سهم #روز_سوم : از حکمت ۲۶ تا ۳۱ #نهج_البلاغه
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت26 : كسي چيزي را در دل پنهان نكند جز آنكه در لغزشهاي زبان و رنگ رخسار، آشكار خواهد شد.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت27 : با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت28 : برترين زهد، پنهان داشتن زهد است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت29 : هنگامي كه تو زندگي را پشت سر مي گذاري و مرگ به تو روي مي آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت30 : هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت31 ( از ايمان پرسيدند، امیرالمؤمنین فرمود:)
1⃣ شناخت پایه های ایمان: ايمان بر چهار پايه استوار است، صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آنكس كه اشتياق بهشت دارد، شهوتهايش كاستی گيرد و آن كس كه از آتش جهنم مي ترسد، از حرام دوری مي گزيند و آن كس كه در دنيا زهد مي ورزد، مصيبتها را ساده پندارد، و آنكس كه مرگ را انتظار می كشد در نيكی ها شتاب می كند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است، بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيتها، پند گرفتن از حوادث روزگار و پيمودن راه درست پيشينيان.
پس آنکس كه هوشمندانه به واقعيتها نگريست، حكمت را آشكارا بيند و آنكه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزي را شناسد و آنكه عبرت آموزی شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان می زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه برقرار است، فكری ژرف انديش، دانشی عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داوری كردن، استوار بودن در شكيبايی. پس كسی كه درست انديشيد به ژرفای دانش رسيده و آنكس كه به حقيقت دانش رسد، از چشمه زلال شريعت نوشد و كسي كه شكيبا باشد در كارش زياده روی نكرده با نيكنامی در ميان مردم زندگی خواهد كرد. و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است، امر به معروف، نهي از منكر، راستگويی در هر حال، و دشمنی با فاسقان، پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است و آنكس كه از زشتی ها نهی كرد، بينی منافقان را به خاك ماليد و آنکس كه در ميدان نبرد صادقانه پايداری كند حقّی را كه بر گردن او بوده ادا كرده است و كسی كه با فاسقان دشمنی كند و برای خدا خشم گيرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قيامت او را خشنود سازد.
2⃣ شناخت اقسام كفر و ترديد: و كفر بر چهار ستون پايدار است، كنجكاوی دروغين، ستيزه جويی و جدل، انحراف از حق و دشمنی كردن، پس آنكس كه دنبال توهم و كنجكاوی دروغين رفت به حق نرسيد. و آنكس كه به ستيزه جويی و نزاع پرداخت از ديدن حق نابينا شد، و آنكس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويی را زشت و زشتی را نيكويی پندارد و سرمست گمراهی گشت و آن كس كه دشمنی ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت و نجات او از مشكلات دشوار است. و شك چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دودل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی رسد( از تاريكی شبهات بيرون نخواهد آمد) و آن كس كه از هر چيزي ترسيد همواره در حال عقب نشینی است و آنکس كه در ترديد و دودلي باشد زير پای شيطان كوبيده خواهد شد و آنكس كه تسليم حوادث گردد و به تباهی دنيا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از كف خواهد داد.
(سخن امام طولانی است چون در اين فصل حكمتهای كوتاه را جمع آوری می كنم از آوردن دنباله سخن خودداری كردم)
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت26 : کسی چیزی را در دل پنهان نکند جز آنکه در لغزشهای زبان و رنگ رخسار، آشکار خواهد شد.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت27 : با درد خود بساز، چندان که با تو سازگار است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت28 : برترین زهد، پنهان داشتن زهد است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت29 : هنگامی که تو زندگی را پشت سر می گذاری و مرگ به تو روی می آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت30 : هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی کرده که می پنداری تو را بخشیده است.
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
📒 #حکمت31 ( از ایمان پرسیدند، امیرالمؤمنین فرمود:)
1⃣ شناخت پایه های ایمان: ایمان بر چهار پایه استوار است، صبر، یقین، عدل و جهاد. صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آنکس که اشتیاق بهشت دارد، شهوتهایش کاستی گیرد و آن کس که از آتش جهنم می ترسد، از حرام دوری می گزیند و آن کس که در دنیا زهد می ورزد، مصیبتها را ساده پندارد، و آنکس که مرگ را انتظار می کشد در نیکی ها شتاب می کند. یقین نیز بر چهار پایه استوار است، بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیتها، پند گرفتن از حوادث روزگار و پیمودن راه درست پیشینیان.
پس آنکس که هوشمندانه به واقعیتها نگریست، حکمت را آشکارا بیند و آنکه حکمت را آشکارا دید، عبرت آموزی را شناسد و آنکه عبرت آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می زیسته است. و عدل نیز بر چهار پایه برقرار است، فکری ژرف اندیش، دانشی عمیق و به حقیقت رسیده، نیکو داوری کردن، استوار بودن در شکیبایی. پس کسی که درست اندیشید به ژرفای دانش رسیده و آنکس که به حقیقت دانش رسد، از چشمه زلال شریعت نوشد و کسی که شکیبا باشد در کارش زیاده روی نکرده با نیکنامی در میان مردم زندگی خواهد کرد. و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است، امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان، پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مؤمنان است و آنکس که از زشتی ها نهی کرد، بینی منافقان را به خاک مالید و آنکس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقّی را که بر گردن او بوده ادا کرده است و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قیامت او را خشنود سازد.
2⃣ شناخت اقسام کفر و تردید: و کفر بر چهار ستون پایدار است، کنجکاوی دروغین، ستیزه جویی و جدل، انحراف از حق و دشمنی کردن، پس آنکس که دنبال توهم و کنجکاوی دروغین رفت به حق نرسید. و آنکس که به ستیزه جویی و نزاع پرداخت از دیدن حق نابینا شد، و آنکس که از راه حق منحرف گردید، نیکویی را زشت و زشتی را نیکویی پندارد و سرمست گمراهی گشت و آن کس که دشمنی ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت و نجات او از مشکلات دشوار است. و شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دودل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی رسد( از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد) و آن کس که از هر چیزی ترسید همواره در حال عقب نشینی است و آنکس که در تردید و دودلی باشد زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.
(سخن امام طولانی است چون در این فصل حکمتهای کوتاه را جمع آوری می کنم از آوردن دنباله سخن خودداری کردم)
┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
1_688822939.mp3
9M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت31 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 ( قسمت1)
🔹اهمیت، ارزش و جایگاه صبر در نهج البلاغه1⃣
🔻در حکمت ۳۱ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در یک الگوی بسیار زیبا و ابتکاری ابعاد و ارکان ایمان را بیان می فرمایند.
با توجه به اهمیت مسأله ایمان و با توجه به جامعیّت حکمت ۳۱، بنده تصمیم گرفتم مسأله ایمان را بر اساس فرمایشات حضرت علی(علیه السلام) در حکمت ۳۱ از سایر آموزه های نهج البلاغه به صورت کامل خدمت شما تقدیم کنم. لذا بحث بر حکمت ۳۱ چند جلسه ای ادامه خواهد داشت و تمام مطالبی که شایسته است ذیل حکمت ۳۱ درباره ایمان، ابعاد، ارکان ، آثار، ارزش و اهمیت آن دانسته بشود، ان شاءالله از نهج البلاغه با دسته بندی خاصی تقدیم خواهد شد.
🔻 در این جلسه درباره ارزش، اهمیت و جایگاه صبر از نهج البلاغه صحبت می کنیم. چرا؟ چون حضرت در همان آغاز حکمت ۳۱ می فرمایند: :«الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ». ایمان بر چهار ستون استوار است. اولین ستون را میفرمایند "علی الصبر" اولین ستون صبر است. لذا ما چند جلسه ای پیرامون "صبر" سخن خواهیم گفت. جلسه اول پیرامون ارزش، اهمیت و جایگاه صبر صحبت میکنیم.
🔻امیرالمومنین(علیه السلام) صبر را در واقع شرط مؤثر واقع شدن اسلام به عنوان سپری در مقابل هلاکت و دوزخ و جهنم بیان می فرمایند.
در بند اول از خطبه ۱۰۶ در قالب سپاس و ستایش خداوند اینگونه می فرمایند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جعلَ الْإِسْلَامَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ ». خدا را سپاس که اسلام را برای کسی که صبر کند سپر قرار داد. همچنین در نهج البلاغه شریف امیرالمؤمنین(علیه السلام) صبر را یکی از ارکان ایمان میدانند که در همین حکمت ۳۱ خوانده شد:«الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ؛ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ». ایمان بر چهار ستون برقرار است: بر صبر، یقین، عدل، جهاد. مولا علی(علیه السلام) در بین تمام ارکان ایمان، صبر را اولویت دادند. در حکمت ۸۲ نسبت صبر با ایمان را مانند نسبت سر به بدن میدانند و می فرمایند: بر شما باد بر صبر، زیرا همانا نسبت صبر به ایمان، مانند نسبت سر به جسد است. همچنان که خیری در جسد بی سر نیست، خیری در ایمان بی صبر هم وجود ندارد. یا در حکمت ۱۱۳ صبر و حیاء را از عالیترین مراتب ایمان بیان می دارند و می فرمایند:« لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ». هیچ ایمانی به ارزش حیاء و صبر نیست. همچنین در حکمت ۴ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) صبر و استقامت و مقاومت را نوعی شجاعت معرفی کرده اند و فرمودند: «الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ»؛ صبر نوعی شجاعت است. زیرا انسان صبور چه در وقتی که نعمت بزرگی نصیب او میشود، چه در وقتیکه مصیبتی به او عارض میشود، جلوی هیجان نفسش را می گیرد تا به حرام نیفتد. پس خیلی شجاع است که توانسته با خودش مبارزه کند.
🔻همچنین باز امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر را وسیله نجات معرفی می کنند. مثلاً در خطبه ۷۶ میفرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ»؛ خدا رحمت کند هر کسی را که صبر را مرکب نجات خودش قرار داده است.
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
↩️ ادامه دارد...
1_921968731.mp3
5.03M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت31 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت31 2⃣
🔷 ابعاد و ارکان انواع و مصادیق صبر
🔻بحث ما به بهانه حکمت ۳۱ نهج البلاغه پیرامون صبر بود. در بخش قبل ارزش، اهمیت و جایگاه صبر را از نهج البلاغه را خواندیم و دیدیم و شنیدیم. این جلسه پیرامون ابعاد و ارکان تشکیل دهنده صبر و در واقع ماهیت صبر از نهج البلاغه صحبت میکنیم.
🔵 ارکان صبر:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۳۱ چهار چیز را شعبه ها و ارکان صبر می دانند و می فرمایند صبر که خودش اولین رکن از ایمان است، چهار شعبه دارد: شوق و شفق، زهد و ترقّب. بعد خودشان توضیح می فرمایند و می فرمایند:
🔸 کسی که شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست میکشد، یعنی در مقابل خواسته های نفسش صبر میکند.
🔸 کسی که ترس از جهنّم داشته باشد از محرمات اجتناب میکند. یعنی در مقابل کشش نفسش به سمت حرام صبر و استقامت به خرج میدهد.
🔸 کسی که زهد و بی رغبتی به دنیا داشته باشد ، مصیبتهای دنیا را کوچک می شمار، یعنی در مقابل جزع و فزع نفسش در برابر مصیبت ، صبر و استقامت میکند.
🔸 کسی که انتظار و توقع واقعی بودن مرگ را دارد و منتظر مرگ هست، در عمل صالح و کار خیر سبقت می گیرد، سرعت می گیرد. یعنی در مقابل سستی و تنبلی نفسش استقامت میکند.
پس این ابعاد و ارکان شعبه های صبر است.
🔵 انواع صبر:
اما در نهج البلاغه انواع صبر هم بیان شده است. مولا علی(علیه السلام) در یک دسته بندی کلی صبر را به دو قسمت می کنند:
🔸صبر کردن در مقابل آن چیزی که نفس انسان آن را نمی پسندد اما به صلاح انسان است.
🔸 صبر کردن در مقابل چیزی که نفس انسان آن را دوست دارد ولی به ضرر انسان است.
🔻لذا در حکمت ۵۵ میفرمایند: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ»؛ صبر دو نوع است،صبر کردن بر چیزی که بدت می آید ولی خیر تو است و صبر کردن در مقابل چیزی که دوستش داری اما به ضرر تو است. هر کدام از این دو نوع صبر را هم دوباره مولا علی(علیه السلام) باز می کنند. اما قبل از اینکه مصادیق صبر بر مکروه و ناپسند و صبر بر چیزی که دوست داری ولی مصلحت نیست را بیان کنیم، از مولا علی(علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی(علیه السلام) این جمله را به یادگار داشته باشیم که حضرت فرمود: نفس خودت را عادت بده به تصبُّر و استقامت. بعد فرمود یکی از بهترین اخلاقها این است که انسان نفس خودش را عادت بدهد به اینکه در مقابل گناه صبر کند و بر طاعت الهی هم استقامت کند.
🔵 مصادیق انواع صبر:
🔻 حالا باید برویم سراغ مصادیق انواع صبر. نوع اول صبر چه بود؟ نوع اول صبر، صبر کردن بر انجام کاری یا رفتار و خصلتی بود که نفس انسان از آن بدش می آید اما در واقع خیر و مصلحت انسان در آن است. اینها در کجاها هستند؟
1⃣ صبر در مصیبت
2⃣صبر در طاعت خداوند
3⃣صبر در دشمنی روزگار
4⃣ صبر در ابتلاء و بلاء
5⃣ حوائج مردم نسبت به مسؤولین
6⃣ استقامت در اجرای حق
7⃣ استقامت در مقابل حرام
8⃣ استقامت در برابر از دست دادن منافع دنیوی
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
✨ بسم الله الرحمن الرحيم✨
🌹شرح #حكمت31 3⃣
🔷 مصادیق صبر در نهج البلاغه
🔻عرض شد كه اميرالمؤمنين(علیه السلام) اقسام صبر را به دو نوع كلی تقسیم فرمودند:
🔵 صبر یا در مقابل چیزی است که خیر انسان در آن هست، اما نفس اماره از آن بدش می آید ؛ « صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ».
🔵 صبر در مقابل چیزی است که ضرر و مفسده دارد اما نفس امّاره آن چیز را دوست دارد؛ «صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ».
وعده دادیم مصادیق این دو نوع صبر را از نهج البلاغه خدمت شما تقدیم کنیم.
🔻مصداقهای «صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه»:
1⃣ اولین مصداق در نهج البلاغه "صبر بر مصیبت" است. بالاخره دنیا دنیای ابتلاء و امتحان با مصیبت هاست. انسان گاهی با از دست دادن عزیزش گرفتار مصیبت و با این مصیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۹۱ وقتی که به منزل اشعث رفتند که فرزندش را از دست داده بود و خیلی خیلی غصّه دار و غمگین بود، درباره این ماجرا یعنی صبر بر مصیبت به او اینگونه فرمودند: ای اشعث اگر برای فرزندت اندوهناکی به خاطر پیوند و عاطفه خویشاوندی سزاوار است، اما اگر صبور باشی، هر مصیبتی را نزد خدا پاداش و ثواب است. ای اشعث اگر صبور باشی تقدیر الهی که بر تو جاری شده است اما تو پاداش داده خواهی شد. یعنی به هر حال چه صبور باشی و چه جزع و فزع کنی فرزندت که زنده نمیشود، اما فرقش این است که اگر صبور باشی در این صبر پاداش می بری. و اگر بی تابی کنی نیز باز تقدیر الهی برتو جاری شده است و تو گناهکاری. ای اشعث پسرت تو را شاد می ساخت و برای تو گرفتاری و آزمایش بود. و مرگ او تو را اندوهگین کرد درحالی که برای تو پاداش و رحمت است. یعنی سعی کن نیمه دوم لیوان را هم ببینی که حالا که مرگ یک واقعیتی است که قابل دفع هم نیست، حالا که این مصیبت سرت آمده لااقل از این مصیبت ثواب و اجر و مقام کسب کن.
خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۴۴ درباره صبر بر مصیبت یک مژده فوق العاده میدهند و می فرمایند: صبر به اندازه مصیبت فرود می آید و کسی که در مصیبت ها بی تابی کند و بر رانش بزند، اجر خودش را نابود کرده است.
2⃣ مصداق دوم صبر، صبر بر دشمنی های روزگار است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹۶ نهج البلاغه می فرمایند: روزگار دو روز است، روزی به سود توست و روزی به زیان تو. پس آنگاه که به سود توست به خوشگذرانی و سرکشی روی نیاور- این یک نوع صبر. اما آن صبر که شاهد بحث ماست- و آنگاه که روزگار به زیان توست صبور باش. به این حکمت ۳۹۶ باید خیلی توجه کرد چون بسیاری از مطالب نهج البلاغه پیرامون دنیا بر اساس همین مبنا حل میشوند.
3⃣ سومين مصداق از مصادیق صبر تلخ، صبر بر بلا و ابتلاء است.
مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۹۸ میفرمایند: «إِنِ ابْتُلِيتُمْ فَاصْبِرُوا»؛ اگر مبتلا به یک گرفتاری شدید استقامت کنید.
در خطبه ۱۹۰ هم می فرمایند: « وَ اصْبِرُوا عَلَى الْبَلَاءِ» ؛ در بلاها صبور باشید.
4⃣ مصداق بعدی از مصادیق صبر در چیزی که به ظاهر تلخ و زحمت آور است اما در باطن زیبا و شیرین است، صبر کردن مسؤولین و کارگزاران نظام در رفع و رجوع حوائج مردم است.
در نامه ۵۱ نهج البلاغه میخوانیم: «وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ»؛ به کارگزاران حکومت خودشان می نویسند برای برطرف کردن حوائج مردم صبور باشید، استقامت داشته باشید.
5⃣ مصداق بعدی مصداق حق است. حق گفتن، حق حکم کردن و در مقابل باطل از حق دفاع کردن و آثار و تبعات دفاع از حق را تحمل کردن خیلی کار سختی است، لذا صبر و استقامت می خواهد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
شرح حکمت۳۱- صبر۳(3).mp3
6.18M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت31 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
1_924101450.mp3
4.77M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت31 4⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 (4)
🔷 مصادیق "صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه" در نهج البلاغه (3)
9⃣ مولا علی(علیه السلام) یکی دیگر از مصادیق صبر را از دست دادن چیز اندکی از دنیا می دانند.
🔻 انسانها گاهی وقتها به خاطر ضعف ایمان اگر یک چیزی از دنیا از حقوقشان کم شود ، یک مقداری گرانی بشود، ایمان خودشان را از دست می دهند.
حضرت در خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه شروع می کنند به گله کردن از مردم زمانه خودشان و یارانشان که خیلی از نظر معنوی و اخلاقی سقوط کرده اند و گله های مفصّلی دارند که حتما در خطبه ۱۱۳ ، عزیزان من بخوانند که در روزگار ما هم مشابهان بسیار زیادی در یاران رهبر عزیز انقلاب و مدّعیان انقلابیگری پیدا کرده است.
🔻در خطبه ۱۱۳ بند ۳ حضرت می فرمایند : " ياد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا، بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد، ولی از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد! -حالا اینجا شاهد مثال بنده است- ولی با از دست دادن چيزی اندکی از دنيا مضطرب میشوید که آثار پريشانی در چهره تان آشکار می گردد و بی صبری می کنيد" . بی صبری در مقابل از دست دادن یک چیز اندکی از دنیا. حالا یک پستی، مقامی، شهرتی، مالی...
🔟 آخرین مصداق از صبر بر چیزی که ظاهرش تلخ است، صبر بر نماز است.
🔻 مولا علی(علیه السلام) درقالب توصیف صبر پیامبر بر نماز در خطبه ۱۹۹ عباراتی دارند که تن انسان به لرزه در می آید.
حضرت در بند اول از خطبه ۱۹۹ بعد از اینکه جایگاه نماز را در شکستن استکباری که انسان را به جهنم خواهید کشید بیان می فرمایند، برای اینکه فرمایش خود را خوب محکم کاری کنند، از پیغمبر خدا سخن می گویند؛ از پیغمبر خدا که خودش صاحب بهشت است. بعد اینگونه از پیامبر عزیز (صلی الله علیه و آله وسلم ) بیان می کنند: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلم) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَالتَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ». عجیب است می فرمایند: بعد از اینکه خداوند بشارت قطعی به پیامبر داد که تو اهل بهشت هستی پیامبر برای نماز خودش را خیلی به سختی می انداخت. بعد وقتی از ایشان می پرسند آقا شما چرا اینقدر به خودتان سختی میدهید؟ می فرمود به خاطر این آیه قرآن: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها»؛ خدا به من دستور داده است در آیه۱۳۲ سوره طاها که ای پیغمبر اهل و خانواده ات را به نماز امر کن و خودت هم بر این مسأله نماز استقامت کن. بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند:« فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ »؛ " از وقتی این آیه نازل شد پیامبر دائماً خانواده اش را به نماز امر می کرد و خودش هم بر این مسأله صبر می کرد".
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
62a62c6ae6ee7f731993ee06_-2126016419453469188.mp3
4.21M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت31 5⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت31 (5)
🔷 مصادیق صبر "صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ"
🔻درباره «صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ » ؛ یعنی صبر کردن در مقابل چیزی که نفس آن را دوست دارد اما به صلاح و مصلحت نیست، نکات خیلی زیادی را در نهج البلاغه می توانیم ببینیم.
1⃣ مثلا صبر کردن درباره انتقام
🔻 امیرالمؤمنین(علیه السلام) بارها در نهج البلاغه در قالب عنوانها و محتواها و بیانات مختلف به ما می آموزند که وقتی قدرت بر انتقام داری عفو کن و این یک نوع صبر بسیار بسیار سنگینی است، چون انسان دلش میخواهد از کسی که به او بدی کرده انتقام بگیرد و امکانش را هم دارد، اما جلوی نفس خودش را در مورد حتی همین حقّ قانونی خودش می گیرد و عفو می کند.
2⃣ آنجایی است که انسان نسبت به کسی خشم میکند و میتواند با ابراز خشمش در قالب الفاظ یا بعضی رفتارها خودش را آرام کند اما خشم خودش را فرو می خورد .
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه فرمود: جرعه ای را مثل خشم فرو نخوردم که نتیجه اش اینقدر خوب باشد.
3⃣ آنجایی که انسان در یک مقام و منصبی قرار می گیرد از راه کاملاً مشروع حتی، امکان اینکه امکاناتی، رفاهی، تجملاتی برای زندگی خودش راه بیندازد هست اما جلوی خودش را می گیرد، که در نهج البلاغه در دو وجه مثبت و منفی ورود دارد.
🔻 یعنی یک وقتی می بینید در نامه ۳ شریح قاضی رفته با پول خودش خانه اضافه خریده و سند زده و شاهد گرفته، حضرت به شدت توبیخش می کنند.
از یک طرف در مقابل این سؤال در خطبه ۲۰۹ و حتی در حکمتها که شما چرا با اینکه حاکم جامعه هستید اینقدر ساده زندگی می کنید، لباس وصله دارید غذای خیلی ساده و سخت می خورید، آن موقع حضرت می فرمایند که اولاً خود نفس انسان رام می شود و ثانیاً چون من حاکم جامعه هستم الگویی می شوم برای دیگران در ساده زیستی و پرهیز از تجملات.
و ثالثاً طبق خطبه ۲۰۹ وقتی مسؤولین حکومت اسلامی در عین حالیکه از اموال زیادی از حلال برخوردار هستند اما در دوران مسؤولیت خود در حدّ مردم ضعیف زندگی می کنند، این باعث می شود که در جامعه اغتشاش و طغیان شکل نگیرد. بنابراین کلیت داستان این است:
🔻آنجایی که انسان می تواند به چیزی برسد حالا یا در قالب تخلیه خشمش نسبت به کسی که به او بدی کرده، یا در قالب انتقام از کسی که به او ظلم کرده، یا در قالب به دست آوردن امکانات و رفاه مادی دنیا در روزگاری که در مقامی است که مردم به او نگاه میکنند و امثال این، اما جلوی خودش و میل و شهوت و خواسته خودش را میگیرد و مخالف میل خودش عمل می کند در واقع به مقام بالای صبر رسیده است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...