eitaa logo
این عمار
3.1هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
22.8هزار ویدیو
614 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در۱۹۲ روز.mp3
2.8M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز سی ام از حکمت ۲۶۹ تا حکمت ۲۷۳
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز سی ام ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : مردم در دنيا دو دسته اند، يكی آن كس كه در دنيا برای دنيا كار كرد و دنيا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستی هراسان، و از تهيدستی خويش در امان است. پس زندگانی خود را در راه سود ديگران از دست می دهد و ديگری آنكه در دنيا برای آخرت كار می كند و نعمتهای دنيا نيز بدون تلاش به او روی می آورد، پس بهره هر دو جهان را چشيده و مالك هر دو جهان می گردد و با آبرومندی در پيشگاه خدا صبح می كند و حاجتی را از خدا درخواست نمی كند جز آن كه روا می گردد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : (در زمان حكومت عمر، نسبت به فراوانی زيور و زينتهای كعبه صحبت شد، گروهی گفتند آنها را برای لشكر اسلام مصرف كن، كعبه زر و زينت نمی خواهد، وقتی از اميرالمؤمنين (علیه السلام) پرسيدند، فرمود:) همانا قرآن بر پيامبر (صلی الله علیه و آله ) هنگامی نازل گرديد كه اموال چهار قسم بود: اموال مسلمانان كه آن را بر اساس سهم هر يك از وارثان تقسيم كرد و غنيمت جنگی كه آن را به نيازمندانش می رساند و خمس، كه خدا جايگاه مصرف آن را تعيين فرمود و صدقات، كه خداوند راههای بخشش آن را مشخص فرمود و زيورآلات و زينت كعبه از اموالی بودند كه خدا آن را به حال خود گذاشت، نه از روی فراموشی آن را ترك كرد و نه از چشم خدا پنهان بود، تو نيز آن را به حال خود واگذار چنانكه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاشتند. (عمر گفت: اگر تو نبودی رسوا می شديم و متعرض زيورآلات كعبه نشد.) ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : (دو نفر دزد را خدمت امام آوردند كه از بيت المال دزدی کرده بودند، يكی برده مردم و ديگری برده ای جزو بيت المال بود، امام فرمود:) برده ای كه از بيت المال است حدی بر او نيست، زيرا مال خدا مقداری از مال خدا را خورده است، اما ديگری بايد حد دزدی با شدت بر او اجرا گردد. (سپس دست او را بريد.) ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : اگر از فتنه ها و لغزشگاه ها با قدرت بگذرم، دگرگونيهای بسياری پديد می آورم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📒 : به يقين بدانيد! خداوند براي بنده خود هرچند با سياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در قرآن وعده فرمود، قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كم سياست باشد، با آنچه در قرآن برای او رقم زده حايلی نخواهد گذاشت، هر كس اين حقيقت را بشناسد و به كار گيرد، از همه مردم آسوده تر، و سود بيشتر خواهد برد. و آنكه آن را واگذارد و در آن شك كند، از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است، چه بسا نعمت داده شده ای كه گرفتار عذاب شود، و بسا گرفتاری كه در گرفتاری ساخته شده و آزمايش گردد، پس ای كسی كه از اين گفتار بهره مند می شوی، بر شكرگزاری بيفزای، و از شتابت دست بردار، و به روزی رسيده قناعت كن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
حکمت-5-بخش-5.oga
896.9K
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 5⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت پنجم 🔸1.2.5 آداب تعلیم و تعلم: 🔻بحث پنجم درباره علم و دانش در نهج البلاغه پیرامون آداب تعلیم و تعلم است. مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: « آنچه را که نمی دانی مگو، اگر چه آنچه را هم که میدانی اندک است»؛ یا در همین نامه می نویسند: «درباره آنچه که نمیدانی و آنچه که در مورد آن مسؤول به گفتن آن نیستی، سخنی نگو». مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۲ می‌فرمایند: «در سکوت از حکمت و دانش خیری نیست همچنان که در گفتار از روی نادانی هم خیری نیست». یعنی آنجا که باید بگویی و میدانی، نگفتن خطا است و آنجا که نباید حرف بزنی چون اصلاً جهل داری گفتن خطا است. به قول سعدی دو چیز طیره عقل است: «دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی». 🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند که همان‌طور که جاهل وظیفه دارد بیاموزد عالم جلوتر از او وظیفه دارد علمش را به دیگران آموزش دهد. در حکمت ۴۷۸ می‌خوانیم: «خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفت مگر آنکه قبل از آن از دانشمندان تعهد گرفت که علم خود را آموزش بدهند». نکته دیگری که در بحث آداب تعلیم و تربیت است، این است که هر چقدر انسان دقیق تر باشد بهتر می‌فهمد و هرچه بهتر بفهمد علمش ارزشمندتر است. در حکمت ۲۰۸ می فرمایند: «هر که خوب نظر کند حق را می فهمد و هرکه فهمید دانش را فرا می‌گیرد». 🔻ادب دیگری که در نهج البلاغه پیرامون علم و تعلیم و تعلم آمده است آن است که جایی که انسان چیزی را نمی داند و از او می پرسند خجالت نکشد از گفتن جمله "نمی دانم"؛ در حکمت ۸۲ از سفارشات امام علی (علیه السلام) این است: « هیچ یک از شما نباید در برابر پرسش از چیزی که نمیداند شرم کند که بگوید نمی دانم و نباید کسی که چیزی را نمی داند خجالت بکشد از اینکه برود آن را بیاموزد». بنابراین تا وقتی نمیدانی از گفتن نمی دانم خجالت نکش. از طرف دیگر از یاد گرفتن هم شرم نداشته باش. 🔻 ادب دیگری که درباره علم در نهج البلاغه است این است که علم مادامی که با تفکر و درایت همراه نباشد سطحی و کم اثر است. در حکمت ۹۸ می‌فرماید: « هرگاه خبری را شنیدید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر برای عمل است، نه برای نقل کردن. زیرا روایت کنندگان دانش بسیار هستند اما رعایت کنندگان آن اندک». با این نگاه ، حضرت معتقدند که آن جاهلی که خجالت نمی‌کشد برود یاد بگیرد و پیش عالم می رود تا یاد بگیرد عین عالم است و از طرف دیگر عالمی هم که با وجود اینکه علم دارد بیراهه می‌رود مثل جاهل است. در حکمت ۳۲۰ نهج‌البلاغه می‌خوانیم : «همانا نادان آموزنده همانند دانشمند دانا است و دانشمندی که بیراهه می‌رود مانند جاهل ذلیل است». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳شجره آشوب« قسمت سی ام » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻 بعد از آن طلحه و زبیر، قصد تزویج با خوله را داشتند و لباس خود را روی خوله انداختند و گفتند ، مبلغ بالاتری برای تو (یعنی خوله) پرداخت می کنیم. خوله گفت به خدا قسم، کسی با من ازدواج نمی کند تا اینکه بگوید کلامی که مادرم هنگام ولادت من گفت چه بود. در این هنگام علی بن ابی طالب وارد شد. 🔻 خوله به حضرت گفت آیا تو همان کسی هستی که رسول خدا او را در روز غدیر برای ما منصوب کرد؟ امام فرمود بله. خوله به حضرت عرض کرد ما به خاطر تو چنین مصیبتی دیدیم و یاران ما گفتند ما زکات خود را به غیر از کسی که رسول خدا او را منصوب کرده است نمی دهیم. حضرت درادامه احوالات خوله را در هنگام ولادتش ذکر فرمود. 🔻ما به دلیل طولانی بودن روایت فقط تعدادی از نکات مهم آن را ذکر می کنیم. روایت فوق چند مطلب مهم را ثابت می کند: 🔻1. قبیله بنی حنیفه، جزو قبیله مالک بن نویره بودند که توسط خالد بن ولید به قتل رسیده و زنان آن ها به اسارت رفتند که یکی از این زنان، خوله حنفیه بود. 🔻2. طلحه و زبیر از همان زمان خلیفه اول، برای اینکه به منفعت دنیوی برسند، حاضر بودند بعد از اینکه خوله حنفیه اقرار کرد که مسلمان هستند، نماز می خوانند، زکات می دهند، وی را به کنیزی بگیرند. نکته جالب اینجاست که خوله حنفیه اعتقاد داشت زکات را باید به امام علی پرداخت کرد و تصریح کرد که به خاطر امیرالمومنین، به اسارت رفته است و طلحه و زبیر، هنگامی که این صحنه را دیدند گفتند که حاضر هستند برای به کنیزی بردن او، مبلغ بیشتری را پرداخت کنند. علاوه بر این، خوله حنفیه، اعتقاد به اهل بیت پیامبر داشت و به آن ها سلام می داد. 🔻3. امام علی علیه السلام، با نشان دادن علم غیب خود در این صحنه، حجت را بر آن دو تمام کرد. آن دو به خوبی از صداقت امام باخبر بودند و با دیدن این صحنه باید بر ایمانشان به حضرت افزوده می شد. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
حانیه:ن بابا این چه حرفیه یه غذای معمولیه بفرمایید مشغول شید امیر:من گفتم بزار غذا از بیرون بگیریم گفت نه، تقصیر خودشه ها سرهنگ: خیلی هم دست پخت دخترم خوبه حانیه: آرزو خیلی کمک کرد آرزو: کاری نکردم حانیه: آیدا جان آقا پوریا تشریف نمیارن؟ آیدا: نه دیگه کارش زیاد بود موند مغازه حانیه: امیر جان یه زنگ بزن مادرت اینا ببین شاید توی راه باشن! آیدا: نه اونا نمیان حانیه: چرا؟ طاها: زندایی امروز صبح رفته بودیم خونه مامان جون اینا مامان جون گفت تا اون دختره خارج پرست تو اون خونست ما پا اونجا نمیزاریم آیدا:عه طاها!چرا دروغ میگی مامان جون کی این حرفا رو زد؟ ببخشید این بچه ست نمیدونه چی میگه! حانیه سرشو انداخت پایین و گفت: حرف راست رو باید از بچه شنید و از سر میز ناهار بلند شد و گفت:میبخشین و رفت داخل آشپز خونه ^ همه ناراحت شدن امیر قاشق چنگالش ک توی دستش بود رو با ضرب روی بشقابش گذاشت و حانیه ای گفت و بلند شد و رفت سمت آشپز خونه و بعد یک دقیقه با اعصابی داغون برگشت و رفت سمت بالکن سرهنگ رفت پیش امیر و اکرم خانم پیش حانیه تا برشون گردونن سر میز ناهار سرهنگ: پسرم....امیر جان....بیا بریم داخل خوبیت نداره ها....آخه تازه داماد و اینقد زودرنج؟تازه اول زندگیه ها پسر! پر از پستی و بلندیه نباید از الان جا بزنی،بخاطر ی حرف و حدیث ک بین عروس و مادر شوهره! حرف باد هواست! نگا پسرم حانیه ب تو نگاه میکنه بیشتر میشکنه ها!تو مردی تو باید قوی باشی... ~امیر دو دستاشو گذاشته بود روی دیوار بالکن و سرشو انداخته بود پایین و گفت: خسته شدم سرهنگ! من به حانیه قول داده بودم که وقتی ازدواج کنیم همه غم و غصه ها تموم میشه ولی میبینید سرهنگ!همیشه باید ی اتیشی باشه ک من و دخترت رو توش بسوزونه! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امیر و سرهنگ برگشتن سر میز ناهار حانیه و اکرم خانم هم سر میز بودن امیر کنار حانیه نشست و باهم شروع کردن به خوردن سبزی پلو با ماهی بعد از ناهار و جمع و جور کردن و شستن ظرفا حانیه و امیر برای مهمونا میوه و دسر آوردن و خودشون پیش هم مهمونا نشستن آیدا: واقعا دستت درد نکنه خیلی سنگ تموم گذاشتی حانیه جان حانیه:نوش جان،شرمنده دیگه اگه چیزی کم و کسر بود آیدا:نه عزیزم همه چی عالی بود ~سرهنگ و اکرم خانم تایید کردن امیر که قصد شاد کردن جمع رو داشت گفت:اصلا فهمیدید چطور شد این پدرام و رویای بی معرفت رفتن خارج! آرزو:اره رویا از اولش عشق خارج بود! امیر:میخوام کمی ایسگاشون کنم بخندیم دور هم؟ اکرم خانم: امیر جان ایسگا کنی؟ ینی چی؟ منظورت ایستگاه اتوبوسه؟ ^کل جمع ترکید جز سرهنگ و اکرم خانم و حانیه حانیه چشم غره ای ب امیر رفت و خطاب ب مادرش گفت:ایسگا کردن ینی سرکار گذاشتن و اذیت کردن کسی سرهنگ: خب چطوری میخوای سر ب سرشون بزاری؟ امیر به گوشیش اشاره کرد و گفت:با این! آیدا و آرزو: چجوری؟ امیر: اینجوری! امیر رمز گوشی شو باز کرد پس زمینه گوشی اش اولین سلفی ای بود که بعد از محرمیت اش با حانیه گرفته بودن امیر رفت داخل برنامه ایمو و گفت: شماره خط ایموی رویا رو دارم بهش زنگ میزنم اینترنتی بعد صدامو نازک زنونه میکنم و میگم زن پدرامم! ^ همه خندید و تایید کردند حانیه از کنار امیر بلند شد و گفت: وای من نمیتونم خنده مو کنترل کنم،یهو بلند میخندم لو میری ^ حانیه میره کنار اکرم خانم میشینه سرهنگ:خب منم میام پیش شما حانیه بین سرهنگ و اکرم خانم نشسته بود ~امیرتماس رو برقرار کرد و رویا بعد یک دقیقه برداشت https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امیر صداش رو نازک زنونه کرد و گفت: سلام بی معرفت... خوبی پدرامم؟ چطور دلت اومد منو با این بچه تنها بزاری بچه مون تازه یاد گرفته بگه بابا ^همه میخندیدند و مراقب بودن ک صدای خنده شون بلند نشه رویا:چییییییی؟هاااااااااان؟بلههههه خانم شما کی هستید شوهر منو از کجا میشناسید امیر با همون صدا ادامه داد:عه تویی رویا جون هوو ی عزیزم الهی ک خاک تو سرت بریزم ک بخاطر تو پدرامم منو گذاشته رفته رویا:هوو؟ امیر:بله دیگه.......مگه شوهر شما پدرام خطیبی نیستش رویا: چرا امیر: شوهر منه اوشون ~ رویا به شدت حرص کرده بود و شروع کردن بود به امیر و پدرام فحش دادن دیگه کار به جای باریک کشیده شد که امیر دیگه طاقت نیاورد و بلند بلند خندید و همه هم از خنده امیر و حرفای رویا منفجر شدن از خنده آرزو اومد سمت امیر و گوشی رو ازش گرفت و با رویا حرف زد و گفت ک سر کارش گذاشتن و بعد از کمی حرف زدن قطع کرد ناگفته نماند ک رویا امیر رو تحدید ب تلافی کرد.... یوسف ک از سر و صدا بیدار شده بود از اتاق اومد سمت سالن پذیرایی آرزو:عه یوسفی مامانی بیدار شدی؟ بیا بغلم.... ^ یوسف به سمت امیر رفت و گفت: میخوام بِلَم پیش امیل امیر یوسف رو بغل کرد و گفت:الهی من فدای امیل امیل گفتن ات بشم😃 ~همه خندیدن یوسف:امیل اینا لو دعبا بوتون اینگد بلن خندین ک مَیو بیدال کلدن دعباشون بوتون مترجم:امیر اینا رو دعوا کن اینقد بلند خندیدن ک منو بیدار کردن دعواشون کن امیر: باشه یوسف جان دعوا شون میکنم عه چرا یوسف رو بیدار کردید عه خوب شد؟ یوسف:عه امیل امیل باید بدنیجون مترجم:عه امیر امیر باید بزنیشون امیر:دایی جون مهمون ک رو نمیزنن! و شروع کرد یوسف رو قلقلک دادن و یوسف غش خنده رفت و باز همه خندیدن https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🕊️🌹 هر آمدنی رفتنی دارد الا که شوی می مانی... یعنی نگهت می دارد تا ابد.. .... و خوشا بحال شهدا... خوشا به او که می‌دانست دنیا و تمام ظواهرش ماندنی نیست، پس خودش را به قافله‌ی آزادگان و احرار این عالم رساند... شادی روح مدافع حرم بابک https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
وقتے کہ خشمگیݩ شدے... بہ جاے اخم کࢪدݩ😡 بزݩ🙂 • ببیݩ چقدࢪ باعث میشہ که شخص مقابڵ از حسݩ لذٺ ببࢪه...🌱 با اینک حق با خودتہ...🌿 •دࢪ ࢪوایاٺ داࢪیم کہ هࢪ بنده اے، بعد از غضب بتونہ خودش ࢪو کنتࢪڵ کنہ...⚡️🖇 آࢪامش و ایماݩ به او عطا میکند...:)🍃 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
استاد‌پناهیان : تجربه ‌بهم‌ یا‌دداده ‌که برای‌اینڪه‌طلب‌ ، ‌نبایدبه‌گذشته‌خودت‌نگاه‌کنی ࢪاحت‌باش! نگران‌هیچی‌نباش!😉 فقط‌مواظب‌این‌باش‌که شیطون‌بهت‌نگه‌تولیاقت‌ ...!♥️❌ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌱•🌸 ❤️آیت الله بهجت (ره): 🌸 🌱خود را کم دست نگیرید ،😉 در هر کار خیری خود را به قدر نخود🥜 هم شده شریک کنید☺️ ، شاید همان کار خیر بی ریا قبول و باعث نجاتتون شد 🌙ضمن اینکه انجام کار خیر توفیق آور است . (توفیق زیارت ، رفیق خوب ، همسر و فرزند خوب و..)🌝✨ 🌸 ، کار خیر دوم را براتون ارمغان میاره💐 ، و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه🤩🌻.. 🌱در حدیث داریم می‌خواهی زیاد صدقه بده.. صدقه دادن زمینه نسل صالح است🍃.. صدقه تا و تا ۷ نسل روی انسان اثر می‌گذارد .»🌿🌾 📚 فضائل الصدقه الْفَرج https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
4_5958418167079373668.mp3
8.6M
فایل | 💠حجت الاسلام عالی توسل به حضرت سلام الله علیها https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📝🍃 🍃 •[ 🎤 ]• ┓ 🖌┏ ┛┗موضوع: جرثومه‌ای به نام فریدون! ✍/ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔻هفته اول دی ۴۰۱ هفته ویژه‌ای در تشدید نبرد اقتصادی-رسانه‌ای بر علیه مردم و دولت بود که افزایش مشکوک قیمت دلار و خودرو نمود بارز آن بود. 🔸گزارش ها و تیترهای التهاب آفرین و اعلام قیمت های بعضا غیرواقعی برخی رسانه‌های مجازی و مکتوب، با تشدید اوضاع روانی بازار موجب تحریک بیشتر تقاضای ارز، خودرو، طلا ... و در نتیجه انفجار قیمتی شد. 🔹بازتاب خاص و جهت دار رهنمودهای دلسوزانه مراجع عظام در سفر ناگهانی قالیباف به قم، آن هم بعد از سکوت نسبی در کوران اغتشاشات و ترویج عریانی، بخش دیگری از این حملات را شکل داد تا گزاره دولتی با آدم‌های خوب و بی عرضه را در اذهان متدینان ایجاد کند. 🔸و... بالاخره ورود بن و جرثومه مشکلات کنونی یعنی حسن روحانی به فاز میانی این حمله اقتصادی-رسانه‌ای، پس از آتش تهیه چند روز قبل دامادش، هدف اصلی این صحنه آرایی را نشان داد. 🔹بله گویا نیاز شدید غرب به انرژی ارزان ایران از لوله‌های گشاد (یعنی توافق بدون دستاورد و تضمین) به جای (یعنی توافق گام به گام‌ متوازن و دارای تضمین که در شروط رهبری ذکر شده بود) موجب طراحی پیچیده دلاری-رسانه‌ای شده است. 🔺حسن روحانی به میدان آمده تا از میان خاکستر اغتشاشات، جهش مشکوک قیمت دلار و ... و حملات ترکیبی رسانه‌ای چهره تیره خود را سفید کند و هم جایگاه خود را برای انتخابات بعدی میان اصلاح طلبان و بدنه اجتماعی رأی خود بازسازی کند و از همه مهمتر جام زهر را به کام نظام بریزد. ✅ پ.ن: کسی که خود و تیمش باید محاکمه بشوند دوباره‌ می خواهد گاری نفت ارزان را به کوچه های لندن و پاریس هل بدهد. ✋ 🔖 🖇 🖇 (۲۸) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• •] 🎙| کارشناس: سیدرضا موسوی 🌀| موضوع: ارکان انقلاب اسلامی در مکتب سلیمانی 5⃣7⃣1⃣ ♻️ (شبکه هادیان سیاسی) 🔖 👥 (۲۸) ✋ 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
[• 🌠 •] 🔻 موضوع: 💠 لطفا صبر کنید‌‌‌... پس از گذشت سه سال، پشت صحنه ترور فرماندهان محور مقاومت واضح تر می شود. منتظر انتقام سخت باشید... After Three years, behind of the assassination of the Moaghvemat commanders becomes more clear. Wait for Hard Revenge. ✋ 🔖 🖇 🖇 (۲۸) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ •[ 🎥 •] 🔻موضوع: دیدم دست سردار زمین افتاد رو به کربلا زدم فریاد... ♻️ (ق جهاد تبیین و روایت تربت جام) 🔖 🔖 🖇 🖇 (۲۸) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─