رمان عشق گمنام
پارت ۶۸
:یادم رفت بهت بگم ان شا الله خوشبخت بشین .
اشک در چشمانم جمع میشود ،سارا داشت متلک میگفت .
بلند میشود بعد از کنارم رد میشود ،روی تخت ویدا مینشینم .
باورم نمیشه که همچین اتفاقی افتاده ، صدا ی موبایلم بلند میشود از جیب مانتو ام برش میدارم ،نگاهی به صفحه می اندازم رئیس پایگاه بسیج مونه طی این چند روز دانشگاه هم نرفتم حتم دارم که این ترم میوفتم .
تماس را وصل میکنم .
من:سلام خوبین خانم ستوده ؟
خانم ستوده:علیکم سلام ،خانوم شما چرا این چند روز نمیایی دانشگاه ؟
من:ببخشید خانم اینقدر سرم شلوغ بود .
خانم ستوده:معلومه سرت شلوغه خب عروس خانمی دیگه مهمون میاد میره .
در دلم میگویم ای کاش همینطور بود .
باصدای لرزونی میگویم : خانم کاری داشتین ؟
خانم :آره عزیز چند روزه دیگه وفات حضرت زینبه ،دقیقا میشه دو هفته دیگه . میخواستیم حسینه ی بسیج رو سیاه پوش کنیم گفتم اگه میتونی بیا .
من: اگه تونستم میام .
خانم : اگه میتونی با آقا داماد بیا که ماهم ببینیمش .
ابن دفعه بغضم بیشتر میشود میگویم: خانم فکر نکنم بتونن بیان .
خانم ستوده انگار متوجه ی بغضم من شده باشه میپرسد:چیزی شده ؟
گریه ام میگیرد میگویم :.......
تمام ماجرای این دو هفته را میگویم ،خانم ستوده هم میگوید:نگران نباش توسل کن به حضرت زینب که بی جواب نمیزارتت .
بعد صحبتی طولانی تماس را قطع میکنم .
دیگر حال خوابیدن را ندارم . از اتاق میروم بیرون . انگار همه رفتن ،ففط ما موندیم .
ویدا روی مبل نشسته در حال تلویزیون دیدن است ،آرمان هم کنارش ،مامان هم داخل آشپزخانه خانه با خاله فیروزه ،بابا را نمیبینم احتمالا رفته مطب ،عمو هم ..... نگاهی میکنم او هم نیست بیخیال میشوم ،میخواهم بروم به اتاق علی به سمت اتاقش میروم در میزنم .
-تق تق
بعد از چند ثانیه میگوید : بله ؟
در را باز میکنم میروم داخل روی تخت دراز کشیده گوشی ام دست سرش را بلند میکند که با من روبه رو میشود .
ادامه دارد ......🥀
نویسنده:فاطمه زینب دهقان🌼
کپی فقط با نام نویسنده مجاز است 🥀
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان عشق گمنام
پارت ۶۹
اخم هایش در هم میشود روی تخت مینشیند میگوید :باز که شما میشه بگین باز چیکار دارین ؟
سرم را پایین میگیرم که نم اشک را در چشمانم نبیند .وچیزی هم نمی گویم .
انگار که کلافه است میگوید : واقعا نمیدانم چکار کنم .شما همجا هستین ،حتی در گالری ،عکس های گوشیم .
سرم را بلند میکنم یک لحظه به چشم های دیگر نگاه میکنیم .علی سرش را به طرف سمت راست برمیگرداند وگوشی را برمیدارد میگوید : در مورد این عکس بهم بگو .
عکس را نگاه میکنم همان عکسی که برای خرید حقله رفته بودیم ، در حال بستنی خوردن بودیم . با دست های یکدیگر یک قلب درست کرده بودیم .
با دیدن عکس اشک هایم سرازیر میشوند با گریه میگویم:این عکس موقعی که برای خرید حلقه رفته بودیم .بعد از خرید گفتی بریم جایی بستنی بخوریم .
درحال بستنی خوردن بودیم که گفتی بیت یک عکس یادگاری بگیریم .
خودت این ایده را دادی یه یک قلب درست کنیم .
علی پوفی میکشد میگوید:بسه . میخوام تنها باشم خواهشا برو .
اشک هایم را پاک میکنم از اتاق بیرون میروم .
ویدا مرا میبیند که از اتاق علی بیرون امدم به طرفم می آید میگوید :چرا گریه کردی؟چیزی گفت؟
من: نه چیزی نگفت ازم خواست در مورد یه عکس بگم منم از مرور خاطرات گریم گرفت .
ویدا :اخ بمیرم برات .
بعد به یه حالتی میگوید: تا حالا دیده بودی خواهر شوهر قربون صدقه عروسشون بره ؟
خنده ام میگیرد میگویم : از خداشم باشه خواهر شوهرم .
ویدا هم میخندد میگوید:آفرین بخنذ ...
ادامه دارد .....🥀
نویسنده:فاطمه زینب دهقان🌼
کپی فقط با نام نویسنده مجاز است🥀
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
دلم گریه میخواد
😭
از اون گریه ها که دلتو بلرزونه..
از اونها که عرش تو به لرزه بندازه ....
اخه من عبد گناهکارت
به کی رو بزنم که ببخشه منو ؟!
که رهام نکنه ...
که واقعا دوستم داشته باشه ....
خدایا ببخش منو
..
حلالم کن
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ماجرای #شهیدی که سالها قبل از شهادتش امام زمان را ملاقات کرده بود
🔹دیدار خانواده این شهید با #رهبر انقلاب و قرائت دستنوشته شهید برای حضرت آیتالله خامنهای
یاد شهید #مدافع_حرم اسماعیل خان زاده همیشه جاودان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
👌اگر میخواهید در زندگی
موفق باشید و از آن لذت ببرید،
به #پدر_و_مادرتان نیکی کنید،
خصوصاً به مادر،
دست او را ببوسید،
دل او را به دست آورید
و بدانید اگر آنها از تو راضی باشند،
#خـدا هم از تو راضی خواهد بود
و اگر خدایی نکرده
آنها را از خود برنجانی
خداوند را از خود ناخشنود کردهای.
" از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) "
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
11.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️🍃
ماجرای شال سبز مادر شهید محمد معماریان 🤔
🌹بشنویم از زبان مادر شهید 👆👌👆
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 وقتی خدا دلش بخواد ببخشه، جای گناه ثواب مینویسه!
#شب_قدر
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
33.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ برای #امام_زمانم چه کنم؟◾️
#شب_قدر من نور بارون میشه🌙
با ذکری که شیرین تره از عسل✨
به جای تموم #مناجات ها؛🌱
میگم العجل،العجل،العجل🍃
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
التماسدعا
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی یک تجربهگر مرگ موقت سردار سلیمانی را در آن دنیا میبیند و با او گفتوگو میکند
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین
#شهیدانه❣️
#سردار_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
نوای حسین_۲۰۲۲_۰۴_۲۰_۱۹_۳۰_۵۰_۳۴۲.mp3
1.22M
علی یاعلی یامولا
#استودیویی
#کربلایی_حسین_طاهری
ماه #رمضان 🌙
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔸🔶 نماز مهم دورکعتی شب قدر
پیامبر صلی الله علیه و آله: هركس در شب قدر دو ركعت نماز بخواند؛
در هر ركعت سورهى فاتحة الكتاب( سوره حمد) را یک بار و سورهى «قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ» را هفت بار و وقتى نماز را به پايان برد، هفتاد بار استغفار كند،
از جاى خود برنمىخيزد مگر اينكه خداوند، او و پدر و مادرش را مىآمرزد
و فرشتگانى را مىگمارد تا سال آينده براى او اعمال نيك بنويسند و نيز فرشتگانى را به سوى بهشتها گسيل مىدارد
تا براى او درخت كاشته و قصر ساخته و جوىها جارى كنند و پيش از آنكه از دنيا برود، اينها را مىبيند
عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه آله: مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَقَرَأَ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سَبْعَ مَرَّاتٍ فَإِذَا فَرَغَ يَسْتَغْفِرُ سَبْعِينَ مَرَّةً فَمَا دَامَ لَا يَقُومُ مِنْ مَقَامِهِ حَتَّى يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِأَبَوَيْهِ وَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ إِلَى سَنَةٍ أُخْرَى وَ...
📗 مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، جلد7، صفحه 455
#شب_قدر
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─