فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️داستانی تکان دهنده از عاقبت فردی که توله سگی را کشت...
⭕️ظلم نکن ،به انسان ظلم نکن،به حیوان ظلم نکن و...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨⇜مــرد فقیـــرى بـــود
ڪه همســــــرش از ماست ڪره مى گرفت و او آنرا به یڪى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن ڪره ها را به صورت توپ های یڪ ڪیلویى در می آورد. مرد آنرا به یڪى از بقال های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
✨⇜روزى مـــرد بــقال
به انــدازه ڪـــره ها شڪ ڪرد و تصمیم گرفت آنها را وزن ڪند. هنگامى ڪه آنها را وزن ڪرد، اندازه هر ڪره 900 گرم بود.
✨⇜او از مـرد فقیــر عـصبانــــى شد
و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو ڪره نمى خرم، تو ڪره را به عنوان یڪ کیلو به من مى فروختى در حالى ڪه وزن آن 900 گرم است.
✨⇜مرد فقیر ناراحت شد
و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یڪ ڪیلو شڪر از شما خریدیم و آن یک ڪیلو شڪر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
↫از ماسـت ڪه بر ماسـت؟؟؟؟؟؟ ↬
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده
زیستی را نداشت.
✍روزی تاب و توان زن به سر رسید و با
عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته
های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن
می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و
چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور
می خواهم!
🔹مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید:
برو هرجادلت می خواهد! زن با نا باوری از خانه
خارج شد، زیبا و زیبنده!غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟
رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را
نگاه نکرد زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
🔸مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه
پسرکی چادرت را کشید!زن باز هم متعجب گفت :
مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن
نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا
به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در
کودکی چادر زنی را کشیدم!
✨هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان✨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
افلاطون را گفتند :
چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل برآنچه نمی ماند نمی بندم.
فردایک راز است ; نگرانش نباش.
دیروزیک خاطره بود ; حسرتش رانخور
و امروز یک هدیه است ;
قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.
از فشار زندگي نترسيد به ياد داشته باشيد که فشار توده زغال سنگ را به الماس تبديل ميکنه..
نگران فردايت نباش خدای ديروز و امروز خداى فرداهم هست...مااولين باراست كه بندگي ميكنيم.
ولى اوقرنهاست که خدايى ميكند پس به خدايى او اعتمادكن و فردا و فرداها
رابه اوبسپار...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
بیا اینجا و با بیوت همه رو نگران کن♡💭
متن های آمیخته به رویای عشق♥️
قفلی میزنی رو بیوهای تک خطیش🔒✨
● eitaa.com/joinchat/4151705613C38e37b861f
● eitaa.com/joinchat/4151705613C38e37b861f
با تکستاش عشقتو برگردون👆💔
ای به قربانت ابوالفضل
به قربان قد و بالایت ابوالفضل
ندیدم قوس و قزح باین خم و تاب
من به قربان خم ابرویت ابوالفضل
حرامی ها دوصد گشتند و صدها
من به قربان دست تنهایی ات ابوالفضل
قامتت خم گشت ،قد علم کردند
من به قربان خم پشتت ابوالفضل
بی شرافت ها ،مست از باده و می بودند و نفهمیدند
من به قربان مرام ساقی بی دست
مرامت بی بدیل است
من به قربان مرامِ بامرامت یا ابوالفضل
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
🔻نمایی نزدیک از باب القبله حرم مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام ...
✨الهی✨
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالیُ بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عجل لوليک الفرج صاحب العصر والزمان💖
#حرم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
آیا می دانید لب های شما شخصیت شما هستند 💋👄 🔞😳
لب شما شبیه کدام یک از لب های تصویر است⁉️⁉️🤔🤔🤔
https://eitaa.com/joinchat/1120337959C92bdce3894
با لب خود از شخصیت خود پی ببرید😱☝️☝️
از دست نده هرکی از دست بده پشیمون میشه☝️☝️☝️☝️☝️☝️😨😨😨😨🔞
🌺میگویند شما کاشف الکرب حسینی آقا...🌺
میگویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما ، عقده های دلش باز می شود در آن صحن ، دلش آرام می گیرد..
یا عباس🌺
کرب هایم را برایت آورده ام
غصه هایم را آورده ام
نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا ..😭
مانده ام در این شهر پر التهاب..
مانده ام در این خستگی
نذر کرده ام برای دل خسته ام ، نذر کرده ام بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم:
🍀یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ🍀
🍀دریاب این دل را...🍀
اللهم الرزقنا کربلا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ﷽ 🔹
🌹پیامبر خدا (ص) فرمودند:
جبرئیل و اسرافیل و عزرائیل و میکائیل
نزدم آمدند، جبرئیل فرمود:
ای پیامبر خدا هر کس از امتت ده صلوات
بر تو بفرستد من بر پل صراط دستش را
خواهم گرفت و او را عبور میدهم
میکائیل فرمود: من هم از آب حوض کوثر
به او مینوشانم
اسرافیل هم فرمود:
منم سر به سجده میگذارم
و سر را بلند نخواهم کرد تا خداوند
همهی گناهان او را نبخشاید
عزرائیل هم گفت: منم روح او را همانند
روح پیامبران قبض میکنم.
[ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِهِ وَصَحْبِهِ وَسَلِّمْ ]
📙درةالناصحین
🎙#حجتالاسلامفرحزاد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اذڪار_ختومات
با خواندن این سوره ها در حلول هلالِ
ماه قمرے بلاها وفتنه ها از شما دور میشود:
🍂محرم ، الرحمن
🌼صفر ، الشوری
🍂ربیع الاول ، مجادله
🌼ربیع الثانے ، تبارک
🍂جمادے الاول ، مزمل
❤️🌼جمادے الثانے ، نباء
🍂رجب ، یاسین
🌼شعبان ، صاد
🍂رمضان ، محمد
🌼شوال ، الفتح
🍂ذے القعده ، النساء
🌼ذے الحجه ، الحجر
📙منبع : بحار الانوار جلد 3 صفحه 80
💥زمان خواندن از دیدن هلال ماه
تا ظهر روز اول ماه.
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
همانا ابلیس که به زمین فرو آورده شد گفت:
خدا مرا در زمین فرستادی و مرا رانده شده قرار دادی،
👌 پس برای من خانه ای قرار بده،
خداوند فرمود: ⇦ حمام (خانه ی توست)
👌 گفت: برای من جایی برای نشستن قرار بده،
خداوند فرمود: ⇦ بازارها و محل جمع شدن مردم در راه ها
👌 گفت: برای من غذایی قرار بده ،
فرمود: ⇦ آنچه اسم خدا بر آن برده نشود.
👌 گفت: برای من نوشیدنی قرار بده،
فرمود: ⇦ هر مست کننده ای
👌 گفت: برای من موذنی قرار بده،
فرمود: ⇦ غنایی که با نی نواخته می شود
👌 گفت: برای من یک چیز خواندنی قرار بده،
فرمود: ⇦ شـعــر
👌 گفت: برای من نوشته ای قرار بده،
فرمود : ⇦ خال کوبیدن
👌 گفت: برای من سخنی قرار بده،
فرمود: ⇦ دروغ
👌 گفت: برای من فرستاده ای قرار بده،
فرمود: ⇦ کهانت(غیب گویی از روی ستاره ها)
👌 گفت: برای من توری برای شکار قرار بده،
فرمود: ⇦ زنــان
📙احادیث الطلاب حدیث 984
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍳❌لقمه حرام
🔅شريك بن عبد اللّه را روزى به دربار مهدى عباسى آوردند، كه قبل از هارون بوده است. مهدى عباسى به او گفت: شريك! نمى گذارم از دربار بروى، مگر يكى از اين سه كار را قبول كنى؛ يا رئيس قوه قضائيه مملكت بشوى، كه آن زمان «قاضى القضات» بود. يا شغل معلمى بچه هاى مرا قبول كن. ما در اينجا يك اتاق به تو مى دهيم، هر روز بيا و به بچه هاى ما درس بده. و يا امروز ناهار را ميهمان ما باش و از غذاى ما ميل كن.
شريك بن عبد اللّه در فكر فرورفت. اگر هر سه قسمت را قبول نمى كرد، آخرش اين بود كه مهدى عباسى مى گفت: جلاد! گردن او را بزن! و از شهداى اصيل عالم مى شد. اما شريك در جواب گفت: منصب قاضى القضاتى، قرار دادن خودم در لب جهنم است، پس اين را نمى خواهم. معلمى بچه هايت را هم نمى خواهم، چون فكر كرد اين بچه ها در نزد او درس بخوانند، فردا بعد از مرگ پدرشان رئيس مملكت مى شوند و مثل او به تمام اهل مملكت ظلم مى كنند، لذا گفت: نه، من ظالم پرورى هم نمى كنم. اما يك ناهار ميهمان بودن و خوردن عيبى ندارد. قبول كرد.
مهدى عباسى به رئيس آشپزخانه دستور داد، فقط از مغز استخوان (نخاع) و شكر، چند نوع غذا درست كنيد و بياوريد. رئيس آشپزخانه كه شاهد جريان بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد، گفت: غذا آماده است و سفره را چيده ايم، بفرماييد و به مهدى عباسى آرام گفت: شريك بن عبد اللّه، اگر امروز اين غذا را بخورد، هيچگاه رستگار نخواهد شد. يعنى به قدرى معلوم بود كه آشپز هم فهميد.شريك بن عبد اللّه سنان غذاى حرام را خورد، بعد، هم منصب قاضى القضاتى را قبول كرد و هم معلمى بچه ها را پذيرفت.
💠(پیامبر اکرم(ص)می فرمایند:
لقمة حرام، ایمان را از انسان سلب میكند.)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 تلنگری زیبا برای توبه واقعی
🎙#آیتاللهمجتهدیتهرانی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
امام على عليه السلام :
فاعتَبِرُوا بما كانَ مِن فِعلِ اللّه ِ بِإبليسَ ؛
إذ أحبَطَ عَمَلَهُ الطَّويلَ و جَهدَهُ الجَهِيدَ (الجميلَ) .
و كانَ قد عَبَدَ اللّه َ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ ، لا يُدرى أ مِن سِني الدُّنيا أم مِن سِني الآخِرَةِ عن كِبْرِ ساعَةٍ واحِدَةٍ .
از كارى كه خدا با ابليس كرد عبرت بگيريد ؛
چه كار دراز مدت و كوشش هاى توان فرساى او را به سبب لحظه اى تكبر باطل ساخت .
او شش هزار سال خدا را پرستش كرده بود كه معلوم نيست ، آيا از سالهاى دنياست يا از سالهاى آخرت .
📙( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲ )
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥ماجرای بخشش باغ انگور امام رضا(ع)
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
امام رضا (ع) در مدینه یک باغ انگوری داشتند.
شخصی نزد حضرت آمد و گفت که من فقیر هستم و می خواهم ازدواج کنم.
امام (ع) یک حبه ی انگور به او دادند و او نگاه تحقیرآمیزی به آن انگور کرد، شکرگزاری نکرد و گفت که این به چه درد من می خورد؟ من می خواهم بدهی هایم را بدهم. او روحیه ی ناشکری داشت. حضرت او را رد کردند.
نفر بعدی آمد و حضرت یک حبه ی انگور به او دادند و او شکرگزاری کرد ...☝️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️بدشانسی و نحسی ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
قالَ الِامام الهٰدی (ع) :
یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا ، تَرْمِی بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ .
امام هادی (ع) :
ای حسن! این [چه سخنی است که می گویی] با اینکه تو با ما هستی ، گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی! [روزگار چه گناهی دارد!] .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•