eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
23.3هزار ویدیو
652 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺مک کنزی: ایرانی‌ها در حمله عین‌الاسد هر جا را که خواستند زدند فرمانده نیروهای تروریستی سنت‌کام: 🔹️برنامه موشکی ایران به تهدیدی فوری‌تر از برنامه هسته‌ای این کشور تبدیل شده است. 🔹️در حمله عین‌الاسد، آنها تا حد زیادی هر جایی را که خواستند هدف قرار دادند. 🔹️آنها اکنون می‌توانند به طرز موثری کل عمق و وسعت خاورمیانه را هدف قرار دهند. آنها می‌توانند حملاتشان را با دقت و در حجم [بالا] انجام دهند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
اولیانوف خبر داد: افزایش تلاش‌ها برای تهیه پیش‌نویس توافق با ایران میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در مذاکرات وین: 🔹در نشست امروز کمیسیون مشترک، آغاز دور هشتم گفت‌وگوهای وین اعلام شد. مشارکت کنندگان مذاکراتی نتیجه محوری را برگزار کردند. به خصوص که مشارکت کنندگان توافق کردند که روند تلاش‌ها برای (تهیه) پیش نویس را در راستای دستیابی هر چه سریعتر به توافق افزایش دهند https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔺دعوت انصارالله از مردم یمن برای رفتن به جبهات محمد البخیتی، عضو بلند پایه دفتر سیاسی انصارالله: 🔹مناسب‌ترین پاسخ به تشدید تنش‌های سعودی در هدف قرار دادن شهرها و تأسیسات غیرنظامی، حرکت به سمت جبهه‌ها برای تسریع در حل‌وفصل نظامی است و نیروی هوایی و موشکی یمن به وظایف خود به بهترین شکل عمل خواهد کرد. 🔹وقتی اشغال باشد، راه حلی که در دسترس هر مردمی است، مبارزه مسلحانه تا آزادی آخرین وجب از وطن است https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: شبیه‌سازی حمله به دشمن یک نمایش نبود 🔹سرلشگر باقری: در رزمایش سپاه یکی از اهداف اساسی که در صورت حمله دشمن، به آن حمله خواهیم کرد طراحی شد 🔹این اقدام شبیه‌سازی کامل واقعیت و بیانگر این بود که با تعداد فراوان شلیکِ همزمان می‌شود از مسیرهای مختلف گنبدآهنین را بی‌اثر و اهداف را منهدم کرد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻تیتر امروز روزنامه صهیونیستی هاآرتص: "پوتین، شی و خامنه‌ای می‌دانند: نظم مبتنی بر قوانین آمریکا به پایان رسیده است" 🔹بله، و با درک واقعیت افول_آمریکا بر اساس منافع ملی کشور خود عمل می‌کنند! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📎شیفته آیت‌الله خامنه‌ای هستم، به زودی به ایران می‌روم 🔸مادورو در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت که رهبرایران مردی با درایت و هوش بالا هستند و هر بار که به ایران می‌رود، دوست دارد که با ایشان صحبت کند، وی همچنین از سردار سلیمانی و خدماتش در مبارزه با تروریسم سخن گفت و تاکید کرد اسف­بار است که از کاخ سفید فرمان ترور صادر می شود. «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا در مصاحبه اختصاصی با شبکه خبری المیادین لبنان، به تبیین مواضع کشورش پرداخت و با اشاره به مسئله اقتصاد در این کشور گفت: «ما شاهد بهبود وضعیت اقتصادی هستیم و سال ۲۰۲۱، پس از آغاز جنگ اقتصادی [آمریکا]، نخستین سالی است که [ونزوئلا] رشد اقتصادی ثبت کرده است... انتظار داریم که سال ۲۰۲۲، بسیار بهتر از امسال باشد و کشور نیز شاهد پیشرفت باشد. ملت ونزوئلا، در برابر حملات وحشیانه امپریالیسم آمریکایی و همپیمانانش، مقاومت کرده است... نه تنها مقاومت کردیم، بلکه تأکید کردیم که بر اساس کارِ گروهی باید پیشرفت کنیم. این شیوه نیز، نتیجه داد و ونزوئلا گام به گام، در حال پیشرفت واقعی در زمینه اقتصاد است». مادورو با اشاره به پیشنهاد وقیحانه آمریکا به وی و همسرش برای فرار از ونزوئلا، گفت: «به من گفتند که می‌توانم کشوری را برای زندگی انتخاب کنم و آنان نیز از من حمایت کنند. فقط از من خواستند که به ملت ونزوئلا، آرمان بولیوار و میراث چاوز خیانت کنم و تبدیل به خائنی شوم که ونزوئلا را به امپریالیسم آمریکایی تحویل دهد. تمام این مسائل، به خاطر زورگویی آنان است.» https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹سونامی اُمیکرون در آمریکا، عربستان و سرزمین‌های اشغالی/تمامی فعالیت‌های نظامی صهیونیست‌ها تعطیل شد 🔸سونامی اُمیکرون آمریکا، اروپا و بسیاری از دولت‌های آسیایی مثل عربستان را درنوردیده در فلسطین اشغالی هم ارتش رژیم صهیونیستی تمامی فعالیت‌های نظامی خود را به دلیل شیوع آن متوقف کرده است. سرویس خارجی- چهار گوشه جهان به شدت تحت تاثیر شیوع اُمیکرون قرار گرفته و این گونه جدید رکوردهای جدیدی را از مبتلایان در اروپا، آمریکا و آسیا به ثبت رسانده است. بر اساس گزارش‌ها دیروز با افزایش نگرانی‌ها درباره شیوع اُمیکرون، برای سومین روز پیاپی بسیاری از پروازها در آمریکا لغو شدند. برنامه سفر چندین کشتی کروز مسافرتی نیز در کنار خطوط هوایی آمریکا به دلیل افزایش ابتلا به امیکرون و در آستانه سال جدید میلادی لغو شد. براساس آماری که در پایگاه اطلاع‌رسانی ردیابی پرواز‌های آمریکا منتشر شده خطوط هوایی تجاری این کشور همچنین تا بعد از ظهر یکشنبه ۱۳۱۸ پرواز در داخل و یا خارج از آمریکا را لغو کرده‌اند.«آنتونی فائوچی»، مسئول ارشد بیماری‌های عفونی آمریکا نسبت به افزایش بیشتر موارد ابتلا در روز‌های آینده به ویژه در میان افرادی که هنوز واکسینه نشده‌اند هشدار داده و گفته این موج بیمارستان‌های را بیش از پیش تحت فشار قرار می‌دهد. با افزایش موارد ابتلا خطوط هوایی آمریکا با کمبود نیروی شدید مواجه شده‌اند چراکه بسیاری از کارمندانشان که درگیر این سویه جدید ویروس کرونا هستند مجبور به قرنطینه هستند... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📎هاآرتص: روسیه، چین و ایران می‌دانند نظم آمریکایی به پایان رسیده است یک روزنامه صهیونیستی در یادداشتی نوشت، روسیه، چین و ایران دریافته‌اند که نظم جهانی آمریکایی به پایان رسیده و رئیس‌جمهور جدید آمریکا نیز نمی‌تواند آن را احیا کند. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» روز دوشنبه در یادداشتی نوشته:«با در نظر گرفتن گزارش‌های اخیر رسانه‌های غربی درباره تحرکات و استقرار نیروهای روسی در مجاورت مرزهای اوکراین و انتشار خبر بازگشت 10 هزار نظامی روس به پایگاه‌ها پس از اجرای رزمایش در این مناطق، این امر که روسیه در حال تنش‌زدایی تدریجی باشد، قابل پذیرش است.» در ادامه گزارش‌هاآرتص آمده: «قطعیتی وجود ندارد که پوتین قصد حمله تمام‌عیار را داشته باشد و او حتی بدون انجام چنین حمله‌ای و صرفاً با در معرض دید قرار‌دادن نقاط ضعف دولت اوکراین و ائتلاف غربی ناتو که در بیانیه‌های خود صریحاً اعلام کرد به کمک اوکراین نخواهد رفت، به اهداف سیاسی چشم‌گیری دست پیدا کرد.» https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔹جهاد سازندگی از خود آدم باید شروع شود https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کریم استاد معتز آقایی حدود۳۰دقیقه دور بیست ودوم وسلامتی امام خامنه ای مدظله العالی ورفع مشکلات مسلمین https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔰برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🌼اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه)🌼 🍃🌛خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده!🌜🍃 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌸 🔰بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ ( مجموعه ادعیه، اذکار و دستورالعمل‌های عبادی مورد توصیه حضرت قدس‌سره) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ✅ ختم در ۱۹۲ روز 🌷تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون 🔷سهم روز صدو چهل و هفتم (۱۴۰۰/۱۰/۷) 🔻خطبه ۱۲۳ تا خطبه ۱۲۱
🌹سهم : خطبه ۱۲۳ تا ۱۲۱ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (پس از پذیرش «حكميت» در صفین، یکی از‌ یاران گفت: ما را از حکمیت نهی فرمودی، سپس پذیرفتی و داور تعیین کردی، ما نمی‌ دانیم کدام یک از این دو کار درست است؟ امام علیه السلام دست بر‌ روی‌ دست کوبید و با تأسف فرمود:) 1⃣ علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميت» ♦️"اين سزای کسی است که بيعت با امام خود را ترک گويد و پيمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ با معاويه فرا خواندم خوشايندتان نبود، ولی خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت می کرديد شما را راهنمايی می کردم و اگر به انحراف می رفتيد شما را به راه راست برمی گرداندم، اگر سرباز می زديد، دوباره شما را برای مبارزه آماده می کردم، در آن صورت وضعيّتی مطمئن داشتيم. امّا دريغ با کدام نيرو بجنگم؟ و به چه کسی اطمينان کنم؟ شگفتا! می خواهم به وسيله شما بيماری ها را درمان کنم، ولی شما درد بی درمان من شده ايد، کسی را می مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگری می خواهد آن را بيرون کشد، در حالیکه می داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جای ماند. خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده و آب رسان اين شوره زار، ناتوان شده است." 2⃣ وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند ♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی جهاد برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی شهيد و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت و از روزه داری فراوان شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی دعا خشک و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم. 3⃣ هشدار از فريبكاری شيطان ♦️ همانا شيطان راههای خود را به شما آسان جلوه می دهد تا گره های محکم دين شما را يکی پس از ديگری بگشايد و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بيفزايد و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند. از وسوسه و زمزمه و فريبکاری شيطان روی گردانيد و نصيحت آن کس را که خيرخواه شماست گوش کنيد و به جان و دل بپذيريد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
🌹سهم : خطبه ۱۲۳ تا ۱۲۱ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : هنگام نبرد در جنگ صفين به سربازان خویش‌فرمود: 1⃣ آموزش روانی در جنگ ♦️ هر کدام از شما در صحنه نبرد با دشمن در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد و برادرش را سُست و ترسُو يافت به شکرانه اين برتری بايد از او دفاع کند آنگونه که از خود دفاع می کند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند. همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست، آنها که در نبرد مقاومت دارند و آنها که فرار می کنند، هيچ کدام را از چنگال مرگ رهايی نيست و همانا گرامی ترين مرگ ها کشته شدن در راه خداست. سوگند به آن کس که جانِ پسرِ ابوطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من، آسان تر از مرگ در بستر استراحت در مخالفت با خداست. 2⃣ هشدار از كوتاهی در نبرد ♦️ گويی شما را در برخی از حمله ها در حال فرار، ناله کنان چون گلّه ای از سوسمار می نگرم که نه حقّی را باز پس می گيريد و نه ستمی را باز می داريد. اينک اين شما و اين راه گشوده، نجات برای کسی است که خود را به ميدان افکنده به مبارزه ادامه دهد و هلاکت از آن کسی است که سُستی ورزد. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود: آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضی بوديم و برخی حضور نداشتيم، فرمود: به دو گروه تقسيم شويد تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوی من توجه كنيد و هر كس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است) 1⃣ سياست استعماری قرآن بر سر نيزه كردن ♦️ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ و در لحظه های پيروزی ما با حيله و نيرنگ و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا، اگر از آن سر باز می زدم مسؤول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند، اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم. 2⃣ وصف ياران جهادگر پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️ ما با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوديم و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم و بيشتر در پيمودن راه حق و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان مصمّم می شديم. 3⃣ هدف مبارزه با شاميان ♦️ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز (21).mp3
11.43M
🔈 ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷 تقدیم به ارواح پاک و مطهر همه شهدا از صدر اسلام تا کنون 🔷 سهم روز صد و چهل و هفتم : ختم نهج البلاغه، خطبه ۱۲۳ تا خطبه ۱۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"🔰امتحان بزرگ شیعه بعد از امام رضا ع" https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمانی از عاشقانه های شهدا https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 51 : رانندگی کند همه در یک شوک فرو رفته بودند و مرتب خدا را شکر می کردند. چند روز بعد حمید با موتور در خیابان کسرا با یک تریلی برخورد کرد و خودش از روی تریلی تا ده بیست متر آنطرف پرتاب شد و موتورش چنان از بین رفت که هر کس او را می دید مطمئن می شد راننده اش مرده است. او را به بیمارستان کسری رسانند و به مادر خبر دادند. علی و مادر نزدش رفتند و با هزار سالم و صلوات … و دوباره خدا را شکر گفتند و با هم به خانه برگشتند. در حالیکه تمام بدن او کبود و زخمی بود و او یک هفته ای به خاطر جراحات و کوفتگی بدن در رختخواب ماند . و درست چند روز بعد از اینکه او دوباره به سپاه رفت، بایک وانت تصادف کرد. قسمتی از موتور به گلگیر یک وانت گیر می کند و سر حمید در زیر وانت قرار می گیرد و باز هم خدا رحم می کند که او زنده می ماند. این بار حمید وقتی به خانه آمد سویچ موتور را به مجید داد و گفت: :مال تو:. مجید پرسید: :چرا:؟ او گفت: “من نمی خوام این طوری بمیرم” باز هم یک معجزه ی الهی حمید را نجات داد… زنگ خطر برای مادر به صدا در آمد که نکند اینها نشانه ی خداست؟ نکند پسرم را همین جا از دست بدهم؟ شاید خدا می خواهد به من نشان دهد اگر بخواهد اتفاقی بیفتد این جا و آن جا ندارد و خداست که باید نگهدار او باش . دکتر نور بالا به پدر زنگ زد و از او خواهش کرد برای ادامه ی کارش به جبهه برود او می گفت هیچ کس مثل شما نمی تواند بیمارستانهای صحرایی را به آن امنی بسازد و او را به کمک خواست. پدر راهی شد و به زودی خودش را به دکتر رساند. در حالیکه مجید هم برای ترمیم سیم کشی های تخریب شده جبهه بود. روز که حمید غمگین نشسته بود مادر نزد او رفت اول او را بغل کرد و “مادر هر کاری می خوای بکن هر کاری که بوسید و بویید بعد گفت: صلاح می دانی تو اینقدر آقایی که نمی خوام مانع خواسته ی تو باشم نمی خوام اسیرت کنم برو فقط به من هم فکر کن و توی خطر نرو فقط همین.” و این چنین بود که حمید دوباره رفت. این بار مسئولیتی نداشت، رفت کمک کند. برایش فرقی نمی کرد. عملیات والفجر یک بود و او چند روز بیشتر آنجا نبود که …… مجید تعریف می کند: “من توی یک وانت نشسته بودم دیدم یک آمبولانس چرا می دهد من ماشین را کنار کشیدم دیدم دوباره چراغ داد با دست اشاره کردم خوب برو من که کنارم ولی آمبولانس بوق زد توجهم جلب شد توی ماشین را نگاه کردم دیدم حمید بغل دست راننده نشسته با دست به من اشاره می کند بیا دنبالم. دنبالش تا بیمارستان رفتم. هزار احتمال به دهنم رسید ولی می دانستم برای حمید اتفاقی افتاده است. وقتی حمید پیاده شد دیدم که یک دستمال دور کمرش بسته. فهمیدم که حدسم درست بوده پرسیدم حمید چی شده باز؟ و او با لبخند گفت : توی ماشین بودم که خمپاره بغل ماشین خورد یکی از ترکش هاش ماشین رو سوراخ کرد و رفت توی کمرم یکی هم توی پام … به صورتش که نگاه کردم دیدم چشم مصنوعی اش توی حدقه چرخیده و منظره ی بدی پیدا کرده به او گفتم و او باز هم خندید و گفت از موج انفجاره دیدم همه به من زل می زنند برای همین بوده رفتم کمی آب آوردم و دستش را شست و چشمش را در آینه ماشین جا انداخت.” https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 52 : در نقاهتگاه اهواز بود. زخمی های عملیات والفجر یک را برای بردن به تهران به فرودگاه آوردن همه روی برانکارد منتظر بودند تا هواپیما حاضر شود. پدر آنجا بود همین طور راه می رفت به زخمی ها نگاه می کر،د ولی متوجه ی حمید نشد چون او دمر خوابیده بود ولی حمید او را دید و وقتی از کنارش رد می شد پای او را گرفت، یک لحظه پدر بر گشت و حمید را دید. با صدای بلند گفت: “یا حضرت عباس حمید جان چی شدی بابا؟ ” چیزی نیست آقاجون یه ترکش ساده اس” ” بزار ببینم…” کمرش را آهسته باز کرد. ترکشی را دید که نیمی در داخل بدنش است و نیمی بیرون… دور ترکش را بسته اند تا بیشتر فرو نرود. بدون اختیار چشمهای پدر پر از اشک شد و بغضش ترکید و به همان حال گفت: “آره یک ترکش ساده! دیگه حمید گفت: یکی هم به پام.” پدر با نگرانی پرسید: فلج نشی خورده به کمرت ” حمید پایش را بالا آورد و گفت: “نه نگاه کن چیزی نیست خودم رفتم بیمارستان.” پدر می دانست آنطوری که حمید وا نمود می کند ساده نیست. با عجله خودش را به دکتر نورآباد رساند و اطلاع داد که همراه حمید به تهران می رود. بلافاصله حمید را در بیمارستان شماره ی دو بستری و بعد مادر را خبر کردند. آنجا ترکش کمر و پایش را در آوردند و پایش را گچ گرفتند. دوتا از انگشتان پایش شکسته بود. چند روز بعد به خانه منتقل شد. ولی از جایش نمی توانست حرکت کند. با این حال به شوخی گفت “اگر یک آهن ربا اونجا باشه من به اونی چسبم تمام بدنم پر از ترکشه!” بله هزاران ترکش در بدن و صورت او فرو رفته بود که حتما آزارش می داد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
قسمت 53 : فصل هفتم : ازدواج: او به خاطر درد زیادی که داشت مدتی در کرج ماند . مادر به امید اینکه او دیگر به جبهه نرود اصرار می کرد که ازدواج کند. حمید هر پیشنهادی را رد می کرد تا اینکه خانم مهدی شرع پسند به مادر گفته بود که دختری را می شناسد که واقعا خوب و پسندیده است. و از همه نظر مناسب حمید آقاست. اگر می خواهید من وقت بگیرم، یک بار همدیگر را ببیند. وقتی مادر گفت که توسط خانم مهدی انتخاب شده سکوت کرد و بعد رضایت خودش را اعلام کرد. بالاخره یکشب حمید و مادر برای خواستگاری دختر آقای کمندی که اتفاقا روبروی منزل علی می نشستند رفتند. نسرین خانم بیست سال بیشتر نداشت و در یکی ازمدرسه ها معلم پرورشی بود. مادر وحمید برای خواستگاری به خانه ی خواهر نسرین رفتند چون او در آن زمان مشغول مراقبت از خواهرش بود که تازه نوزادی به دنیا آورده بود. مادر مدتی با نسرین صحبت کرد و حاصل این شد که او را شایسته ی حمید می یابد به او ندا را می رساند. حالا نوبت تصمیم گیری با حمید و نسرین است پس آنها را تنها می گذارند تا با هم صحبتی داشته باشند. هر دو سر شان پایین است قلب نسرین بشدت می تپد و حرفی به نظرش نمی رسد که بگوید…. و حمید سر حرف را باز می کند می پرسد و می شنود از معیارهای شان از عقایدشان و از هدف های شان برای زندگی و برای ازدواج حرف می زنند. طوری که حدود یک ساعت گفتگوی آنها طول کشید و تنیجه موافقت هر دو می شود. مادر از صورت گل انداخته ی او و از لبخندش رضایت حمید را شناخت. خیلی زود دو خانواده با هم آشنا می شوند و خانواده آقای کمندی موافقت خود را اعلام می کنند و در سوم شعبان در یک فضای معنوی و خیلی ساده مراسم نامزدی در خانه ی پدر نسرین انجام می شود. حالا مادر در تلاش است تا هر چه زودتر جشن عقد را برگزار کند. فهیمه مدام همراه اوست به کمک هم برنامه ریزی می کردند و روز به دنبال تدارکات عروسی این طرف و آن طرف می رفتند و شبها را فهیمه به دوختن لباس عروس سپری می کرد. آنها می خواهند حمید هر چه زود تر ازدواج کند و این عزیزی که چند سال است چشم براه و نگرانش هستند و منتظر یک خبر از او، حاال خوشحال است و با خوشحالی او شادی دوباره به خانواده برگشته بود. مادر و فهیمه تمام کارها را انجام دادند و آخرین کار لباس عروس بود که خواهر مهربان در حال دوخت آن بود. حمید مرتب یادآوری می کرد همه چیز ساده باشد. بالاخره شب عروسی فرا رسید حمید به سلمانی رفت و یک پیراهن آبی و شلوار سبز سپاه را پوشید، تمیز و مرتب اطو کشیده. و عطر ملایمی از گلاب به خود زده بود. با اینکه لباس شیکی برای یک داماد نبود اما او بسیار برازنده به نظر می رسید هنوز با همه ی جراحات و یک چشم مصنوعی خوش تیپ و سر حال بود و توجه همه را جلب می کرد. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─