eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
30.3هزار عکس
25.8هزار ویدیو
729 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 خنده ام را جمع کردم و کف دست خیسم را نامحسوس روی چادرم کشیدم. صدای علی را که شنیدم دلم لرزید... سرم را کمی بالا بردم و قایمکی پسر کت و شلوار پوشیده را نگاه کردم... تپش قلبم... آن دست های خیس از استرس و علی آرامی که با متانت احوالپرسی می کرد. به من که رسید نفهمیدم چطور سلام دادم... گل نسبتاً بزرگ داخل دستش را به سمتم گرفت که سریعتر گرفتمش و به بهانه گذاشتنش در آشپزخانه، خودم را در اتاق پخت حبس کردم... " دختر چرا اینجوری می کنی؟!! آروم باش! آروم..." از کابینت لیوان بیرون کشیدم و از آب یخ پرش کردم. جرعه ای نوشیدم. سرم را روی خنکای پنجره گذاشتم. "آروم باش..." به حال که برگشتم، کنار بهامین نشستم. بابا و آقای طباطبایی از گذشته حرف می‌زدند...! بابا_ حسین ارزششو داشت؟! آقای طباطبایی_فرهاد من خدا رو دیدم! کاش تو ام باهامون می اومدی... بابا _چرا می‌آمدم؟! اینجا همه چیز برای یک زندگی راحت فراهم بود! میومدم که مثل تو الان به خاطر سرفه هام شبا بی خواب بشم؟! آقای طباطبایی_ فرهاد جان سعادت نداشتی...! من که نمی فهمیدم چه میگفتند...! با لبه ی چادرم مشغول بازی بودم که به بحث امر خیر و قرار شد من و علی حرف بزنیم. از جا بلند شدم و چادرم را مرتب کردم و راه افتادم سمت اتاقم که علی هم پشتم راهی شد. در اتاق را باز کردم و قدمی عقب رفتم. ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 من_ بفرمایید. علی_شما بفرمایید. داخل رفتم و لبه ی تخت نشستم. صندلی میز توالتم را کمی عقب کشید و روبرویم نشست. بعد چند ثانیه ای سکوت علی شروع کرد. علی_ خب ساکتین پس من اول من شروع میکنم. من دانشجوی گرافیکم. دارم فوق لیسانس میگیرم. بیست و پنج سالمه. خانوادمم که...پدرم جانبازه، مادرم خیاطی میکرد و با ابرو و نون حلال بزرگمون کرد. منم از نوزده سالگی کار میکنم ولی خب مدرکمو که بگیرم مرتبط با رشته ام کار می گیرم. من از نجابتتون خوشم اومد که پا پیش گذاشتمو... شما نمیخواید چیزی بگین؟ من_ دانشجوی گرافیکم. دارم لیسانس میگیرم و بیست و یک سالمه. خانوادم اصلا مذهبی نیستند خودتونم قبل از چادری شدنم دیدینم. علی_ درسته... و علی بود که رشته کلام را در دست گرفت و از هر دری گفت و منم به تقلید از او، از عقایدم، انتظاراتم،و... گفتم... نگاهم که ساعت خورد، لحظه ای مخم سوت کشید!! من و علی یک ساعت و نیم بود که مشغول حرف زدن بودیم!! علی رد نگاهم را که گرفت به ساعت رسید... از جایش بلد شد و گفت: علی_فکر نکنم حرف دیگه ای مونده باشه... بریم؟ من_ بریم. علی جلوتر رفت و در را باز کرد تا بیرون بروم و با هم به نشیمن برگشتیم. روی مبل که نشستم عطیه خانم گفت: عطیه خانم_ چی شد دخترم؟ سرم را پایین انداختم و ارام گفتم: من_ اگه مشکلی نیست چند روز وقت میخوام واسه فکر کردن... ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 چند ساعتی می شد مهمان ها رفته بودند و من برگشته بودم به اتاقم. خیره به سقف به امشب فکر می کردم صدای اس ام اس گوشی، مرا از فکر بیرون کشید. به اسم فربد خیره شدم. " سلام... چطوری خانم حزب اللهی واسه هفته اومدم چیش مزایده داریم. شرمنده بی خداحافظی بود... سوغاتی چی بیارم برات؟؟" پیامش را بی جواب گذاشتم و پتو را تا گردنم بالا کشیدم. خواب بهترین راه‌حل بود...! چهار روز بعد، بالاخره جواب مثبتم را اعلام کردم و آقای طباطبایی که تماس گرفت، قرار مراسم را برای امشب گذاشتند. ریحانه با اس ام اس های پی در پی اش انگار قصد جانم را کرده بود...! آن قدر اس ام اس میداد که کلافه می شدم و به بهانه تمام شدن شارژ، گوشی گوشی را خاموش کردم! خوب ذوق داشت دیگر... خودم هم باورم نمیشد همه چیز به همین راحتی حل شده باشد...! در این میان حرفی که نیلوفر زد، شادی ام را چندین برابر کرد...! گفت بود دوست برادرش که طلبه هم هست، او را اتفاقی دیده و یک دل نه صد دل عاشق شده و برای خواستگاری پا پیش گذاشته اند...! ********* ایلیا_ مامان اسپنجی نداشی بتن( مامان اسفنجی نقاشی بکن) خودکار زرد را از جعبه اش بیرون می کشم و می گویم: من_ باب اسفنجی پسرم نه اسپنجی! و دارم نقاشی درخواستی ایلیا را می کشم چه حس لرزیدن چیزی، متوقفم می کند. شماره ناشناس...؟! ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا گوشهای من نمی‌شنوه پس ؟ ⭕️ بسیار زیبا و شنیدنی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثرات مداومت بر زیارت عاشورا در دنیا و آخرت امام_حسین_علیه_السلام «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج» https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد عالی از حاج آقا دارستانی برای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
حاج حسین یکتازیارت اربعین، آرزوی شهدا.mp3
زمان: حجم: 7.04M
🏴 زیارت اربعین، آرزوی شهدا اثر خون شهدا در جلب توجه ها به زیارت اربعین حاج حسین یکتا https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چرا متهمان پرونده اموال ایران در کره طلبکار شدند؟ 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻جزییات حکم ضارب آمر به معروف شیرازی/ ۲سال تبعید و ۷۴ ضربه شلاق رئیس کل دادگستری استان فارس: 🔹رأی بدوی ضارب یک بانوی آمر به معروف در باغ نارنجستان شیراز مبنی بر محکومیت ضارب به تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری، ۲ سال تبعید و در مجموع ۵۰۰ میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس به لحاظ توهین، ضرب و جرح و ایجاد مزاحمت برای بانوی آمر به معروف، صادر شده است. 🔹۳ متهم دیگر پرونده به جزای نقدی به لحاظ عدم رعایت حجاب شرعی و ممانعت از اجرای امر به معروف و توهین به شاکیه محکوم شدند. 🔹مدیر مجموعه نارنجستان نیز به ۲ سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد که محکومیت مدیر مجموعه به مدت ۲ سال تعلیق شده است. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻دکتر رئیسی با «اسدالله اسدی» دیپلمات تازه آزاد شده ایرانی دیدار کرد 🔹رئیس جمهور روز جمعه به مناسبت ۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به کشور با حضور در منزل آقای «اسدالله اسدی» با این دیپلمات تازه آزاد شده از زندان‌های اروپا دیدار و از صبر و ایستادگی او در دوران اسارت تجلیل کرد. 🔹دکتر سید ابراهیم رئیسی در این دیدار که در فضایی صمیمی برگزار شد، ضمن تبریک آزادی این دپیلمات ایرانی و موفقیت و سربلندی او و خانواده‌اش در این آزمون سخت، گفت:‌ مدعیان حقوق بشر بار دیگر نشان دادند که به هیچ قانونی پایبندی ندارند و با نقض آشکار و بی‌سابقه مصونیت دیپلماتیک دیپلمات ایرانی قوانین، ضوابط و اصول بین‌المللی را زیر پا گذاشتند. 🔹اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت ایران در اتریش در تاریخ ۹ تیر ۱۳۹۷ با طراحی رژیم صهیونیستی و عاملیت برخی سرویس‌های امنیتی غربی در آلمان به اسارت گرفته شد و پس از آن به بلژیک منتقل و در دادگاهی سیاسی به ۲۰ سال زندان محکوم شد. 🔹وی پنجم خرداد ماه پس از ۵ سال اسارت با پیگیری‌های دیپلماتیک دولت به ویژه رئیس جمهور، آزاد و به کشور بازگشت. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
3.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ناهماهنگی و تناقض‌گویی در شبکه تروریستی اینترنشنال، این رسانه ضد ایرانی را لو داد! 🔺️اینترنشنال پس از دستگیری عواملش در ایران، در حالی هرگونه ارتباط با افراد و آشوبگران را تکذیب می‌کند که رسما در برنامه‌های خود از مزدورانش در داخل، دعوت می‌کند و ضمن اذعان به ارتباط با این افرادِ تعلیم دیده، از آنان می‌خواهد طریقه سازماندهی و جنگ خیابانی را آموزش دهند! 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دولت در جاهایی بخاطر آرامش نظام سکوت اختیار می‌کند و از حرف‌های خود عبور می‌کند معاون اجرایی رییس جمهور: 🔹ما در دولت مفتخریم به این که مصلحت کلان کشور را در نظر می‌گیریم وارد دعواها و بازی‌های سیاسی نمی‌شویم همین اتفاقی که اخیرا در خصوص معاون سیاسی وزارت کشور افتاد، دولت حرف‌های زیادی برای گفتن دارد اما بنظرمان می‌رسد که مهمترین مسئله در حال حاضر آرامش در کشور است، اختلاف بین قوا نباید شکل بگیرد و این توصیه حضرت آقا است. 🔹جاهایی دولت به نفع آرامش نظام و کشور از بسیاری از حرف‌های خود عبور می‌کند و سکوت پیشه می‌کند. طراحی کرده بودند اتفاقاتی از جنس یکشنبه سیاه در کشور اتفاق بیافتد. 🔹این دولت از ورود جریان سکولار و تقویت جریان سکولار و تکنوکرات در بدنه اجرایی کشور جلوگیری کرد و ما این را یک اتفاق مهم می‌دانیم. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─