📕 یکی از داستانهایی که علماء و افراد مورد اطمینان نقل کرده اند و به عنوان یک حادثه قطعی ، در عصر خود شهرت یافت ، داستان ابوراجح است . ابو راجح از شیعیان مخلص شهر حله (یکی از شهرهای عراق که در نزدیک نجف اشرف واقع شده) و سرپرست یکی از حمامهای عمومی حله بود، از این رو بسیاری از مردم او را می شناختند. در آن عصر، فرماندار حله شخصی به نام مرجان صغیربود، به او اطلاع دادند که ابو راجح حمامی از بعضی از اصحاب منافق رسول خدا (ص) بدگوئی می کند، فرماندار دستور داد او را آوردند، آنقدر او را زدند که در بستر مرگ افتاد، حتی آنقدر به صورتش مشت و لگد زدند که دندانهایش کنده شد، و زبانش را بیرون آوردند و با جوالدوزی سوراخ کردند، و بینی اش را بریدند و با وضع بسیار دلخراشی ، او را به عده ای از اوباش سپردند، آنها ریسمان برگردان او کرده و در کوچه ها و خیابانهای شهر حله می گرداندند، بقدری خون از بدن او بیرون آمد، و به او صدمه وارد شد که دیگر نمی توانست حرکت کند، و کسی شک نداشت که او می میرد، و بعد فرماندار تصمیم گرفت او را بکشد، ولی جمعی از حاضران گفتند: او پیرمرد فرتوت است ، و به اندازه کافی مجازات شده و خواه و ناخواه بزودی می میرد، بنابراین از کشتن او صرف نظر کنید، بسیار از فرماندار خواهش کردند، تا اینکه فرماندار او را آزاد کرد. فردای همان روز، ناگاه مردم دیدند او از هر جهت سالم است و دندانهایش در جای خود قرار گرفته است ، و زخمهای بدنش خوب شده است ، و هیچگونه اثری از آنهمه زخمها نیست ، و برخاسته و مشغول خواندن نماز است ، حیران شدند و با تعجب از او پرسیدند: چطور شد که اینگونه نجات یافتی و گوئی اصلا تو را کتک نزدند و آثار پیری از تو رفته و جوان شده ای ؟ ابو راجح گفت : من وقتی که در بستر مرگ افتادم ، حتی با زبان نتوانستم دعا بکنم و تقاضای کمک از مولایم حضرت ولی عصر (عج) نمایم ، در قلبم متوسل به آن حضرت شدم ، و از آن حضرت درخواست عنایت کردم ، و به آن بزرگوار پناهنده شدم ، وقتی که شب کاملا تاریک شد، ناگاه دیدم خانه ام پر از نور شد، در هماندم چشمم به مولایم امام زمان (عج) افتاد، او جلو آمد و دست شریفش را بر صورتم کشید و فرمود: برخیز و برای تاءمین معاش خانواده ات بیرون برو خدا تو را شفا داد اکنون می بینید که سلامتی کامل خود را باز یافته ام . یکی از وارستگان آن حضرت ، بنام شمس الدین محمد قارون ، پس از نقل ماجرای فوق می گوید: سوگند به خدا، من ابو راجح را مکرر در حمام حله دیده بودم ، پیرمرد فرتوت ، زرد چهره و کم ریش و بد قیافه بود و همیشه او را اینگونه می دیدم ، ولی پس از این ماجرا او را تا آخر عمرش ، جوانی تنومند و پر قدرت ، و سرخ چهره و با محاسن بلند و پر دیدم ، که گوئی بیست سال بیشتر عمر نکرده است ، آری او به برکت لطف امام زمان (عج) اینگونه شاداب و زیبا و نیرومند گردید. خبر سلامتی و دگرگونی عجیب او از پیری ضعیف به جوانی تنومند و قوی شایع شد، همگان فهمیدند فرماندار حله به مامورینش دستور داد او را نزد او حاضر کنند، آنها ابو راجح را نزد فرماندار آوردند، ناگاه فرماندار دید قیافه ابو راجح عوض شده ، و کوچکترین اثر آن زخمها در بدن و صورتش نیست ، ابوراجح دیروز با ابوراجح امروز، از زمین تا آسمان فرق دارد، رعب و وحشتی تکان دهنده بر قلب فرماندار افتاد، او آنچنان تحت تاثیر قرار گرفت ، که رفتارش از آن پس با مردم حله (که اکثرا شیعه بودند( عوض شد. او قبل از آن جریان وقتی که در حله به جایگاه معروف به مقام امام – علیه السلام -می آمد، به طور مسخره آمیزی پشت به قبله می نشست ، تا به آن مکان شریف توهین کند، ولی بعد از آن جریان به آن مکان مقدس می آمد و با دو زانوی ادب در آنجا رو به قبله می نشست ، و به مردم حله احترام می نمود و لغزشهای آنها را نادیده می گرفت ، و به نیکوکاران آنها نیکی می کرد، در عین حال عمرش کوتاه شد و بعد از این جریان چندان عمر نکرد و مرد.
✍️منبع: داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌹السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
✨🌹 یا غریب الغربا و یا معین الضعفا
#چهارشنبه_های_رضوی
✅ «در خانهات بلند اذان بگو»
محمدبنراشد از هشامبنابراهيم نقل کرده است:
يکبار هشام به امام #رضا (عليه السلام) از بيمارياش و نيز از اينکه صاحب فرزند نميشود، شکوه کرد. حضرت به او امر کرد که در خانهاش بلند #اذان بگويد. هشام چنين کرد و در نتيجه، هم #بيمارياش خوب شد و هم صاحب #فرزندان زيادي شد.
محمدبنراشد پس از نقل ماجرا از زبان هشام، گويد:
من و اهل خانهام نيز هميشه بيمار بوديم، پس با شنيدن اين دستور امام به هشام، آن را انجام دادم و خداوند بيماريها را از من و خانوادهام دور کرد.
📚 کليني، الکافي ج3، ص308.
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 دو کار سبک و بیزحمت ولی اجرش زیاد و سنگین در میزان اعمال!
🎙آیتالله مجتهدی (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعطای تاج تورات به دونالد ترامپ توسط بنیاد میراث اسرائیل
مأموریت آنها این است که "منتظر نوادگان پادشاه داوود، Mashiach، بر زمین حکومت کند و صلح را برای همه ملت ها به ارمغان آورد."
❌این خانم کنار ترامپ را می بینید. یعنی همسر ادلسون، ترامپ به او قول داده کرانه باختری را هم تحویل اسرائیل دهد.
🔴اولین پسلرزهٔ فرمانهای اجراییِ ترامپ
♦️در پی اعتراضات به فرمانهای جنجالیِ ترامپ، دستکم ۲۲ ایالت دموکرات و گروههای حقوق بشری از رئیسجمهور آمریکا به منظور تلاش برای لغو حق شهروندی براساس تولد شکایت کردند.
♦️ایالتهای تحت رهبریِ دموکراتها و گروههای حقوق بشری در اعتراض به تلاش ترامپ برای لغو حق شهروندی براساس تولد، شکایات متعددی را تنظیم کردند به امید آنکه بتوانند از طریق دادگاه مانع از اجرای این طرح شوند.
♦️دادستان کل ماساچوست گفته: اگر فرمان ترامپ اجرا شود، بیش از ۱۵۰ هزار کودکی که سالانه در آمریکا متولد میشوند، از حق شهروندی محروم خواهند شد.
♦️رویترز گزارش کرده که ازدستدادن حق شهروندی، این افراد را از دسترسی به امکاناتی مثل بیمهٔ سلامت محروم میکند و وقتی این افراد بزرگ شوند، از حق فعالیت و اشتغال قانونی یا رأیدادن محروم میشوند.
🔴پاناما از آمریکا شکایت کرد
♦️پاناما از ایالات متحده آمریکا به دلیل تهدید نگرانکننده دونالد ترامپ برای تصرف کانال پاناما به سازمان ملل شکایت کرد.
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #ابوبکر و #عمر_بن_خطاب مسلمان نبودند؟
❌نفرین #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها بعد از هر نماز بر ابابکر و عمر در کتب اهلسنت...
🔊 #استاد_یزدانی
#کارگاه_تفکر
• هر کدام از علوم ؛ کلمات خدایند، آیات خدایند، گیسوان خدایند،
هر کس می تواند بر اساس ذائقه خود، با یک یا چند علم، به این گیسوان چنگ زده و از ظاهر کلمات به باطن آن برسد.
ریسمان کلمات (علم) خدا را بگیر و بالا برو ...
کارگاه تفکر۴۲.mp3
11.22M
#کارگاه_تفکر ۴۲
آنچه در پادکست چهل و دوم میشنوید :
- چگونه با علم میتوان حجابِ ماده را برداشت و باطنِ علوم را دید؟
- چگونه انسان به وسیله علم میتواند پردهی غیب را بشکافد و با آن محرم شود؟
May 11