أین صاحِبُــنا؟!
داستان تشرف " در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت دوم) صبح همان چهارشنبه چهلم عریضه ای نوشتم و
داستان تشرف
" در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
(قسمت سوم)
سپس ایشان دست به جیب خود کردند و کاغذ تاشده ای بیرون آورده به من دادند و فرمودند: این کاغذ را همیشه با خود نگهدار تا موقعی که این کاغذ را داری از هیچکس و هیچ چیز نترس. همین امروز هم می روی پیش آنهایی که خود را طلبکار می دانند و از آنها ترس داری و می خواهند تو را جلب کنند، می بینی که با تو هیچ کاری ندارند، خاطرت جمع باشد. کاغذ را گرفتم و در جیبم گذاشتم مثل اینکه تمام نگرانیهایم از بین رفت و راحت شدم. به خیابان نازیآباد رسیده بودیم که فرمود: من کاری دارم باید اینجا پیاده شوم.
من ماشین را نگه داشتم. باز سفارش کردند که این کاغذ را به تو دادم داخل آن دعا نوشته شده همینطور که تا کردهام بازش نکن و همیشه با خود داشته باش و قدر آن را بدان. در همین موقع که پیاده می شدند چند سکه هم بجای کرایه به من دادند که نگرفتم، خودشان داخل ظرفی که جلوی ماشین بود و پول داخل آن بود ریختند و پیاده شدند. به محض پایین رفتن درب ماشین بسته شد و ایشان را ندیدم. فکر کردم کنار جاده، چاه یا گودالی بود که داخل آن افتاده است.
پیاده شدم آمدم دیدم که نه، جاده صاف است ولی از او خبری نیست. به ذهنم رسید که شخص مسافر وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه بوده که چهل شب چهارشنبه در مسجد جمکران او را خوانده و عریضه به محضرش نوشته بود و تمام این مطالب در ذهنم آمد. همانجا نشستم و شروع کردم به گریه کردن. هیچ عبور و مروری نبود. آنقدر گریه کردم که بیهوش شدم. در حال بیهوشی دیدم همان آقا بالای سرم آمدند و فرمودند...
ادامه دارد...
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حسرت آتیشت میزنه!
🔅روز قیامـت خیلیا حسرت میخورن که چرا تلاش نکردن بهجت بشن...
تافرصت داری امام زمان رو یاریکن
🎙#استاد_پناهیان
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
1_5914478953.mp3
8.21M
📝 به نامت ای غمزُدایِ هر غمزده 🖤
" دعای عهد "📿
🎙#سید_حجت_بحر_العلومی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
❣سلام پدر مهربانم❣
برگـــــــــــــردانتظار اهالی آسمان....
خیره به راه آمدنت مانده چشممان...
داریم از نیامدنت زجر می کشیم...
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان...
#السلام_علیک_یا_بقیه_الله
#صبحتون_مهدوی💚☀️
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
🔻آیتالله بهجت قدسسره:
حاج محمدعلی فشندی (ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب عجلاللهتعالیفرجهالشریف عرض میکند: مردم دعای توسل میخوانند و در انتظار شما هستند و شما را میخواهند، و دوستان شما ناراحتند. حضرت میفرماید: دوستان ما ناراحت نیستند!
📚(در محضر بهجت، ج۲، ص۱۸۷)
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
أین صاحِبُــنا؟!
داستان تشرف " در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت سوم) سپس ایشان دست به جیب خود کردند و کاغذ تا
داستان تشرف
"در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
(قسمت چهارم)
در حال بیهوشی دیدم همان آقا بالای سرم آمدند و فرمودند: «بلند شو برو، من که گفتم گرفتاریهایت تمام شد بلند شو!» چشم خود را که باز کردم آن آقا را ندیدم. ازطرفی ناراحت بودم که چرا آقا را نشناختم و از طرفی خوشحال که رفع نگرانی هایم شده، از همانجا به خانه برگشتم و جریان را به همسرم گفتم. دوستی به نام اقای سید حسن مطهری کیا داشتم که از جریان من با خبر بود. همان ساعت با همسرم نزد او رفته و بعد از گریهٔ زیاد جریان مسجد جمکران و ملاقات آقا را در ماشین به او گفتم.
او نیز گفت: همین الان برویم درب مغازه آن بهائی که چک ۵۰۰هزار تومانی را نداده و حکم جلب تو را هم گرفته است. سه نفری حرکت کردیم و رفتیم تا درب دکان او رسیدیم، به محض اینکه جلوی دکان نام برده از ماشین پیاده شدیم و چشم او به ما افتاد خوشحال و خندان به طرف ما آمد و مرا بغل کرد و بوسید و گفت کجا بودی؟ خوب شد آمدی، چهار پنج ساعت است مثل اینکه یک نفر مأمور با اسلحه پشت سر من ایستاده و به من میگوید: چرا چک این مرد که پول تو را داده اجرا گذاشته ای و حکم جلب او را گرفتی، از خدا نمیترسی!؟ منتظر بودم که بیایی و چک را تحویل شما بدهم.
چک را با سه هزار تومان که زیادی داده بودم، پس داد و مرا بوسید و عذر خواهی کرد. از او جداشدیم و به سایر بدهکاران مراجعه نمودیم. همان گونه که آقا فرموده بودند با روی باز از من استقبال کردند و رفع گرفتاری ها و دفع نگرانی هایم شد، تا الان که سال ۱۴۱۴هجری قمری است به خوبی و آبرومندی و بدون نگرانی زندگی کرده ایم و این از عنایت امام زمان ارواحنافداه و نامه ای که حضرت به من داده اند، می باشد.
📗شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج2 ص55
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸تو میتونی امام زمان عجل الله رو ببینی!!!
🎙#استاد_شجاعی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
#تشرف_محضر_امام_زمان_عج
آیت الله سعادت پرور میفرمایند از علامه طباطبایی(ره) سوال کردم: «آیا امکان تشرف به محضر امام زمان(عج) وجود دارد و در صورت امکان چه اعمال و دستوراتی تشرف را حاصل می کند؟»
ایشان فرمودند: در این مورد، رعایت سه مطلب ضروری است:
●برای دیدار امام زمان(عج) باید بسیار باتقوا و پرهیزکار بود.
●باید محبت، عشق و معرفت فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی معرفت کسب کند که درخور امام زمان(عج) باشد، اما می توان در حد توان نسبت به این مسئله تلاش کرد.
●مداومت کردن بر یکی از زیارت های مشهور.
👈خود ایشان در این مورد زیارتی را که با «سلام علی آل یاسین» آغاز می شود توصیه می فرمودند.
#امام_زمان
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
خلاد بن صفار میگوید:
از امام صادق(ع) سؤال شد:
آیا قائم به دنیا آمده است؟
حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛
خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همهی زندگی ام
را در خدمت به او می گذراندم
📚الغیبة نعمانی، ص ۲۴۵.
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
4_5893221547073605919.mp3
4.94M
▪️او قرنهاست که میبیند
روضههایی را که ما فقط شنیدهایم.
#حکایت عجیبی از زندگی مرحوم آقا نجفی قوچانی
📚سیاحت شرق، ص۲۴۶.
#صاحب_عزا
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
أین صاحِبُــنا؟!
داستان تشرف "در محضر امام زمان ارواحنا فداه" (قسمت چهارم) در حال بیهوشی دیدم همان آقا بالای سرم آ
داستان تشرف
" در محضر امام زمان ارواحنا فداه"
(قسمت اول)
جناب آقای محمدخزاعی از خدمتگزاران با اخلاص و رئیس اداره خدمه حرم مطهر آقا علیابنموسی الرضا علیه السلام نقل کرده اند: در سال ١٣٧٠ شمسی بعنوان مدیر گروه، مشرف به حج شدم. یکی از حجاج، شخصی بنام آقای عباس کاریزنویی بود که مبتلا به آسم و تنگی نفس شدید بود و بهمین جهت این پیر مرد ضعیف و ناتوان به نظر می رسید. در مدینه مرتب به دکتر مراجعه می کرد و دوا می گرفت و برای تنفس از پمپ مخصوص آسم استفاده می کرد.
روزی خبر دادند که حاج عباس در شرف مرگ است و به حالت اغما افتاده. بالای سرش رفتم، بیهوش افتاده بود، فورا از همان پمپ استغاده کرد و به او نفس دادیم، با تلاش زائرین حالش رو به بهبودی رفت و قدری بهتر شد. توقفمان در مدینه تمام شد و به مکه رفتیم با سختی اعمال عمره تمتع را انجام داد و برای حج تمتع آماده شد. بعد از رفتن حجاج برای رمی جمرات، ایشان به اتفاق خانم یکی از بستگان و حاجی دیگری برای رمی جمرات رفتند و در آنجا ایشان گم شدند!
بعد از بازگشت از مسلخ و قربانی کردن حجاج، خدمه کاروان و چند نفر از حجاج اظهار داشتند که: "عباس را آوردند" و همه خوشحال شدند. من نزد او رفتم و از حالش پرسیدم. گفت: تا محل رمی با رفقا بودم بعد از اینکه بیرون آمدیم گم شدم، به طرف چادرها رفتم، چون حواسم به جمع نبود و ناراحت بودم، یک وقت متوجه شدم که در جایی هستم که جز من کسی در این مسیر نیست. هوا گرم و آفتاب داغ و با وضع ناراحتی که داشتم خیلی نگران شدم. در همین هنگام...
ادامه دارد .....
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اینجوری منتظر امام زمان(عج) نباش
🎙#استاد_قرائتی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
أین صاحِبُــنا؟!
╔═🍃══════════╗
@ayna_sahebona110
╚══════════🍃═╝