sedayeenghelab_ir-02.mp3
6.25M
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎙 #صوتی | #صدای_ثامن
💢 موضوع:
بصیرت افزایی فتنه 88
- قسمت 2⃣ -
🎤 کارشناس برنامه:
دکتر یدالله جوانی
معاون سیاسی سپاه
🖇 #فتنه #نه_دی
🖇 #ایران #آمریکا
🖇 #اغتشاشات88
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
sedayeenghelab_ir-03.mp3
6.42M
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎙 #صوتی | #صدای_ثامن
💢 موضوع:
بصیرت افزایی فتنه 88
- قسمت 3⃣ -
🎤 کارشناس برنامه:
دکتر یدالله جوانی
معاون سیاسی سپاه
🖇 #فتنه #نه_دی
🖇 #ایران #آمریکا
🖇 #اغتشاشات88
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تندخوانی_تصویری #جزء16قرآن کریم استاد معتز آقایی
حدود۳۰دقیقه
دور بیست ودوم
وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی
ورفع مشکلات مسلمین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد ....
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
📽 کریمی
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید:
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸
🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه مرتبه)🌼
🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار میدهی _ قرار بده!🌜🍃
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸
🔰بهجتالدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعملهای عبادی مورد توصیه حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره)
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار👇👇👇
@aynaammar_gam2
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
✅ ختم #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز
🌷تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون
🔷سهم روز صدو چهل و نهم (۱۴۰۰/۱۰/۹)
🔻خطبه ۱۱۶ تا خطبه ۱۱۵
🌹سهم #روز_صد_وچهل_ونهم : خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ #نهج_البلاغه
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه116: (این خطبه در شهر کوفه در سال ۳۸ هجری برای تشویق کوفیان به نبرد نهایی ایراد شد.)
1⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را فرستاد تا دعوت کننده به حق و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) بدون سُستی و کوتاهی رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش بدون عذرتراشی جنگيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و روشنی بخش چشم هدايت شدگان است. (و از همين خطبه است؛)
2⃣ اندرز ياران
♦️ مردم! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد از خانه ها کوچ می کرديد، در بيابان ها سرگردان می شديد و بر کردارتان اشک می ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه می زديد و سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها می کرديد و هر کدام از شما تنها به کار خود می پرداختيد، و به ديگری توجهّی نداشتيد. افسوس آنچه را به شما تذکّر دادند فراموش کرديد و از آنچه شما را ترساندند ايمن گشتيد. گويا عقل از سرتان پريده و کارهای شما آشفته شده است.
3⃣ تعريف يارانی كه به شهادت رسيدند
♦️ به خدا سوگند، دوست داشتم که خدا ميان من و شما جدايی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمی بودند نيک انديش، ترجيح دهنده بردباری، گويندگان حق و ترک کنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگی جاويدان آخرت و کرامت گوارا پيروز شدند.
4⃣ خبر از خونريزی و شكمبارگی حجاج بن يوسف ثقفی.
♦️ آگاه باشيد به خدا سوگند، پسرکی از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف ثقفی) بر شما مسلّط می گردد که هوسباز و گردنکش و ستمگر است. سبزه زارهای «اموال و دارايی ها» شما را می چرد و چربی شما را آب می کند. ابو وَذَحه: بس کن. (وَذَحه نوعی سوسک است چون ماجرايی با حَجّاج دارد، او را «ابووذحه» خطاب فرمود که اينجا جای آوردن آن نيست. می گويند وَذَحَه سوسک مخصوصی است حَجّاج را گزيد که بدنش وَرَم کرد و مُرد)
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
🌹سهم #روز_صد_وچهل_ونهم : خطبه ۱۱۶ تا ۱۱۵ #نهج_البلاغه
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه115
🔹دعا برای طلب باران
♦️"خداوندا! کوههای ما از بی آبی شکاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام های ما در آغُل های خود سرگردانند و چون زنِ بچّه مرده فرياد می کشند و از رفت و آمد بی حاصل به سوی چراگاه ها و آبشخورها خسته شده اند. بار خدايا! بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران مادّه رحمت آور. خدايا! به سرگردانی آنها در راهها و ناله هاشان در خوابگاه ها رحمت آور. بار خدايا! هنگامی به سوی تو بيرون آمديم که خشکسالی پياپی هجوم آورده و ابرهای پُر باران از ما پشت کرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره ای باران گذشتند. خدايا! تو اميد هر بيچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده می باشی. خدايا! تو را می خوانيم در اين هنگام که همه نااميد شده اند و ابر رحمت بر ما نمی بارد و حيوانات ما نابود گرديدند. ما را به کردارمان عذاب نکنی و به گناهان ما کيفر ندهی. خدايا! رحمت خود را با ابر پُر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما؛ بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست که مُردِگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. خدايا! ما را با بارانی سيراب کن که زنده کننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاکيزه و با برکت، گوارا و پُر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه های آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانی بنده ناتوان را توان بخشی و شهرهای مرده ات را زنده سازی. خدايا! بارانی ده که بسيار ببارد تا زمين های بلند ما پر گياه شود و در زمين های پست روان گردد و نعمت های فراوان در اطراف ما گسترش يابد تا با آن ميوه های ما بسيار، گلّه های ما زنده و فراوان و سرزمين های دورتر از ما نيز بهره مند گردند و روستاهای ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از برکات گسترده و بخشش های فراوان تو باشد که بر سرزمين های فقرزده و حيوانات وحشی ما نازل می گردد. خداوندا! بارانی ده دانه درشت که پياپی برای سيراب شدن گياهان ما ببارد چنان که قطرات آن يکديگر را برانند و دانه های آن به شدّت بر هم کوبيده شوند؛ نه رعد و برقی بی باران و ابری بی ثمر و کوچک و پراکنده و نه دانه های ريز باران همراه با بادهای سرد. خدايا! بارانی پُر آب فرو فرست که قحطی زدگان به نعمت های فراوان رسند و آثار خشکسالی از ميان برود که همانا تويی خداوندی که پس از نااميد شدن مردم باران را فرو می فرستی و رحمت خود را همه جا گسترش می دهی و تويی سرپرست نظام آفرينش که به ستودن سزاواری.
می گويم: «انصاحت جبالنا» يعنی کوه ها بر اثر خشکی از هم شکافته است و «انصاح الثّوب» وقتی گفته می شود که لباس از هم شکافته باشد «انصاح النّبت و صاح وصوح» به هنگامی که گياه خشک گردد می گويند و همه اين چند واژه به يک معنا است. و جمله «وهامت دوابّنا» از ماده «هيام» به معنی عطش است و «حدابير السّنين» جمع «حدبار» به معنای شتری است که بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام(علیه السلام) سال های قحطی را به چنين شتری تشبيه کرده است. «ذوالرمه» شاعر می گويد:
حدابير ما تنفکّ الّا مناخة علی الخسف او نرمی بها بلدآ قفرآ
شتران ناتوانی که هيچ گاه از هم جدا نمی گردند جز در خوابگاه ها يا اينکه آنها را در محيط های بی آب و علف قرار دهند. و جمله «ولاقزع ربابها» يعنی از قطعات کوچک و پراکنده اَبر نباشد و جمله «ولا شفان ذهابها» در تقدير «ولا ذات شفان ذهابها» است «شفان» به معنی باد سرد و «ذهاب» به معنی باران های نرم می باشد. و کلمه «ذات» حذف گرديد زيرا شنونده به آن آگاه بود."
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (23).mp3
11.31M
🔈 ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌷 تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون
🔷 سهم روز صد و چهل و نهم : ختم نهج البلاغه، خطبه ۱۱۶ تا خطبه ۱۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استادعالی
"🔰بلای معصوم برای رشد تاریخ و نزول رحمت.
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمانی از عاشقانه های شهدا
#رمان_عاشقانه_شهید_حمید_گلکار
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 57 :
اتاقش رفت. نسرین روی تخت نشسته و حرفی نمی زد. آرام بغض کرده بود. حمید کنارش نشست و به او قول داد که برگردد و خیالش را راحت می کند. او گفت: “خودم می دونم نباید تو و بچه رو تنهابزارم. لطفا ناراحت نباش من جلو نمی رم فقط فرمانده هستم.” بعد آماده شد این بار نه مادر و نه پدر نمی توانند جلوی اشکهایشان را بگیرند به او نگاه می کنند و حمید باز هم آنها را دلداری می دهد. خانه در سکوتی غم انگیز فرو رفته بود ولی نگاه سنگین مادر آنی از روی حمید برداشته نمی شد. برف سنگینی همه جا را سفید کرده بود. حمید از خانه خارج شد. او رفت و غم بی مانندی را در دل مادر و پدر و همسرش گذاشت ……. ولی ساعتی بعد صدای در آمد و صدای پای حمید… همه با هیجان از پنجره نگاه کردند… اشتباه نیست خودش بود برگشته …. وقتی وارد شد یک حلقه فیلم در دست داشت که مشغول باز کردن آن بود. او وانمود می کرد سر حال است و بیشتر وانمود می کرد غم آنها را ندیده است. درست مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده. فیلم را توی دوربین انداخت و مرتب عکس می گرفتند. تقریبا نصف فیلم را استفاده کرد و بعد به نسرین گفت “بقیه اش باشه وقتی بچه به دنیا اومد خودم ازش بگیرم و چاپ می کنم” بعد آماده رفتن شد خداحافظی کرد التماس دعا گرفت و دو باره از خانه بیرون رفت. مادر او را از زیر قرآن رد کرد و پشت پایش آب ریخت، او به حیاط رفت و سوار موتور شدو آنرا روشن کرد ولی هر چه گاز می داد موتور حرکت نمی کرد او دنده عوض می کرد و گاز می داد و موتور بکس باد می کرد و از جایش تکان نمی خورد. اشکهای پدر تند تر شد با بغض گفت “خانم موتور نمی خواد حمید رو ببره اگه حمید بره دیگه بر نمی گرده.” مادر ناراحت شد و گریه اش شدیدتر و با اعتراض به او گفت: این چه حرفیه می زنی مرد بسه دیگه مگه نمی بینی برفه برای هر کسی پیش
میاد.” موتور با هزار زحمت راه افتاد و باز دم در ایستاد و حرکت نمی کرد. پدر نگاه غمگینش را از روی حمید بر نمی داشت. اشکهایش مانع می شد براحتی حمید را ببیند. دوباره دلش لرزید و زیر لب گفت: خدا بخیربگذرون…” ساعتی گذشت. برف آرام آرام می بارید و سه نفر در آن خانه ی مات و غم زده هر کدام گوشه ای در سکوت نشسته بودند. که صدای در آنها را به خود آورد. حمید دوباره برگشته بود. هر سه از جا پریدند و مثل اینکه سالهاست او را ندیده اند از او استقبال کردند. او ساعتی نشست، یک چای خورد و دوباره دل آنها را به دست آورد و رفت. بعد از ظهر اتوبوس ها به طرف دو کوهه راه افتادند. تیپ، چادرها را در ضلع شمالی پادگان دوکوهه بر پا کرد. همه ی اتوبوسها و نیروهایی که با قطار آمده بودند تا شب خودشان را رساندند. تیپ حبیب بن مظاهر زیر نظر لشکر محمد رسول الله قرار گرفته بود. همه در حال دوندگی برای انجام حمله خیبر تلاش می کردند. حمید که فرمانده تیپ بود، شب همه ی فرمانده های گردان ها و گروهان ها را جمع کرد و برنامه ها را برایشان تشریح می کرد. یکی از رزمنده ها به نام علیرضا اردو بادی یک روز به مرخصی بدون برگه رفته و بر می گردد. فرمانده گروهان “کاظم بابایی” خیلی عصبانی شد .
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 58 :
دستور داد او به کرج بازگردد. به او گفت: “تو آدم منظمی نیستی پس به درد جنگ نمی خوری” سید حسین شنید و به حمید گفت که اردوبادی پیک است و برای همین کار رفته بود و بابایی اصرار دارد او برود. شب همه توی چادر دور هم نشسته بودند و جلسه داشتند که علیرضا وارد می شود و گوشه ای ایستاد. بعد از جلسه بابایی با غیض به او گفت: نگفتم برو…”اینجا چیکار میکنی علیرضا سرش را پایین انداخت و زیر لب گفت: “هیچی” بابایی دوباره گفت “برای هیچی اینجا وایسادی؟برو دیگه … حمید دستش را روی شانه علیرضا گذاشت و گفت: “برادر اردو بادی پیک تیپه. کاری واجب داشته.” و در حالیکه هنوز دستش روی شانه ی او بود با هم از چادر خارج شدند . حالا نیرو ها بیست و پنج روز است در دو کوهه آموزش می بیند تیپ حبیب بن مظاهر آماده شده تا به جفیر برود. جایی که محل تجمع نیروهای تیپ در نزدیک محل عملیاتی طالبیه بود. نیروهای دشمن حمالت سنگینی به ایران وارد کرده بودند. در این عملیات سید حسین میررضی جانشین تیپ قرشی، مسئول ستاد و کرمی مسئول اطالعات شهید جعفر محمدی جانشین دوم و شهید میررضی جانشین اول حمید انجام وظیفه می کردند. سید حسین میر رضی جانشین تیپ از خط چنگوله بر می گردد سرش پایین است و اندوه از صورتش پیداست. دلش نمی خواهد به حمید نگاه کند. همه خبر شهادت آقا مهدی را شنیده بودند ولی کسی جرات نمی کرد به حمید بگوید. از طرفی علی کرمی برای ماموریتی به دو کوهه “راه افتادیم تا نزدیکی ظهر رسیدیم هنوز,داخل سنگر نرفته بودیم که صدای بی سیم بلند شد و ناصح فرمانده تیپ گفت: عراقیها پاتک زدن بریم ببینیم چی شده. آقا مهدی اونجاست. رفته خط… همه بی خبر بودند. دو باره با بی سیم تماس گرفتند، ولی چیزی نفهمیدیم. حاج حسین میررضی با آقای کلهر گفتن شما صبر کنین ما میریم و بر می گردیم و با یک بی سیم چی رفتند مدتی در انتظار ماندیم.که ناگهان یک رزمنده توی چهار چوب در پیدا شد و در حالیکه حال خودش خیلی بد بود با ناراحتی گفت: آقا مهدی رفت…کلهر لیوان چای در دستش بود آنرا آنقدر فشار داد که در جا در دستش ترکید…” کرمی و حاج حسین بر گشتند. تمام راه را اشک می ریختند. وقتی رسیدند حمید نشسته بود و رزمنده ها دور تا دورش بودند. سکوت غم بار رزمنده ها توجه حمید را جلب کرد. گاهی می دید که رزمنده ای گریه می کند. از حاج حسین پرسید: چیزی شده حمید با دو دست محکم به سرش کوبید و دو زانو را در بغل گرفت و زار زار گریست. کرمی و میررضی هم کنار حمید نشستند و هر سه با هم عزای از دست رفتن انسانی بی نظیر را گرفتند. شهادت مهدی برای آنها خیلی سخت بود. آقا مهدی گوهری گرانبها بود که از دست رفت. در عین حال مهدی برای حمید دوست و همراه و الگو بود که از دوران دبیرستان با هم بودند و به لحاظ افکار مشترکشان اخوتی کم نظیر با هم داشتند. این سومین شهید از خانواده ی شرع پسند بود و حمید دگرگون و بی قرار شده بود. شاید همین امر باعث شد او بی پروا و جسورتر به جنگ دشمن برود دلش می خواست هر چه زود تر به دشمن بتازد.
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
گاهے میرے یہ جا مهمونے🍛
دیدے غذا ڪم میاد!؟
صاحبخونہ بین اون همہ جمعیت...
میاد بهت میگه:
اگہ میشہ تو غذا ڪم تر بخور
بذار بہ دیگران برسہ..
آخہ تو واسہ مایے...
ولے اونا غریبہ ان...
{وقتے واسہ امام زمان باشے!}
آقا میگہ میشہ ڪمتر بخورے!؟
میشہ بیشتر سختے بڪشے!؟
بذار دیگران استفادہ ڪنن...
آخہ تو واسہ مایی❤️
⏪بچہ ها ڪارے ڪنید
امام زمان(عج)
برنامہ هاشو روے ما پیادہ ڪنہ...👌
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
ازیاورانِمهدیبود
وادبیاتدرسمیداد
بہخطِفاصلہمیگفت:خطتیره
چراڪهمیدانستفاصلہگرفتن
ازمهدی(عج)
چقدرروزگارِآدمراتیرهمیڪند:)💔
#تلنگر💥
#امامزمان🌹
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
•
.
بچہڪہبودیموقتےمیرفتیم
خونہدوستمونبھمونمیگفتن
مامانتمیدونہاینجـٰایے،نگراننشہ؟!
حـٰالااینشهداچندسالہاینجـٰاهستن،
مادراشونمخبرندارن💔-!
#شہید_گمـنٰام
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
آخرش یک روز
برای بهشتِ خنده هایت
خواهم مرد...
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📣 سخنرانی استادمهدوی ارفع
بمناسبت ایام فاطمیه(س) و بزرگداشت سالگرد علامه مصباح یزدی و
دومین سالگرد شهادت سردار دلها
حاج قاسم سلیمانی درهیأت سراج علوی
و با روضه خوانی کربلایی سیدمهدی چاوشی
همراه با ویژه برنامه ایام سالگرد و مهد ویژه کودکان.
زمان: جمعه 10دی آذر ساعت 18:30
مکان: حسینیه قمی ها
دسترسی اول: چهارراه بیسیم - جهاد15
دسترسی دوم: آخوند خراسانی24- جهاد15
توجه: حضور با رعایت دستورالعملهای بهداشتی😷
پخش زنده مراسم در هیأت آنلاین با اینترنت رایگان👇
www.heyatonline.ir/fa/heyat/3384
🏴هیأت سراج علوی
قرارگاه شهیدبرونسی خراسان رضوی
#ایام_فاطمیه
#مکتب_سلیمانی
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💠 پویش عمومی #یک_کارخوب 💠
با هدف ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری
اجتماعی و خدمت رسانی به مردم
در مکتب شهید سلیمانی
شما می توانید با انجام یک عمل خیر
و معروف به نیابت از سردار دلها
و اهدای ثواب آن به ایشان
از اقداماتپسندیده خود عکسبگیرید
و با هشتگ #یک_کارخوب
در فضای مجازی منتشر نمایید👌
همچنین جهت شرکت در قرعهکشی
این تصاویر را به آی دی زیر
📍 @Dokhtarane_morvarid
در پیام رسان ایتا و روبیکا ارسال نمایید؛
📍موضوعات پویش عبارتند از:
هر عمل پسندیده از قبیل کمک به مستمندان و محرومان، تهیه بسته های معیشتی، پاکسازی محیط زیست، اهدای جهیزیه، تولید یا توزیع محتوا و ارائه خدمات فرهنگی و آموزشی و کمک به سالمندان محل و... می باشد)
🌷 #رسانه_خوبیها_باشیم 🌷
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
ظرفیتهای مکتب سلیمانی در اقتصاد ملی.m4a
13.04M
✍️#استادرجبعلی_بازیاد
ظرفیتهای مکتب حاج قاسم در مدیریت اقتصاد ملی
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
sedayeenghelab_ir-04.mp3
6.02M
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎙 #صوتی | #صدای_ثامن
💢 موضوع:
بصیرت افزایی فتنه 88
- قسمت 4⃣ -
🎤 کارشناس برنامه:
دکتر یدالله جوانی
معاون سیاسی سپاه
🖇 #فتنه #نه_دی
🖇 #ایران #آمریکا
🖇 #اغتشاشات88
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─