eitaa logo
کانال بصیرت حسینی
127 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
7.7هزار ویدیو
18 فایل
مجموعه کلیپ های روشنگری،مباحث مهدویت و آخرالزمانی،مطالب آموزنده،کلام بزرگان و عرفا آیدی پیج عاشورا_ظهور۱۴۴۲ اینستاگرام https://instagram.com/ashora_zhor1442?utm_medium=copy_link
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📕كتاب زيارت عاشورا استاد اصغر طاهرزاده 🔹وقتی انسان مزه‌ی ارتباط با روح اولياء الهی را چشيد، مي‌گويد: سلام خدا از طرف من تا زنده هستم بر شما باد. از اين طريق يک نوع سير و سلوک به سوی مقام اباعبدالله(ص) و اصحاب کربلا را در همه‌ی زندگي پيشه‌ی خود مي‌کند. اظهار مي‌دارد حالِ من چنين است که مسير تسليم بر شما در من استمرار دارد و به وسيله‌ی آن همواره روحم را تغذيه مي‌کنم. و به واقع با سلام بر حسين(ص) که به خودی خود يک نحوه زيارت و ملاقات است، روح تغذيه مي‌شود و از نور ولايت آن حضرت بهره‌مند مي‌گردد. به خصوص که قلب او آماده مي‌شود که سلام خدا را برآن حضرت و ياران او ابلاغ نمايد، آن هم سلامی ابدی و بيرون از محدوده‌ی زمان، تا همواره خود را در جوار حضرت نگه‌دارد.
💠 به کلی خدا را فراموش کردند و خدا هم(حظ روحانی و ابدی) نفوس آنها را از یادشان برد.[حشر آیه19] 🔷حاج اسماعیل دولابی: 🔴 در روزعاشورا امام زین العابدین(ع) از حضرت اباعبدالله(ع) سوال کرد،پدر جان کارتان بااین قوم بکجا کشید؛؛حضرت فرمود: "نسوا الله فأنسیهم أنفسهم" (خدا را فراموش کردند،خودشان را هم فراموش کردند) ☑️ یعنی خیرخواه خودشان هم نیستند،خیرخودشان را نمیخواهند 📕طوبای محبت ج1 ص84
🍃حدود هزار وچهارصد سال از واقعه عاشورا میگذر ،لیکن همچنان ندای عطش فرات بگوش میرسد،فرات همچنان در انتظار است تا سقای تشنه لب کربلا قطره ای آب از آن بنوشد و به خیام برد ✨شب جمعه است ماهم لحظاتی مهمان ساحل علقمهء علمدار باوفای کربلا شویم . 🍃 سَلامْ ميدَهَمُ و دِلْخُوشَمْ كِه فَرمُوديدْ ؛ 🍃هَر آنکِه دَر دِلِ خُودْ یادِ ماسْت، زَائِرِ ماست…! ✨🌹✨ 🌹السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، ✨اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ✨ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ✨وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ✨وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
سواد الطف.mp3
6.53M
🔉سواد الطف 💽 استودیو 🎙باسم کربلایی
21.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠شب نامه / بیعت دیوار به دیوار ملت ها با ایران / آنچه در گزارش های اندیشکده ها در خصوص ما مطرح گردیده است / به این دلیل است که تشیع لندنی ، اسلام آمریکا و تلاش برای تشدید جنگ مذهبی در عراق و لبنان به زودی بالا خواهد گرفت... 🔹 قسمت 207 ┄┅─✵🌹✵─┅┄ 📡 کانال بصیرت حسینی https://eitaa.com/ayprpzl ┄┅─✵🌹✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی (قدّس سرّه) (١٣۶۵ - ١٢٨۴ قمری) مرجع بزرگ شیعیان جهان دروس ابتدایی طلبگی را در روستای «مدیسه» از توابع لنجان اصفهان نزد یکی از اهل علم آن دیار آغاز نمود. پس از گذراندن دوره ابتدایی تصمیم گرفت به حوزه اصفهان - که در آن عصر یکی از حوزه های مهم شیعه به شمار می رفت - مهاجرت نماید. برای این منظور با پدرش سید محمد به مشورت پرداخت. سید محمد لحظاتی چند غرق در اندیشه شد. آن گاه سر برداشت ودر حالی که اندکی خشمگین به نظر می رسید، به فرزندش گفت: «اگر به اصفهان بروی، من عهده دار هزینه زندگی تو نمی شوم.» سید از گفتار پدر شگفت زده شد وبه فکر فرو رفت وبه وعده های الهی در این که ضامن روزی بندگان است وسخنان ارزنده امامان بزرگوار در فضیلت علم ودانش اندیشید. این افکار به او قوّت قلب داد وعزمش را برای رفتن به اصفهان جزم تر نمود. لذا سر از دامن تفکر برداشت وبا حالتی حاکی از اطمینان نفس به پدر گفت: «اشکالی ندارد، فقط شما اجازه رفتن به من بدهید، من خود عهده دار دیگر امور آن خواهم شد». گویا اصرار سید ابو الحسن، بر خشم پدر افزود. لذا برای بار دوم گفت: «فرزندم؛ طلبه مشو؛ گرسنگی دارد؛ محرومیت به دنبال خواهد داشت؛ بی خانه وکاشانه وآواره خواهی شد. از این ها گذشته با دوری خانواده وخویشاوندانت چه خواهی کرد؟!» این حرفها در گوش سید ابو الحسن فرو نمی رفت واو همچنان برای بار دوم از پدر خواست که به وی اجازه رفتن بدهد... 🔹پس از پافشاری های زیادی که سید ابو الحسن از خود نشان داد، پدر با رفتنش موافقت نمود. درست در آن هنگام بود که برق شادی در چشمان سید درخشید. لبخند شادی بر لبانش نقش بست. دست پدر را بوسید واز او صمیمانه تشکر کرد. لحظه جدایی فرا رسید. سید ابو الحسن با دستی خالی بدون این که کوله بار وره توشه ای به همراه داشته باشد، به سوی اصفهان حرکت کرد. اما در همان ابتدا، لحظاتی چند خاطرش پریشان شد وافکاری وسوسه آمیز پی درپی بر او هجوم آورد: با تنهایی، غربت وفقر چه خواهی کرد؟... ناگهان به یاد امام زمان (علیه السلام) افتاد واشک در چشمانش حلقه زد وبا امیدواری واطمینان نفس به راه افتاد... سید ابو الحسن در اوایل نوجوانی وبلوغ در سن ١۴ سالگی وارد اصفهان شد ودر مدرسه صدر حجره ای گرفت وبه درس وبحث مشغول شد. ➿شبی از شبهای زمستان وقتی پدرش برای دیدن فرزند خود به حجره او می آید، با وضع ناهنجاری مواجه می شود. حجره او را خالی از هرگونه وسایل ابتدایی برای زیستن می بیند: نه فرش وگلیم وزیراندازی، ونه چراغی برای روشن کردن حجره. با سخنانی سرزنش آمیز به سید ابو الحسن می گوید: نگفتم طلبه نشو، گرسنگی دارد! محرومیت وفقر به دنبال دارد؟! او آن قدر در این زمینه سخن می گوید که فرزند آزرده خاطر می شود ودر همان لحظه که سخت دگرگون شده بود، به طرف قبله می ایستد وامام زمان (علیه السلام) را مورد خطاب قرار می دهد وبا چشمانی اشک بار ولحنی ملتمسانه می گوید: «آقا عنایتی کنید تا نگویند شما آقا ندارید!» ☘☘لحظاتی چند نمی گذرد که فردی ناشناس در مدرسه صدر را به صدا درمی آورد. وقتی خادم مدرسه در را باز می کند، فرد ناشناس از او سراغ سید ابو الحسن را می گیرد وخادم سید ابو الحسن را به کنار در مدرسه فرا می خواند. سید ابو الحسن با سیدی خوش سیما روبرو می شود که پس از دلجویی به او پنج قران می دهد ومی گوید: «شمعی نیز در طاقچه حجره است، آن را بردار وروشن کن تا نگویند شما آقا ندارید.» شخصی ناشناس با این سخن، سید ابو الحسن را تنها می گذارد ومی رود. سید به حجره برمی گردد وماجرا را برای پدر تعریف می کند. سید محمد نیز مانند پسر، دچار بهت وحیرت می شود واشک از چشمانش سرازیر می گردد ودر همان حال فرزند را در آغوش می گیرد وبوسه هایی چند بر صورت گلگونش می زند وبا قلبی شاد به مدیسه بازمی گردد ✍️توجهات ولی عصر (عج) به علما ومراجع، ص ١٢١، به نقل از سید ابو الحسن اصفهانی شکوه مرجعیت، محمد اصغری نژاد، ص ٢٢ - ١٩.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌❌تصویری که به عنوان انفجار در غرب تهران در حال انتشار است مربوط به بمباران رژیم صهیونیستی در غزه می باشد