فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در و دیوار دنیا رنگی است ...
خدا جهان را رنگ کرده است...
و این رنگ همیشه تازه است
و هرگز خشک نخواهد شد...
و این رنگ چیزی نیست
جز رنگ عشـــق
🌸از هر طرف که بگذری
لباست به گوشه ای خواهد گرفت
و رنگی خواهی شد...
🌸اما دوست من
چندان هم محتاط نباش
شاد باش و بی پروا بگذر...که
خدا کسی را دوست تر دارد که
لباسش رنگی تر است...
🌸اول هفته دل انگیزتون
🌸پر خیر و برکت و رنگی رنگی
🍃🌸
🖤 شعر شهادت حضرت معصومه(س)🖤
در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند
وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند
این معجری را كه سرم دارم نبردند
این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر
ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند
جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند
هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند
افتاده روی تل ِّ خاكستر برادر
نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت
نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت
نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت
پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر
با نیزه ای تا شاه را از حال بردند
یك یك تماماً رو سوی اموال بردند
هر آن چه را كه بود در گودال بردند
تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر!
در قتلگه یك اشتباه كردم
تو نیزه خوردی من نگاه كردم
🌹نثار روح حضرت معصومه پنج صلوات 🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
❣ #سلام_امام_زمانم❣
نذر کردم تا بیایی هر چه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨آیٺ الله مجتھدے رحمة الله میفرمودند:
🍃این را یادگارے از من داشتہ باشید
اقامہ ڪہ مےگویید
قبل از گفتن الله اکبر،
💜یڪ سلام بہ امام حسین بدهید
این نمازتان عالی مےشود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
#استاد_شجاعی
🔺کِی قراره زندگی،
روی خوش به ما نشون بده؟!
مگه نمیگن نشانهی نزدیک بودن ظهور،
اینه که ظلم، تمام عالم رو گرفته باشه؟!
پس چرا هیچ اتفاقی نمیفته؟!
💥 خدا کِی میخواد به داد ما برسه؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#آیهگرافی✨🌱
خدا بر تک تک اعمالت آگاه است...
و حتی ذرهای از کارهایت...
بر خدا پنهان نیست
📖 سوره یونس آیه ۶۱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سلامامامزمانم❤️
#یااباصالح🌤
✨وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ✨
و هر کس
به شما پناه آورد، ایمن گشت
❣مولای من
روزی که هیچ کس
راه فراری ندارد،
تو تنها پناهم باش...
#جامعه_کبیره
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
نویسندهای مشهور، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
"سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهم از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!"
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند.
" و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!"
نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.
در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور میسازد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است !
ربیع الآثار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام علی (ع) میفرمایند:
حُسنُ الاعْتِرافِ يَهدِمُ الاقْتِرافَ
اعتراف راستين، اثر گناه را نابود مى كند.
بحارالأنوار ج 77 ص 420
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
خودتو به خواسته هات ربط بده
بهشون فکر کن،
درموردشون حرف بزن
تجسمشون کن ،باورشون کن
هرکاری لازمه برای جذبش انجام بده
همانطور که تو به دنبال هدفتی
اونم به دنبال توست...
سناریوهای زندگیت رو با امید و اعتماد بنویس. ببین ،فردات چه شکلیه با کی و کجاهستی؟
چه احساسی داری بنویس اما باور کن که بهشون میرسی.
از چیزهایی که دارید لذت ببرید تا چیزهایی را که می خواهید جذب کنید..
راه لذت بردن ،قدردان بودن هر روز شماست از داشته هایتان...تا خواسته هایتان سرازیر شوند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#حکایت
🌼تونیکی کن و در دجله انداز و....
✍پیرمردی تنها و سالخورده در کنار دجله خانه ایی فقیرانه داشت و زندگی می کرد.از سر تنهایی و دلسوزی روزانه به کنار دجله می رفت و تکه نانی با خود می برد و کنار ان می نشست و تکه نان را خرد می کرد و در اب می ریخت تا غذایی برای ماهی های درون اب باشد گذشت و گذشت تا اینکه پیرمرد قصد سفر کرد و در مسیر خود باید از بیابان گذر می کرد .به دلیل پیری و سالخوردگی سفر پیرمرد به درازا کشیده شد و مرد زمانی که به بیابان رسید نه ابی داشت و نه غذایی و نه توانی برای بازگشت به خانه…..پیرمرد تمام تلاش خود را کر تا خود را به جایی برساند.اما چیزی جز صحرا و دشت خالی افتاب سوزان ندید در حالی که از گشنگی و تشنگی به زمین افتاده بود و با خدا لب به سخن گشود:پروردگارا پیرمردی تنها هستم که ازبد روز گار اینجا اسیر خاک و افتاب سوزان شده ام.ازارم به هیچکس نرسید ه و تمام تلاشم ان بوده که از هرچه داشتم به دیگران کمک کنم…خداوندا اینجا زمین گیر شده ام و نه راه پیش دارم و نه راه پس،خودت نجاتم ده و مرا از این معصیت رهایی ده.چند لحظه ایی که گذشت از دور مردی را دید که به سمت او می اید .فکر کرد که از ضعف شدید سرابی می بیند.ولی مرد لحظه به لحظه نزدیک تر می شد و پیرمرد متوجه شد که سراب نیست.مرد به پیرمرد رسید و جویای حال او شد و پیرمرد از ضعف و گرسنگی خود گفت.مرد جواب از کیف خود تکه نانی بیرون اورد و به دست پیرمرد دادو پیرمرد لحظه ایی به نان نگاه کرد و با خود اندیشید ،این همان تکه نانی است که برای ماهی ها ی دجله می ریخت و خداوند ان رادر بیابان به ان باز گرداند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
این 5 جمله رابه خاطر بسپارید :
١- هر چالشی فرصتی برای رشد و پیشرفت است.
٢- شما نتیجه افکاری هستید که تا کنون داشته اید.
٣- اگر به همان عادت های قدیمی ادامه دهید،زندگی تان بهتر از این نخواهد شد.
٤-تا زمانی که دیگران را مسبب ناکامی های خود بدانید، هرگز موفق نخواهید شد.
٥- اگر می خواهید بهترین ها را دریافت کنید،باید باور داشته باشید که سزاوار بهترین ها هستید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از زیباترین شعرهای 👌👌
دیوان شمس از مولانای جان
ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است
ای شمع ، آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست
هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست
بر مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
با مرد خدا پنجه میفکن چو نمرود
این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست
خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست..
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 علت غرور حضرت موسی(ع)!!!
🎙استاد مسعود عـــالی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#پندانه
✍ سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ
🔹زن جوانی در جاده رانندگی میکرد. برف کنار جاده نشسته بود و هوا سرد بود. ناگهان لاستیک ماشین پنچر شد و زن ناچار شد از ماشین پیاده شود تا از رانندگان دیگر کمک بگیرد.
🔸حدود 45 ﺩﻗﻴﻘﻪﺍی میﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﺯ و ﺳﺮﻣﺎ منتظر کمک ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺎﺷﻴﻦﻫﺎ یکی ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮی ﺭﺩ میﺷﺪﻧﺪ.
🔹ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮمرنگ ﺍﺻﻼ ﺗﻮی ﺑﺮﻑﻫﺎ ﺩﻳﺪﻩ نمیﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺣﺴﺎبی ﺑﺮﻑ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻟﺶ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢﺗﺮ ﺩﻭﺭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﮐﻼﻩ پشمیﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺭﻭی ﮔﻮﺵﻫﺎﻳﺶ ﮐﺸﻴﺪ.
🔸بالاخره ﻳﮏ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻗﺪیمی ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍنی ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﺯﻥ کمی ﺗﺮﺳﻴﺪ ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪ.
🔸ﺯﻥ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ کسی ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺍﻭ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﻣﺎی ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺍﻭ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی میﮐﻨﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻤﺎﻧﺪ.
🔸ﺍﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی کمکش ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻴﺸﻪ ﺯﺩ و اشاره کرد که لاستیک درست شد.
🔸ﺯﻥ ﭘﻮلی ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﭘﻮﻝ ﭘﻨﭽﺮﮔﻴﺮی ﺩﺭ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻭی ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ، ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﮔﺮﻓﺖ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ، ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ که ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، سعی ﮐﻨﻴﺪ ﺁﺧﺮﻳﻦ کسی ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ.
🔸ﺍﺯ ﻫﻢ خداحافظی ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﻥ ﮐﻪ ﺑﻪﺷﺪﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
🔹ﺍﺯ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻏﺬﺍی ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ یکی ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍنی ﮐﻪ ﻣﺎﻩﻫﺎی ﺁﺧﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ میﮔﺬﺭﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ گارسونی ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎنی ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﻞ ﺩﺍﺭﺩ.
🔸ﺯﻥ، ﻏﺬﺍیی 80ﺩﻻﺭی ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ، ﻳﮏ ﺍﺳﮑﻨﺎﺱ 100ﺩﻻﺭی ﺑﻪ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﺍﺩ.
🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ 20 ﺩﻻﺭ باقیمانده ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ. ﺍﻣﺎ وقتی ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺩﺭ ﻋﻮﺽ، ﺭﻭی ﻳﮏ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝﮐﺎﻏﺬی ﺭﻭی ﻣﻴﺰ ﻳﺎﺩﺩﺍشتی ﺩﻳﺪﻩ میﺷﺪ.
🔸ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ 20 ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ 400 ﺩﻻﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝﮐﺎﻏﺬی ﺑﺮﺍی ﻭی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺮﺍی ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﺸﻮﺩ.
🔹ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﺯﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: سعی ﮐﻦ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺮی ﻧﺒﺎشی ﮐﻪ ﮐﻤﮏ میﮐﻨﺪ.
🔸ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﭘﻮﻝ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺁهی ﺩﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
🔹ﺯﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍی ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯنی ﺑﺎ ﭘﺎﻟﺘﻮی ﮐﺮﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﻣﺒﻠﻎ ﮐﺎفی ﺑﺮﺍی ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ.
🔸ﻗﻄﺮﻩ ﺍشکی ﺍﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﻓﺮﻭﺭﻳﺨﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻥ ﺑﺮﺍی ﺭﺿﺎی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ میگویند ﺍﺯ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺪهی ﺍﺯ همان ﺩست میگیری.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍ قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام:
ذکر و یاد خداوند متعال ، مرگ و حالات آن ، تلاوت و تدبّر قرآن؛ و نیز صلوات و درود فرستادن بر حضرت محمد مصطفی (ص) و اهل بیت (علیهم السلام ) را زیاد و به طور مکرّر انجام دهید ، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب میباشد.
📙 بحارالانوار ، ج.۷۵،ص.۳۷۲
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#یک_آفت_از_شیطان
✍شیطان در زمان بیماری و فقر به انسان حمله میکند تا اعتقادات او را از او بگیرد، چون انسان در این دو حالت تحت فشار و از خدا منتظر کمک است؛ ولی غافل است خداوند هر فقر و بیماری را از روی حکمتی برای تربیت انسان بر او وارد میکند تا متنبه شود و از معصیت و ناشکری حق تعالی دست بردارد، ولی شیطان بر انسان خواطر میزند که خداوند تو را با آن که عبادت او میکنی دوست ندارد و بیدلیل آزارت میدهد. بخصوص در زمان بیماری که انسان قادر به عبادت نیست او را خلع سلاح میکند تا بیشتر حملهورش شود. برای همین است انسان در فقر و بیماری مستعد خشونت و عصبانیت و خشم در اثر خواطر شیطان است.
آنچه مهم است باید بدانیم اگر شیطان در این مرحله حساس و خطیر برای ایمان هر فرد اگر موفق شود و نتیجه گیرد و انسان را از خدا دور کند او را به معصیت خدا هم تشویق خواهد کرد، پس بیشتر بر او مسلط شده و تحت امرش قرار خواهد داد.
و نکته بسیار مهم آن است که بعد از مدتی اگر عافیت برگردد و فقر با ثروت زایل شود، هرگز آن ایمان و معنویتی که شیطان از انسان ربوده است آن را باز پس نخواهد داد. برای همین در کلام وحی و حدیث است که دعا کنید از فتنهها و امتحانهای گمراه کننده، خداوند شما را دور نگهدارد. پس در زمان بیماری و فقر و شداید زندگی که فتنه های گمراه کننده به تعبیر مولای متقیان هستند ، مواظب باشیم و همیشه به خدا پناه بریم که شیطان ایمان ما را با خود نبرد که اگر برد، با برگشت عافیت و رفع بیماری و برگشت ثروت و رفع فقر ، آن چه از ما برده است بر ما بر نمی گرداند.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقوق مادر...
چو مادر یاورم باشد، پدر باشد دعا گویم
نه از بیگانه باکم هست، نه پروا از خطـر دارم
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:
یَا رَسُولَ اللهِ! مَا حَقُّ الْوَالِدِ؟
قَالَ: أَنْ تُطِیعَهُ مَا عَاشَ
فَقِیلَ : مَا حَقُّ الْوَالِدَهِ ؟
فَقَالَ: هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ
عَالِجٍ وَقَطْرِ الْمَطَرِ أَیَّامَ الدُّنْیَا قَامَ بَیْنَ
یَدَیْهَا مَا عَدَلَ ذَلِکَ یَوْمَ حَمَلَتْهُ فِی بَطْنِهَا
شخصی عرض کرد: ای رسول خدا،
حق پدر چیست؟
حضرت فرمودند:
مادامی که زنده است، از او اطاعت کنی
بعد پرسید: حق مادر چیست؟
فرمودند: اگر انسان به اندازه ریگهای بیابان
و قطرات باران و ایام روزگاران در مقابل او
بایستد و او را اطاعت کند، به اندازه یک روز
دوران حمل، حق او را ادا نکرده است.
📙(کتاب یری در رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام)
🌹 🍃🍂
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #سخنرانی_مذهبی
خلیفه واقعی فقط #علی🖤
استاد دانشمند
🌹 🍃🍂
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
*🏴آیا امام زمان عج صدای منو میشنوند؟*
*✍آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت (ره) : بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسيده است. او نزديک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.*
*در زمان حضرت امام هادی(ع) شخصی نامهای نوشت از يکی از شهرهای دور. نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟*
*💥حضرت در جواب ايشان نوشتند:*
*«إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك»*
*لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از*
*شما دور نيستيم.*
📚بحارالانوار ج53 ص306
🌹 🍃🍂
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•