💕💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_شصت_و_یک
🔶در طول مسیر، جلو یک فروشگاه لوازم خانگی نگه داشت و یک فلاسک خریدیم.🌺
🔸صبح زود رسیدیم رشت، زیرانداز و سور و سات صبحانه را از داخل ماشین برداشتم به آقامصطفی گفتم: «صبحونه رو کنار ساحل بخوریم.»😊
🔸مدتی بر لب ساحل برای یافتن جایی مناسب قدم زدیم. به آسمان ابری☁️، به مرغهای دریایی در حال پرواز، به قوطیهای خالی نوشابه🥤و انواع پوستهای شکلات 🍫و چیپس و پفک شناور روی آب نگاه کردیم، به صدای موتور قایقهای بادی که از هر طرف شنیده میشد، گوش سپردیم. چند بار طاها تا زانو توی آب رفت و برگشت و هر بار گفت: «بابا بیا بریم شنا کنیم.»🏊♂
آقامصطفی زیرانداز را روی یک شانهاش انداخته بود و ساکِ پارچهای🛍 سنگینی را روی شانۀ دیگرش، فلاسک چای نیز به یک دست من بود و تیوپ بادی طاها به دست دیگرم. هر جا میرفتیم میدیدیم زنها و مردها با هم درون آب هستند😔 مردها با رکابی و شلوارکهای نخی و خانمها با شالهای رنگی نازک و لباسهای خیس و چسبان،🙈 روی یکدیگر آب میریختند. صدای چلپچلپ همراه با خندههای جیغمانندشان فضا را پر کرده بود و این به مذاق ما خوش نمیآمد.😔
مجبور شدیم کمی دورتر از ساحل به دنبال جایی برای نشستن بگردیم. آنجا هم هر طرف رفتیم، عدهای دور هم جمع شده بودند و صدای ضبط و دست و آهنگشان تا شعاع چند متری به گوش میرسید🙃انگار نمیشد بدون گناه تفریح کرد. ناچار زیراندازمان را خیلی دورتر از ساحل، نزدیک یکی از انشعابات «گوهررود» پهن کردیم. یک تکه کیک شکلاتی🍰 جلو طاها گذاشتم و یک قوطی شیر کوچک را برایش نی زدم. برای خودمان چای ریختم، احساس میکردم لباسهایم خیس🌿 هستند. مهر ماه بود و هوا بهشدت شرجی، هر آن منتظر باران بودیم. بعد از صرف صبحانه، پیاده به شالیزارهای اطراف سرک کشیدیم.🌸🌸
🔸طاها پرسید: «مامان کی میریم دریا؟»🤔
گفتم: «ناهار بخوریم، کنار ساحل یهکم خلوتتر بشه، میریم عزیزم.»
بعد از ناهار، بهخاطر طاها، با قایق گشتی در دریا زدیم و شبهنگام رهسپار مشهد🕌 شدیم.
🔸یک هفته از مهر گذشته بود که برگشتیم خانه، بعد از آنهمه کار و سختی بنایی، حالا زندگی آرامی داشتیم😇 روزها از پی هم میگذشتند. طاها هر روز صبح به مدرسه میرفت و ظهر که برمیگشت یک عالم حرف برای گفتن داشت.🌺🌺🌺🌺
🔺بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💕💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_شصت_و_دو
🔶از وقتی خانهدار شده بودیم، آقامصطفی دنبال فرصت میگشت و به بهانههای مختلف زنگ☎️ میزد به پدر و مادرم یا به بچههای خواهرم که پدر نداشتند و میگفت: «آماده باشین میام دنبالتون میارمتون مشهد.»😊
آنها را میآوردیم، چند روزی میماندند و دوباره میرساندیمشان زابل، گاهی از مهمانداری زیاد گله میکردم و میگفتم: «نرو دنبالشون، خستهام»😔
میگفت: «قول میدم بیشتر کمکت کنم اینها زائر امامرضا هستن خدا خواسته و
توفیق اجباری نصیبمون شده باید قدر بدونیم.»🌺🍃
🔸بعد از اینکه بناییهایمان تمام شد، آقامصطفی با پسرداییهایشان کارگاه امدیاف دایر کردند. درآمد خوبی هم داشتند.♦️
🔸تابستان بود و اوج گرمای هوا و ماه مبارک رمضان در پیش، یک روز خواهرم زنگ زد بعد از خوشوبشهای معمول پرسیدم: «ملیکاجان چه کار میکنه؟ گمونم امسال روزه بهش واجبه نه؟»🤔
گفت: «آره. نُه سالش تموم شده و باید روزه بگیره، اما چون جثهاش ضعیفه و هوا هم گرمه، اکثراً میگن نذاری ملیکا روزه بگیره.»🌻
گفتم: «الان نگیره، بعداً تنهایی سختشه بگیره.»
گفت: «چند روز اول سحر بیدارش میکنم اگه دیدم واقعاً نمیتونه، چاره چیه؟ مجبوره بعداً بگیره.»😒
تلفن را گذاشتم به آقامصطفی گفتم:«خواهرم سلامت رسوند»
پرسید: «بچههاش خوبن؟ کم وکسری ندارن؟»🤓
گفتم: «امسال روزه به ملیکا واجب شده، ولی گمون نکنم بتونه بگیره!»
آقامصطفی گفت: «به این راحتی به بچه میگن روزه نگیر؟ بگو ملیکا رو آماده کنن میریم دنبالش, مشهد سردتره, این یک ماه رو نگهاش میداریم.»☺️
ملیکا را آوردیم مشهد، برنامۀ هر روزمان این بود که بعد از افطار، گروهی میرفتیم سمت طرقبه، شاندیز، وکیلآباد. آقامصطفی با پسرداییهایش و مردهای فامیل، والیبال 🤽♀و فوتبال بازی میکردند. خانمها هم در جمع خودشان بودند تا سحر، خیلی وقتها سحریمان را هم میبردیم و همان جا درست میکردیم.🥘 آقامصطفی خیلی حواسش به ملیکا بود. مرتب از من میپرسید: «ملیکا تخم شربتیاش رو خورد؟ میوهاش رو خورد؟ قرص مولتی ویتامینش رو خورد؟»🌷
🔸همیشه بعد از نماز صبح میخوابیدیم. آقامصطفی به من میگفت: «مواظب باش طاها👦 سر و صدا نکنه بذار ملیکا بخوابه، دو ساعت مونده به اذون مغرب بیدارش کن. حتی برای نماز ظهر هم بیدارش نکن! نیازی نیست توی ماه رمضون ملیکا همۀ نمازهاش رو سر وقت بخونه نماز صبح و عصر و مغرب و عشا رو که سر وقت بخونه کافیه.»🙏
در تمام ماه رمضان، ملیکایی را که گفته بودند نمیتواند روزه بگیرد با آن جثۀ ضعیفش، روزههایش را گرفت. بعد از آن، هر ماه مبارک رمضان ملیکا مهمان ثابت ما بود.💐💐💐💐
🔺بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💕💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_شصت_وسه
🔶شوهرخالهام تازه از سامرا آمده بود یک روز رفتیم دیدنش، برایمان از حال و هوای سامرا گفت از غربت ائمه😔 از وهابیونی که عرصه را بر شیعیان تنگ کردهاند. گفت چون در سامرا بمبگذاریها زیاد است، منطقۀ حساسی محسوب میشود و کمتر کسی برای بازسازی میرود🌷وقتی شوهرخالهام صحبت میکرد، چهرۀ آقامصطفی هر لحظه گرفتهتر و متفکرتر میشد و افسوسی در نگاهش موج میزد.🌻
به آقامصطفی گفتم: «دوست داری بری سامرا؟»
گفت: «کار سامرا چهلوپنج روز طول میکشه🧐میدونی که برای رضای خدا میرن، حقوقی در کار نیست مشکلی نداری؟ میتونی از پس تنهایی و بیپولی و کارهای خونه بربیای؟ البته یک مقدار پول پسانداز کردم.»🌺
گفتم: «دوریت خیلی برام سخته، اما اگه تو دوست داری بری، من تحمل میکنم.»
گفت: «برای خدا سختی کشیدن، هم لذت داره هم ثواب!»❤️
چند روز بعد، شوهرخالهام اسم آقامصطفی را در ستاد بازسازی عتبات
نوشت، گفته بودند شصت نفر نیرو میخواهند و برای اعزام باید ظرفیت تکمیل شود. چند بار ظرفیت تکمیل شده بود، اما هر بار تا عدهای میفهمیدند در سامرا درگیری و بمبگذاری زیاد است انصراف میدادند.🕊برای همین تاریخ اعزام عقب میافتاد. چند ماه طول کشید تا بالاخره لیست تکمیل شد. روزی که به آقامصطفی زنگ زدند و خبر قطعیشدن رفتنشان را به سامرا دادند، همزمان بود با امتحانات من 📚قرار بود یک هفته بعد امتحاناتم شروع شود. با ناراحتی گفتم: «چه بدموقع! الان فرصتی نیست که بخوام درخواست انتقالی بدم به زاهدان یا زابل، مجبورم مشهد🕌 بمونم، این مدت به من خیلی سخت میگذره.»
آقامصطفی گفت: «اشکالی نداره، توسل کن خدا خودش درست میکنه من هم برات دعا 🤲 میکنم خودت هم دعا کن.»
گفتم: «چند روز بیشتر به امتحانهام نمونده، چی بگم به خدا؟ ازش معجزه بخوام؟»😔
گفت: «تو فقط بخواه، همیشه از خدا چیزهای بزرگ بخواه، نگو نمیشه.»🌹🌹🌹
🔺بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
12.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معجزه #شهید #ابراهیم_هادی
یک «زیر حکمی» را نجات داد!
#شهدا رفاقتشون دوطرفه است
براش وقت بذاری، برات وقت میذاره
زیر دین هیچکس نمیمونه
#عند_ربهم_یرزقون
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ راه #حاجت_گرفتن از امام رضا (علیهالسلام)
◾️استاد مجتهدی تهرانی
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا سید بحرالعلوم، سید ابن طاووس و مقدس اردبیلی این قدر با #امام_زمان (عج) رفیق بودند، ولی من نه؟
🎧 حجت الاسلام عالی
#اربعین
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اثرات ویژه نماز جعفر طیار در زندگی روزمره ما
🔺به همراه سخنان زیبای آیت الله بهجت(ره)
🔺استاد #پناهیان☝️
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه یه روز خواستید به درد
#امام_زمان بخورید اینهارو! یاد بگیرید!
#امام_زمان
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_5920097566921327338.mp3
2.96M
✅ چطور زندگی کنیم ، وقتی
#امام_زمان (عج) وارد زندگی ما شد خجالت نکشیم؟
حاج آقا عالی🎤
#پیشنهاددانلود
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
Z0000073.mp3
7.5M
🎤🍃
🍃
[• #تحلیل_روز | #نشست_بصیرتی •]
🎯| سلسله جلسات تحلیلے
#مکتب_خمینے🇮🇷
🎙| کارشناس:
سیدمهدی هاشمی مهنه
🌀| موضوع:
➖ جریان شناسیِ
تحریف کنندگانِ مکتب امام(ره)
جلسه 4⃣5⃣1⃣
🔸️جهت دریافت پاسخ پرسشها
و شبهات بصیرتی دوستان خود،
آنان را به کانال دعوت کنید💡
♻️ #تولید_محتوای_استانی
(شبکه هادیان سیاسی)
👥 #نشست_بصیرتی #ثامن(۲۲)
🖇 #مکتب_خمینی #مکتب_امید
◀️ نشر حداکثری #ڪانالهای_ثامن
🍃🌀🍃
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌠🍃
🍃
•[ #نهضت_روشنگری_ثامن 🎤 ]•
🖼 #پوستر
♦️پیروزی از آن ماست!
🍃🌀🍃
♻️ #تولید_محتوای_ناحیه_سلمان
(ق جهاد تبیین و روایت سلمان)
🔖 #تولید_محتوای_نواحی
🖇 #مکتب_امید #امام_انقلابی
🖇 #مکتب_خمینی #جهاد_تبیین
🖇 #بصیرت #روشنگری #ثامن(۲۲)
🍃🌀🍃
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────
↻ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆
🎥 #کلیپ
🌐 موضوع: تا آخرین قطره خون
🍃🌀🍃
🔰امام خمینی(ره):
🔻ما برای احقاق حقوق فقرا در
جوامع بشری تا آخرین قطره خون
دفاع خواهیم کرد.
♻️ #تولید_محتوای_استانی
(ق فضای مجازی استان)
🔖 #خمینی_زنده_است
🖇 #مکتب_امید #امام_انقلابی
🖇 #مکتب_خمینی #جهاد_تبیین
🖇 #بصیرت #روشنگری #ثامن(۲۲)
🍃🌀🍃
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─