#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
◾️«زهر» با جگر امام حسن مجتبی علیهالسلام چه کرد ...
🩸راوی گوید:
من به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در خانه بودم. امام حسن علیهالسلام از اتاق خارج شدند؛ وقتی که بازگشتند، فرمودند:
لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی.
▪️من چند بار مسموم شدهام، ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود؛ این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم.
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶
🩸 إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیهالسلام را اینگونه شرح میدهد:
و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ
▪️جلوی آن إمام، طشتی بود؛ خونی را که بالا میآورد در میان آن طشت میریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج میشد.
📚کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲
🩸 در گزارشی دیگر نیز آمده است:
و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم
▪️آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند.
📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶
#معرفی_کانال_به_دیگران 👇
https://eitaa.com/joinchat/1351090401C23e00aef92
هدایت شده از معارف الشیعه
#ماه_صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
🩸تیر باران بدن مطهر کریم اهلبیت، حضرت امام حسن مجتبی سلام الله علیه🩸
🥀 هنگامی كه خواستند بدن مطهر امام حسن عليهالسّلام را دفن كنند، آن #زن سوار قاطرى شد و از بنىاميه و مروانحكم و ساير طرفداران ايشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیهالسلام میشوراند و میگفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمیگذارم #حسن علیهالسلام را در کنار قبر پیامبر صلیالله علیه و اله دفن کنید. پس، دستور به تیر باران بدن آن حضرت داد، تا آنکه #هفتاد تیر از بدن و تابوت آن حضرت بیرون کشیدند.
🥀 «و رموا بالنبال جنازته حتی سل منها سبعون نبلا»
🥀 بدن مبارک آن حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبهٔ تیر بر آن آویخته شد.
📕 مناقب آل أبیطالب علیهم السلام، جلد ۴، صفحه ۴۴
📕 منتهیالآمال، جلد ۱، صفحه ۴۴۰
📕 بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۷
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از معارف الشیعه
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
🩸تا امام مجتبی به شهادت رسید، حضرت عباس ( سلام الله علیهما )خاک بر سر و روی خود میریخت...
در نقلی آمده است:
🥀 لحظات آخر عمر مبارک امام حسن مجتبی علیهالسلام بود که برادران و خواهران و عدهای از بنی هاشم دور آن حضرت را گرفته بودند، که نفس های آن حضرت به شماره افتاد،
📋 ثمّ إنّهُ وَجَّهَ وَجهَهُ اِلَي القِبلةِ و غَمضَ عَينَيه و مَدَّ يَدَيهِ و رِجلَيه
▪️در این هنگام روی مبارکش را به سمت قبله نمود و چشمانش را بر هم گذاشت و دست و پایش را دراز نمود.
به وحدانیت خدا و رسالت جدّ و ولایت پدرش اقرار نمود و روح مقدسش از این دنیا پر کشید.
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام در این هنگام پیکر پاک برادر را در بر گرفت و صورت مبارکش را مسح مینمود و فریاد میکشید: وا اخاه وا خَبيتاه وا حَسناه وا قلّة ناصراه مَن لي عَونٌ بعدك يا اَخي؟!
🥀 حضرت امکلثوم علیهاالسلام به صورتش لطمه میزد و فریاد سر میداد: واحسناه وا محمداه وا علياه وا فاطمتاه
🥀زینب کبری سلاماللّهعلیها ناله سر میداد و میفرمود: وا اخاه وا حسناه وا سَنَداه وا لَهفاه وا قِلّة ناصراه يا اخي
📋 ... ثمّ انّها بَكتْ عَلَي اخيها و هيِ تَلثِمُ خَدَّيهِ و تَتَمرّغ عليه و تبكي عليه طويلا
▪️ آن بانوی مکرّمه، گریه کرد و خود را بر روی بدن مبارک برادر انداخت و گونه های برادر را بوسید و سخت گریه کرد.
📋 و انّ العبّاسَ رَثّاهُ باكياً حَزيناً يَحثُو التُرابَ علَي وَجهِهِ و يَصيحُ
▪️ابالفضل العباس علیهالسلام نیز در آنجا حضور داشت و با قلبی داغدار و چشمانی اشکبار بر برادر خود مرثیهسرایی مینمود و خاک بر روی خود میریخت و فریاد میکشید.
📚معالی السبطین ص۶۵
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
هدایت شده از معارف الشیعه
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
◾️ سیدالشهداء علیهالسلام در لحظات احتضار إمام حسن علیهالسلام، از شدّت گریه از هوش رفتند ...
در نقلی آمده است:
امام حسن علیهالسلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، به برادران و فرزندان واهل بیت و پیروان خود دستور فرمود که از برادرش حسین بن علی علیهماالسلام تبعیت کنند سپس خطاب به برادر فرمود:
ای برادر من به تو در مورد اهل و عیالم به نیکی سفارش میکنم و تبعیت نما از همان سفارشاتی را که جدّت رسول خدا و پدرت امیرالمومنین ومادرت فاطمه علیهمالسلام نموده اند.
ثُمَّ إنَّ الحسینَ بَکٰی بُکاءاً شدیداً حتّی غُشیَ علیه
▪️سپس امام حسین علیه السلام شدیدا گریه نمود تا اینکه از هوش رفت.
هنگامی که به هوش آمد امام حسن علیهالسلام به برادر خود فرمود: ای برادر! بر من غم مخور؛ همانا مصیبت تو عظیمتر از مصیبت من است و سختیهای تو بزرگتر از سختیهای من است.
📚معالی السبطین؛ ص۴۸
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
هدایت شده از معارف الشیعه
#مقتل_مستند
#تاریخ_مستند
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
◾️«زهر» با جگر امام حسن مجتبی علیهالسلام چه کرد ...
🩸راوی گوید:
من به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در خانه بودم. امام حسن علیهالسلام از اتاق خارج شدند؛ وقتی که بازگشتند، فرمودند:
لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةٌ مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی.
▪️من چند بار مسموم شدهام، ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود؛ این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم.
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶
🩸 إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیهالسلام را اینگونه شرح میدهد:
و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ
▪️جلوی آن إمام، طشتی بود؛ خونی را که بالا میآورد در میان آن طشت میریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج میشد.
📚کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲
🩸 در گزارشی دیگر نیز آمده است:
و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم
▪️آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند.
📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
هدایت شده از معارف الشیعه
#ماه_صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
🔴 وصایا، نماز، غسل، تکفین و تدفین امام مجتبی سلام الله علیه
▪️ کلینى به سند معتبر از حضرت امام محمّد باقر علیهالسّلام روایت کرده است که چون وقت احتضار حضرت امام حسن علیهالسّلام شد، حضرت امام حسین علیهالسّلام را طلبید گفت:
اى برادر گرامى! تو را وصیت مى کنم به وصیتى چند، پس حفظ کن وصیت هاى مرا، چون من از دنیا بروم مرا غسل ده و کفن کن، ببر مرا به نزد جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که او را زیارت کنم و عهد خود را با او تازه کنم، پس ببر مرا به نزد قبر مادرم فاطمه علیها السّلام پس مرا برگردان به قبرستان بقیع و در آنجا دفن کن.
پس حضرت امام حسن علیهالسّلام از دنیا رفت، آن حضرت را غسل دادند و کفن کردند، بردند به جائى که بر مردگان نماز مى کردند، حضرت امام حسین علیهالسّلام بر آن حضرت نماز کرد. چون از نماز فارغ شد، جنازه را برداشتند داخل مسجد کردند به نزدیک حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بردند بازداشتند، پس کسى رفت عایشه را خبر کرد که امام حسن را آوردند و مىخواهند که در پهلوى جدّ خود دفن کنند، او از شنیدن این سخن در خشم شد و بر استر زین کرده سوار شد، اوّل زنى که در اسلام بر زین سوار شد او بود، به سرعت آمد تا به نزد آن حضرت گفت: برادر خود را دور کنید از خانه من که نمى گذارم او در خانه من دفن شود و پرده رسول خدا دریده شود.
پس امام حسین علیهالسّلام جنازه آن حضرت را به نزدیک قبر فاطمه برد، و از آنجا به قبرستان بقیع برده دفن کرد.
📚 كافى ج۱ ص۳۰۲
#تاریخ_مستند
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa