هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۖ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»
بگو: «آیا غیر از خدا، چیزى را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودى به حال ما دارد، نه زیانى. و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آن که خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسى که بر اثر وسوسه هاى شیاطین، در روى زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است. در حالى که یارانى دارد که او را به هدایت دعوت مى کنند (و مى گویند:) به سوى ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت (واقعى) است. و ما دستور داریم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم.
(انعام/۷۱)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
هدایت تنها هدایت خدا است
این آیه در برابر اصرارى که مشرکان براى دعوت مسلمانان به کفر و بت پرستى داشتند، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: با یک دلیل دندان شکن به آنها پاسخ گوید و به صورت یک استفهام انکارى از آنها بپرسد: آیا شما مى گوئید ما چیزى را بخوانیم و شریک خدا قرار دهیم که نه سودى به حال ما دارد ـ که به خاطر سودش به سوى او برویم ـ و نه زیانى دارد که از زیان او بترسیم ؟! (قُلْأَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا).
این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولاً کارهاى انسان از یکى از دو سرچشمه ناشى مى شود:
یا به خاطر جلب منفعت است، اعم از این که منفعت معنوى یا مادّى باشد.
و یا به خاطر دفع ضرر است، اعم از این که ضرر معنوى یا مادّى باشد.
بنابراین، چگونه شخص عاقل کارى انجام مى دهد که هیچ یک از این دو عامل در آن وجود نداشته باشد؟
پس از آن به استدلال دیگرى در برابر مشرکان دست زده، مى گوید: اگر ما چنین کنیم مفهومش آن است که به سوى بت پرستى بازگردیم و پس از هدایت الهى در راه شرک گام نهیم، بازگشت به عقب کرده ایم (وَ نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللّهُ).
و این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومى عالم حیات مى باشد.
آنگاه با یک مثال، مطلب را روشن تر مى سازد و مى گوید: بازگشت از توحید به شرک همانند آن است که کسى بر اثر وسوسه هاى شیطان (یا غول هاى بیابانى، به پندار عرب جاهلیت که تصوّر مى کردند در راه ها کمین کرده اند و مسافران را به بیراهه ها مى کشانند!) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است (کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطینُ فِی الأَرْضِ حَیْرانَ).
در حالى که یارانى دارد که او را به سوى هدایت و شاهراه دعوت مى کنند و فریاد مى زنند به سوى ما بیا (لَهُ أَصْحابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتـِنا).
ولى آن چنان حیران و سرگردان است که گوئى سخنان آنان را نمى شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.
و در پایان آیه، به پیامبر (ص) دستور مى دهد: با صراحت بگوید: هدایت تنها هدایت خدا است و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم (قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الـْعالَمینَ).
🌼🌼🌼
این جمله، در حقیقت دلیل دیگرى بر نفى مذهب مشرکان است; زیرا تنها در برابر کسى باید تسلیم شد که مالک، آفریدگار و مربّى جهان هستى است، نه بت ها که هیچ نقشى در ایجاد و اراده این جهان ندارند.
در اینجا سؤالى پیش مى آید: مگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از بعثت پیرو مذهب مشرکان بوده است که مى گوید: نُرَدُّ عَلى أَعْقابِنا: آیا به حال سابق باز گردیم؟! در حالى که مى دانیم او هیچ گاه در برابر بت سجده نکرد و در هیچ تاریخى چنین چیزى ننوشته اند، اصولاً مقام عصمت چنین اجازه اى را نمى دهد.
در پاسخ باید توجه داشت: این جمله در حقیقت از زبان مسلمین است، نه از زبان شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)، لذا با صیغه و ضمائر جمع ادا شده است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۱ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ ۚ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»
و (نیز به ما فرمان داده شده به) این که نماز را برپادارید. و از (نافرمانى) او بپرهیزید. و تنها اوست که به سویش محشور خواهید شد.»
(انعام/۷۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در آیه بعد، دنباله دعوت الهى را چنین شرح مى دهد که گذشته از توحید به ما دستور داده شده نماز را بر پا دارید و تقوا را پیشه کنید (وَ أَنْ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ).
و سرانجام با توجه به مسأله معاد و این که حشر و بازگشت شما به سوى خدا است این بحث را چنین پایان مى دهد: و او کسى است که همه در پیشگاه او جمع مى شوید (وَ هُوَ الَّذی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ).
در حقیقت، در این چند جمله کوتاه، برنامه اى که پیامبر به سوى آن دعوت مى کرده، و از حکم عقل و فرمان خدا سرچشمه مى گرفته، به صورت یک برنامه چهار ماده اى که آغازش توحید، انجامش معاد، و مراحل متوسط آن محکم ساختن پیوندهاى الهى و پرهیز از هر گونه گناه مى باشد ارائه داده شده است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۲ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ ۖ وَيَوْمَ يَقُولُ كُن فَيَكُونُ ۚ قَوْلُهُ الْحَقُّ ۚ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ ۚ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ»
اوست آن کس که آسمانها و زمین را بحق آفرید. و آن روز که (به هر چیز) مى گوید: «موجود باش!» موجود مى شود. سخن او، حق است. و در آن روز که در «صور» دمیده مى شود، حاکمیت مخصوص اوست، از نهان
و آشکار باخبر است و اوست حکیم و آگاه.
(انعام/۷۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
آسمان ها و زمین به حق آفریده شده اند
این آیه، در حقیقت دلیلى است بر مطالب آیه قبل، و دلیلى است بر لزوم تسلیم در برابر پروردگار، و پیروى از رهبرى او، لذا نخست مى فرماید: او خدائى است که آسمان ها و زمین را به حق آفریده است (وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ بِالْحَقِّ).
تنها چنین کسى که مبدأ عالم هستى است، شایسته رهبرى مى باشد و باید تنها در برابر فرمان او تسلیم بود; زیرا همه چیز را براى هدف صحیحى آفریده است.
منظور از حق در جمله بالا، همان هدف و نتیجه و مصالح و حکمت ها است، یعنى هر چیزى را براى خاطر هدف و نتیجه و مصلحتى آفریده.
در حقیقت، این جمله شبیه مطلبى است که در سوره ص ، آیه ۲۷ آمده آنجا که مى فرماید: وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلاً: ما آسمان و زمین و آنچه در میان آنها است را بیهوده و بى هدف نیافریدیم .
پس از آن مى فرماید: نه تنها مبدأ عالم هستى او است، که رستاخیز و قیامت نیز به فرمان او صورت مى گیرد و آن روز که فرمان مى دهد رستاخیز بر پا شود، فوراً بر پا خواهد شد (وَ یَوْمَ یـَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ).
🌼🌼🌼
بعضى احتمال داده اند منظور از این جمله همان آغاز آفرینش و مبدأ جهان هستى باشد که همه چیز به فرمان او ایجاد شده است.
ولى با توجه به این که یَقُولُ فعل مضارع است، و این که قبل از این جمله، اشاره به اصل آفرینش شده، و همچنین با توجه به جمله هاى بعد، مى توان گفت: این جمله مربوط به رستاخیز و فرمان الهى درباره آن است.
همان طور که در جلد اول، ذیل آیه ۱۱۷ سوره بقره گفتیم، منظور از جمله کُنْ فَیَکُونُ این نیست که خداوند یک فرمان لفظى به عنوان موجود باش! صادر مى کند، بلکه منظور این است: هر گاه اراده او به آفرینشِ چیزى تعلق گیرد، بدون نیاز به هیچ عامل دیگرى، اراده اش جامه عمل به خود مى پوشد.
اگر اراده کرده است یک دفعه موجود شود، یک دفعه موجود خواهد شد و اگر اراده کرده است تدریجاً موجود گردد، برنامه تدریجى آن شروع خواهد شد.
بعد از آن اضافه مى کند: گفتار خداوند حق است (قَوْلُهُ الـْحَقُّ).
یعنى همان طور که آغاز آفرینش بر اساس هدف و نتیجه و مصلحت بود، رستاخیز نیز همان گونه خواهد بود.
و در آن روز که در صور دمیده مى شود و قیامت بر پا مى گردد، حکومت و مالکیت مخصوص ذات پاک او است (وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ).
درست است که مالکیت و حکومت خداوند بر تمام عالم هستى، از آغاز جهان بوده و تا پایان جهان و در عالم قیامت ادامه خواهد داشت، و اختصاصى به روز رستاخیز ندارد.
ولى از آنجا که در این جهان یک سلسله عوامل و اسباب در پیشبرد هدف ها و انجام کارها مؤثر است، گاهى این عوامل و اسباب انسان را از خداوند که مسبب الاسباب است غافل مى کند.
اما در آن روز که همه این اسباب از کار مى افتد، مالکیت و حکومت او از هر زمان آشکارتر و روشن تر مى گردد، درست نظیر آیه دیگرى که مى گوید: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّار: حکومت و مالکیت امروز (روز قیامت) براى کیست؟ تنها براى خداوند یگانه پیروز است.
درباره این که منظور از صور که در آن دمیده مى شود چیست؟ و چگونه اسرافیل در صور مى دمد تا جهانیان بمیرند و بار دیگر در صور مى دمد تا همگى زنده شوند و قیامت بر پا گردد، در ذیل آیه ۶۸ سوره زمر به خواست خدا مشروحاً بحث خواهیم کرد; زیرا تناسب بیشترى با آن آیه دارد.
🌼🌼🌼
و در پایان آیه، اشاره به سه صفت از صفات خدا کرده، مى فرماید: خداوند از پنهان و آشکار با خبر است (عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ).
کارهاى او همه از روى حکمت، و از همه چیز آگاه است (وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ).
در آیات مربوط به رستاخیز، غالباً به این صفات خدا اشاره شده است که او هم آگاه است و هم قادر و حکیم، یعنى به مقتضاى علم و آگاهیش اعمال بندگان را مى داند و به مقتضاى قدرت و حکمتش به هر کس جزاى مناسب مى دهد.
🌼🌼🌼
خلاصه این که آیه به چند نکته اشاره دارد:
۱ ـ او به حق آسمان ها و زمین را خلق کرده است.
۲ ـ رستاخیز با فرمان او بر پا مى شود.
۳ ـ سخن او در مورد بر پا شدن قیامت حق است.
۴ ـ به هنگام نفخ صور و رستاخیز، مالکیت او بر جهان آشکارتر مى گردد.
۵ ـ او از آشکار و پنهان خبر دارد و حکیم آگاهى است.
ایمان به این مطالب انسان را در این جهان منظم و مرتب مى کند، و او را براى ساختن سرائى آباد و آرام در آخرت آماده مى سازد.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۳ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً ۖ إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ»
(به خاطر بیاورید) هنگامى را که ابراهیم به پدرش [= سرپرستش که در آن زمان عمویش بود] «آزر» گفت: «آیا بتهایى را به عنوان معبود (خود) انتخاب مى کنى؟! به یقین تو و قومت را در گمراهى آشکارى مى بینم.»
(انعام/۷۴)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
چرا بت را معبود خود قرار داده اى؟
از آنجا که این سوره جنبه مبارزه با شرک و بت پرستى دارد و روى سخن بیشتر در آن به بت پرستان است و براى بیدار ساختن آنها از طرق مختلف استفاده شده، در اینجا به گوشه اى از سرگذشت ابراهیم (ع) قهرمان بت شکن اشاره کرده و منطق نیرومند او را در کوبیدن بت ها ضمن چند آیه به خاطر آورده است.
قابل توجه این که قرآن در بسیارى از بحث هاى توحیدى و مبارزه با بت روى این سرگذشت تکیه مى کند; زیرا ابراهیم(ع) مورد احترام تمام اقوام مخصوصاً مشرکان عرب بود.
نخست مى فرماید: ابراهیم، پدر (عموى) خود را مورد سرزنش قرار داد و به او چنین گفت: آیا این بت هاى بى ارزش و موجودات بى جان را خدایان و معبودان خود انتخاب کرده اید؟! (وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ لاَِبیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً).
بدون شک من، تو و جمعیت پیروان و هم مسلکان تو را در گمراهى آشکارى مى بینم (إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فی ضَلال مُبین).
چه گمراهى از این آشکارتر که انسان مخلوق خود را معبود خود قرار دهد؟! و موجود بى جان و بى شعورى را پناهگاه خود بپندارد و حل مشکلات خود را از آنها بخواهد؟!
🌼🌼🌼
نکته:
آیا آزر پدر ابراهیم(ع) بود؟
نخستین سؤالى که در آغاز آیه جلب توجه مى کند این است که مگر آزر پدر ابراهیم بود؟ چگونه از پدرى بت پرست پیامبرى بت شکن به وجود مى آید؟
براى روشن شدن بحث به مطالب ذیل توجه فرمائید:
کلمه أب در لغت عرب غالباً بر پدر اطلاق مى شود و چنان که خواهیم دید گاهى بر جدّ مادرى و عمو و همچنین، بر مربى، معلم و کسانى که براى تربیت انسان به نوعى زحمت کشیده اند نیز اطلاق مى گردد.
ولى شک نیست که به هنگام اطلاق این کلمه، اگر قرینه اى در کار نباشد قبل از هر چیز پدر به نظر مى آید.
اکنون این سؤال پیش مى آید که آیا به راستى آیه بالا مى گوید: آن مرد بت پرست (آزر) پدر ابراهیم بوده است؟ و آیا یک فرد بت پرست و بت ساز مى تواند پدر یک پیامبر اولوا العزم بوده باشد؟ و آیا وراثت در روحیات انسان اثر نامطلوبى در فرزند نخواهد گذارد؟
جمعى از مفسران سنى به سؤال اول پاسخ مثبت گفته و آزر را پدر واقعى ابراهیم(ع) مى دانند.
در حالى که تمام مفسران و دانشمندان شیعه معتقدند آزر پدر ابراهیم(ع)نبود، بعضى او را پدر مادر، و بسیارى او را عموى ابراهیم دانسته اند.
🌼🌼🌼
قرائنى که نظر دانشمندان شیعه را تأئید مى کند عبارتند از:
۱ ـ در هیچ یک از منابع تاریخى اسم پدر ابراهیم(ع)، آزر شمرده نشده است، بلکه همه تارُخ نوشته اند، در کتب عهدین نیز همین نام آمده است.
جالب این که افرادى که اصرار دارند پدر ابراهیم(ع) آزر بوده در اینجا به توجیهاتى دست زده اند که به هیچ وجه قابل قبول نیست از جمله این که:
اسم پدر ابراهیم(ع) تارخ، و لقبش آزر بوده! در حالى که این لقب نیز در منابع تاریخى ذکر نشده است.
و یا این که آزر بتى بوده که پدر ابراهیم(ع) آن را پرستش مى کرده است، در حالى که این احتمال با ظاهر آیه فوق که مى گوید: پدرش آزر بود، به هیچ وجه سازگار نیست، مگر این که جمله یا کلمه اى در تقدیر بگیریم که آن هم بر خلاف ظاهر است.
۲ ـ قرآن مجید مى فرماید: مسلمانان حق ندارند براى مشرکان استغفار کنند اگر چه بستگان و نزدیکان آنها بوده باشند، سپس براى این که کسى استغفار ابراهیم(ع) را درباره آزر دستاویز قرار ندهد، چنین مى فرماید: وَ ما کانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهیمَ لاِ َبیهِ إِلاّ عَنْ مَوْعِدَة وَعَدَها إِیّاهُ فَلَمّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْه:
استغفار ابراهیم براى پدرش (آزر) فقط به خاطر وعده اى بود که به او داده بود (آنجا که گفت: سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی: یعنى: به زودى براى تو استغفار خواهم کرد. به امید این که با این وعده دلگرم شود و از بت پرستى برگردد) اما هنگامى که او را در راه بت پرستى مصمم و لجوج دید دست از استغفار درباره او برداشت.
🌼🌼🌼
از این آیه به خوبى استفاده مى شود که ابراهیم(ع) بعد از مأیوس شدن از آزر دیگر هیچ گاه براى او طلب آمرزش نکرد، و شایسته هم نبود چنین کند، و تمام قرائن نشان مى دهد این جریان در دوران جوانى ابراهیم(ع) و زمانى بود که در شهر بابل مى زیست و با بت پرستان مبارزه داشت.
از انضمام این آیه، به آیه سوره توبه که مسلمانان را از استغفار براى مشرکان بر حذر مى دارد و ابراهیم را از انجام چنین کارى جز براى یک مدت محدود آن هم براى یک هدف مقدس، برکنار مى شمرد، به خوبى استفاده مى شود که منظور از أب در آیه مورد بحث، پدر نیست، بلکه عمو یا پدر مادر و یا مانند آن است و به تعبیر دیگر والد در بیان معنى پدر صراحت دارد، در حالى که أب صراحت ندارد.
در آیات قرآن، کلمه أب نیز در مورد عمو به کار رفته است، مانند آیه ۱۳۳ سوره بقره : قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً:
فرزندان یعقوب به او گفتند: ما خداوند تو و خداوند پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یگانه را مى پرستیم .
و این را مى دانیم که اسماعیل عموى یعقوب بود نه پدر او.
طبرى که از دانشمندان اهل سنت است در تفسیر خود جامع البیان از
مفسر معروف مجاهد نقل مى کند که او صریحاً مى گوید: آزر پدر ابراهیم نبود.
آلوسى مفسر دیگر اهل تسنن، در تفسیر روح المعانى در ذیل همین آیه مى گوید: آنها که مى گویند اعتقاد به این که آزر پدر ابراهیم(ع) نبود، مخصوص شیعه است، از کم اطلاعى آنها است; زیرا بسیارى از دانشمندان معتقدند که آزر اسم عموى ابراهیم بود.
با توجه به آنچه گفته شد، معلوم مى شود: تفسیر فوق براى آیه مورد بحث، تفسیرى است بر اساس قرائن روشنى از خود قرآن و روایات مختلف اسلامى نه تفسیر به رأى آن چنان که بعضى از متعصبین اهل سنت همانند نویسنده المنار گفته است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۴ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
ز آیه ها بشارتى، ز سوره ها اشارتى
مدینه شد زیارتى، که شمس نازل آمده
خدا على دیگرى به شیعه مى دهد نشان
سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان (عج)
💐میلاد دهمین اختر تابناک امامت، حضرت هادی علیه السلام مبارک باد💐
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»
و این گونه، ملکوت آسمانها
و زمین (و حاکمیت مطلق خداوند بر آنها) را به ابراهیم نشان دادیم. تا (به آن استدلال کند و) اهل یقین گردد.
(انعام/۷۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در تعقیب نکوهشى که ابراهیم(علیه السلام) از بت ها داشت، و دعوتى که از آزر براى ترک بت پرستى نمود، در این آیات، خداوند به مبارزات منطقى ابراهیم(علیه السلام)با گروه هاى مختلف بت پرستان اشاره کرده، چگونگى پى بردن او به اصل توحید، از طریق استدلالات روشن عقلى را شرح مى دهد.
مى فرماید: همان طور که ابراهیم را از زیان هاى بت پرستى آگاه ساختیم همچنین مالکیت مطلقه و تسلط پروردگار را بر تمام آسمان و زمین به او نشان دادیم (وَ کَذلِکَ نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ).
🌼🌼🌼
مَلَکُوت در اصل، از ریشه مُلک (بر وزن حکم) به معنى حکومت و مالکیت است و منظور از آن در اینجا حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستى است.
این آیه، گویا اجمالى از تفصیلى است که در آیات بعد، درباره مشاهده وضع خورشید، ماه، ستارگان و پى بردن از غروب آنها به مخلوق بودنشان، آمده است.
یعنى قرآن ابتدا اجمالى از مجموع آن قضایا را ذکر کرده، سپس به شرح آنها پرداخته است، و به این ترتیب، منظور از نشان دادن ملکوت آسمان و زمین به ابراهیم روشن مى شود.
و در پایان آیه مى فرماید: هدف ما این بود که ابراهیم اهل یقین گردد (وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ).
شک نیست که ابراهیم(علیه السلام) یقین استدلالى و فطرى به یگانگى خدا داشت اما با مطالعه اسرار آفرینش، این یقین به سر حدّ کمال رسید، همان طور که ایمان به معاد و رستاخیز داشت، ولى با مشاهده مرغان سر بریده اى که زنده شدند، ایمان او به مرحله عین الیقین رسید.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۵ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَىٰ كَوْكَبًا ۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»
(ابراهیم ع) هنگامى که (تاریکى) شب او را فرا گرفت، ستاره اى را مشاهده کرد. گفت: «این پروردگار من است» امّا هنگامى که غروب کرد، گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم.»
(انعام/۷۶)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
در آیات بعد، این موضوع را به طور مشروح بیان کرده و استدلال ابراهیم(علیه السلام)را از افول و غروب ستاره و خورشید، بر عدم الوهیت آنها روشن مى سازد.
نخست مى گوید: هنگامى که پرده تاریک شب جهان را در زیر پوشش خود قرار داد، ستاره اى در برابر دیدگان او خودنمائى کرد، ابراهیم صدا زد این خداى من است! اما به هنگامى که غروب کرد با قاطعیت تمام گفت: من هیچ گاه غروب کنندگان را دوست نمى دارم (فَلَمّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأى کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الآفِلینَ) و آنها را شایسته عبودیت و ربوبیت نمى دانم.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۶ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَٰذَا رَبِّي ۖ فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ»
و هنگامى که ماه را دید که سینه افق را) مى شکافد، گفت: «این پروردگار من است!» امّا هنگامى که (آن هم) غروب کرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمایى نمى کرد، مسلّما از گروه
گمراهان بودم.»
(انعام/۷۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در آیه بعد اضافه مى کند: ابراهیم(علیه السلام) بار دیگر چشم بر صفحه آسمان دوخت، این بار قرص سیمگون ماه با فروغ و درخشش دلپذیر خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود. پس هنگامى که ماه را دید صدا زد این است پروردگار من! اما سرانجام که ماه به سرنوشت همان ستاره گرفتار شد و چهره خود را در پرده افق کشید، ابراهیم(علیه السلام) جستجوگر گفت: اگر پروردگار من مرا به سوى خود رهنمون نشود، در صف گمراهان قرار خواهم گرفت! (فَلَمّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنی رَبِّی لاَ َکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّینَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۷ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
رحلت مردان حق، از بند عالم رستن است
زین خرابآباد، بر محبوب خود پیوستن است
زندگی بر حقپرستان، در قفس مقدور نیست
کوچ از دار فنا، مثل قفس بشکستن است
ضمن عرض تسلیت رحلت عالم ربانی #آیت_الله_رحیمی امام جمعه فقید اسبق مبارکه و حامی همیشگی #قرآن به اطلاع می رساند اتوبوس ها جهت شرکت در مراسم #تشییع پیکر ایشان، چهارشنبه ۳۰مرداد، ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر از درب مسجد جامع مبارکه، آماده حرکت به سمت خمینی شهر هستند.