eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.2هزار ویدیو
303 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✨ اگرکسی گره‌ای دارد و توراهش را می‌دانی سکوت نکن اگردستت به جایی می‌رسد کاری کن معجزه‌ی زندگی دیگران باش بی‌شک خدا معجزه زندگی تو خواهدبود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✨ ✨انسان بودن 🌙زيادسخت نيست ✨کافيست مهرباني کني 🌙زبانت که نيش نداشته باشد ✨وکسي رانرنجاند 🌙همين انسانيت است! ✨وقتي براي همه خيربخواهي 🌙همين انسانيت است! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅سربازانی خاموش اما هوشیار ✍عارفی در راهی می‌رفت. مردی او را دید و شروع به تمسخر و توهین او کرد. عارف با سکوت تبسمی کرد. به ناگاه اندکی بعد پای مرد توهین‌کننده لیز خورد و سرش به کنار سنگی خورد و در دم جان سپرد. عارف نزد جنازۀ او رفت و گفت: مرا حلال کن. پرسیدند: چه حلالیتی؟ تو که گناهی مرتکب نشدی و در برابر توهین او خندیدی؟ عارف گفت: من باید جواب توهینش را می‌دادم، اما خندیدم و جواب ندادم؛ لذا سربازان خدا او را جواب دادند که اگر جوابش را داده بودم، او نمرده بود. إنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا؛ خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند، دفاع می‌کند. (حج:38) و لِلَّـهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ لشکریان آسمان‌ها و زمین تنها از آن خداست. (فتح:7) آری، خداوند برای ازبین‌بردن دشمنانش هرگز گلوله و اسلحه نمی‌کشد. بلکه از سربازان خاموشش بهره می‌برد. به هنگام ظلم، مراقب سربازان خاموش خداوند متعال باشیم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 🔴انسانِ همیشه ناراضی ✍ارسطو با یکی از شاگردان خود در شهر می‌رفت. مردم شهر برای حل مشکلات از او کمک می‌خواستند. ارسطو از شدت مراجعات خسته شد و با شاگرد خویش از شهر خارج شدند و کنار چشمه‌ای برای استراحت رفتند. ارسطو در حالی که سری تکان می‌داد و آه سردی می‌کشید، به شاگردش گفت: از این مردم نادان همیشه در تعجب و عذاب هستم. یکی از خدا ناراضی است که چرا فرزند پسر به او نداده تا به دیگران فخر کند. دیگری ناراضی است که چرا خدا قد بلندی به او نبخشیده تا از دیگران دل‌ربایی کند. آن یکی از خدای خود شاکی است که چرا زن زیبایی به او نداده تا دلخوشی کند. در حالی که می‌بینم همه از بزرگ‌ترین نعمت خدا که عقل است، غافل هستند و هیچ‌کس نیست از خدای خود شکایت کند که چرا عقل کمی به او داده است. و هیچ‌کس قصد ندارد از خدا عقل زیادی بخواهد چون همه خود را عاقل‌ترین انسان روی زمین می‌دانند. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅حرف‌هایت را از صافی رد کن ✍شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت… 🔸همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ 🔹آن شخص گفت: کدام سه صافی؟ 🔸همسایه گفت: اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ 🔹شخص گفت: نه، من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است. 🔸همسایه سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، باعث خوشحالی‌ام می‌شود. 🔹گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. 🔸همسایه گفت: بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ 🔹شخص گفت: نه، به هیچ وجه! 🔸همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌‌کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی. ‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅حرف‌هایت را از صافی رد کن ✍شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت: گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت… 🔸همسایه حرف او را قطع کرد و گفت: قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟ 🔹آن شخص گفت: کدام سه صافی؟ 🔸همسایه گفت: اول از میان صافی واقعیت. آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟ 🔹شخص گفت: نه، من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است. 🔸همسایه سری تکان داد و گفت: پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، باعث خوشحالی‌ام می‌شود. 🔹گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند. 🔸همسایه گفت: بسیار خب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟ 🔹شخص گفت: نه، به هیچ وجه! 🔸همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌‌کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی. ‌‌‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✍ راز موفقیت ✍مرد جوانی از سقراط پرسید: رمز موفقیت چیست؟ سقراط به مرد جوان گفت: صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیا. وقتی هر دو به رودخانه رسیدند، سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. بعد از اینکه وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید، سقراط سر مرد جوان را زیر آب برد و او را شگفت‌زده کرد. مرد تلاش می‌کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی‌تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد، محکم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد، کشیدن یک نفس عمیق بود. سقراط از او پرسید: در آن وضعیت تنها چیزی که می‌خواستی چه بود؟ پسر جواب داد: هوا. سقراط گفت:این راز موفقیت است! اگر همان طور که هوا را می‌خواستی در جست‌وجوی موفقیت هم باشی، به دستش خواهی آورد. رمز دیگری وجود ندارد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅اندازه تلاشت توقع داشته باش ✍پادشاهی در حال قدم زدن در باغش بود. باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت:پادشاه! فرق من با وزیرت چیست که من باید این‌گونه زحمت بکشم و عرق بریزم، ولی او در ناز و نعمت زندگی می‌کند و از روزگارش لذت می‌برد؟شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند. هردو آمدند.پادشاه گفت: در گوشه باغ گربه‌ای زایمان کرده، بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده! هر دو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خود را اعلام کردند. ابتدا باغبان گفت: پادشاها! من آن گربه‌ها را دیدم؛ سه بچه‌گربه زیبا به‌دنیا آورده است. سپس نوبت به وزیر رسید. وی برگه‌ای باز کرد و از روی نوشته‌هایش شروع به خواندن کرد:پادشاها! من به دستور شما به ضلع جنوب‌غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم. او سه بچه به‌دنیا آورده که دو تای آن‌ها نر و یکی ماده است. نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است. بچه‌گربه ماده، خاکستری‌رنگ است. حدودا یک‌ماهه هستند. من به‌صورت مخفی مادر را زیرنظر گرفتم و متوجه شدم آشپز هر روز اضافه‌غذاها را به مادر گربه‌ها می‌دهد و این‌گونه بچه‌گربه‌ها از شیر مادرشان تغذیه می‌کنند. همچنین چشم چپ بچه‌گربه ماده عفونت کرده که ممکن است برایش مشکل‌ساز شود! شاه رو به باغبان کرد و گفت: این است که تو باغبان شده‌ای و ایشان وزیر.گاهی‌ اوقات ما سزاوار خیلی از جایگاه‌ها نیستیم و فقط توهم برتر بودن داریم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅به ناخدای کشتی زندگی‌ات اعتماد کن ✍زن و شوهری با کشتی به مسافرت رفتند. کشتی چند روز آرام در حرکت بود که ناگهان طوفانی آمد و موج‌های هولناکی به راه انداخت. کشتی پر از آب شد. ترس همگان را فراگرفت و ناخدا گفت: همه در خطرند و نجات از این گرفتاری نیاز به معجزه خداوند دارد.زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند و سر شوهر داد و بی‌داد کرد، اما با آرامش شوهر مواجه شد، پس بیشتر اعصابش خرد شد و او را به سردی و بی‌خیالی متهم کرد. شوهر با چشمان و روی درهم‌کشیده به زنش نگریست. خنجری بیرون آورد و بر گلوی زن گذاشت. سپس در نهایت جدیت گفت:آیا از خنجر می‌ترسی؟زن گفت: نه. شوهر گفت: چرا؟زن گفت: چون خنجر در دست کسی است که به او اطمینان دارم و دوستش دارم.شوهر تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند توست. این امواج هولناک را در دستان کسی می‌بینم که به او اطمینان دارم و دوستش دارم. آری! زمانی که امواج زندگی، تو را خسته و ملول کرد و طوفان، زندگی تو را فراگرفت، زمانی که همه چیز را علیه خود دیدی، نترس! زیرا خدایت تو را دوست دارد و اوست که بر همه طوفان‌های زندگی‌ات توانا و چیره است. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅ آشنای بیگانه یا بیگانهٔ آشنا ✍پادشاهی دستور داد گوسفندی را سر بریدند و آن را کباب کردند.پادشاه به وزیر خود گفت:برو دوستان و نزدیکانت را بگو که بیایند، تا دور هم بنشینیم و این گوسفند را با هم بخوریم.وزیر لباس مبدلی پوشید و به میان جمعیت شهر رفت. فریاد زد:آی مردم! به فریادم برسید که خانه من آتش گرفته و داروندار زندگی‌ام در حال سوختن است.تعداد اندکی از مردم حاضر شدند که همراه وزیر بروند و در خاموش‌کردن آتش به او کمک کنند.وقتی به خانه رسیدند، با کباب گوسفند و نوشیدنی‌های رنگارنگ از آن‌ها پذیرایی شد. پادشاه از وزیر خود پرسید: چرا دوستان و نزدیکانت را دعوت نکردی!؟وزیر گفت: این‌ها دوستان ما هستند. کسانی که شما آن‌ها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل آب هم روی خانه آتش‌گرفته ما بریزند. 💢 بیگانه اگر وفا کند، خویشِ من است... ‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅نعمت بزرگی به‌نام زندگی ✍داشتم از گرما می‌مردم. به راننده گفتم: دارم از گرما می‌ميرم. راننده كه پير بود، گفت: اين گرما كسی رو نمی‌كشه. گفتم: جالبه ها، الان داريم از گرما كباب می‌شيم، 6 ماه ديگه از سرما سگ‌لرز می‌زنيم. راننده نگاهم كرد. كمی بعد گفت: من ديگه سرما رو نمی‌بينم. پرسيدم: چرا؟ راننده گفت: قبل از اينكه هوا سرد بشه، می‌ميرم. خنديدم و گفتم: خدا نكنه. راننده گفت: دكترا جوابم كردن، دوسه ماه ديگه بيشتر زنده نيستم. گفتم: شوخی می‌كنيد؟ راننده گفت: اولش منم فكر كردم شوخيه، بعد ترسيدم، بعدش افسرده شدم ولی الان ديگه قبول كردم. ناباورانه به راننده نگاه كردم. راننده گفت: از بيرون خوبم، اون تو خرابه. اونجايی كه نمی‌شه ديد. به راننده گفتم: پس چرا دارين كار می‌كنين؟ راننده گفت: هم برای پولش، هم برای اينكه فكر و خيال نكنم و سرم گرم باشه، هم اينكه كار نكنم چی‌كار كنم؟ به راننده گفتم: من باورم نمی‌شه. راننده گفت: خودم هم همين‌طور، باورم نمی‌شه امسال زمستون رو نمی‌بينم، باورم نمی‌شه ديگه برف و بارون رو نمی‌بينم، باورم نمی‌شه امسال عيد كه بياد نيستم. به راننده گفتم: اين‌جوری كه نمی‌شه. راننده گفت: تازه الانه كه همه چی رو دوست دارم، باورت می‌شه اين گرما رو چقدر دوست دارم؟ ديگه گرما اذيتم نمی‌كرد، ديگه گرما منو نمی‌كُشت. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅انسان اصیل و صاحبِ ریشه، مقاوم‌تر است ✍رانندۂ کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطع‌شده را پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند. بعد از اینکه مسافتی را طی کرد، در مسیر جادۂ جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، یک‌دفعه لبهٔ سپر کامیون به درختی کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد. از این تصادف و تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند. رانندۂ کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند، بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه، توانست صد درخت بی‌ریشه را جابه‌جا و واژگون کند. همیشه سعی کن ریشهٔ خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه می‌ارزد به صد انسان بی‌ریشه! یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت می‌کند.تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه برای تو بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بی‌ریشه است. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•