ببرد، دنده عقب گرفت و برای بار دوم از روی بدن راشل رد شد. "راشل یک شهروند آمریکایی با خون فلسطینی بود"🇵🇸 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 نیکی به خانواده رسول خدا (ص) فرمودند: هر معروفى صدقه به شمار مى‌آید و هر آنچه را كه مؤمن براى خود و خانواده و همسرش هزینه كند و نیز هر آنچه با آن آبروى خود را حفظ كند، برایش صدقه نوشته مى‌شود.1 و فرمودند: بهترین شما كسانى هستند كه براى خانوادهٔ خود بهترین باشند و من براى خانوادهٔ خودم بهترین شما هستم. 2 و نیز فرمودند: كسى كه به بازار رود و تحفه‌اى بخرد و آن را براى خانوادهٔ خویش ببرد، مانند كسى است كه صدقه‌اى را به سوى نیازمندان مى‌برد. 3 1. مستدرک الوسائل ج 7 ص 239 2. الفقیه ج 3 ص 555 3. الامالی صدوق ص 577 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 رابعه عدویه از بانوان سعادتمندی است که بر اثر انجام کارهای نیک و تلاش در مسیر سعادت نام نیکو از خود به یادگار گذاشته و در عرفان و سلوک به مقاماتی نائل آمده است . روزی جمعی از مردم بصره بر در خانه عدویه رفتند و گفتند : ای رابعه مردان را سه فضیلت است که زنان را نیست ، 1)آن که مردان عقل کامل دارند و زنان ناقص العقلند و دلیل بر نقصان عقل انهات این که گواهی دو زن برابر گواهی یک مرد است 2) انکه زنان ناقص الدین هستند زیرا در هر ماه چند روز از نماز و روزه می مانند 3) هرگز زنی به مقام نبوت نرسیده است . رابعه گفت : اگر گفتار شما درست باشد زنان را نیز سه فضیلت است که مردان را نیست . 1)ان که در میان انها مخنث نیست ( مرد بی غیرت ) 2)همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان در دامن زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند 3)انکه هیچ زنی ادعای خدائی نکرده است و این جرات و بی ادبی در طول تاریخ به خداوند از مردان سر زده است حکایت و داستانهای شگفت قرآنی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جان مادر کجاستی؟ 🔹سیدبشیر حسینی: تا حالا جنازه‌ی خونیِ دختر نوجوانت رو بغل کردی که بگذاری داخل قبر؟ به چه جرمی کشتنش؟ 🔹از همه‌ی افرادی که به تمسخر دائما می‌گویند «ولی عوضش امنیت داریم» تقاضا می‌کنم با چشم باز و دهن بسته، صحنه‌های این جنایت رو بارها ببینند و یک لحظه خودشان رو جای خانواده‌‌های این دسته گُل‌های بی‌جان بگذارند! 🔹ایران میان افغانستان و پاکستان و یمن و سوریه و عراق در قلب خاورمیانه‌ است؛ نه وسط اروپا و آمریکا! ولی اگر جای دخترهای مظلوم افغانستانی، بلوندهای غربستانی تکه‌پاره شده بودند، الان کل دنیا عزای عمومی بود. 🔹من خودم رو مدیون شهدای مدافع حرم میدانم و ممنون فرزندان شهیدی هستم که یتیم شدند تا من بتوانم زنده بمانم. اگر سردار و یارانش نبودند، ما الان کنار جنازه‌ فرزندانمان اشک می‌ریختیم و ایران ناامن‌ترین جای جهان و گوشت زیر دندان وحشیان بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 به احنف بن حیس گفتند : تو با این که عرب هستی چرا این اندازه بردبار و آسان گیر و باگذشتی ؟ در حالی که باید تندخو و خشن و تلخ باشی ! گفت : من درس گذشت و عفو را از قیس بن عاصم آموختم ، یک بار میهمانش بودم به خدمتکارش گفت : غذا بیاور . او غذا را در ظرفی سنگین وزن حمل کرد ، در راه ظرف غذا که در حال جوشیدن بود از دستش رها شد و بر سر فرزند قیس افتاد و او را کشت . خدمتکار لرزه بر اندامش افتاد ولی قیس زیر لب گفت : هیچ راهی برای حلّ مشکل این خدمتکار نمی یابم جز این که او را آزاد نمایم ؛ به او گفت : تو در راه خدا آزادی ، می توانی هرجا که خواستی بروی . سپس گفت : اگر او را نزد خود نگاه می داشتم تا چشمش در چشم من بود خجالت می کشید ، بنابراین او را آزاد کردم تا هم در اضطراب نباشد و هم در حال شرمندگی به سر نبرد ! مجموعه ای از نکته ها و داستان های کتب استاد حسین انصاریان ص:275 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 قول لیّن و برخورد نرم برف،️ اگر تند و شلاقی بباره، روی زمین نِمیشینه. برف وقتی روی زمین میشینه که آرام و نرم بباره. حرف هم مثل برفه. اگر به قول قرآن کریم، نرم و ملایم باشه، به دل میشینه و دلنشینه. به همین خاطر، خداوند به موسی و هارون فرمود حالا که پیش فرعون میرید، باهاش خیلی نرم حرف بزنید: اذْهَبٰا إِلیٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغیٰ، فَقُولاٰ لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشیٰ (طاها/43و44) ای موسی، تو و برادرت هارون، به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است. اما به نرمی با او سخن بگوئید، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد. یعنی اگر تند و خشن حرف بزنید، به دل سنگ او نمیشینه. حتی در بعضی از روایات آمده که موسی مامور بود، فرعون رو با بهترین نامش صدا کنه، شاید در دل تاریکش اثر بگذاره. هر مکتبی باید جاذبه داشته باشه. لذا برای نفوذ در قلوب مردم، نخستین دستور قرآن برخورد ملایمه. حالا این یه سنگ محک. خودمون کلاه خودمون رو قاضی کنیم. حتی با فرعون باید به نرمی سخن گفت، حالا برخورد ما با دیگران، برای جذب مردم به دین خدا، چگونه است؟ جاهایی که لازم باشه، چجوری امر به معروف و نهی از منکر میکنیم؟ با نحوه برخوردمون چند نفر رو به دین علاقمند کردیم؟ اصلاً چرا راه دور بریم. برخوردمون با نزدیکان خودمون چگونه است؟ با پدر و مادر، زن و بچه، دوستان و همکاران، همسایگان و اقوام و ...؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 کربلا میخوام میدونی حاجتم همینه... 👌🌱 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⛔️ 🔹شخصی 30 سال صف اول نماز جماعت می‌ایستاد..و پشت سر پیشنمازی نماز می‌خواند؛یک شب آمد و دید صف اول جا نیست ‌‌... 👈🏻صف دوم ایستاد و متوجه شد که کمی ناراحت است ولی نه ناراحت اینکه ثواب صف اول را درک نکرده؛بلکه ناراحت است که چرا در انظار مردم در صف اول نایستاده است ... 🔸فهمید که ایستادنش در صف اول برای ریاکاری بوده است ... نماز 30 ساله اش را قضا کرد !!! 🍃 (ره)🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شیخ عباس قمی از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی (مؤلف کتاب شبهای پیشاور) نقل می‌کند: در ایامی که مفاتیح الجنان تازه منتشر شده بود، روزی در سرداب سامرا، آن را در دست داشتم و مشغول زیارت بودم. دیدم شیخی با قبای کرباس و عمامه ی کوچک نشسته و مشغول ذکر است. شیخ از من پرسید: این کتاب کیست؟ پاسخ دادم: از محدث قمی آقای حاج شیخ عباس است و شروع کردم به تعریف کردن از آن. شیخ گفت: این قدر هم تعریف ندارد، بی خود تعریف میکنی، من با ناراحتی گفتم: آقا! برخیز و از این جا برو. کسی که کنارش نشسته بود، دست زد به پهلویم و گفت: مؤدب باش، ایشان خود محدث قمی هستند. من برخاستم با آن مرحوم روبوسی کردم و عذر خواستم و خم شدم که دست ایشان را ببوسم؛ ولی آن مرحوم نگذاشت و خم شد دست مرا بوسید و گفت: شما سید هستید. 📙سیمای فرزانگان 3/ 254؛ به نقل از: حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت / 62. 64. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♥️ آرام باش..... آنچه برایت پیش مےآید و آنچه برایت رقم میخورد؛ به دست بزرگترین نویسندهٔ عالم ثبت شده! اوڪه بدون اذنش حتی برگی از درخت نمی‌افتد...!!! ✨ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری 🖤🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 ✍امام علی علیه السلام : راستگو ، با راستگوئی خود سه چیز بدست می آورد. ✨↶اعتماد ✨↶شڪوه در دلها ✨↶محبت 📚 تصنیف غررالحڪم ص219 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت يوسف وقتی عزیز مصر بود و در وقت قحطي براي مردم گندم توزيع مي نمود يك نو جوان سه بار آمد و گندم همراي خود برد. آخر يوسف (ع) مجبور شد و به آن نوجوان گفت: اَي برادر به مردم يك بار گندم نمي رسد و از تو چندم بار است كه گندم ميبري دگر بس كن! هنوز بسيار مردم محتاج باقي مانده اند ! حضرت جبرییل که کنار یوسف استاده بود گفت: آیا او را مى ‌شناسى؟ گفت: نه، نمى‌ دانم كیست. جبرییل گفت: اى یوسف! این مرد با این لباس كهنه و پاى برهنه همان شاهدى ست كه تو را از اتهام نجات داد. این همان طفلك هست كه موقع تهمت زدن زليخا شهادت پاك بودن ات را گفت! حضرت به مأمور خود گفت: برو او را بیاور. او را آورد، يوسف (ع) آن نوجوان را در آغوش گرفت و امر نمود به اين جوان دروازه هاي خزاين را باز كنيد هر قدر وهر چه ميتواند ببرد. سپس به ماموران اش گفت: براى او لباس و كفش بیاورید، به او پول و شغل متناسب با عقل و فهمش بدهید و حقوقى نیز براى او قرار بدهید. جبرئیل تعجب كرد، حضرت یوسف(ع) گفت: چه شد؟ گفت: كرم خدا مرا متحیر كرد، آه از نهادم برآمد؛ چون كسى كه براى تو شهادت به حق داده، ببین براى او چه كار كردى؟ آن وقت بندگانش كه عمرى مى ‌گویند: «أشهد أن لا اله الا الله» به وحدانیت او شهادت مى‌دهند، در قیامت براى آنها مى ‌خواهد چه كند؟ الله جل جلاله برای یوسف وحي كرد؛ كه اَي يوسف ! تو يك بنده هستي يك نَفَر پاكي ترا ياد كرد تمام خزانه ها را برايش باز كردي و اگر كسي پاكي مرا ياد كند ذكر مرا بكند چه برايش خواهم نمود...! شما فكر كنيد خزانه هاي يوسف (ع) کجا و خزانه هاي الله جل جلاله ! کجا بياييد ذكر حق را به كثرت یاد نمايم و اهل ذکر باشیم. ‌ ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام صبح زیباتون بخیر 🌸رمضان به پایان رسید 🎊به اولین روز ماه شوال 🌸خوش آمدین 🎊ان شالله ماه جدید پُر از 🌸موفقیت و سرشار از 🎊خیر و برکت باشه 🌸وامضای خدا پای تمام 🎊آرزوهاتون 🌸آخر هفته تون بخیر و شادی🌸 🌸💖عیدتون مبارک💖🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎉🌸🌙عید 🎉🌸🌙سعید 🎉🌸🌙فطر 🎉🌸🌙بر شما 🎉🌸🌙دوستان 🎉🌸🌙عزيز 🎉🌸🌙و 🎉🌸🌙خانواده 🎉🌸🌙محترمتان 🎉🌸🌙مبـــارک 🎉🌸🌙و فرخنده 🎉🌸🌙بــــــاد حلول ماه مبارک شوال🎉🌸🌙 بر شما و خانواده گرامیتون🎉🌸🌙 تهنیت و مبارکــــــــَ باد🎉🌸🌙
🌸به پنجشنبه 23 💕اردیبهشت ماه خوش آمدید 🌸آخر هفته تون عالی 💕خدایا 🌸امروز برای تک تک دوستانم 💕عطا کن 🌸هرآنچه خیر و صلاحشان است 💕از خوبی ها بهترینش 🌸از نعمت ها بیشترینش 💕از عاقبت عالیترینش و 🌸از زندگی شیرین ترینش
💠عبرت از گذشته! شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود. امام عليه السلام فرمود: بيچاره فرزند آدم هرروز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود. 🌱مصيبت اول اينكه ، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست . 🌱دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس ‍ بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند. سپس فرمود: 🌱سومى مهمتر از اين است . گفته شد، آن چيست ؟ امام فرمود: هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم . آنگاه فرمود: طولانى ترين روز عمر آدم ، روزى است كه از مادر متولد مى شود. دانشمندان گفته اند اين سخن را كسى پيش از امام سجاد عليه السلام نگفته است. 📗داستان های بحارالانوارجلد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شیخ رجبعلی خیاط میفرمود بطری وقتی پر است و می‌خواهی خالی اش کنی ، خمش می‌کنی ... هر چه خم شود خالی تر می‌شود ؛ اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی می‌شود ... دل آدم هم همین طور است ؛ گاهی وقت‌ها پر می‌شود از غم ، غصه ، از حرف‌ها و طعنه‌های دیگران ... قرآن می‌گوید : "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها ؛ خم شو و به خاک بیفت ؛ " این نسخه‌ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
داستان خنده دار از زبان شهید هادی😂 ‌ تقريباً دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهيم هادی به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم. درآن ديدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت مي‌كرد. اما از خودش چيزي نمي‌گفت. تا اينكه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد. يكدفعه ابراهيم خنده‌اي كرد وگفت: يه ماجراي جالب براتون تعريف كنم!!😃 "تو منطقه المهدي در همون روزاي اول، پنج تا جَوون كه همه از يه روستا با هم به جبهه اومده بودن به گروه ما ملحق شدن، ما هم چند روزي گذشت و ديديم اينها انگار هيچ وقت نماز نمي‌خونن. تا اينكه يه روز با اونا صحبت كردم و ديدم بندگان خدا آدماي خيلي ساده‌اي هستن. اونها نه سواد داشتن نه نماز بلد بودن و فقط به خاطرعلاقه به امام اومده بودن جبهه از طرفي خودشون هم دوست داشتن نماز رو ياد بگيرن. من هم بعد از ياد دادن وضو، يكي از بچه‌ها رو صدا زدم و گفتم: " ايشون پيش‌نماز شما، هر كاري كرد شما هم انجام بدين." من هم كنار شما مي‌ايستم و بلند بلند ذكراي نماز رو مي‌گم تا ياد بگيرين، ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگه نمي‌تونست جلوي خنده خودش رو بگيره!!😂 چند دقيقه بعد ادامه داد: تو ركعت اول وسط خوندن حمد امام جماعت شروع كرد سرش رو خاراندن، يكدفعه ديدم اون پنج نفر هم شروع كردند به خاراندن سر!!😂 خيلي خنده‌ام گرفته بودولي خودم رو كنترل كردم . 🤭 اما توي سجده وقتي امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد!!😑 پيش نماز به سمت چپ خم شد كه مهرش رو برداره كه يكدفعه ديدم همه اونها به سمت چپ خم شدن ودستشون رو دراز كردن!!!😆 اينجا بود كه ديگه نتونستم تحمل كنم و زدم زير خنده😂🤣😅 📚سلام بر ابراهیم/صفحه90_91 . هر چقدر خنده رو لبت اومد، از ته دل نثار ارواح پاک و مطهر شهدا صلوات بفرست!😊🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ‌ ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 عمر بسیار کوتاه حضرت نوح !! ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خواجه نظام الملک گفت: شبی در خواب دیدم شخصی زشت رو پیدا شد، نزدیک من نشست، به همین طریق عده ای با هیولایی زشت چنان بد منظر بودند که از بوی بد آنها نزدیک بود روح از بدنم خارج شود، هر کدام از دیگری زشت تر و بد بوتر بودند، با وحشت زیاد از خواب بیدار شدم. خوابم را برای کسی بازگو نکردم، شب دوم همان اشخاص ظاهر شدند، از دیدار أنها نزدیک بود قالب تهی کنم. شب سوم از ترس به خواب نرفتم، بیداری به نهایت رسیده بود، خواب بر من غلبه کرد، باز همان اشخاص شب‌های گذشته را دیدم، ناگهان عدهای آمدند که زیبا صورت و زیبا سیرت بودند. هر یک از آنها که می‌آمدند یکی از زشت رویان بیرون می‌رفت تا تمام آنها رفتند و اشخاص زیبا جایشان را گرفتند. من از همنشینی آنها بسیار خرسند شدم. از آنها پرسیدم: شما کیستید؟ یکی از آنها گفت: ما صفات نیک توایم، آنها که رفتند صفات زشت تو بودند. اگر تو را تاب همنشینی با آنها هست مجالست شان را اختیار کن و اگر آنها را دوست نداری ما را به دوستی بگزین هر یک از ما و آنها مدت هم نشینی مان با تو تا ابد خواهد بود. نیک معلوم شود در محشر نشود هیچ حال خلق دگر پیش آید هر آنچه بگزیند آنچه ز ینجا برد همان بیند هر چه آن کدخدای دکاندار سوی خانه فرستد از بازار آنچه باشد به خانه ی خویشش در شبانگاه آورد پیشش هر چه ز ین جا بری نگه دارند در قیامت همانت پیش آرند 📙پند تاریخ 2/ 208؛ به نقل از: مصابیح الأنوار / 272 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍رهبر باید خوش خوترین مردم باشد! عربی خدمت پیامبر علاوه آمد و تقاضای کمک مالی کرد. حضرت به اندازهی کفایت به او بخشیدند و فرمودند: به تو احسان کردم؟ عرض کرد: نه، بلکه کار خوبی هم نکردید. اطرافیان پیامبر با آشفتگی از جای حرکت کردند تا او را کیفر دهند. حضرت اشاره کردند: خودداری کنید، آن گاه وارد منزل شدند مقدار دیگری به عطای خویش افزودند و به اعرابی دادند، بعد فرمودند: اکنون احسان کردم؟ گفت: آری! خداوند پاداش نیکویی به شما عنایت کند. به اعرابی فرمودند: تو نزد اصحابم سخنی گفتی که باعث کدورت آنها شد، اکنون اگر صلاح بدانی همین حرف را پیش آنها بزن تا کدورت آنان برطرف شود. فردا صبح اعرابی هنگامی که اصحاب حضور داشتند خدمت پیامبر و رسید. فرمودند: دیروز این مرد حرفی زد، پس از آن که به عطایش اضافه کردم گفت که از من راضی شده است، رو به او کردند و فرمودند: همین طور است؟ عرض کرد: آری، خداوند به شما خیر عنایت کند. آن گاه پیامبر به اصحاب فرمودند: مثل این مرد مانند کسی است که شترش رم کرده و مردم از پی آن شتر بروند، هر چه بیشتر ازدحام کنند آن حیوان فرارش زیادتر می‌شود. صاحب شتر فریاد می‌کند مرا با شتر واگذارید، من راه رام کردنش را بهتر می‌دانم، آن گاه خودش پیش می‌رود گرد و غبار از پیکر او می‌زداید تا آرام شود، کم کم او را خوابانده جهاز بر او می‌گذارد و سوار می‌شود. من هم اگر شما را آزاد می‌گذاشتم وقتی این مرد آن حرف را زد او را میکشتید و بیچاره به آتش جهنم میسوخت. 📙پند تاریخ199/2؛ به نقل از: سفینة البحار 416/1 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•