eitaa logo
«آیه‌جان»
454 دنبال‌کننده
111 عکس
76 ویدیو
9 فایل
🔹مجله قرآنی آیه‌جان ❤️ 🔹اینجا دربارهٔ آیه‌های امیدبخش خدا می‌خوانید و می‌شنوید. 🔹 آیه‌جان در سایر شبکه‌های اجتماعی: https://yek.link/Ayehjaan
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ نویسنده: آیا تاکنون از یک موزه‌ی تاریخ طبیعی دیدن کرده‌اید؟ انواع حیوانات از آهو و گوزن گرفته تا شیر، پلنگ، خزندگان و پرندگان مختلف، با بدنی کامل و طبیعی طوری نگاهت می‌کنند که گویا زنده‌اند و خودنمایی می‌کنند. با دیدن این هنرها که ساخته‌ی دست انسان است، آیا به قدرت خدا در زنده کردن و میراندن موجودات شک دارید؟ در آیه‌ی ۶۸ ، به قدرت تکوینی خداوند در و مخلوقات اشاره شده است. قدرت مطلقی که فقط مختص خودش می‌باشد و هیچ دست دیگری در آن دخالت ندارد. «هوالذی یحیی و یمیت». قدرت نامحدود است. او قادر است هر کاری را که بخواهد انجام دهد؛ اما نکته‌ی قابل توجه اين است كه هيچ يك از اين مسائل مهم و پيچيده در برابر قدرت او سخت و مشكل نیست و همین که اراده کند، صورت مى‏گيرد. «کن فیکون»: در قرآن، هشت مرتبه جمله‏‌ی «کن فیکون» آمده که نشانه‌ی خداوند می‌باشد. لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «و هنگامى كه كارى مقرّر كند تنها به آن مى‏گويد: موجود باش! بى‏درنگ موجود مى‏شود.» (فَإِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ). شما از تجربه‌های خود بگویید. چه زمانی بوده که قدرت مطلق خداوند را حس کرده‌اید؟ 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
‌ ✍ نویسنده: 📷 عکاس: 🎚تنظیم صدا: 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan
«آیه‌جان»
«اوست که زنده می‌کند و می‌میراند» ✍ نویسنده: ✏️ گرافیک: از زمانی که آمده بود درمان را کنار گذاشته بودیم، منظورم تلاش برای بچه‌دار شدن بود. هم از کرونا ترسیده بودیم، هم خودمان خسته شده بودیم. نیاز داشتیم دوباره جان بگیریم. هوای‌مان عوض شود. با حرف‌ها و کنایه‌ها‌ی نه، ده ساله کنار بیایم و خستگی‌ها را بگذاریم کنار. من مشغول شده بودم به کتابفروشی و عوارض درمان کرونا. خانم مشغول شده بود به کلاس‌های هنری و راه‌اندازی پروژه‌ی نارکیک. جفت‌مان اینقدر سرمان شلوغ شده بود که حواسمان به خودمان نبود. من صبح تا شب درگیر کارهای عمرانی و راه‌اندازی کتابفروشی. خانم صبح تا شب درگیر کیک پختن و کارهای هنری‌اش. توی همین بی‌خبری از خودمان و گذران زندگی، به توصیه‌ی پزشک مجبور بودم وزن کم کنم تا عوارض کرونای چند ماه پیش دست از سرم بردارد. توی پیاده‌روی‌ها سعی می‌کردم از کرونا فاصله بگیرم و به خیلی چیزهای دیگر فکر کنم. حرف‌هایی که شاید هیچ‌وقت بعد‌ها فرصت نمی‌کردم بهش فکر کنم. توی همین تفکرات و خیالات خودم چشمم افتاد به زندگی‌هایی که روی شانه‌های دیوارها ریخته شده بود. درخت‌هایی که هوای بهاری بهشان زندگی دوباره هدیه می‌داد. شاخه‌های خشکی که داشت برگ‌های تازه می‌زد یا کرم‌هایی که از خوردن برگ‌ها دوباره جان گرفته بودند و تلاش می‌کردند پروانه شوند. حتی گیاه‌هایی که به‌زور داشتند از لای آسفالت‌های پیاده‌رو خیابان می‌زدند بیرون. همه نشانه‌های بود که زمین داشت بیرون می‌ریخت. ولی آدم‌ها داشتند با کنار می‌آمدند. توی مسیر پر بود از تابلوها یا بنرهای تسلیت که این‌ور و آن‌ور داشتند از مرگ حرف می‌زدند. همزمان مرگ و تولد کنار هم زندگی می‌کردند و با هم کنار می‌آمدند. افتادم به از این نشانه‌ها و اسمش را گذاشته بودم «یحیی و یمیت». لای همین یحیی و یمیت‌ها، بهش گفتم بیا برو یک آزمایش بده شاید اتفاقی افتاده باشد. گفت: «نه خودت را خسته کن نه من را اذیت.» به‌زور رفت آزمایش و خودم هم رفتم برای گرفتن جوابش. همه‌چیز را از بر بودم اگر بتا از فلان بالاتر می‌بود جواب مثبت، پایین‌تر بود می‌شد منفی. آزمایش را که گرفتم همه‌چیز با همیشه فرق می‌کرد. بتا رفته بود بالا و این یعنی . یک مرحله‌ی جدید به ما هدیه داده بود. گیج شده بودم باورم نمی‌شد. جواب آزمایش را به منشی آزمایشگاه نشان دادم و گفتم می‌شود جوابش را برایم بگویی؟ گفت: «دلت می‌خواهد چه باشد؟» گفتم: «مثبت.» گفت: «عجیبه همه دلشون می‌خواد منفی باشه. پس چون دلت می‌خواد مثبت باشه، مثبته.» گفتم ده سال منتظر خبرش بودم تا امشب. شبِ میلاد که قرار بود خبرش بیاید و زنده کند امیدهای مرده را. هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند. و چون اراده‌ی چيزى كند مى‌گويدش: «موجود شو.» پس موجود مى‌شود. 🌺 آیه‌جان: آیه‌هایی که به جان نشسته‌اند. @ayehjaan