دعای جوشن کبیر(MeloText.ir).pdf
694.3K
🔻متن کامل دعای جوشن کبیر به همراه ترجمه فارسی
#شب_قدر
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
مژده 💥به مدیران کانال ها 🔔
⭐️طرح های شگفت انگیز تبلیغاتی همراه با مشاوره رایگان جهت معرفی محصولات و افزایش اعضای کانالتون در مجموعه پر برکت #میعاد ⭐️
😉مزایای طرح های شگفت انگیر میعاد👇
🎈 تبلیغ در کانال های بزرگ😍
🎈تازه اگر بازدهی کم باشه زمان😍
🎈تمدید میشه بدون اضافه کردن قیمت😍
💰 رزرو و اطلاع از جزئیات طرح های پربازده میعاد ↙
https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
💥تست #بنر انجام میشود فقط 5 تومن👌😍
حاجمهدی_رسولی_الصلاة_عجلوا_بالصلاة_آخرین_نماز_حیدر_است_.mp3
5.55M
Shab19Ramazan1398[11].mp3
17.67M
▪️مراسم احیاء و دعای #قرآن_به_سر | شب ۱۹رمضان ۱۳۹۸
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شب #نوزدهم ماه رمضان
✍ آيت الله مرعشي مي فرمودند:
روزگاري كه جوانتر بودم ، روزي بر اثر مشكلات فراواني كه داشتم ، از جمله آن كه مي خواستم دخترم را شوهر دهم ولي مال و ثروتي نداشتم تا براي دخترم جهيزيه تهيه كنم ، با ناراحتي به حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام رفته و با عتاب و خطاب ، در حالي كه اشكهايم سرازير بود، گفتم اي سيده و مولاي من ، چرا نسبت به امر زندگي من اهميتي نمي دهي ؟ من چگونه با اين بي مالي و بي چيزي دخترم را شوهر دهم ؟ سپس با دلي شكسته به منزل بازگشتم . در اين حال حالت غشوه اي مرا فرا گرفت و در همان حال شنيدم كسي در مي زند. رفتم پشت در و آن را باز كردم . شخصي را ديدم كه پشت در ايستاده ، وقتي مرا ديد گفت : سيده تو را مي طلبد، با عجله به حرم رفتم و چون به صحن شريف آن حضرت رسيدم ، چند كنيز را ديدم كه مشغول تميز كردن ايوان طلا هستند. از سبب آن پرسيدم . گفتند هم اكنون سيده مي آيد. پس از اندكي حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام آمد، در حالي كه بسيار نحيف و لاغر و رنگ پريده و در شكل و شمايل چون مادرم فاطمه زهراعليهاالسلام بود (چون جده ام فاطمه زهرا را سه بار پيش از آن در خواب ديده بوده و مي شناختم ). به نزد عمه ام رفته و دست وي را بوسيدم . آنگاه آن حضرت به من فرمود اي شهاب : كي ما به فكر تو نبوده ايم كه ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاكي هستي ؟ تو از زماني كه به قم وارد شدي ، زير نظر و مورد عنايت ما بوده اي . در اين حال از خواب بيدار شدم و چون دانستم كه نسبت به حضرت معصومه عليهاالسلام اسائه ادب كرده ام ، فورا براي عذرخواهي به حرم شريف رفتم . پس از آن حاجتم برآورده شد و در كارم گشايشي صورت گرفت.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠پاداش سیر کردن سگ گرسنه 💠
🌀در سال قحط كه مردم سخت در فشار و مضيقه بودند يكى از دانشجويان دينى (طلبه ) ماده سگى را ديد افتاده و بچه هايش بپستان او آويخته اند هر قدر ماده سگ مى خواست برخيزد از ضعف نمى توانست ، نيرو و حركت خود را از دست داده بود، دانشجو دلش بر وضع آن حيوان بسيار سوخت و غريزه ترحم و حس معاونت در او تحريك شد، چون چيزى نداشت كه باو بدهد ناچار كتاب خود را فروخت و نان تهيه كرده پيش او انداخت .
سگ رو بطرف آسمان نموده دو قطره اشك تشكر از ديده فرو ريخت . گويا دعا كرد براى او شب در خواب باو گفتند. ديگر زحمت تحصيل و رنج مطالعه را بخود راه مده (انا اعطيناك من لدنا علما) ما بتو از جانب خود دانش افاضه كرديم .
🖌مجمع النورين . ص 27
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری را پرسیدند؛
«کدامیک از فرزندان خود را»،
«بیش از دیگری» دوست میداری؟
💖مادر گفت؛
غایب آنها را تا وقتی که «بازگردد»،
بیمار آنها را تا وقتی که «خوب شود»،
کوچکترین آنها را تا وقتی که «بزرگ شود»،و،«همهٔ آنها را»،
تا«وقتی که زنده هستم»دوست دارم.!!!
قدر این «گوهر نایاب»،
و «غیرقابل تکرار» را «تا هست»، بدانیم،
«حرمتش»را، «عاشقانه پاس بداریم.»
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا جون میشه امشب نظری به ماکنی
کاربه عشق امام زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســلام🍃🌸
صبحتان به طراوت باران
دلتان به پاکی نسیم
صبحگاهی🍃🌸
خوشه های افکارتان
سبزوپایدار
لحظههاتان زیباو🍃🌸
بارش بوسه های خدا
پای تمام آرزوهاتون
صبح دوشنبه تون بـخیر🍃🌸
نیایش صبحگاهی
خدای مهربانم
در این روزگار غریب تنها تو را دارم
پروردگارا
درهای لطف تو باز است
در این روزهای معنوی
دست هایم را به آسمان بلند میکنم
تا میوه های اجابت بچینم
و می دانم دست هایم خالی
بر نخواهندگشت ....
به یاد تو قدم در رویاهایم می گذارم
و در آغاز صبح دگرم
فقط به تو می اندیشم
و تنها تو را میخوانم
خدایا بهترین ها را برایمان مقدر بفرما
آمیـن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد
هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه ها زمین نخورد
در ازدحام هجوم ستم ، در خانه
خدا کند که زنی (پا به ما) زمین نخورد....
به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامردها زمین نخورد
به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچه ها زمین نخورد
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کار خوبه خدا درست کنه عین الدوله کیه؟
⚜عین الدوله از وزرای دوران ناصرالدین شاه بود. اومد بره تو خونه دوتا درویش دید. یکیشون بلند بلند میگه:
کار خوبه خدا درست کنه!
اون یکی میگه:
کار خوبه عین الدوله درست کنه!
عین الدوله خوشش میاد از این حرف درویش. میره خونه و میگه یه ظرف پلو بکشین یه اشرفی(سکه) هم بزارین زیرش این بخوره.
وقتی پلو رو جلوی این میزارن نمیدونه زیرش یه اشرفی هست. قهر میکنه! پلو رو میزاره جلو اونی که میگه کار خوبه خدا درست کنه و میره!
اونم پلو رو میخوره و اشرفی رو برمیداره و میره!
دوسه روز دیگه میاد باز ذکر میگیره.
عین الدوله میاد میگه؛ مگه پریروز بهت نهار خوب ندادن؟
میگه: نه! دادن اما من ناراحت شدم! گذاشتم جلوی اونی که می گفت: کار خوبه خدا درست کنه!
عین الدوله گفت: همونی که اون میگفت درسته ! کار خوبه خدا درست کنه...!☝️
👌آدم با خدا یه ارتباطی برقرار کنه همه کارا درست میشه!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📌چرا سَگِ_اصحابُ_الکهف تَکانی نخُورد ؟!
🔸احتمالاً سوره کَهف را بیشتر از 500 دَفعه
خوانده ایم ، اما اینکه یاران أصحاب الکَهف دَر مدت 309 سال که خَوابیده بودند ، برای اینکه جِسم و بدن آنها از بین نرود هر از چند گاه اینوَرُو
اُونوَر میشد ، تَکانی میخُورد تا اینکه نَپوُسند وبدن آنها سالم بماند ، فقط و فقط به این نکته بیشتر توجُّه کردیم.
🔹دانشمندی آلمانی میگوید: قصد سَفر داشتم ، دَر فرودگاه جوانی رَعنا جلو آمد و یک نُسخه ترجمه شده از قرآن کریم را تقدیم مَن کَرد و از من خداحافاظی کرد.
🔸قرآن را دَر جیبم گذاشتم به این نیَّت که آن را مطالعه میکنم ، دَر واقع میخواستم تا جَوان از جلوی چشمانَم ناپدید شود قرآن را دَر سطل آشغال بیندازَم!!
یادَم رفت قرآن را دَر صندوق آشغال بیندازم ،
🔹سوار هواپیما شدم ، مسافت راه زیاد بود حُوصله ام سَر رفت ، یادَم آمد قرآنی دَر جیب دارم ، آن را دَر آوردم و مشغول خواندن ترجمه سوره کهف شدم ، ناگهان ترجمه این دو آیه :
🌟سورة الكهف, الآية 17 : 👈 و تَرى الشَمسَ إذا طَلعت تَزاوَرُ عَن كَهفهم ذَاتَ اليَمين وإذا غَرَبت تَقرضهم ذَات الشمال وَهُم في فَجوَة منه ذلك مِن آياتِ الله مَن يَهدِ اللهُ فَهُو المُهتد ومَن يُضلل فَلن تَجِدَ لَه وليَّاً مُرشدا .
🔸ترجمه : و ( اگر در آنجا بودی ) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع ، به سمت راست غارشان متمایل میگردد ؛ و به هنگام غروب ، به سمت چپ ؛ و آنها در محل وسیعی از آن ( غار ) قرار داشتند؛ این از آیات خداست! هر کس را خدا هدایت کند ، هدایت یافته واقعی اوست؛ و هر کس را گمراه نماید ، هرگز ولیّ و راهنمایی برای او نخواهی یافت!
🌟الآية 18 : 👈 و تَحسبهُم أيقاظا وهُم رُقود ونُقلبهم ذَاتَ اليَمين وذَات الشِمال و كَلبهم بَاسط ذِراعَيه بِالوَصيد لَو اطَّلعت عَليهم لولّيت مِنهم فِراراً ولَمُلئت منهم رُعباً
🔸و ( اگر به آنها نگاه میکردی ) میپنداشتی بیدارند ؛ در حالیکه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم ( تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی میکرد). اگر نگاهشان میکردی ، از آنان میگریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر می شد!
🔹دانشمند آلمانی میگوید : جُنبیدَن و تَکان خوردن اصحاب کهف بخاطر این است که اگر هر انسانی مدت زیاد دَر یک حالت بخوابَد بدن او دچار پوسیگی میشود ، و أشعه آفتاب هم غیر مستقیم وارد غَار کهف شده ، این معلوم است.
🔸اما آنچه مَرا را مُتحیِّر کرده بود این بود که چرا سَگِ اصحاب کَهف هیچ تَکانی نخورده و دستهایَش را جلوی غَار پَهن
کرده و دَر همین حَالَت بمدت 309 مانده!!
و جِسم سَگ مُتعفِن و بَد بُو نشده!!؟.
همین أمر من را وَاداشت تا تحقیقاتی پیرامون حیوانات انجام دَهم ،
🔹آنچه جای تعجُّب بود این بود که سَگها تنها حیواناتی هستند که ماده ای را از خود تَرشُح میکنند ، کە اگر مدت خیلی طولانی هم تَکان نخورند بَدن آنها سالِم میماند !!!
داشمند آلمانی به همین سبب مُسلمان شد.
🔸دانشمند آلمانی آنچانی که ما قرآن را مُرور میکنیم مُرور نَکرد ، بلکه با تعجُب و دقَّت و تیز بِینی مشغول خواندن قرآن شد .
🌟خداوند متعال به ما دستور میفرمایند : ( کِتاب أنزلناهُ إلیکَ لِیدبَّروا آیَاتِه وَلِیتذکَّر اولواالٔالبَاب) کتابی را بسوی تو فرستادیم تا در آیات قرآن تفکُّر کنید و صاحبان خِرد پَند بگیرند.
🌻 ترجمه: عبدالله احمدی 🌻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍آیت الله فاطمی نیا:
سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت، با اشاره مریض شفا می داد. از آیت الله بهاالدینی راز این سید را پرسیدم، با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند:
درِ آتش را بسته بودند.
🌺پیامبر اکرم (ص):
ای ابوذر! هیچ چیزی برای زندانی شدن طولانی، شایسته تر از زبان نیست.
(وسائل الشیعه، کتاب حج، باب وجوب حفظ اللّسان)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـعـدن کـلـیـپـای کـارتـونـی🥺🤩📥
👉🏻 http://eitaa.com/joinchat/4031315983Cc84dcb290a
http://eitaa.com/joinchat/4031315983Cc84dcb290a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 مدت زمان توقف در عالم قبر
💠 استاد مسعود عالی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔸 مرگ اختیاری یا مرگ معنوی؛ و آن عبارت از ترک شهوات است. عارفان میگویند جملهی «موتوا قبل ان تموتوا» اشاره به مرگ اختیاری، معنوی و ترک شهوات دارد؛ زیرا هرکس حقیقتاً خواهان خدا باشد، قلبش مملو از محبت خداوند خواهد شد و شهوات خود را میمیراند؛ چون شهوات مانع و باز دارندهی انسان از طاعت و قرب الهی است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔥#نفرین_پدر
امام حسن علیه السلام همراه پدر ارجمندش علی علیه السلام برای طواف به مسجدالحرام رفتند ، نیمه های شب بود ، ناگاه شنیدند شخصی در کنار کعبه به سوز و گداز خاصی مناجات می کند ، امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود : پیش او برو و به او بگو نزد من بیاید . امام حسن علیه السلام پیش آن شخص رفت ، دید جوانی است بسیار مضطرب و هراسان ، که سرگرم دعا و راز و نیاز با خدای بزرگ است به او گفت : امیرمؤ منان ، پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید نزد من بیا .
آن جوان با شور و اشتیاق وافر برخاست و به حضور علی علیه السلام آمد ، حضرت به او فرمود : حاجت تو چیست که این گونه خدا را می خوانی ؟
عرض کرد : من جوانی بودم بسیار عیاش و گنهکار ، پدرم مرا از گناه و آلودگی نهی می کرد ولی من به حرف او گوش نمی دادم ، بلکه بیشتر گناه می کردم تا اینکه روزی پدرم مرا در حال گناه دید ، باز مرا نهی کرد ، ناراحت شدم ، چوبی برداشتم او را طوری زدم که به زمین افتاد ، در نتیجه مرا نفرین کرد ، نصف بدنم فلج شده (و با دست لباس را عقب زد و قسمت فلج شده بدنش را به امام علیه السلام نشان داد)
از آن به بعد خیلی پشیمان شدم ، نزد پدرم رفتم با خواهش و گریه و زاری ، از او معذرت خواستم ، و از او خواستم که برای نجاتم دعا کند ، او حاضر شد که با هم برویم در همان مکانی که مرا نفرین کرد ، در حقم دعا کند تا خوب شوم ، با هم به طرف مکه رهسپار بودیم ، پدرم سوار شتری بود ، که در بیابان مرغی از پشت سر ، شتر را رم داد و پدرم از روی شتر بر روی زمین افتاد ، تا به بالینش رسیدیم از دنیا رفته بود ، همانجا دفنش کردم و اینک خود تنها به اینجا برای دعا آمده ام .
حضرت فرمود : از اینکه پدرت با توبه طرف کعبه آمد تا دعا کند تو شفا یابی معلوم می شود ، از تو راضی شده است ، اینک من در حق تو دعا می کنم .
آنگاه امام علیه السلام دست به دعا بلند کرد و سپس دستهای مبارکش را به بدان آن جوان کشید ، جوان در دم شفا یافت . و بعد علی علیه السلام به فرزندان توصیه کرد به پدر و مادر خود نیکی کنند .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ماجرای جالب ازحضرت موسی نقل است که خداوند
به موسی نبی وحی کرد که پست ترین و نازلترین مخلوق الهی بر روی زمین را معرفی کند.حضرت موسی پس از تحقیق و تفحص بسیار در مورد هر موجود ضعیف و حقیری که در پیرامونش می دید، ناگاه سگی استخوانی، نحیف، گل آلود و مریض احوال مقابل چشمانش ظاهر شد، به نظرش رسید این سگ را در محضر خدا بعنوان پست ترین و حقیرترین موجود روی زمین معرفی کند.برای لحظاتی مصمم به این تصمیم بود که این سگ را با خود ببرد ولی بسیار مردد و دو دل بود و در نهایت از تصمیم خود منصرف شد.در همین اثنا از جانب خدا به او وحی شد که: ای موسی، به عزت و جلالم سوگند، اگر این سگ را بعنوان پست ترین و نازلترین موجود روی زمین نزد ما معرفی میکردی، نام تو را از دیوان انبیاء حذف میکردم
این ماجرا نمونه ای از فضای مثبت مباحث مرتبط با سگ در کتب ادیان الهی یا اسناد تاریخی پیامبران است.کما اینکه به گفته دکتر آزاد، استاد دانشگاه مشهد،در داستانهای انبیاء، پیامبری را نداریم مگر اینکه سگی در پیرامونش بوده باشد یا موضوعی مرتبط با سگ در زندگینامه پیامبری وجود نداشته باشد(در قالب فضایی مثبت)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به ریشش چه کار داری؟!!
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط (ره) می گوید:
شبی وارد جلسه شدم، کمی دیر شده بود و شیخ مشغول مناجات بود.
چشمم که به افراد جلسه افتاد، یکی را دیدم که ریشش را تراشیده بود، در دل ناراحت شدم و پیش خود اعتراض کردم که چرا این شخص چنین کرده است. جناب شیخ که رو به قبله و پشت به من بود، ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت:
به ریشش چه کار داری؟ ببین اعمالش چگونه است. شاید یک حسنی داشته باشد که تو نداری!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•