eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
23.3هزار ویدیو
647 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🏴 💢 تلاش دشمن برای القای ناامنی در ایران 🔺️ اقدام تروریستی روز یکشنبه در حرم احمدبن موسی شاه‌چراغ و ترور ناجوانمردانه خادمان و زائران بی‌گناه و مظلوم این حرم نورانی، پلیدی چهره متحجران و مدعیان انسان‌دوستی را بیشتر نمایان کرد. طبق ارزیابی که دستگاه‌های امنیتی ما نسبت به سالگرد اغتشاشات سال گذشته در ایران داشتند، قرار بود که سالگرد اغتشاشات از یک ماه قبل‌تر شروع شود که در این زمینه تلاش‌هایی را هم دیدیم. 🔺دشمنان قصد داشتند فضای کشور را به سمتی ببرند که ناامنی و هرج‌ومرج در ایران به وجود بیاورند. این موضوع شکست خورد به طوری که پیاده نظامی که در کف خیابان داشتند، عملاً نتوانستند کاری انجام دهند. 🔺️ دشمنان همواره به دنبال رعب و وحشت در جامعه ایران هستند و از هیچ کاری در این زمینه فروگذاری نخواهند کرد. حادثه حرم شاهچراغ نمونه‌ای از کار‌های دشمن برای ایجاد ناامنی در فضای کشور بود. 🔺️ حرکت تروریستی داعش در حرم شاهچراغ بزدلانه و کور بود؛ به طوری که آنها می‌خواستند از نقاط ضعف در این مکان استفاده و فضای رسانه‌ای و اذهان عمومی کشور را مدتی مشوش کنند. 🔺️ حضور نیرو‌های ناتو در اطراف ایران نشان‌دهنده برنامه‌ریزی دشمن برای ناامن‌سازی ایران است و می‌توان گفت بخش مهمی از حادثه تروریستی حرم شاهچراغ به این موضوع بازمی‌گردد. 🔺️ گزارش هایی درباره درخواست آمریکایی‌ها از برخی از کشور‌های منطقه و همسایه ایران در دسترس است که از آنها خواسته بودند در ناامن‌سازی ایران به ویژه در سالگرد اغتشاشات سال گذشته همکاری کنند که با عدم همراهی آنها مواجه شدند. 🔺️ طی یک سال اخیر حضور ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی کم‌نظیر بوده؛ چراکه در حوزه سیاست همسایگان توانسته‌ایم تعاملات خوبی داشته باشیم یا در سطح بین‌الملل در دو قاره آمریکا و آفریقا دستاورد‌های اقتصادی و سیاسی را کسب کنیم. 🔺️ جامعه ایران پویا و با تحرک است و این امر منجر شده دشمنان با طراحی‌های خود به دنبال آشوب و فضاسازی سیاسی باشند. ما در پایان سال جاری انتخابات مجلس شورای اسلامی را خواهیم داشت؛ به طوری که در مدت ثبت‌نام متقاضیان حدود ۵۰ هزار نفر ثبت‌نام کردند. 🔺️ سرویس‌های امنیتی آمریکا و صهیونیسم طی یکسال اخیر طراحی‌های فشرده ای برای ایجاد ناامنی در ایران داشتند، اما تا به امروز موفق نشدند. 🔺ما امروز هر چه جلو می‌رویم، شاهد شکوفایی و پیشرفت کشور در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی هستیم که نشان‌دهنده ثبات ترقی در ایران است ✍سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد 🔖 🔖 🇮🇷 🖇 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻جزئیات دیگری از تروریست واقعه شاهچراغ/ نوروزاف چگونه با داعش ارتباط گرفت؟ 🔹رحمت الله نوروزاف با اسم تشکیلاتی سلمان اسلم‌یار ابتدا از طریق فضای مجازی با یکی از سرپل‌های داعش ارتباط می‌گیرد. 🔹وی سپس برای همکاری عملیاتی با داعش به ترکیه می‌رود و آنجا عملاً عضوی از داعش می‌شود. 🔹نوروزوف تاجیک‌تبار سپس به افغانستان رفته و آنجا نزدیک به ۳ ماه تحت آموزش‌های داعش برای عملیات تروریستی مدنظر قرار می‌گیرد و نهایتاً برای اقدام تروریستی وارد ایران می‌شود و در ۲۲ مرداد جنایت خود را رقم می‌زند. 🔹دستگاه‌های امنیتی با کشف ارتباطاتی از این تروریست به دنبال ضربه‌ کاری‌تر به شبکه‌ احتمالی کمک‌کننده به وی در داخل هستند./ تسنیم 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برای اولین بار در این دولت تمام کاغذ کتاب‌های درسی را از داخل تامین می‌کنیم وزیر آموزش و پرورش: 🔹مبلغ شهریه مدارس غیردولتی روی سایت مدارس غیردولتی قرار گرفته است، اگر مدرسه‌ای بیش از این مبلغ دریافت کند غیر قانونی است و می‌توانند شکایت کنند. 🔹در دولت گذشته برخی مراکز تطبیقی که دانش‌آموز خارجی دارند اجازه دریافت شهریه به دلار داشتند، پیگیر هستیم که این مساله حل شود و هر مدرسه‌ای که تخلف کند پلمپ خواهد شد. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
‍ 🔻پیشرفت ۱۲.۵ درصدی پروژه شیرین‌کن و نمک‌زدایی آب دریای عمان؛ 🚨سیستان و بلوچستان سیراب می‌شود/ وقتی حسن روحانی از تامین «آب خوردن» مردم هم عاجز بود! 🔹پروژه آب شیرین‌کن و نمک‌زدایی آب دریای عمان یکی از ابرپروژه‌هایی‌ست که می‌توان آب بسیاری از استان‌های جنوبی و جنوب شرقی کشور را تامین کند. این ابرپروژه که از مهر سال ۱۴۰۰ با هدف محرومیت‌زدایی و آب‌رسانی به مناطق محروم از آب آغاز شده بود، حالا پس از گذشت ۲ سال به پیشرفت ۱۲.۵ درصد رسیده است. 🔹مشکلات آب سیستان و بلوچستان و بسیاری دیگر از استان‌ها، شهرها و روستاهای جنوبی کشور، همواره برای مردم این مناطق آزاردهنده بوده اما هیچگاه مورد توجه مسئولان دولت پیشین قرار نگرفت. در واقع موضوعی که حق مسلم مردم این استان‌ها بوده، پس از گذشت زمان برای آن‌ها به آرزو تبدیل شده است. 🔹با این وجود پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم این موضوع مورد توجه مسئولان دولتی قرار گرفت. دولت مردمی که از ابتدا با شعار محرومیت‌زدایی بر سر کار آمد، با طرح پروژه‌های عظیم آبی سعی بر آب‌رسانی به این مناطق محروم از آب کرد. 📌سیستان و بلوچستان چطور سیراب شد؟ 🔹ابرپروژه شیرین‌کن و نمک‌زدایی آب دریای عمان از اصلی‌ترین پروژه‌های دولت برای آب‌رسانی است. این طرح شامل سامانه آبگیر و تاسیسات شیرین‌سازی و نمک‌زدایی برای ظرفیت نهایی ۴.۲ میلیون متر مکعب در روز است. سامانه انتقال آب به طول خط ۷۱۸ کیلومتر در استان سیستان و بلوچستان برای ظرفیت ۲۸۰ میلیون متر مکعب در سال، تعبیه مسیر برای احداث سه خط لوله برای ظرفیت انتقال ۸۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال و همچنین احداث نیروگاه سیکل ترکیبی ۱۰۰۰ مگاواتی برای تامین انرژی، است. 🔹به گفته وزیر صمت، حالا این پروژه مغفول مانده، به پیشرفت ۱۲.۵ درصدی رسیده است. چند روز پیش اخباری مبنی بر ورود شرکت اینواسکو در راستای آغاز عملیات اجرایی لوله‌گذاری از چابهار به زاهدان جهت تکمیل طرح انتقال آب دریای عمان به شمال استان سیستان و بلوچستان منتشر شد. همراه با این شرکت وزیر صمت نیز وارد این استان شد. 🔹نگاهی به اهداف سفر عباس علی‌آبادی به این استان حاکی از آن است که وزارت صمت در نظر داشته تا زیرساخت‌های آبی را به عنوان پیش‌نیاز توسعه، تامین نیاز آبی صنایع و معادن بوده است که نه تنها می‌توانند آب این استان‌ها را تامین کند، بلکه می‌تواند موجب اشتغالزایی در این استان‌ها شود. در ادامه روند این سفر، علی‌آبادی از پیشرفت ۱۲.۵ درصدی این ابرپروژه آبی خبر داد و ارزش آن را بیش از ۱۶۰ همت اعلام کرد. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💬هر وقت دولتمردان سابق ادعای سواد سیاسی کردند این قاب را نشان بدهید 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قیمت سوخت و سهمیه بندی کارت های سوخت تغییری نخواهد کرد مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی: 🔹بحث تغییر قیمت شایعه است و مقرر نیست قیمت بنزین و فرآورده‌های نفتی که در جایگاه‌های سوخت عرضه می‌شود تغییر کند. 🔹سهمیه بندی تحویل سوخت به مردم تغییری نکرده است. روی کارت‌های سوخت خودروهای سواری ۶۰لیتر بنزین به قیمت هزار و ۵۰۰ تومان و ۱۵۰لیتر به قیمت ۳هزار تومان مثل سابق شارژ می‌شود. 🔹برا عرضه یکنواخت، میزان تحویل سوخت در جایگاه‌ها برای کارت‌های ازاد جایگاه‌ها ۴۰لیتر در هر نوبت تعیین شده است و این محدودیتی ندارد و پس از سوختگیری می‌توانند در جایگاه‌های دیگر نیز از ۴۰لیتر بهره‌مند شوند. 🔹هم‌اکنون بیش از ۷۵درصد سوختگیری‌ها توسط کارت سوخت شخصی صورت می‌گیرد. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📸 | رونمایی از چهار محصول پزشکی دانش بنیان 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رونمایی از چند خودروی هیبریدی توسط رئیس‌جمهور در حاشیه حیاط دولت 🔹تعدادی از این خودرو های برقی قرار است به عنوان تاکسی شهری مورد استفاده قرار گیرند. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
📸 رشد ۷۶ درصدی وزن اقلام صادراتی ایران به هند 🔹براساس آمارهای گمرک ایران، ارزش صادرات غیرنفتی ایران به هند در ۴ماهه نخست امسال به ۶۲۴ میلیون دلار رسیده که بالاترین رقم صادرات در ۵ سال اخیر بوده است. 🔹داده‌های گمرک نشان می‌دهد در ۴ماهه نخست سال گذشته صادرات ایران به هند ۵۶۷ میلیون دلار و در ۴ماهه نخست سال‎‌های ۱۴۰۰، ۱۳۹۹ و ۱۳۹۸ به‌ترتیب ۴۹۶، ۱۰۱ و ۳۵۸ میلیون دلار بوده است. 🔹قابل ذکر است گرچه ارزش صادرات ایران به هند در سال جاری رشد ۱۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل داشته اما وزن اقلام صادراتی ایران به هند طی ۴ماهه سال جاری ۲ میلیون و ۳۴۳ هزار تن بوده که در مقایسه با صادرات یک‌میلیون و ۳۲۷ هزار تنی ۴ماهه سال گذشته رشد ۷۷ درصدی را نشان می‌دهد. دلیل این موضوع، یعنی عدم رشد ارزش صادرات به اندازه رشد وزنی، کاهش قیمت برخی از اقلام نفتی و فلزات بوده است. 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 260.mp3
2.15M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز دویست و شصتم خطبه 5
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز.سهم روز دویست و شصتم ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ماجرای سقیفه، عباس و ابوسفیان، پیشنهاد خلافت داده که با امام علیه السلام بیعت کنند.) 1⃣ راههای پرهيز از فتنه ها ♦️ای مردم! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنيد و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهيزيد و تاج های فَخر و برتری جويی را بر زمين نهيد. رستگار شد آن کس که با ياران به پاخاست، يا کناره گيری نمود و مردم را آسوده گذاشت. اين گونه زمامداری چون آبی بد مزّه و لقمه ای گلوگير است و آن کس که ميوه را کال و نارس بچيند، مانند کشاورزی است که در زمينِ شخصِ ديگری بکارد. 2⃣ فلسفه سكوت ♦️ در شرايطی قرار دارم که اگر سخن بگويم، می گويند بر حکومت حريص است و اگر خاموش باشم، می گويند: از مرگ ترسيد. هرگز! من و ترس از مرگ؟! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار؟! سوگند به خدا! اُنس و علاقه فرزند ابيطالب به مرگ در راه خدا از علاقه طفل به پستان مادر بيشتر است. اين که سکوت برگزيدم، از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گويم مضطرب می گرديد، چون لرزيدن ريسمان در چاههای عميق. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۰۰ واکنش امام در مقابل مدح دیگران.mp3
3.01M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح 🔹واکنش امام در مقابل مدح دیگران 🔻 یکی از مسائلی که می‌تواند موجب هلاکت انسان مؤمن شود، ستایش شدن از طرف دیگران است؛ 🔻در حکمت ۱۰۰ نهج‌البلاغه می‌خوانیم که: ( گروهی امام علیه‌السلام را ستایش کردند؛ حضرت خطاب به خداوند متعال عرضه داشت: ) 💠 " خدایا! تو مرا از خودم بهتر می‌شناسی و من خودم را از آنها بهتر می‌شناسم؛ خدایا! مرا از آنچه که اینان می‌پندارند، نیکوتر قرار بده و آنچه را که از من نمی‌دانند، بیامرز." 🔻 امیرالمؤمنین، همان کسی است که در خطبه ۱۹۳ نهج‌البلاغه، در مورد عموم اهل تقوی اینگونه می‌فرمایند: " هرگاه یکی از آنها را بستایند، از آنچه در توصیف او گفته شد به هراس افتاده، می‌گوید: من خود را از دیگران بهتر می‌شناسم و خدای من، مرا بهتر از من می‌شناسد؛ بار خدایا! مرا بر آنچه می‌گویند، محاکمه نفرما و بهتر از آن قرارم بده که آنها می‌گویند و گناهانی که آنها از من خبر ندارند، بیامرز. " 🔻 لذا، مولا علی (علیه‌السلام) حتی در مورد خودشان، در مقام امام جامعه در خطبه ۲۱۶ بند سوم، اینگونه می‌فرمایند: " سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می‌داشتم آن را رها می‌کردم، به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می‌دانند؛ اما من از شما می‌خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید. ( در ادامه هم اینگونه می‌فرمایند که: ) از گفتن حق یا مشورت در عدالت خودداری نکنید؛ زیرا خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی‌دانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرماید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 بعد دوماه ندیدنش... بوی عطرش زیر بینی می پیچد. به قدم هایم سرعت می بخشم و بالاخره به کلاس میرسم. استاد که مرا میبیند، سلام میدهم. من_ سلام استاد. برمیگردد... مرور آن چشم های مشکی که دو ماه است هرشب عکسش را دوره می کنم... نگاهم را می دزدنم. استاد_سلام تاخیر داشتیم خانم شریفی!! می‌خواهم چیزی بگویم که زودتر می گوید: استاد_ ولی چون اولین بار تونه اشکال نداره. بفرمایید تو. نفس عمیقی می کشم و سید کمی عقب می‌رود تا وارد کلاس شوم. روزهای تکراری از پی هم میگذرند... باده و مامان روز به روز سردتر می‌شوند و در این میان رفت و آمد های فربد روی مخم می رود. غروب باید بروم حوزه اما حالش را ندارم. شماره ریحانه را می‌گیرد و روی اسپیکر می‌گذارم. خوب است که مامان به دوره و باده به خانه دوستش رفته. ریحانه _جونم بهاری؟ من_ سلام ریحان. خوبی؟ ریحانه_ فداااات. تو چطوری؟ کجاهایی؟ من_ خونه. ریحان من امروز نمیام حوزه. ریحانه _چییییی؟! من_ چرا جیغ میزنی؟؟؟ ریحانه_ نه! بیا. جلسه امروز مهمه. در یخچال را باز می کنم و بطری آب معدنی را بیرون می کشم. ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 تمام خانه بوی عطر تلخ و خاص بابا را دارد. به برق های خاموش خانه نگاه می کنم. من_ ریحانه فکر کنم دارم افسردگی میگیرم! حوصله هیچ کاریو ندارم!! و کمی از آب داخل بطری توی لیوان روی کانتر میریزم. جرعه‌ای از آب خنک می نوشم و به غرغرهای ریحانه گوش می سپارم. ریحانه_بهار! بیا دیگه! جون من. باز من با کی برگردم تنها! چشمانم را روی هم می‌گذارم و کمی شقیقه هایم را فشار می دهم. کاش بهامین بود تا با او درد و دل میکردم. تنها کسی که فارغ از همه چیز، فقط طرف حق را می‌گرفت. من _پس یه کم دیر تر میام. و چشمانم را باز می‌کنم که... روشنی راه رو قسمتی از خانه را روشن کرده. باورم نمی شود... بهامین، با ان کوله بزرگ و لباس سربازی و ان کلاه کج، دم در ایستاده و با لبخند نگاهم میکند. بی خیال ریحانه که پشت خط است جیغ میزنم و تا دم در میدوم که توی اغوش بهامین فرود می ایم. بوی شکلات تلخ عطرش مثل همیشه ارامم میکندو در این میان، صدای جیغ جیغ های ریحان پارازیت است... طوری که بشنود میگویم: من_ ریحااان. داداشم اومده. قطع کن بعدا بهت میزنگم. ریحان_ مگه تو داداشم داری؟! من_ اره فعلا. بای. و مشت های پی در پی ام که سینه بهامین را هدف میگیرد. من_ علیک سلام! یعنی تو نمیگی ابجیت اینجا تنهاست؟! ساعتها بود روبروی هم نشسته بودیم و من میگفتم و بهامین گوش میکرد. ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 اولین فرد خانواده بود که از چادری شدنم خوشحال هم شده بود! به قضیه علی که رسیدم، حس کردم کمی مخالف است... قرار شد فکر کند و راهنماییم کند. نگاهم که به ساعت افتاد جیغم به هوا رفت... من_ واااای... دیرم شد! بهامین_ جایی باید بری مگه؟ من_ اره باید برم حوضه. بهامین_ حوضه مگه مال طلبه ها نیست؟! من_نه... این حوضه خواهرانه. تو پاشو منو برسون. بدو دیرم شد. و به این ترتیب، نیم ساعت اخر کلاس رسیدم... کلاس که تمام شد، زهرا و نیلوفر چون هم مسیر بودند رفتند و ماندیم من و ریحانه. من_ ریحان بیا بریم دیگه!! ده دقیقه همه رفتنو ما در حوضه ایستادیم! ریحانه_ صبر کن خب! من_ ای بابا. و به ورودی کوچه نگاه کردم و کتاب هایم را داخل کیفم میچپانم که با دیدن ماشینی که وارد کوچه شد و راننده اش که بسیار اشنا بود، هل شدم و کتاب هایم از دستم ول شدند. گفته بودم این ریحانه ریگی در کفشش است که برای رفتن این پا و ان پا میکند...! ماشین که جلوی در حوضه ایستاد و سید پیاده شد، سرم را پایین انداختم و کتابهایم را از روی زمین برداشتم. داخل کیفم که جای گرفتند، رو به ریحانه گفتم: من_ ریحان من خودم میرم. سید_ سلام بفرمایید میرسونمتون. دیر وقته خوبیت نداره تنها برید. ریحانه قدمی جلو رفت و در جلوی ماشین را باز کرد. ریحانه_ بیا بهاری خجالت نکش. من هستم دیگه. و من درگیر این بودم که سید به ساعت شش غروب دیر وقت می گوید...؟! ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 به خودم که آمدم داخل ماشین بودم و ریحانه بود که یک سر حرف میزد... بوستان نبش چهار راه خانه ریحانه اینا که رسیدیم ماشین ایستاد. متعجب به سید و ریحانه نگاه کردم... ریحانه_ داداش من برم یه لحظه آب معدنی بگیرم بیام. و آنقدر سریع پیاده شد که به من فرصتی برای مخالفت نداد... معذب بودم... می خواستم پیاده شوم که صدای سید متوقفم کرد. سید خانم شریفی میشه پیاده بشید و چند دقیقه از وقتتونو به من بدین؟ من_ آقای طباطبایی؟ سید_ خب... خوب اگه سختتونه همین جا میگم. خانم شریفی شما راضی هستید که ما با خانواده واسه امر خیر مزاحمتون بشیم...؟ ********** ایلیا را روی زمین گذاشتم و جدید در جواب بهآمین گفتم: من_ داداش منم. در که باز شد دست ایلیا را گرفتم و با هم داخل رفتیم. به خاطر ترس ایلیا از آسانسور، تمام ۱۰ طبقه را با پله رفتیم و به واحد بهامین که رسیدیم، دیگر نفسم بالا نمی آمد... بهامین با سینی شربت در منتظر بود. سلام دادم و شربت داخل سینی را برداشتم و سر کشیدم. خنک های شربت کمی از دمای بدنم کم کرد. بهامین_ بیاین تو. و خم شد و ایلیا را بلند کرد و روی دوشش گذاشت. روی مبل نشسته بودم و محو تماشای پسر و برادرم بودم... بهامین ایلیا را روی شانه‌اش نشانده بود و دور خانه می چرخید و ادای هواپیما در می آورد و صدای خنده هردویشان فضای خانه را پر کرده بود. ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋 🦋 ‹ ﷽ › 🕊 من بهامین بزار زمین بچه رو! ایلیا را روی مبل کرد و خودش هم روی کاناپه روبرویی ان نشست. با دستمال داخل دستش عرق روی پیشانی اش را گرفت و گفت: بهامین_ خوب... چه خبرا؟ همه چی خوبه؟ من _آره داداش! مگه بد باشه؟ قیافه اش حالت خاصی پیدا کرد... بهامین _خواهرت داره ازدواج میکنه...تبریک. و سرش را پایین انداخت و با لیوان شربتش مشغول شد که گفتم: من_ گروه خونشون به هم میخوره. نگاهش را تا صورتم بالا کشید. بهامین_ چی؟! من_ هیچی. کنسل شد. به نقطه ای نامعلوم خیره شد و لبخند کوتاهی روی لبش نقش بست که دهانم را باز گذاشت... یعنی بهامین ریحانه را... من_ بهامین!!!! فوری خودش را جمع و جور کرد و استادانه بحث را عوض کرد... ******* روی تختم دراز کشیده بودم و به عکس‌العمل ناشیانه ام فکر می‌کردم... سید که حرفش را زد، کاملاً بدون فکر از ماشین پیاده شدم و خودم را با یک ماشین دربستی به خانه رساندم. نمیدانم از سر خجالت، هیجان یا چه بود که این کار را کرده بودم اما... وااای... هنوز هم با ناباوری حرف‌هایش را دوره می کردم... برای امر خیر؟! سردرگم در میان افکارم دست و پا میزدم که با بازشدن در اتاق، چرت فکریم پاره شد. ✍به قلم بهار بانو سردار ... 🦋 ✨🦋 🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋 ✨🦋✨🦋✨🦋 🦋✨🦋✨🦋✨🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا هرچه می‌کنم، خدا حاجتم را نمی‌دهد؟ بعد از دیدن این سخن، نگاهتان به معامله‌ی با خداوند عوض می‌شود فرمود: اگر آنقدر را ادامه بدهد تا گردنش قطع شود، خواسته اش را اجابت نمی‌کنم مگر... حجت الاسلام مجاهدی(از اساتید اخلاق) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─