•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔍 #استوری
💠 هم نشینی آیات قرآن و تصاویر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🦋تا به حال طعم بیخیالی را چشیدهای؟!
ملس است و دلچسب!
چقدر مینشیند به جانت
و دل آرام و دل شاد ،
از تمام اتفاقات اطرافت لذت میبری
از صبحهای بیتشویش
صدای گنجشکها
گلدانهای شمعدانی پشت پنجره
از نوشیدن فنجانی چای با طعم زندگی
کمی بیخیال باش جانم …
لبخند بزن
عمیق نفس بکش
باور کن یک روز اگر آمار کشته ها و جنگ ها و اتفاقات تلخ دنیا را نگیری
هیچ اتفاقی نمیافتد
با عشق و ایمان به خدا
جان ببخش به تمام لحظههای بیجانت
او همین جاست
و زمزمه دعاهایت را میشنود ❤️🌿
🦋وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﺳﻨﺪ ، [ ﺑﮕﻮ : ] ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ ، ﺩﻋﺎﻱ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ; ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ ، ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺑﻨﺪ [ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺍﻋﻠﻲ ﺑﺮﺳﻨﺪ ] .(١٨٦)یک_آیه_قرآن
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕯روزی چـــهارشــمع درخانه ای تاریک روشن بودند
🕯اولین آنها که ایمان بود گفت:دراین دور و زمـــانه مردم دیگر چندان ایمان ندارند و با گفتن این جمله خاموش شد.
🕯شمع دومی که بخـــشش بود،گفت:دراین زمانه مردم دیگر به هـــم کـــمک نمی کنند و بخشش ازیاد مردم رفته است.و او هم خاموش شـــد.
🕯شمع سوم که زندگی بود،گفت: مردم ،دیگر به زندگی هم ایمان ندارند و با گفتن آن خاموش شد.درهمین هنگام پسرکی وارد اتاق شد و شمع چهارم رابرداشت و سه شمع دیگر را روشن کرد.
🕯سه شمع دیگر از چهارمین شمع پرسیدند تو چه هستی؟
گفت:من امیدم.وقتی انسانها همه درهارابه روی خود بسته می بینند من تمام چراغهای راهشان را روشن می کنم تا به راه زندگی خودادامه دهند...
✨دوست خوب من :خوشبختی نگاه خداست ،آرزو دارم ،خداوند هرگز از تو چشم بر ندارد،و شعله شمع امیدت همواره روشن بماند...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿🌺﷽🌿🌺
🦋ابولحسن خرقانی میگوید:جواب دو نفر مرا سخت تکان داد...!
🔹اول؛ مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد!
او گفت: ای شیخ! خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!
🔹دوم؛ مستی دیدم که افتان و خیزان در جادهاى گل آلود میرفت.
به او گفتم : قدم ثابت بردار تا نلغزی!
گفت : من بلغزم باکی نیست...
بهوش باش تو نلغزی شیخ! که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
🔸ياد اين جمله داستايوفسكى از كتاب نفرين شدگان افتادم:
هر"پرهیزکاری"گذشتهای دارد و هر "گناه کاری"آینده ای!
✅ (پس هیچگاه همدیگر را قضاوت نکنیم)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🦋چطور نماز خوب بخونیم؟
💠 آیتالله مجتهدی تهرانی میگفتن
یکی از کسانی که زیر سایه عرش الهیاند، نمازخوانهای خوب هستند؛ آنهایی که نماز خوب میخوانند، تقلید صحیح، حمد درست، با حضور قلب...
از نماز لذت ببرید، کیف کنید، همانطور که گرسنه از غذا لذت میبرد...
💠 بعضیها وقتی به رکوع میروند، هنوز بدنشون آرام نگرفته، ذکر رکوع رو میگن. این نماز درست نیست. به سجده نرسیده ذکر رو میگن. ذکر سجده رو سه قسمت میکنند، هنوز پیشونیشون به زمین نرسیده میگن «سبحانَ»، «ربی الاعلی و بحم» رو در سجده میگن، «ده» رو موقع بلند شدن!
📿 نماز باید با طمأنینه باشه. بدنتون آروم که گرفت، بعد ذکر بگید.
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#تلنگرانه👌
هر گاه عیبی در من دیدی
به خودم خبر بده!
نه کسی دیگر...
چون تغییر آن دست من است...
کار اولت باعث:
پیشرفت و بهبودم میشود
اما گزینه دوم: غیبت است
و مرا در تاریکی نگه میدارد...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
همیشههستی...
همینحوالی...
↫ازرگِگردنبهمَننزدیکترღ
#پروفایل👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🙏 #کلام_نور
📄 کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ (ع) و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها.
✍️ امام صادق(ع): امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین(ع) مرثیه می سرایید و می گریست تا این که چشمانش نابینا شد.
▫️الأمالی للشجری: ج ۱، ص 175
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#چیزی_در_چنته_ندارد
هرکس معناً و مادتاً آنچه داشت همه را عرضه کرده به گفته علامه دهخدا در کتاب امثال و حکم :« همه فضایل خویش بگفت و بنمود » و دیگر چیزی از گفتنی و نمودنی نداشته باشد اصطلاحاً درباره چنین کس می گویند : چنته اش خالی شد و یا به عبارت دیگر گفته می شود :« دیگر چیزی در چنته ندارد .»
قبلا باید دانست چنته مخفف چند تا و یا چند تایی است و آن لوله مجوف سیلندری به طول پنج شش گره و به قطر بیش و کم دو سه گره از جنس چرم یا پارچه جاندار چرم دوزی شده و یا از جنس قالی و قالیچه گویند که به اندازه های بزرگتر و کوچکتر می ساختند و دری برای آن تعبیه می کردند و قیشهای چرمی بالایش می دوختند و این قیشها را به سروته قیش پهن چرمی متصل کرده چند تا یا چند تایی محفظه برای گذاشتن لوازم ضروری مسافرت در آن ترتیب می دادند.
اگر مسافر سواره بود این چنته را به قاچ زین و یا جلوی پالان مرکوب می بست وکجاوه نشینها و پالکی نشینها به محل خود می بستند . قلیان کشها که هر تنباکویی را نمی کشیدند ، به داشتن چنته علاقه مخصوص داشته تنباکوی اختصاصی ولوازم قلیان کشی را به وسیله چنته همراه می بردند.
جامی در ایام جوانی درزمان شاهرخ ضمن مسافرتهای خود از هرات به سمرقند با سعدالدین کاشغری و همچنین علی قوشچی که از مشاهیرعلمای عامه و محقق بوده است ملاقات کرد.گویند قوشچی در حالی که به رسم ترکان چنته ای حمایل کرده بود به محضرجامی آمد و چندین مسئله بسیار مشکل از او سئوال نمود.
با آنکه جواب دادن به هر یک از آن سئوالات مستلزم وقت کافی ومداقه بود مع هذا جامی تمام سئوالات را بدون تامل وتفکر جواب داد . قوشچی که انتظار جواب مرتجلانه را نداشت از آن همه فضل و دانش متحیر مانده سکوت اختیار کرد . جامی چون سکوت قوشچی را دید اشاره به چنته اش کرده از باب طنزو تعریض گفت :« مولانا دیگر چیزی در چنته ندارند ؟»
این عبارت فصیح و بلیغ چون از زبان عارف دانشمندی همچون جامی جاری شده بود از آن تاریخ رفته رفته بر سر زبانها افتاده در رابطه با بضاعت علمی و سرمایه معنوی مورد استفاده قرار گرفته است .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام رضا (ع) میفرمایند:
مَن تَبَسَّمَ فِی وَجهِ أخِيهِ المُؤمِنِ كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً
هر كه به روى برادر مؤمن خود لبخند بزند، خداوند برايش ثوابى خواهد نوشت.
مستدرکالوسائل ج 12ص 418
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
پروردگارا....
مرا بینشی عطا فرما تا تو را بشناسم
و دانش عطا فرما تا خود را بشناسم
مرا صحتی عطا فرما تا از کار لذت ببرم
و ثروتی عطا فرما تا محتاج نباشم
مرا نیرویی عطا فرما
تا در نبرد زندگی فائق شوم
و همتی عطا فرما تا گناه نکنم
مرا صبری عطا فرما
تا سختی ها را تحمل کنم
و طبعی عطا فرما که با مردم بسازم
مرا بزرگواری عطا فرما
که با دشمنم مدارا کنم
و بینشی عطا فرما
تا زیباییهای جهان را ببینم
مرا عشقی عطا فرما
تا تو و همه را دوست بدارم
و سعادتی عطا فرما
تا خدمتگذار دیگران باشم
مرا ایمانی عطا فرما
تا اوامرت را اطاعت کنم
و امیدی عطا فرما
تا از ترس و اضطراب بر کنار باشم
مرا عقلی عطا فرما تا از خود نگویم
و معنویتی عطا فرما
تا زندگی معنی داشته باشد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
علامت احمق سه چیز است:
از هدر رفتن عمر باکی ندارد
از حرف های بیهوده سیر نمی شود
تاب همنشینی کسی که عیبش را ببیند ندارد
کشکول شیخ بهایی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
آيت الله مجتهدي تهراني:
وضو ميگيري، اما در همين حال اسراف ميکني
نماز ميخواني اما با برادرت قطع رابطه ميکني
روزه ميگيري اما غيبت هم ميکني
صدقه ميدهي اما منت ميگذاري
بر پيامبر و آلش صلوات مي فرستي اما بدخلقي مي کني
دست نگه دار بابا جان!
ثوابهايت را در کيسهٔ سوراخ نريز.....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
در ایل ما گوسفندان را داغی روی صورت یا گوش شان می گذاشتند تا اگر گم شدند یا دزدیده شدند بتوان ردی از آنها گرفت
نشانی از آهن داغ که پشم و پوست و گوشت را می سوزاند و ضجه گوسفند بیچاره را به فلک می رساند و آن نشان تا همیشه خدا پیدا بود
کاش همین داغ را روی دزدها می گذاشتند تا میان آدمها گم نمی شدند .
وگرنه گوسفند بیچاره هیچ گناهی نداشت ..
ما از ترس آدمها گوسفندان را داغ می کردیم ..
محمد بهمن بیگی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚#داستان_شب
در زمان حضرت موسے (ع) پسر مغروری بود که دختر ثروتمندی گرفتہ بود
عروس مخالف مادر شوهـر خود بود...
پسر به اصرار عروس مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفتہ بالای کوهـے ببرد
تا مادر را گرگ بخورد...
مادر پیر خود را بالای ڪوہ رساند چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت
به موسے (ع) ندا آمد برو در فلان ڪوہ مهـر مادر را نگاہ ڪن...
مادر با چشمانی اشڪ بار و دستانے لرزان
دست بہ دعا برداشت
و میگفت: خدایا...!
ای خالق هـستے...!
من عمر خود را کرده ام و برای مرگ حاضرم
فرزندم جوان است و تازه داماد تو را بہ بزرگیات قسم میدهـم...
پسرم را در مسیر برگشت بہ خانه اش از شر گرگ در امان دار ڪہ او تنهـاست...
ندا آمد: ای موسے(ع)...!
مهـر مادر را میبینے...؟
با اینکه جفا دیدہ ولے وفا میکند...
بدان من نسبت به بندگانم از این پیرزن نسبت به پسرش مهـربانترم...!!!👏👏👏
dadtanvpand
🍂🍂🍂🍂🍂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
مردی از صحرا نشینان ، ده هزار درهم نزد امام صادق (ع ) آورد و گفت :
می خواهم خانه ای برای من خریداری کنید تا هر وقت که با زن و بچه ام به شهر می آییم در آن سکنا گزینیم . پول را داد و رفت و پس از پایان مراسم حج ، نزد امام صادق (ع ) بازگشت . حضرت او را به درون خانه خودش آورد و فرمود :
خانه ای در بهشت برای تو خریده ام که همسایه آن رسول خدا(ع ) و طرف دیگر آن حضرت علی (ع ) و طرف سوم آن امام حسن (ع ) و طرف چهارم امام حسین (ع ) است و قباله آن را برایت نوشتم !
وقتی مرد این سخن را شنید گفت : به این معامله راضی شدم و خداحافظی کرد و رفت . امام صادق (ع ) آن پولها را بین نوادگان فقیر و بی بضاعت امام حسن و امام حسین علیهما سلام تقسیم کرد .
مدتی از این ماجرا گذشت ، آن مرد مریض شد و چون مرگ خود را نزدیک دید ، زن و بچه و بستگان خود را جمع کرد و آنها را قسم داد و گفت : من می دانم آنچه امام صادق (ع ) فرموده راست است و حقیقت دارد ولی شما این قباله ای را که امام به من داده است ، با من دفن کنید . آنها پس از مرگ او ، به وصیت او عمل کردند و قباله را با او دفن کردند . روز دیگر که به کنار قبر او آمدند ، دیدند همان قباله بر روی قبر اوست و به خط سبز روی آن نوشته شده :
خداوند به آنچه ولی او حضرت صادق (ع ) وعده داه بود ، وفا کرد .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچکس نمی تونه؛
اون آرامشی که میخوای رو
بهت بده به جز خدای مهربان.
دستتو بذار رو قلبت❤️
و با عشق صداش بزن...!
تو سکوت قلبت غرق شو...!
زندگی با یاد و نام خدا، آرام میشود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ_بسیارآموزنده_وتاثیرگذار
✅این آفرینش الله است😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ_بسیارآموزنده_وتاثیرگذار
✅این آفرینش الله است😍
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هرگز به خرگوشها شلیک نکنید
تا آخر ببینید
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
┅✿🍂❀💛🌷❀🕊✿┅┅